کد خبر: ۱۸۳۴۹۷
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۳

درک نکته‌ای ساده!


 
  پژمان کریمی
«ما نویسنده‌ایم، یعنی احساس، تخیل، اندیشه و تحقیق خود را به ‌اشکال مختلف می‌نویسیم و منتشر می‌کنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشته‌مان - اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان - آزادانه و بی‌هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانه‌ای، در صلاحیت هیچ‌کس یا نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره آنها بر همگان گشوده ‌است...»
آنچه خواندید؛ بخشی از بیانه سخیف و دشمن‌پسند موسوم به «ما نویسنده‌ایم» یا بیانیه «134 نویسنده» است. نوشته‌ای غیر مستند که در سال 1373 به امضای 134 شاعر، نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس، محقق، مترجم و روزنگار سکولار رسید و بازتاب قابل تاملی در میان رسانه‌های ضدایرانی و محافل شبه روشنفکر داخلی یافت.
امضاکنندگان اغلب عضو کانون چپ منحله نویسندگان ایران بودند که در واقع تشکلی چپگرا و به شکل پنهانی همکار با ساواک و مدافع حاکمیت ماسونی پهلوی به شمار می‌آمد.
 بیانیه نویسان، نوشته منسوب به خود را در واکنش به اعمال ممیزی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به نوشته‌هایشان منتشر کردند. با توجه به سیاست پیشگی و وابستگی گروهکی بسیاری از امضاکنندگان می‌توان تصور داشت که هدف آنان قطعا یک حرکت و اعتراض صرفا فرهنگی - مدنی و ساده و در پی تعامل نبود. در واقع آنان کوشیدند با تمسک به یک نوشته، فشاری سیاسی و فرامرزی به کلیت جمهوری اسلامی وارد کنند تا به زعم خود؛ «سد ممیز»ی را بشکنند.
واقعیت این است که؛ اعتراض به وجود و اعمال ممیزی از سوی طیف مشخصی از اهالی داخلی قلم یا طیف شبه روشنفکران قلم به‌دست، همچنان دستمایه‌ای برای اهانت و تهمت و اعمال فشار سیاسی به نظام دینی واقع می‌شود.
 رسانه‌هایی همچون بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا و... ادعای «نبود آزادی قلم و ممیزی» را به عنوان محوری همیشگی در اخبار و گزارش‌ها و تحلیل‌های خود می‌گنجانند.
تهمت‌زنی به نظام دینی در حالی است که طیف شبه روشنفکران قلم به دست و رسانه‌های معاند داخلی و خارجی‌، همواره نسبت به دو پرسش سکوت کردند:
اول: آیا حذف و تعدیل تراوشات جنسی اذهان بیمار و گزاره‌های مسموم ضد مبانی دینی و علیه امنیت ملی، به معنای سانسور است یا معنای ممیزی- این شیوه عقلانی و قانونی- را به اذهان متبادر می‌کند؟
دوم: چرا تنها ایران و چرا نسبت به موضوع حذف اندیشه در فرامرزها و به ویژه کشورهای مدعی آزادی قلم، برآشفته نمی‌شوند؟
به این خبر توجه کنید:
«دادگاه عالی قانون اساسی آلمان در کالسروهه پس از رسیدگی به پرونده اورسولا هافربک، شکایت او را ناموجه دانست و (...) حکم داد این زن، که جنایات هولوکاست را دروغ دانسته، باید در زندان بماند.
او با شکایت به دادگاه عالی قانون اساسی مدعی شده بود که طبق اصل «آزادی عقیده و بیان» که در قانون اساسی تصریح شده، باید از زندان آزاد شود؛ اما به گفته دادگاه انکار هولوکاست تکذیب یک حقیقت آشکار و ثابت شده است و نمی‌تواند از حق «آزادی عقیده» برخوردار شود.»
این خبر را دویچه ووله آلمان در سال2018 منتشر کرد. در زمانی که خانم هافربک 89 سال داشت.
این زن سالخورده چرا باید هدف مجازات قرار می‌گرفت؟ صرفا بدلیل اینکه نظر خود را درباره هولوکاست آشکار کرده بود؟
پیتر ایروینگ تاریخ‌دان مشهور انگلیسی در سال 1989 در اتریش و در قالب یک مصاحبه و یک سخنرانی موضوع هولوکاست را منکر شد. چه اتفاقی افتاد؟
در سال 2006 به 10 سال حبس محکوم شد.
1998 بود که نام روژه گارودی توجه منتقدان غرب را به خود جلب کرد: این نویسنده و فیلسوف فرانسوی وقتی به انکار هولوکاست پرداخت، به 11 سال زندان در سرزمینی که خود را مهد دموکراسی می‌خواند، محکوم شد!
برخوردهای سخت و سرکوبگرانه یاد شده؛ تنها نسبت به یکی از به اصطلاح «ارزش‌های لیبرال- صهیونی» صورت گرفته است! یعنی اینکه غربی‌ها، انکار یک ارزش خود را تاب نمی‌آورند اما در عین حال یک نظام دینی به نام «جمهوری اسلامی» را به نقض آزادی قلم محکوم می‌کنند. طیف شبه روشنفکران قلم بدست طرفدار غرب نیز نه تنها ارزش‌های غربی را تقدیس می‌کند که بر خلاف ادعای خود مبنی بر«‌بی‌مرزی در اندیشیدن» کاملا هر آنچه را می‌پسندد در حیطه در برگیری«آزادی قلم» معنا می‌نماید و هر آنچه را نمی‌پسندد «بیرون از آزادی اندیشه و بیان و قلم» القا می‌سازد!
سی‌ام بهمن سال جاری خبرگزاری فارس این خبر را منتشر کرد:
«در پی تحریم‌های گسترده آمریکا و غرب علیه کشورمان، این تحریم‌ها شامل آثار فرهنگی هم شده و در این راستا چاپ و نشر ترجمه انگلیسی دو کتاب «پدیدارشناسی بحران‌های اجتماعی» و «میراث سیاسی قرآن» اثر سید حسین‌علی موسوی در کشور آمریکا ممنوع شد.»
واکنش‌ها به این خبر چه بود؟
کدام دولت، آمریکا را به نقض آزادی قلم متهم کرد؟
نهادهای مدعی حقوق بشر یا منسوب به اهل قلم، در بیرون از ایران، دلواپس شدند؟
طیف شبه روشنفکران قلم به دست داخلی چه کرد؟
انجمن قلم آمریکا یا فلان کشور... چه کرد؟
رسانه‌های معاند داخلی و خارجی چه واکنشی نشان دادند؟
بله... واکنشی صورت نگرفت! و این یعنی تایید سبکسرانه و ذلیلانه سرکوب «اندیشه و قلمی» که موافق ارزش‌های لیبرال صهیونی ارزیابی نمی‌شود!
درک همین نکته، حقانیت نظام دینی را در اعمال ممیزی در جهت صیانت از ارزش‌های ملی و دینی و منافع ملت ایران آشکار می‌کند!