kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۶۴۶
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۶
ردپای 60 سال خیانت و جنایت روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

تلاش نافرجام برای احیای سلطنت(پاورقی)


Research@kayhan.ir
تالیف: کامران غضنفری
اواخر سال 1358، حکومت عراق بر آن شد تا با برخی از مخالفین ایرانی که در خارج از کشور بسر می‌بردند، ارتباط برقرار کند. از این‌رو صلاح عمرعلی نماینده عراق در سازمان ملل متحد، با منصور رفیع‌زاده نماینده ساواک در آمریکا در زمان شاه، تماس برقرار کرد. در آن زمان رفیع‌زاده نقش رابط ارتشبد اویسی را برعهده داشت. در اثر این تماس‌ها، مقدمات سفر اویسی به بغداد آماده شد. وی در نخستین سفر خود به عراق که در اوایل سال 59 انجام شد، با صدام حسین نیز دیدار کرد. وی در این سفر همچنین با برخی از همکاران پیشین خود مانند سپهبد پالیزبان و سپهبد پرویز خسروانی در بغداد به گفت‌وگو نشست. عراقی‌ها یک فرستنده رادیویی با امکان پخش یک ساعت برنامه در روز و حدود 1/2 میلیون دلار پول در اختیار اویسی قرار دادند. اویسی در طول اقامت خود در عراق، با عدنان خیرالله وزیر جنگ عراق و عبدالجبار شنشل رئیس ستاد ارتش عراق نیز ملاقات کرد.31
احمدعلی مسعود انصاری نیز که مدتها مسئول امور مالی رضا پهلوی بوده، در کتاب خود می‌نویسد: «اویسی با تیمسار آریانا که ارتش آزادی‌بخش ایران را داشت و افراد این ارتش ناوچه ایران را طی عملیاتی از اسپانیا ربوده بودند، و ظاهرا زمانی هم تا مرز اجرای ورود ارتش آزادی بخش به ایران از مرز ترکیه پیش رفته بودند؛ به توافق موقت رسید... با حمایت گسترده‌ای که عراق از مخالفین جمهوری اسلامی می‌کرد، امثال اویسی و کار نظامی‌شان هم با روحیه صدام حسین هماهنگی داشت. اویسی از اوایل بهار 1359 کاملا به آغوش عراق رفت و رادیویی هم به سرپرستی تورج فرازمند در آنجا دایر کرد. چند ماه پس از حمله عراق به ایران، این رابطه بر هم خورد زیرا صدام از اویسی می‌خواست که بخشی از خاک ایران که گرفته بود برود و دولت مستقل اعلام کند، اما اویسی با تمام حمایتش از عراق، جرئت این کار را نداشت».32
فرح پهلوی در خاطرات خودش در مورد تیمسار آریانا می‌گوید:
«آقای آریانا، اسم اصلی‌اش حسین منوچهری بود اما چون از اعراب تنفر داشت، اسم خودش را به بهرام آریانا تغییر داد. او از طرف مادری، بهائی بود.33
با وقوع انقلاب اسلامی، آریانا از پاریس به ترکیه رفت و ضمن تماس با دوستان بلندپایه‌ای که داشت، یک گروه نظامی به نام ارتش آزادی‌بخش ایران (آرا) در شهر وان ترکیه در کنار مرزهای ایران تشکیل داد. من برای فعالیت‌های نظامی او مبلغ یک میلیون دلار اهدا کردم. آقای آریانا عده‌ای از علاقه‌مندان به سلطنت، از جمله مرحوم سالارجاف و سردار جاف و دکتر حسن جاف و ارتشبد غلامعلی اویسی و محمود فروغی را گرد خود جمع کرد و توانست صدها نفر از نظامیان سابق را که به خارج گریخته بودند، سازماندهی کند. همه چیز خوب پیش می‌رفت اما بین او و ارتشبد غلامعلی اویسی بر سر تاکتیک مبارزه، اختلاف پیش آمد و اویسی از او انشعاب کرد و به پاریس بازگشت.34
در مدتی که آریانا مسئول سازمان آرا بود، ما و سایر دوستانمان بالغ بر ده میلیون دلار در اختیار او گذاشتیم اما ارتشبد اویسی معتقد بود آریانا هشت میلیون دلار از این پول‌ها را بالا کشیده و به حساب همسر جوانش ریخته است».35
از فعالین دیگر در امور نظامی، از سپهبد سعید رضوانی می‌توان نام برد. وی دوست تیمسار اویسی بود که از طریق او به مراکش می‌آمد و ظاهرا معاون تیمسار آریانا در تشکیل ارتش آزادی‌بخش ایران بود. اما نقش اصلی او ارتباط با اسرائیل بود. در همین رابطه نیز رضوانی در این ایام مرتبا به مراکش می‌آمد و قرار بود که مقداری پول توسط خانواده پهلوی در اختیار او گذاشته شود تا وی با این پول از اسرائیل اسلحه بخرد و مشاور استخدام کند.36
فرح پهلوی همچنین می‌گوید:
«شاپور خان (شاپور ریپورتر، عامل اطلاعاتی انگلیسی‌ها و دوست نزدیک شاه) اگرچه نتوانست اجازه اقامت همسر فقیدم در انگلستان را کسب نماید، اما سپهبد سعید رضوانی را با یک میلیون پوند پول نقد نزد ارتشبد بهرام آریانا فرستاد تا آنها در مرزهای غربی ایران اقدام به تشکیل کانون‌های مقاومت نمایند».37
بدین‌ترتیب، آریانا با یک میلیون دلار اعتباری که سرشاپور ریپورتر در اختیار او گذارد، در رأس یکی از نخستین گروه‌های سلطنت‌طلبی قرار گرفت که خرابکاری مسلحانه را در مرزهای شمال‌غربی ایران هدف قرار داده بود. آریانا نخست با حمایت رژیم عراق، مرکز فعالیت خود را در جنوب‌شرقی کرکوک قرار داد و به همراه افرادی چون سردار جاف، دکتر حسن جاف و سروان مختاری، برای آموزش نظامی ضدانقلابیون، اردوگاهی تأسیس کرد. پس از مدتی، آریانا توانست از طریق سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس،حمایت دولت ترکیه را جلب کند و مرکز گروه خود را در شهر مرزی وان قرار دهد. بدین‌سان گروهک «ارتش آزادی‌بخش ایران» (آرا) با حضور قریب به 300نفر از وابستگان امنیتی و نظامی رژیم ساقط شده پهلوی، به خرابکاری مسلحانه علیه انقلاب اسلامی ایران پرداخت. در رأس این گروه، آریانا و ارتشبد غلامعلی اویسی و فردی به نام جمشید حسنی قرار داشتند و توسط محمود فروغی (پسر ذکاءالملک فروغی) ارتباط آنان با رضا پهلوی تأمین می‌شد. اما پس از چندی میان آریانا و اویسی اختلاف افتاد. 38
اویسی در زمره نخستین افسران عالی‌رتبه متواری رژیم پهلوی بود که با سرمایه سرویس‌های اطلاعاتی غرب، فعالیت تروریستی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی را از خاک عراق و ترکیه آغاز کرد.39