نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تطهیر بیشرمانه آمریکا درباره ترور سردار سلیمانی
قاسم محبعلی، از مدیران ارشد وزارت خارجه در دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ترور سردار سلیمانی معلول ضعف در سیاست منطقهای ایران است».
سرویس سیاسی-
محبعلی در ادامه گفت: «گروههاي طرفدار ايران از وضعيت موجود در عراق نگران هستند و ميهراسند که روند موجود در عراق، آن چيزي نباشد که آنها تصور ميکنند. در نتيجه احتمال ميدهم آقاي شمخاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي به عراق رفته باشد تا به نوعي آرامش را به فضاي سياسي اين کشور
بازگرداند.
معتقدم کاري را که سردار سليماني پيشتر انجام ميداد، حالا آقاي شمخاني عهدهدار آن شده است. او تلاش ميکند همانند سردار سليماني در عراق ايفاي نقش کند. ميدانيم که از مدتها قبل مسئوليت پيشبرد سياست منطقهاي ايران به سپاه واگذار شده و با تغيير دولت و بر سر کار آمدن آقاي روحاني نيز اين وضعيت ادامه يافت. من معتقدم در هر امري کار را بايد به کاردان سپرد. حتي فکر ميکنم اتفاق ناگواري که در عراق رخ داد و نيروهاي آمريکايي ناشي از همين تصميم بود.»
این فعال مدعی اصلاحات ادعا کرده است که علت شهادت سردار سلیمانی این بود که امور منطقه به سپاه سپرده شده بود. وی در ادامه در اظهارنظری وقیحانه مدعی شده است حالا که شمخانی از طرف دولت به عراق سفر کرده،وی همان کار شهید سلیمانی را انجام میدهد و تازه کار به کاردان سپرده شده است!
مدعیان اصلاحات پس از شهادت سردار سلیمانی 2 مسئله را در رأس عملیات رسانهای خود قرار دادند، یکی تطهیر اقدام جنایتکارانه آمریکا و دیگری سرپوش گذاشتن بر رویکرد منفعلانه و تحقیرآمیز دولت در سیاست خارجی.
محور مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی کمر داعش در منطقه را شکست. در همان مقطع مدعیان اصلاحات که تا پیش از آن مدعی بودند که باید با مذاکره، مسئله سوریه و عراق را حل کنیم، این اتفاق بسیار مهم را سانسور کردند. به عبارت دیگر «مدعیان صبح بدون تحریم، صبح بدون داعش را ندیدند».
حالا همان طیف مشغول لجن پراکنی علیه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است.
مردم از اصلاحطلبان
مأیوس شدهاند
روزنامه ابتکار به نقل از علی صوفی، عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان نوشت: مردم نارضایتی خودشان را در سال ۹۶ و ۹۸ اعلام کردند و از آن زمان کاملاً محسوس بود که در انتخابات مشارکت نخواهند کرد و امیدشان را از صندوق بریدهاند. آنها از اصلاحطلبان نیز مایوس شدهاند به دلیل اینکه با دعوت آنها به کاندیداهایی رای دادند که از انتخابشان نتیجه نگرفتند
هر کسی اصلاحطلب بود را
رد صلاحیت کردند!
صوفی همچنین گفت: «حذف اصلاحطلبان یک حذف کلی بوده و موردی نیست؛ در بررسیهای هیئتهای اجرایی رد صلاحیتها موردی بود اما به محض اینکه وارد بررسی هیئتهای نظارت شد دیگر به مورد و مصداق کار نداشتند، بلکه هر کسی نام اصلاحطلبی داشت رد صلاحیت شد.»
این ادعا که «هر کسی اصلاحطلب بود را رد صلاحیت کردند!» حاکی از عمق تلاش مدعیان اصلاحات برای مخدوش سازی انتخابات مجلس یازدهم و توجیه شکست انتخاباتی است. اگر چنین ادعایی مطرح میشود پس چگونه است که اصلاحطلبان برای این دوره از انتخابات چندین لیست انتخاباتی ارائه کردند تا جایی که بین حزب کارگزاران و ائتلاف 8 حزب اصلاحطلب جدایی و مفارقت آغاز شد.
آمریکا بحران سازی میکند
اروپا هم وقتکشی
روزنامه سازندگی در یادداشتی نوشت: «آمریکا در شرایط جدید از یک طرف آژانس را وارد پروژه بحران سازی کرده است و از طرف دیگر کشورهای اروپایی حاضر در برجام را تحت فشار قرار میدهد. آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای حاضر در تواق هستهای در مقابل فشارهای آمریکا توان عملیاتی ندارند و نمیتوانند قدمی در راستای احیای برجام بردارند. در این میانه اروپا سعی دارد با وقت کشی در راستای ممانعت از تصاعدی شدن تنش گام بردارد. در مقابل ایران نیز باید در هر گام و اظهار نظر همین رویه را در دستور کار قرار دهد. ایران ملزم است به اجرای درخواستهای غیر فنی و سیاسی آژانس نیست اما رویه تنش زایی نیز به نفع تهران نخواهد بود.»
اذعان مدعیان اصلاحات به بحران سازی آمریکاییها و بیعملی و ناکارآمدی اروپاییها در برجام در حالی است که اولاً این واقعیتها مانند مذاکرات سعدآباد دوران اصلاحات، مسبوق به سابق بوده و ثانیاً منتقدان برجام، بارها خباثتها و خیانتهای غربیها علیه ج. ا را به سینه چاکان برجام گوشزد میکردند.