اخبار ویژه
جهاد اسلامی: ایران! متشکریم
جنبش جهاد اسلامی از حمایتهای جمهوری اسلامی ایران نسبت به مردم مظلوم غزه و مقاومت فلسطین تشکر کرد.
«خالد البطش» از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین در گفتوگو با شبکه العالم اظهار داشت: تحولات به وجود آمده در عملکرد جنبشهای مقاومت که به نیابت ازملت فلسطین و به وسیله گردانهای «قدس»، گردانهای «عزالدین قسام» و گردانهای «ابوعلی مصطفی» صورت میگیرد، تحولی شگرف و تجربهای متفاوت با جنگهای گذشته است.
وی افزود: پیش از این، تنها غزه زیر آتش قرار داشت، اما اکنون معادلات تغییر یافته و شهرهای صهیونیستنشین زیر آتش مقاومت هستند. بنابراین، ملت فلسطین، نقش تعیین کننده در معادلات پیدا کرده و اکنون آتشبس، تنها در مقابل آتشپس پذیرفتنی شده است.
البطش خاطرنشان کرد: مقاومت توانست با تکیه بر سالها صبوری و تلاش و ابتکار، به ابزار، قدرت و تاکتیکهای مهمی دست یابد که اکنون به عوامل بازدارنده تبدیل شدهاند.
وی با بیان این که ملت فلسطین حق دارد برای دستیابی به منابع قدرت، تلاش کند، اظهار داشت: ما ملتی تحت اشغال هستیم و حق داریم که در جستجوی منابع قدرت باشیم و منابع قدرت را نزد برخی از برادران یافتیم که به ما کمک کردند و آشکارا میگوییم که پیشاپیش همه این برادران، جمهوری اسلامی ایران قرار داشت.
این عضو جنبش جهاد اسلامی گفت: مقاومت، طی چندین سال صبوری، کار و آموزش واحدهای نظامی خود توانست به این سطح از فنآوری برسد و آن را منتقل کند و مورد آزمایش قرار دهد تا جایی که اکنون این فنآوری به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است که در میادین جنگ آزموده میشود و کارایی خود را در مقابله با تجاوزات دشمن اشغالگر صهیونیست به اثبات میرساند.
وی با تایید بر تقویت لزوم قدرت بازدارندگی مقاومت که باعث ترس صهیونیستها شده، گفت: وقتی خانههای بیدفاع غیرنظامیان را جنگندههای اف 16 ارتش رژیم صهیونیستی بمباران میکنند، آیا انتظار دارند که ملت فلسطین بیکار بنشیند؟ خیر، ملت فلسطین همان امکانات ناچیز خود را برای مقابله با دشمن صهیونیست به کار خواهد گرفت حتی اگر ارتشها و گردانهای صدها هزار نفری کشورهای عربی، هیچ واکنشی به دشمن صهیونیست نشان ندهند و در مقابله با ارتش صهیونیستی حتی به مرزهای فلسطین هم نزدیک نشوند.
اعتدال هم مثل شعار اصلاحات دو پهلوست
رهبر معظم انقلاب در حالی خواستار تعریف و تبیین شعار اعتدال هستند که قبلا نیز خواستار شفاف کردن تعریف شعار اصلاحات شده بودند.
رجانیوز ضمن انتشار این مطلب نوشت: رفتار رهبر انقلاب مقابل شعارهای اصلاحات و اعتدال دقیقا شبیه رفتاری است که امام در ابتدای انقلاب با برخی گروههایی داشتند که تلاش داشتند با برجستهسازی برخی مفاهیم جذاب؛ از آنها در برابر انقلاب استفاده کنند اما ایشان در قدم اول ضمن تایید آن شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب بهره گیرد.
نویسنده ادامه میدهد: یکی از بخشهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولان نظام «تایید» شعار اعتدال دولت یازدهم و «تعریف این شعار» بود. ایشان با ارائه یک تعریف مشخص از این مفهوم، عملا «غیریت»های آن را مشخص کرده و چارچوبهای اصلی آن را مورد تاکید قرار دادند تا برخی افراد و جریانهای خاص نتوانند با پناه گرفتن پشت این شعار گنگ و تعریف نشده، خود را مدار اصلی اعتدال تعریف کرده و منتقدان خود را با برچسب افراط و تفریط برانند. ایشان فرمودند: «شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مومن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنه سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مومن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این «اشدّاءُ علی الکُفّار رُحماءُ بینهُم» اعتدال است؛ «قتلواالذین یلونکُم من الکُفّار» اعتدال است؛ امر به معروف و نهی از منکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر.»
اما این اولین بار نیست که معظم له ضمن استقبال از ارائه یک شعار خوب، به تایید آن پرداخته و البته بلافاصله به تعریف درست و اصولی آن میپردازند؛ چنانچه ایشان در سالهای دوم خرداد نیز به کرات ضمن تایید شعار «اصلاحات»، آن را یک امر ضروری جهت پیشبرد اهداف انقلاب دانستند و بلافاصله چارچوبهای آن را مشخص کردند. به عنوان مثال ایشان در 26 فروردین 1379 در خطبههای نمازجمعه تهران میفرمایند: «اصلاحات یکی از واژههایی است که همیشه پر جاذبه بوده است. دولت جدید از اولی که آمد، مساله اصلاحات را مطرح کرد. همه انسانهایی که از هر فسادی رنج میبرند، دلشان با این شعار میتپد و طرفدار اصلاحاتند. اصلاحات چیز بسیار خوبی است؛ اما اصلاحات چیست؟ این جاست که باز دشمن پا در میانی میکند. تبلیغات امپراتوری خبری دشمن وارد میدان میشود و کاری میکند که در داخل کشور عدهای پیدا شوند و شعار اصلاحات بدهند؛ عدهای پیدا شوند و شعار نفی اصلاحات بدهند. مگر ممکن است کسی با اصلاحات مخالف باشد؟ آری؛ کار دشمن اینگونه است. کار دشمن، شبهه انداختن و غبارآلود کردن فضا برای بهرهگیری است. دشمن که به اصلاحات علاقهای ندارد. حرف قاطع در این زمینه، یک کلمه است؛ اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه صاحبنظران با آن موافقند؛ یا اصلاحات، اصلاحات آمریکایی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.»
به گزارش رجانیوز رهبر معظم انقلاب همچنین 19 تیر 79 (یک سال بعد از کودتای ناکام 18 تیر 78) در جمع مسئولان نظام میفرمایند: «اصلاحات باید تعریف شود. اولا برای خود ما که میخواهیم اصلاحات کنیم، تعریف شود و مشخص باشد که میخواهیم چه کار کنیم. ثانیا برای مردم تعریف شود که منظور ما از اصلاحات چیست، تا هر کسی نتواند به میل خودش اصلاحات را معنا کند. باید تعریف مشخصی از اصلاحات به وجود بیاید تا ترسیم آن چهره و وضعیتی که ما در نهایت جاده اصلاحات میخواهیم به آن برسیم، برای همه- هم مردم، هم مسئولان- آسان شود و بدانند به کجا میخواهند برسند... البته خوشبختانه برخی از مسئولان، و بیش از همه رئیسجمهور عزیزمان، بارها گفتهاند که اصلاحات ما اصلاحات اسلامی و انقلابی است؛ هدف، رسیدن به مدینهالنبی است. اینها خوب است، اما تعریفهای دقیقتر و تصویر روشنتری لازم است. اینها از این جهت خوب است که انگشت اشاره غربیها و بیگانهها را میخواباند؛ معلوم میشود آنچه که آنها میگویند، مراد نیست. همه این را میفهمند، اما باید توضیح داده شود و بیشتر تصویر گردد.»
رجانیوز ادامه میدهد: این مشی رهبری دقیقا شبیه رفتاری است که امام خمینی در ابتدای انقلاب با برخی افراد و گروههایی داشتند که تلاش میکردند با برجستهسازی برخی کلید واژهها، شعارها و مفاهیم جذاب؛ به سمت تقابل با انقلاب اسلامی بروند اما حضرت امام(ره) در کمال هوشیاری در قدم اول ضمن تایید آن مفهوم و شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان رقیب، به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن حدود ثغور و چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه صرفا جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب اسلامی استفاده کند. چنانچه در اردیبهشتماه 1358 و به مناسبت اولین روز کارگر بعد از پیروزی انقلاب که بسیاری از جریانهای چپ با برجستهسازی مفهوم «کارگر» تلاش داشتند تا انقلاب اسلامی و اسلام را نقطه مقابل تودههای جامعه و قشر زحمتکش کارگر تعریف کنند، امام در پیام خود به این مناسبت ضمن ارج نهادن به کلمه کارگر، آن را متصل به یک اندیشه الهی دانستند و ضمن تاکید بر اینکه خدای تعالی مبدأ کار و کارگری است، فرمودند: «حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است... ما این روز را بزرگ میشماریم از برای اینکه قرار دادهاند این روز را برای کارگر. کارگر در اسلام.»
استقلال بانک مرکزی وعده فراموش شده دولت
یک سال پس از وعده رئیس جمهور مبنی بر استقلال بانک مرکزی از دولت، این امر محقق نشده است.
سایت خبری شفاف با انتشار این خبر نوشت: بانک مرکزی استقلال ندارد و این عدم استقلال و سیاستهای دستوری مدتها است بلای جان اقتصاد کشور شده است. انتظار میرفت با روی کار آمدن دولت جدید و با توجه به وعده احیای استقلال بانک مرکزی به زودی در دولت یازدهم بانک مرکزی جدیدی متولد شود.
هنوز از یادها نرفته است که ولیاله سیف رئیس کل بانک مرکزی در دولت یازدهم، پیش از به دست گرفتن سکان این بانک، استقلال بانک مرکزی را شرط خود برای پذیرفتن این مسئولیت عنوان کرده بود و اعلام کرده بود: «باید به این مسئله توجه کنیم که سیاستهای مالی و پولی با هم مرتبط هستند و وقتی بحث استقلال بانک مرکزی مطرح میشود، به معنای آن است که سیاست پولی مجزا از سیاست مالی نیست و در هماهنگی با آن باید بتواند مستقل اجرا شود.»
ولیالله سیف پیش از آنکه به سمت ریاست بانک مرکزی منصوب شود، گفته بود «عمیقاً به استقلال بانک مرکزی معتقد است و بر این باور است که سکاندار بانک مرکزی باید از استقلال لازم برخوردار باشد.» وی در مورد محدوده اختیارات این بانک نیز گفته بود: رئیس دولت میتواند به بانک مرکزی دستور بدهد، اما نوع نگاه به بانک مرکزی بسیار مهم است. به نظر من، بیشترین اثر را برداشت رئیس دولت و نگاه او به بانک مرکزی دارد.
شفاف مینویسد: اما این سخنان در حالی بیان شد که مدتها است مهمترین مسأله پیش روی بانک مرکزی برای هدایت نظام بانکی و سیاستهای پولی، عدم استقلال این بانک اعلام میشود. مسألهای که باعث شده بانک مرکزی به طور دستوری و نه کارشناسی، نظام بانکی را هدایت کند و به جای نظارت بر امور بانکی، بیشتر در امور اجرایی آنها دخالت کند. سیف یک سال است که سکان بانک مرکزی دولت یازدهم را در دست گرفته اما شرط و شروط او هنوز هم محقق نشده است و هنوز هم این دولت است که به بانک مرکزی دستور میدهد چه باید بکند و چه نباید بکند!
استقلال بانک مرکزی که به معنای جدایی سیاستهای پولی از سیاستهای مالی در نظام اقتصادی کشور است، این بانک را از حوزه تسلط مطلق دولت رها میکند و در نتیجه، دولت نمیتواند به میل خود و به هر میزانی که تشخیص دهد، به استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول به منظور تأمین کسری بودجه روی آورد. وابستگی و دیکته شدن دستورات سیاستهای مالی دولت در طی هشت سال گذشته و در دوران دولتهای نهم و دهم در بانک مرکزی به اوج خود رسید.
در ادامه این تحلیل آمده است: اختلاف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز از دیگر مسائلی بود که امسال به اوج خود رسید و نکته قابل تأمل غلبه دستورات وزارت اقتصاد بر بانک مرکزی بود، که واقعیت دیکته شدن دستورات را بر بانک مرکزی عیان کرد. از سوی دیگر، به گفته برخی صاحبنظران اقتصادی، برداشت دولت از حساب بانکها با هدف جبران کسری بودجه و تأمین منابع مورد نیاز برای پرداخت یارانه نقدی و استفاده از پول پرقدرت برای اجرای طرح مسکن مهر،از مصادیق بارز نبود استقلال بانک مرکزی طی سالهای اخیر بوده است
روند بازگشت فتنهگران فراری چگونه متوقف شد؟
روند بازگشت برخی فتنهگران به کشور چگونه متوقف شد؟ بعد از انتخابات 92، برخی فتنهگران که از کشور گریخته بودند تلاش کردند مجددا به داخل برگردند لیکن با عملیات وسیع قضایی و برخی نهادهای نظام، عملا روند بازگشت آنها متوقف شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته جلساتی بین فتنهگران خارجنشین در مورد بازگشت به کشور صورت گرفت. در این جلسات اطلاعات برخی سرشاخههای داخلی آنها نیز مورد بحث قرار گرفت در عین حال متاسفانه برخی از درون دستگاه اجرایی برای مساعد بودن شرایط جهت فعالیت مجدد آنها پالسهایی ارسال میکردند. در این میان برخی رسانههای داخلی و خارجی از جمله بیبیسی فارسی نیز تلاشهایی برای بسترسازی این موضوع انجام دادند.
بر همین اساس دادستانی کل کشور، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را موظف کرد تا اسناد، مدارک و مستنداتی که در اختیار آنها در مورد فتنهگرانی که در خارج از کشور قرار دارند در اختیار این نهاد قرار دهند که دادستانی کل کشور با ارزیابی مدارکی که در اختیارش قرار گرفت برای بخشی از مجرمین کیفرخواست آماده کرد.
فتنهگران که تصور میکردند از برخی حمایتها برخوردارند، تصمیم گرفتند در قالب چند لایه وارد کشور شوند. بر اساس این تصمیم، مقرر شد بستگان برخی افراد ذینفوذ که در فتنه موثر بودهاند در ابتدا وارد شوند که بعد از عدم برخورد و ریختن قبح ورود فتنهگران، سایر افراد نیز روند بازگشت را آغاز کنند. بر همین اساس، سراجالدین میردامادی، وارد کشور میشود و چند وقتی آزادانه در کشور حضور مییابد لیکن با تکمیل شدن مستندات، وی احضار و با صدور کیفرخواست محاکمه میشود.
این گزارش میافزاید: لایه دیگر فتنهگران که بایستی در مرحله اول وارد کشور میشدند افراد گمنام اما سرشاخهای بودند. بر همین اساس تعداد قابل توجهی از این لایه وارد کشور شدند که میتوان به عبدالحسین هراتی سرپرست سابق اداره کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد اسلامی و مشاور فرهنگی، اجتماعی و رسانهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره کرد که برخی منابع از ورود حدود 77 نفر از افرادی شبیه او خبر میدهند. بر اساس برنامهریزی فتنهگران این 77 نفر بایستی در سمتهای مختلف اجرایی و غیراجرایی به کار گرفته شوند تا زمینه فشار برای ورود فتنهگران بیشتر فراهم شود.
جنبش جهاد اسلامی از حمایتهای جمهوری اسلامی ایران نسبت به مردم مظلوم غزه و مقاومت فلسطین تشکر کرد.
«خالد البطش» از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین در گفتوگو با شبکه العالم اظهار داشت: تحولات به وجود آمده در عملکرد جنبشهای مقاومت که به نیابت ازملت فلسطین و به وسیله گردانهای «قدس»، گردانهای «عزالدین قسام» و گردانهای «ابوعلی مصطفی» صورت میگیرد، تحولی شگرف و تجربهای متفاوت با جنگهای گذشته است.
وی افزود: پیش از این، تنها غزه زیر آتش قرار داشت، اما اکنون معادلات تغییر یافته و شهرهای صهیونیستنشین زیر آتش مقاومت هستند. بنابراین، ملت فلسطین، نقش تعیین کننده در معادلات پیدا کرده و اکنون آتشبس، تنها در مقابل آتشپس پذیرفتنی شده است.
البطش خاطرنشان کرد: مقاومت توانست با تکیه بر سالها صبوری و تلاش و ابتکار، به ابزار، قدرت و تاکتیکهای مهمی دست یابد که اکنون به عوامل بازدارنده تبدیل شدهاند.
وی با بیان این که ملت فلسطین حق دارد برای دستیابی به منابع قدرت، تلاش کند، اظهار داشت: ما ملتی تحت اشغال هستیم و حق داریم که در جستجوی منابع قدرت باشیم و منابع قدرت را نزد برخی از برادران یافتیم که به ما کمک کردند و آشکارا میگوییم که پیشاپیش همه این برادران، جمهوری اسلامی ایران قرار داشت.
این عضو جنبش جهاد اسلامی گفت: مقاومت، طی چندین سال صبوری، کار و آموزش واحدهای نظامی خود توانست به این سطح از فنآوری برسد و آن را منتقل کند و مورد آزمایش قرار دهد تا جایی که اکنون این فنآوری به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است که در میادین جنگ آزموده میشود و کارایی خود را در مقابله با تجاوزات دشمن اشغالگر صهیونیست به اثبات میرساند.
وی با تایید بر تقویت لزوم قدرت بازدارندگی مقاومت که باعث ترس صهیونیستها شده، گفت: وقتی خانههای بیدفاع غیرنظامیان را جنگندههای اف 16 ارتش رژیم صهیونیستی بمباران میکنند، آیا انتظار دارند که ملت فلسطین بیکار بنشیند؟ خیر، ملت فلسطین همان امکانات ناچیز خود را برای مقابله با دشمن صهیونیست به کار خواهد گرفت حتی اگر ارتشها و گردانهای صدها هزار نفری کشورهای عربی، هیچ واکنشی به دشمن صهیونیست نشان ندهند و در مقابله با ارتش صهیونیستی حتی به مرزهای فلسطین هم نزدیک نشوند.
اعتدال هم مثل شعار اصلاحات دو پهلوست
رهبر معظم انقلاب در حالی خواستار تعریف و تبیین شعار اعتدال هستند که قبلا نیز خواستار شفاف کردن تعریف شعار اصلاحات شده بودند.
رجانیوز ضمن انتشار این مطلب نوشت: رفتار رهبر انقلاب مقابل شعارهای اصلاحات و اعتدال دقیقا شبیه رفتاری است که امام در ابتدای انقلاب با برخی گروههایی داشتند که تلاش داشتند با برجستهسازی برخی مفاهیم جذاب؛ از آنها در برابر انقلاب استفاده کنند اما ایشان در قدم اول ضمن تایید آن شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب بهره گیرد.
نویسنده ادامه میدهد: یکی از بخشهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولان نظام «تایید» شعار اعتدال دولت یازدهم و «تعریف این شعار» بود. ایشان با ارائه یک تعریف مشخص از این مفهوم، عملا «غیریت»های آن را مشخص کرده و چارچوبهای اصلی آن را مورد تاکید قرار دادند تا برخی افراد و جریانهای خاص نتوانند با پناه گرفتن پشت این شعار گنگ و تعریف نشده، خود را مدار اصلی اعتدال تعریف کرده و منتقدان خود را با برچسب افراط و تفریط برانند. ایشان فرمودند: «شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مومن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنه سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مومن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این «اشدّاءُ علی الکُفّار رُحماءُ بینهُم» اعتدال است؛ «قتلواالذین یلونکُم من الکُفّار» اعتدال است؛ امر به معروف و نهی از منکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر.»
اما این اولین بار نیست که معظم له ضمن استقبال از ارائه یک شعار خوب، به تایید آن پرداخته و البته بلافاصله به تعریف درست و اصولی آن میپردازند؛ چنانچه ایشان در سالهای دوم خرداد نیز به کرات ضمن تایید شعار «اصلاحات»، آن را یک امر ضروری جهت پیشبرد اهداف انقلاب دانستند و بلافاصله چارچوبهای آن را مشخص کردند. به عنوان مثال ایشان در 26 فروردین 1379 در خطبههای نمازجمعه تهران میفرمایند: «اصلاحات یکی از واژههایی است که همیشه پر جاذبه بوده است. دولت جدید از اولی که آمد، مساله اصلاحات را مطرح کرد. همه انسانهایی که از هر فسادی رنج میبرند، دلشان با این شعار میتپد و طرفدار اصلاحاتند. اصلاحات چیز بسیار خوبی است؛ اما اصلاحات چیست؟ این جاست که باز دشمن پا در میانی میکند. تبلیغات امپراتوری خبری دشمن وارد میدان میشود و کاری میکند که در داخل کشور عدهای پیدا شوند و شعار اصلاحات بدهند؛ عدهای پیدا شوند و شعار نفی اصلاحات بدهند. مگر ممکن است کسی با اصلاحات مخالف باشد؟ آری؛ کار دشمن اینگونه است. کار دشمن، شبهه انداختن و غبارآلود کردن فضا برای بهرهگیری است. دشمن که به اصلاحات علاقهای ندارد. حرف قاطع در این زمینه، یک کلمه است؛ اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه صاحبنظران با آن موافقند؛ یا اصلاحات، اصلاحات آمریکایی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.»
به گزارش رجانیوز رهبر معظم انقلاب همچنین 19 تیر 79 (یک سال بعد از کودتای ناکام 18 تیر 78) در جمع مسئولان نظام میفرمایند: «اصلاحات باید تعریف شود. اولا برای خود ما که میخواهیم اصلاحات کنیم، تعریف شود و مشخص باشد که میخواهیم چه کار کنیم. ثانیا برای مردم تعریف شود که منظور ما از اصلاحات چیست، تا هر کسی نتواند به میل خودش اصلاحات را معنا کند. باید تعریف مشخصی از اصلاحات به وجود بیاید تا ترسیم آن چهره و وضعیتی که ما در نهایت جاده اصلاحات میخواهیم به آن برسیم، برای همه- هم مردم، هم مسئولان- آسان شود و بدانند به کجا میخواهند برسند... البته خوشبختانه برخی از مسئولان، و بیش از همه رئیسجمهور عزیزمان، بارها گفتهاند که اصلاحات ما اصلاحات اسلامی و انقلابی است؛ هدف، رسیدن به مدینهالنبی است. اینها خوب است، اما تعریفهای دقیقتر و تصویر روشنتری لازم است. اینها از این جهت خوب است که انگشت اشاره غربیها و بیگانهها را میخواباند؛ معلوم میشود آنچه که آنها میگویند، مراد نیست. همه این را میفهمند، اما باید توضیح داده شود و بیشتر تصویر گردد.»
رجانیوز ادامه میدهد: این مشی رهبری دقیقا شبیه رفتاری است که امام خمینی در ابتدای انقلاب با برخی افراد و گروههایی داشتند که تلاش میکردند با برجستهسازی برخی کلید واژهها، شعارها و مفاهیم جذاب؛ به سمت تقابل با انقلاب اسلامی بروند اما حضرت امام(ره) در کمال هوشیاری در قدم اول ضمن تایید آن مفهوم و شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان رقیب، به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن حدود ثغور و چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه صرفا جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب اسلامی استفاده کند. چنانچه در اردیبهشتماه 1358 و به مناسبت اولین روز کارگر بعد از پیروزی انقلاب که بسیاری از جریانهای چپ با برجستهسازی مفهوم «کارگر» تلاش داشتند تا انقلاب اسلامی و اسلام را نقطه مقابل تودههای جامعه و قشر زحمتکش کارگر تعریف کنند، امام در پیام خود به این مناسبت ضمن ارج نهادن به کلمه کارگر، آن را متصل به یک اندیشه الهی دانستند و ضمن تاکید بر اینکه خدای تعالی مبدأ کار و کارگری است، فرمودند: «حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است... ما این روز را بزرگ میشماریم از برای اینکه قرار دادهاند این روز را برای کارگر. کارگر در اسلام.»
استقلال بانک مرکزی وعده فراموش شده دولت
یک سال پس از وعده رئیس جمهور مبنی بر استقلال بانک مرکزی از دولت، این امر محقق نشده است.
سایت خبری شفاف با انتشار این خبر نوشت: بانک مرکزی استقلال ندارد و این عدم استقلال و سیاستهای دستوری مدتها است بلای جان اقتصاد کشور شده است. انتظار میرفت با روی کار آمدن دولت جدید و با توجه به وعده احیای استقلال بانک مرکزی به زودی در دولت یازدهم بانک مرکزی جدیدی متولد شود.
هنوز از یادها نرفته است که ولیاله سیف رئیس کل بانک مرکزی در دولت یازدهم، پیش از به دست گرفتن سکان این بانک، استقلال بانک مرکزی را شرط خود برای پذیرفتن این مسئولیت عنوان کرده بود و اعلام کرده بود: «باید به این مسئله توجه کنیم که سیاستهای مالی و پولی با هم مرتبط هستند و وقتی بحث استقلال بانک مرکزی مطرح میشود، به معنای آن است که سیاست پولی مجزا از سیاست مالی نیست و در هماهنگی با آن باید بتواند مستقل اجرا شود.»
ولیالله سیف پیش از آنکه به سمت ریاست بانک مرکزی منصوب شود، گفته بود «عمیقاً به استقلال بانک مرکزی معتقد است و بر این باور است که سکاندار بانک مرکزی باید از استقلال لازم برخوردار باشد.» وی در مورد محدوده اختیارات این بانک نیز گفته بود: رئیس دولت میتواند به بانک مرکزی دستور بدهد، اما نوع نگاه به بانک مرکزی بسیار مهم است. به نظر من، بیشترین اثر را برداشت رئیس دولت و نگاه او به بانک مرکزی دارد.
شفاف مینویسد: اما این سخنان در حالی بیان شد که مدتها است مهمترین مسأله پیش روی بانک مرکزی برای هدایت نظام بانکی و سیاستهای پولی، عدم استقلال این بانک اعلام میشود. مسألهای که باعث شده بانک مرکزی به طور دستوری و نه کارشناسی، نظام بانکی را هدایت کند و به جای نظارت بر امور بانکی، بیشتر در امور اجرایی آنها دخالت کند. سیف یک سال است که سکان بانک مرکزی دولت یازدهم را در دست گرفته اما شرط و شروط او هنوز هم محقق نشده است و هنوز هم این دولت است که به بانک مرکزی دستور میدهد چه باید بکند و چه نباید بکند!
استقلال بانک مرکزی که به معنای جدایی سیاستهای پولی از سیاستهای مالی در نظام اقتصادی کشور است، این بانک را از حوزه تسلط مطلق دولت رها میکند و در نتیجه، دولت نمیتواند به میل خود و به هر میزانی که تشخیص دهد، به استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول به منظور تأمین کسری بودجه روی آورد. وابستگی و دیکته شدن دستورات سیاستهای مالی دولت در طی هشت سال گذشته و در دوران دولتهای نهم و دهم در بانک مرکزی به اوج خود رسید.
در ادامه این تحلیل آمده است: اختلاف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز از دیگر مسائلی بود که امسال به اوج خود رسید و نکته قابل تأمل غلبه دستورات وزارت اقتصاد بر بانک مرکزی بود، که واقعیت دیکته شدن دستورات را بر بانک مرکزی عیان کرد. از سوی دیگر، به گفته برخی صاحبنظران اقتصادی، برداشت دولت از حساب بانکها با هدف جبران کسری بودجه و تأمین منابع مورد نیاز برای پرداخت یارانه نقدی و استفاده از پول پرقدرت برای اجرای طرح مسکن مهر،از مصادیق بارز نبود استقلال بانک مرکزی طی سالهای اخیر بوده است
روند بازگشت فتنهگران فراری چگونه متوقف شد؟
روند بازگشت برخی فتنهگران به کشور چگونه متوقف شد؟ بعد از انتخابات 92، برخی فتنهگران که از کشور گریخته بودند تلاش کردند مجددا به داخل برگردند لیکن با عملیات وسیع قضایی و برخی نهادهای نظام، عملا روند بازگشت آنها متوقف شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته جلساتی بین فتنهگران خارجنشین در مورد بازگشت به کشور صورت گرفت. در این جلسات اطلاعات برخی سرشاخههای داخلی آنها نیز مورد بحث قرار گرفت در عین حال متاسفانه برخی از درون دستگاه اجرایی برای مساعد بودن شرایط جهت فعالیت مجدد آنها پالسهایی ارسال میکردند. در این میان برخی رسانههای داخلی و خارجی از جمله بیبیسی فارسی نیز تلاشهایی برای بسترسازی این موضوع انجام دادند.
بر همین اساس دادستانی کل کشور، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را موظف کرد تا اسناد، مدارک و مستنداتی که در اختیار آنها در مورد فتنهگرانی که در خارج از کشور قرار دارند در اختیار این نهاد قرار دهند که دادستانی کل کشور با ارزیابی مدارکی که در اختیارش قرار گرفت برای بخشی از مجرمین کیفرخواست آماده کرد.
فتنهگران که تصور میکردند از برخی حمایتها برخوردارند، تصمیم گرفتند در قالب چند لایه وارد کشور شوند. بر اساس این تصمیم، مقرر شد بستگان برخی افراد ذینفوذ که در فتنه موثر بودهاند در ابتدا وارد شوند که بعد از عدم برخورد و ریختن قبح ورود فتنهگران، سایر افراد نیز روند بازگشت را آغاز کنند. بر همین اساس، سراجالدین میردامادی، وارد کشور میشود و چند وقتی آزادانه در کشور حضور مییابد لیکن با تکمیل شدن مستندات، وی احضار و با صدور کیفرخواست محاکمه میشود.
این گزارش میافزاید: لایه دیگر فتنهگران که بایستی در مرحله اول وارد کشور میشدند افراد گمنام اما سرشاخهای بودند. بر همین اساس تعداد قابل توجهی از این لایه وارد کشور شدند که میتوان به عبدالحسین هراتی سرپرست سابق اداره کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد اسلامی و مشاور فرهنگی، اجتماعی و رسانهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره کرد که برخی منابع از ورود حدود 77 نفر از افرادی شبیه او خبر میدهند. بر اساس برنامهریزی فتنهگران این 77 نفر بایستی در سمتهای مختلف اجرایی و غیراجرایی به کار گرفته شوند تا زمینه فشار برای ورود فتنهگران بیشتر فراهم شود.