شب قدر؛ گنج پنهان هستی
شب قدر یکی از مهمترین شبهای زندگی انسانی است که ادراک آن برابر با هزار ماه یعنی حدود هشتاد و سه سال قمری است. در حقیقت شب قدر در مقام ارزشگذاری با یک عمر آدمی برابری میکند. کسی که بتواند یک شب قدر را درک کند گویی تمام عمرش درعبادت بوده است و به آثار عبادت تمام عمر که خدایی و ربانی شدن است دست مییابد.
مرتضی طباطبائی
بنابراین، نمیتوان عبادت در شب قدر و اطاعت عارفانه و عاشقانه در آن را همانند شبهای دیگر دانست؛ زیرا با درک یک شب میتوان به همه کمالات رسید. اما این شب در میان شبهای ماه رمضان بویژه در دهه آخر آن نهان شده است و کسی که بخواهد به مفهوم واقعی، آن را درک کند، میبایست افزون بر احیای این شبها شرایط درک را نیز فراهم آورد. نویسنده در این مطلب بر آن است تا چرایی نهان شدن شب قدر را براساس آموزههای وحیانی قرآن و اسلام بیان کند.
شب مبارک قدر در ماه رمضان
از نظر آموزههای قرآنی شب قدر یک شب مبارکی است که در آن تقدیر هستی تعیین و مشخص میشود و درحقیقت سرآغازواقعی سال قمری است. (وسائلالشیعه، ج 7 ص 258 ح 8) این بدان معناست که شب قدر همانند دیگر شبها و روزهای سال نیست و از یک ویژگی انحصاری و استثنایی برجستهای برخوردار است. از این روست که در آیات قرآنی و روایات از آن به شب مبارک یاد شده است.
از نظر قرآن، برخی از مکانها و زمانها از ارزش ویژهای برخوردار است. مثلا سرزمین شام (اعراف، آیه 137؛ انبیاء، آیه 71) بويژه فلسطین (انبیاء، آیه 81) و خصوصا شهر بیتالمقدس (اسراء، آیه 1)، سرزمین مبارکی دانسته شده است. سرزمینی که به حضرت موسی(ع) در طور سینا وحی شده نیز مبارک است. (قصص، آیه 30) همچنین سرزمین مکه که کعبه در آن قرار دارد و نخستین مکان عبادت بشر وخانه و بیت عتیق کهن و آزاد است و کسی را نرسد که خود را مالک و حاکم آن خانه و سرزمین مکه بداند، جزو سرزمینهای مبارک است. (آل عمران، آیه 96)
از زمانهای مبارک میتوان به شب قدر در ماه رمضان اشاره کرد. خداوند درآیه 3 سوره دخان، شب نزول قرآن را شب مبارکی دانسته است. هنگامی که این آیه را در کنار سوره قدر میگذاریم که در آنجا بیان میکند که قرآن در شب قدر فرود آمده این معنا به دست میآید که انزال دفعی قرآن بر قلب حضرت محمد(ص) در شب مبارکی به نام شب قدر بوده است.
از طرفی آیه 185 سوره بقره میفرماید که خداوند قرآن را برای هدایت تودههای مردم و به نشانه معجزه و بینه روشن و هدایتگر و جداساز حق و باطل، در ماه رمضان نازل کرده است.
بنابراین، با در کنار هم نهادن سه دسته از آیات در سورههای دخان و بقره و قدر، میتوان به این نتیجه قطعی رسید که آن شب مبارکی که قرآن در آن نازل شده است، همان شب قدر در ماه رمضان است.
عظمت شب قدر
شب قدر افزون بر اینکه شبی مبارک است؛ چراکه در آن قرآن به شکل دفعی و انزال بر قلب حضرت محمد(ص) فرو فرستاده شده است، از جهات دیگر نیز از عظمت برخوردار است. خداوند در تعظیم شب قدر در سوره قدر خطاب به پیامبرش(ص) میفرماید: تو از شب قدر چه میدانی؟ اینگونه خطاب بیانگر آن است که شب قدر در میان زمانها از چنان بزرگی و عظمتی برخوردار است که پیامبر(ص) از سوی خداوند مأمور به ادراک عظمت آن میشود؛ چراکه خداوند خواسته است تا اینگونه، اهتمام، التفات و توجه ایشان را به شب قدر برانگیزد و شرایط تعظیم را در آن حضرت(ص) پدید آورد؛ چراکه آگاهی نسبت به چیزی عامل انگیزشی است. تا زمانی که انسان از چیزی آگاهی و شناخت نداشته باشد، نهتنها برای آن ارزش و اعتباری قایل نیست حتی توجه و التفاتی هم بدان نمیکند چه رسد که محل اهتمام او شود و همت را مصروف نزدیکی و یا رسیدن به آن کند.
البته واژه عربی ادراک غیر از شناخت و دانش معلومی است، زیرا در آن فهم همراه با خصوصیتی چون دریافت و وصول نیز ملاحظه شده است. بنابراین، ادراک، نوعی دانش خاص همراه با داشتن است. از اینرو زمانی که ما به دانش رسیدیم که جزو جان و شهود و حضور ما شد، آنگاه سخن از ادارک امری یا چیزی است.
به هرحال، خداوند با بیان «ما ادراک لیله القدر» بر آن است تا عظمت شب قدر را به پیامبر(ص) و مؤمنان گوشزد کند تا نسبت به شناخت و تعظیم آن شب بکوشند و حق شب قدر را به درستی ادا کنند.
فضیلت شب قدر
اما سؤال دیگر این است که: چرا این شب در میان شبهای سال یا در میان شبهای ماه رمضان دارای برتری و فضیلت است؟ چه خصوصیتی برای شب قدر است؟ چرا میبایست ما آن را تعظیم کنیم و در بزرگداشت آن بکوشیم و اینکه چگونه آن را تعظیم نماییم؟
شکی نیست که ماه رمضان به سبب آنکه ماه خداوند است (بحارالأنوار، ج96، ص340، ح5) و همه مؤمنان بر سر سفره الهی مهمان او هستند از فضل و برتری بینظیری برخوردار است. دیگر آنکه این ماه ماهی است که در آن شیاطین در بند شده (بحارالأانوار، ج96، ص348، حدیث14) و انسان میتواند در مسیر رشدی حرکت کند و با کنترل و مدیریت نفس و هواهای آن، گامهای بلند به سوی تقوا بردارد. (بقره، آیه183) درهای آسمان در این شبهای ماه رمضان گشوده است و برکات از آن بر زمینیان نازل میشود. (بحارالانوار، ج93، ص346) این ماه را ماه برکت دانستهاند بگونهای که بدیها در آن بخشیده شده و نیکیها در آن چند برابر پاداش داده میشود. (بحارالأنوار، ج96، ص340، ح5) در روایات معتبر دهها فضیلت برای ماه رمضان بیان شده است که به همین مقدار بسنده میشود.
اما شب قدر در این میان چه برتری و ویژگی نسبت به دیگر شبهای ماه رمضان دارد؟ در آیات قرآنی یکی از فضایلی که به این ماه نسبت داده شده این است که در آن قرآن نازل شده است. (سوره قدر؛ سوره دخان، آیه3؛ بقره، آیه185)
با این نگاه میتوان گفت که شب قدر شبی بس مبارک و میمون است؛ چراکه چراغ راه بشر برای رسیدن به کمالات در این شب از سوی خداوند فرو فرستاده شده است و انسانها از بدبختی و تیرهروزی ابدی نجات یافتهاند.
اما شب قدر تنها یک لحظه تاریخی برای نزول یا انزال دفعی قرآن نیست؛ بلکه از یک ویژگی انحصاری برخوردار است که آن را در میان همه شبها متمایز و استثنایی میکند؛ چراکه این شب هر سال تکرار میشود و زندگی بشر بلکه همه هستی را تحت تأثیر قرار میدهد.
مهمترین فضیلت شب قدر که آن را انحصاری و استثنایی کرده و همچنان زندگی همگی را تحت تأثیر مستقیم خود قرار میدهد، مسئله تقدیر امور هستی از جمله تقدیر زندگی انسان است. خداوند در آیات 3 و 4 سوره دخان میفرماید که در این شب امور هستی، تقدیری حکیمانه میشود؛ به این معنا که هر چیزی براساس هدف کلی نظام آفرینش اندازهگیری و معین و مشخص میشود. پس سرنوشت هر انسانی در این شب رقم میخورد و سعادت و شقاوت آدمی ثبت و ضبط در لوح محو و اثبات میشود.
در این آیات از امر حکیم که جدا میشود سخن به میان آمده است. امر میتوان ناظر به همه امور باشد که در هستی در جریان است یا میتوان به معنای مقام امری باشد که جدا از مقام خلقی است. (اعراف، آیه 54) یعنی در مقام امر که یکی از مراتب وجودی در هستی و تحقق خارجی امور از اعیان ثابت است، این اتفاق رقم میخورد و در طول سال به مقام خلقی و وجودی نازل میرسد.
به هر حال، امر هر چیزی در شب قدر مشخص و معین میشود. لذا تأثیر مستقیمی در زندگی هر یک از ما انسانها دارد.
این امر در حضور مقام خلافت الهی یعنی انسان کامل و معصوم(ع) انجام میشود. از اینرو روح اعظم با سپاهی عظیم از همراهان با شوکت و جلال بر انسان کامل فرود میآید تا در حضور ایشان امور هستی رقم بخورد و تفریق براساس حکمت و اهداف آفرینش انجام گیرد و وضعیت و قدر و اندازه هر کسی معلوم ومشخص شود. بر این اساس خداوند با فعل مضارع تنزل که معنی استمرار دارد و به معنای فرود میآیند است، از فرود روح و فرشتگان همراه سخن میگوید. این روح و فرشتگان برای تعیین امر حکیم و تقدیر آن به نزد انسان کامل در بیوت و خانههای بلند عصمت (نور، آیه 36) فرود میآیند و از مقام خلافت الهی دستور میگیرند تا براساس دستور خلیفه الهی به انجام امور بپردازند. این امر چیزی شبیه ارائه بودجه کل کشور به مجلس و تصویب آن از سوی قوه مقننه است. در حقیقت قانونگذار بر هستی بر اساس خلافت الهی، امام معصوم(ع) است که وضعیت هر شخص را براساس عملکرد گذشته او مشخص و تعیین میکند؛ چرا که کارنامه هر کسی از انسان و غیرانسان به ایشان ارائه میشود و ایشان بر آن آگاه هستند و ریز کارنامه و عملکردها را میدانند. (بقره، آیه 143؛ مطففین، آیه 21)
خداوند به روشنی این مطلب را اینگونه بیان میکند: فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هؤلاء شهیدا؛ حال آنها چگونه است آن روزی که از هر امتی، شاهد و گواهی بر اعمالشان میآوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد. (نساء؛ آیه 41) هر چند که این آیه درباره پیامبر(ص) است ولی امیرمؤمنان علی(ع) نفس آن حضرت است. (آلعمران، آیه 61) و براساس آیات و روایات معتبر، همه احکام الا برخی از امور انحصاری، در پیامبر(ص) و خلفای معصوم ایشان(ع) مشترک است.
بنابراین، در فضیلت شب قدر، بسیار سخن است که از مهمترین آنها تعیین تقدیر هستی به امر خلیفه الهی و امام زمان(عج) با حضور روح و فرشتگان الهی مأمور به این امر است. پس عملکرد ما در طول سال بهویژه ماه رمضان و بخصوص در شبهای قدر که برابر با یک عمر آدمی است، نقش بسزا و تأثیرگذاری دارد که نمیبایست از این شب قدر غافل شد.
فضیلت دهه آخر ماه رمضان
اما مشکل این است که این شب قدر با این همه عظمت و فضیلت و مبارکی، در میان ماه رمضان مخفی و نهان است. خداوند در قرآن آن را در شبهای رمضان دانسته؛ (بقره، آیه 185؛ دخان، آیات 3 و 4؛ سوره قدر) اما روایات آن را محدود به دهه آخر کرده است.
از آنجایی که ماههای قمری بین 28 تا 30 روز میگردد، دهه آخر میتواند از شب نوزدهم شروع شود. از این رو در روایات شب نوزدهم نیز به عنوان شب قدر بیان شده است.
در روایات بر دهه آخر ماه رمضان تاکید شده است؛ زیرا با توجه به مشکل رویت هلال ماه در ماه قمری، احتمال جابهجایی بسیار است؛ لذا گفته شد که همه این شبهای دهه آخر احیا داشته شود تا تعظیم این شعائر الهی با احیای شبهای قدر انجام شود. اعمال بسیاری برای این شبها و چگونگی تعظیم آنها آمده است که شامل شب زندهداری از اول شب تا طلوع فجر و اذان صبح، غسل، نماز، قرائت قرآن، تفکر و تدبر در آیات الهی، ادعیه و نیایش و مانند آن است و برای هر شب دهه آخر میتوان این اعمال مشترک را به جا آورد، ولی برای برخی از شبها مانند 19 و 21 و 23 و 27 شبهای رمضان اعمال خاصی بیان شده که انجام آن مورد تاکید است.
فضیلبن یسار درباره سیره عملی امام باقر(ع) میگوید: امام باقر(ع) در شب بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان مشغول دعا میشد تا شب بسر آید و آنگاه که شب به پایان می رسید نماز صبح را میخواند. (وسائلالشیعه، ج7، ص 260، ح4)
نهان بودن شب قدر در دهه آخر
اما چرا این شب با این همه خیر و برکت در میان شبها معلوم نشده است؟ به نظر میرسد که چند امر موجب شده تا این گونه شود. از جمله اینکه ارزش و اهتمام به تعظیم آن این گونه بیشتر دانسته میشود، زیرا به سادگی به دست نمیآید و میبایست شبها را بیدار ماند تا به شب قدر و احیای آن نایل شد و آن را تعظیم کرد. دیگر آنکه نهان شدن موجب میشود تا انسان بیشتر به عبادت بپردازد و فرصت بیشتری را برای خودسازی و تزکیه و رسیدن به تقوا بگذارد و اهتمام بیشتری داشته باشد.
از حضرت علی(ع) روایت شده که پیامبر اهلبیت خود را در دهه آخر ماه رمضان بیدار میکرد و خود نیز بیدار میماند.
عبدالواحد بن مختار انصاری درباره شب قدر از امام باقر(ع) پرسید. ایشان فرمود: در دو شب است: یکی بیست و یکم و دیگری بیست و سوم.
گفتم: یکی از این دو شب را تعیین فرما. گفت: نمیخواهی در دو شب عمل نمایی. یکی از آن دو شب است.
شهاب بن عبدالله به امام صادق(ع) عرض کرد فدای شما شوم آن شبی که امید شب قدر باشد کدام است؟ فرمود: آن شب بیست و یکم و شب بیست و سوم است.
گفتم: اگر نتوانستم هر دو شب را احیاء بدارم. گفت: آنچه از دو شب یا هر کدام از دو شب که میسرت باشد، احیاء نما.
گفتم: چه بسا ما هلال ماه را در محل خود میبینیم و خبر میآید که در منطقه و شهر دیگر خلاف آنچه ما دیدهایم دیده شود. گفت: آنچه که ممکن میشود از چهار شب را احیاء بدارد. (مجمع البیان، ذیل آیات سوره قدر)
شیخ صدوق از امام صادق(ع) روایت میکند که فرمودند: در آن شبی که امورات از روی حکمت از هم جدا و ممتاز میشود (شب قدر) اگر کسی بخوابد از حج آن سال محروم میگردد و آن شب بیست و سوم ماه مبارک است، زیرا در آن شب است که از حجاج نامنویسی شده، روزی (و معیشت)ها و مرگها و آنچه مربوط به آن است تا سال آینده رقم میخورد.» (علل الشرایع، باب 158، ص 420)
امام صادق(ع) توجه ویژهای به شب بیست و سوم داشته و میفرماید: التقدیر فی لیله تسعه عشر و الابرام فی لیله احدی و عشرین و الامضاء فی لیله ثلاث و عشرین، برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام میگیرد و تصویب آن در شب بیست و یکم و تنفیذ آن در شب بیست و سوم (وسائل الشیعه، ج7 ص259)
امام علی(ع) در خصوص سر مشخص نبودن شب قدر چنین فرمودند: «به امیرالمومنین(ع) گفتند: ما را از شب قدر آگاه کن، فرمود: خالی از این نیستم که آن را بدانم و از شما پنهان کنم، شک ندارم که خداوند به خاطر کمک کردن و مهلت دادن به شما آن را از شما میپوشاند، چون اگر آن را به شما اعلام میکرد، در همان شب، عمل میکردید و در غیر آن شب عبادت را ترک میکردید و امید دارم که اگر خدا بخواهد، شب قدر را به خطا نگیرید.» (بحارالانوار، جلد94، صفحه5)
المصنف- به نقل از ابونضر- نقل میکند که عبدالله بن انیس جهنی گفت: ای پیامبر خدا! من مردی هستم که خانهام دور است. یک شب را دستور بده که بیایم و در مدینه بمانم. پیامبر(ص) فرمود: «شب بیست و سوم بیا».
بنابراین، هر چند که شب بیست و سوم بسیار محتمل است که شب قدر باشد، ولی باید به تعظیم همه دهه پرداخت تا به یقین این شب احیاء و تعظیم داشته شود.