نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
واقعیت ناکارآمدی و سناریوی «نامزد نداریم!»
سرویس سیاسی-
روزنامه دولتی ایران دیروز گزارشی را با تیتر «انتخابات باز هم رقابتی نشد» منتشر کرد و نوشت: «2 هزار داوطلب رد صلاحیت شده به میدان رقابت انتخابات دوم اسفند بازگشتند، تنوع نامزدها اما هنوز تغییری نکرده. این را میشود از لیست بلند بالای چهرههای مطرحی که همچنان پشت خط تأیید صلاحیت ماندند فهمید، لیستی اکثراً از چهرههای اصلاحطلب و اعتدالی...اصولگرایان برنامههای انتخاباتی خود را قبلاً اعلام کردهاند و حالا هم مشغول کار روی آنها هستند. اما سؤال این است که با این وضع قرار است اصلاحطلبان چه کنند؟ این سؤالی است که حالا تشکلهای سیاسی جریان اصلاحات میخواهند برای آن پاسخی عملی پیدا کنند. اینکه با وجود عدم امکان رقابت در اکثر حوزههای انتخابیه و نداشتن نیروی لازم در شهرهای بزرگ، آیا میخواهند نهایتاً در کلانشهرهایی چون تهران لیست ارائه کنند یا خیر؟»
ارگان دولت همچنین مینویسد: «اوضاع آنطور است که محمود میرلوحی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان آن را اینگونه توضیح داده؛ «اصولگرایان یک لیست ۱۵۰ نفره دارند که میتوانند به کشورهای دیگر صادر کنند.» هرچند اصولگرایان و همینطور شورای نگهبان روایت دیگری از وضعیت دارند. روز شنبه عباسعلی کدخدایی گفته بود که بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان سیاسی و جناحی نیست. قبلتر هم اسدالله بادامچیان و حمیدرضا ترقی، دو عضو حزب مؤتلفه گفته بودند که آمار نامزدهای تأیید شده اصلاحطلبان آنقدرها هم کم نیست. ترقی گفته بود: «آمار دقیق داریم که ۱۳۴ تن از چهرههای شاخص اصلاحطلب در سراسر کشور تأیید صلاحیت شدهاند.» بادامچیان هم قبل از او همین آمار را 130 نفر اعلام کرده بود.»
نمایش «نامزد نداریم» مدعیان اصلاحات ناشی از کارنامه خالی و ناکارآمدی آنهاست. این طیف که در 6 سال اخیر عمده پستهای اجرایی و مدیریتی کشور را در اختیار داشته و ماحصل آن تحمیل اوضاع فاجعهبار اقتصادی به مردم بوده، واقف است که اقبالی برای ورود دیگر باره به صحن بهارستان ندارد. از همین رو، یکی از عناصر مدعی اصلاحات گفت که انتخابات تهران را سی بر هیچ میبازیم. همین ادراک است که منشا مظلومنمایی و دروغپردازی آنهاست و این در حالی است که آنها چند برابر دوره قبل در انتخابات نامزد دارند.
درک زنجیرهایها از تفاوت اظهارنظرها
روزنامه شرق در شماره دیروز خود بار دیگر به ادامه روند مظلومنمایی از چند نماینده رد صلاحیت شده پرداخت و نوشت: «اظهارنظر؛ این دلیل رد صلاحیت تعدادی از نمایندگان مجلس است؛ از علی مطهری گرفته تا محمود صادقی و غلامرضا حیدری.»
در ادامه این گزارش آمده است: «به گفته نمایندگان، آنچه این روزها نگرانیها درباره رد صلاحیتها را فزاینده کرده، نادیدهگرفتن اصول قانون اساسی است. طبق اصل 84 قانون اساسی «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید». اصل 86 قانون اساسی نیز تأکید میکند که «نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهارنظر و رأی خود کاملا آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود دادهاند تعقیب یا توقیف کرد.»
در ادامه این گزارش آمده: «حیدری در این زمینه میگوید: «من در جلسه با شورای نگهبان فقط درباره اظهارنظرهای مرتبط با نمایندگی مورد سؤال قرار گرفتم. دلایل رد صلاحیت من کاملا سیاسی بود و تمام یک ساعت و ربعی که در شورای نگهبان حضور داشتم، تمرکز بر نطقی بود که شهریور سال 96 انجام دادم».
نخست آنکه نمایندگان مذکور مصونیت داشتهاند و به خاطر آنچه از تریبون مجلس علیه کشور و نظام گفتهاند به دادگاه نرفته و زندانی نشدهاند؟! اما اینکه مصونیت نماینده را معادل این بگیریم که هر نماینده هر چه دلش خواست بگوید و هر کاری دلش خواست انجام دهد و باز در دوره دیگر نماینده شود این روند منجر به این میشود که در چند دوره بعد مجلسی داشته باشیم به مراتب ضعیفتر و پرحاشیهتر از مجلس فعلی.
دوم آنکه همین سیاسی بازیها و حزب و گروهاندازیها بود که باعث شد مجلس دهم از مردم و موضوعات آنها غافل شود و نمایندگانش از وقت نطق خود به جای توجه دادن دولت به موضوعاتی نظیر معیشت و اشتغال به سخنانی بپردازند که آب از دهان رسانههای انگلیسی و آمریکایی راه بیندازد.
سومین نکته اینکه البته قانون گفته که نماینده در اظهارات خود در تمام موارد مربوط به کشور و مسایل بینالمللی آزاد است اما ناگفته پیداست که آزادی انتزاعی و بیحد و حصر نیست. مثلا چندبار شنیدهاید که در مجلس انگلستان یا آمریکا نمایندهای به ایراد نطق پرداخته و رژیم صهیونیستی را اشغالگری محکوم به نابودی بنامد و فلسطینیان را مالکان اصلی آن سرزمین؟! فردی اگر اپوزیسیون نظام است که عملا آمدنش به مجلس و ادای سوگندش نوعی فریب مردم است.
نکته چهارم اینکه نمایندگانی امثال حیدری و روزنامههایی مانند شرق آیا به واقع تفاوت اظهار نظرهای خود را با اظهار نظرهایی که توسط نمایندگان دیگر ایراد میشود و عمدتا هم حالت انتقادی دارد متوجه نمیشوند؟! اگر اینها متوجه نمیشوند اما رسانههای معاند به خوبی متوجه آن میشوند که با آب و تاب به آنها پرداختهاند.
پیشنهاد مذاکره با قاتلین سردار شهید!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «به نظر میرسد سفر جوزف بورل رئیسسیاست خارجی اتحادیه اروپا در راستای مذاکره با ایران برای تغییر جزئی در سیاستهای منطقهای باشد تا بتواند امتیازهایی در مقابل برای ایران اخذ کند. بورل به دنبال بهانه است تا راهی برای کمک به ایران پیدا کند... اتحادیه اروپا بیشتر بر سر همان سه مسئله مانور میدهد که در نشست امنیتی مونیخ نیز مورد بحث قرار گرفت و قرار براین شد ظریف گفتوگوهایی در این رابطه با اروپا داشته باشد اما گویا درآن برهه زمانی به سرانجام نرسید.اروپا با این سه خواسته قصد دارد تا به نحوی آمریکا را نیز قانع کند تا به برجام بازگردد. به همین علت است که من معتقد هستم باید در سیاستهای خود تغییری ایجاد کنیم تا فشارها بر کشور و مردم دراین مقطع زمانی افزایش نیابد».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «در این برهه زمانی که اتحادیه اروپا قدم پیش گذاشته است باید اندکی در سیاستهای منطقهای خود تجدید نظر کنیم.اتحادیه اروپا آخرین راه کشور ما به سمت فضای بینالملل است و ما نباید این فرصت را از دست دهیم. اگر سیاستهای ما همچون گذشته و بدون تغییر در قبال اروپا و منطقه باقی بماند عرصه بر ما تنگتر خواهد شد. در برههای که انگلستان به سمت سیاستهای آمریکا سوق پیدا کرده، نیازمند آن هستیم تا دیپلماتهای کشورمان با نرمش بیشتری بااتحادیه اروپا مذاکره کنند».
اروپا و آمریکا حداقل در یک قلم در برجام به ایران بدهکار هستند. بگذریم که طرف غربی در پروندههای دیگر از جمله حقوق بشر نیز به ایران بدهکار است.
اما با اینحال فعالین مدعی اصلاحات بدون توجه به تجربه تلخ و عبرت آموز برجام و همچنین بدون توجه به حمایت اروپا از اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، پیشنهاد برجام منطقهای را مطرح کردهاند.
ادامه فریبکاری درباره ردصلاحیتها
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی نوشت: «كمتر از 3 هفته تا زمان برگزاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي باقي است اما به باور بسياري از تحليلگران و كنشگران سياسي، نتيجه انتخابات از هماكنون نيز قابل پيشبيني است. آنها بهدليل آنچه ردصلاحيت گسترده ثبتنام كنندگان منتسب به جناح چپ ازسوي شوراي نگهبان عنوان ميكنند، بر اين باورند كه مجالي براي رقابت با رقيب ديرينه اصولگراي خود ندارند و با اين حساب، معتقدند تركيب مجلس آينده احتمالاً تركيبي است متشكل از طيفهاي گوناگون اصولگرا.»
گفتنی است علیرغم جنجال و ادعای اصلاحطلبان درباره کمبود نامزد در انتخابات پیش رو، بررسیها نشان میدهد این طیف با تراکم و ترافیک کاندیدا مواجه است و درصد قابلتوجهی از 7 هزار نامزد تأییدشده انتخابات مجلس، اصلاحطلب هستند.
بر این اساس ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه نامزد نداریم، دروغی بیش نیست و پیشبینی میشود که در روزها و هفتههای آینده، اصلاحطلبان که با تورم کاندیداها مواجه هستند، برای هر 290 کرسی مجلس گزینههای خود را معرفی خواهند کرد.
آنان پشت صحنه و در واقعیت با مشکل انتخاب افراد و بستن لیست از میان نامزدهای خود مواجه هستند اما در رسانهها و محافل عمومی از نداشتن نامزد مینالند؛ یک بازی تکراری.