نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان عملکرد خوبی نداشتند اما باید به مجلس بروند!
حمله به شورای نگهبان این روزها ترفند مدعیان اصلاحطلبی برای فرار از پاسخگویی در قبال ناکارآمدی و بیکارنامگیشان است.
سرویس سیاسی -
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی به قلم یکی از نمایندگان رد صلاحیت شده فراکسیون امید مجلس نوشت: «درست است كه در حال حاضر قضاوت مثبتي نسبت به عملكرد مجلس دهم و مشخصا اصلاحطلبان و فراكسيون اميد در دست نيست اما فارغ از اينكه همين قضاوتها نيز نيازمند آسيبشناسي است، نبايد از ياد ببريم كه اگر كنار فشارهاي خارجي، داخل كشور نيز مجلسي داشتيم كه روياروي دولت ميايستاد شرايط اقتصادي ما به مراتب از آنچه امروز با آن دست به گريبانيم، دشوارتر بود. اگر اجازه دهيم مجلسي يكدست شكل گيرد كه صداي جريان اصلاحات در آن مجلس طنين نداشته باشد، جناح اصلاحات و پايگاه اجتماعي متمايل به اصلاحطلبان را از حق خود محروم ساختهايم.»
گفتنی است، طی روزها گذشته و پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس، مدعیان اصلاحات همچون همیشه خط تخریبی علیه شورای نگهبان را با چاشنی دروغ، تهمت و توهین علیه این نهاد در دستور کار خود قرار دادهاند. یکی از دروغهای مطرح شده از سوی اصلاحطلبان ادعای رد صلاحیت 90 درصدی نامزدهای این طیف است. در حالی که آنچه از سوی اعضای شورای نگهبان مطرح شده رد صلاحیت 90 نفر از نمایندگان اصلاحطلب و اصولگرای مجلس است، اما مدعیان اصلاحات با دروغ و اغراق رد صلاحیت 90 درصدی نامزدهای اصلاحطلب سعی دارند با مظلومنمایی شکست قطعی خود در انتخابات پیشرو را به گردن شورای نگهبان بیندازند.
جالبتر آنکه بخش قابل توجهی از نامزدهای این طیف سیاسی نه از سوی شورای نگهبان که از سوی هیئتهای اجرایی انتخابات که در اختیار دولت هستند، فاقد صلاحیت نمایندگی برای مجلس تشخیص داده شدهاند.
همچنین فضایسازی روزنامههای زنجیرهای طیف اصلاحات علیه شورای نگهبان در حالی است که نمایندگان رد صلاحیت شده این طیف به دلیل عملکرد فاجعه بار خود در مجلس دهم و برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی بارها مبادرت به استعفا کرده بودند، از جمله این نمایندگان الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اعتماد است که به هنگام ثبتنام در انتخابات مجلس یازدهم ضمن به سخره گرفتن شعور مردم و وکلای خود در خانه ملت در اظهاراتی عجیب گفت که «برای ثبتنام آمدهام اما استعفا نامهام در جیبم است»!
مظلومنمایی، ترفند حامیان FATF برای بزک لوایح استعماری
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تهديدهای سازمانيافته داشتيم برای تصويب نشدنFATF» به نقل از محمد صدر، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «ما که علم غيب نداريم، اما نشانههايي جدي از دخالت سياسي بيروني وجود دارد. هربار که در کميسيون ميخواستيم اين لوايح را بررسي کنيم، پيامکهاي تهديدآميز شروع ميشد. براي خود من بيش از 170 پيامک گوناگون آمد که مشخص است از جايي هدايت صورت ميگيرد. «خون شهدا را پايمال نکنيد»، «ارزشهاي انقلاب را از بين نبريد» و از همين طيف پيامها بسيار آمد و مشخص است که جرياني پشت اين پيامها فعال بوده است. حالا اينکه اينها چه کساني هستند که از شهرستانهاي مختلف و با پيش شمارههاي متفاوت، چنين حرکات سازمانيافتهاي صورت ميدهند را مردم بهتر ميدانند و نيازي به بازگو کردن نيست.
حامیان لوایح خسارتبار مرتبط با FATF هیچ دلیل فنی و کارشناسی و منطقی در دفاع از این لوایح ندارند، بنابراین یک روز با هراسافکنی و گره زدن معیشت مردم به FATF بهدنبال تصویب این لوایح هستند و روز دیگر با ژست مظلومنمایی.
چندی پیش، محمدرضا پورابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفته بود: «از شخص وزیر امور خارجه(محمدجواد ظریف) سؤال کردم و گفتم اگر جمهوری اسلامی ایران، همه تعهدات را بپذیرد آیا هیچ تضمینی وجود دارد که از لیست سیاه افایتیاف خارج شود یا اتفاق دیگری رقم میخورد. ظریف گفت، خیر هیچ تضمین و تعهدی وجود ندارد.»
فعلِ بد؛ فاعلِ خوب؟!!
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود به موضوع تقویت اعتماد عمومی پرداخته و آن را با عنوان «پویش مردمی برای اعتمادسازی» منتشر کرده است.
در این نوشتار آمده است: «بیتردید یکی از ارزشمندترین داراییهای هر جامعهای اعتماد عامه مردم به صاحبمنصبان و متولیان امور است. در سایه چنین اعتمادی نعمت بزرگ همراهی مردم با دولت و حمایت سرسختانه آنان از سیاستهای بلندمدت توسعه کشور محقق میشود.»
این متن در ادامه افزوده است: «در چند دهه گذشته رفتار رانتجویانه برخی صاحبمنصبان و بیمبالاتی مالی برخی دیگر موجب شده است که اعتماد مردم به تدریج کاهش یابد. از سوی دیگر برخی بیتدبیریها بر فاصله بین مردم و مسئولان افزوده؛ بهگونهای که گویی آنان جمعی بسیار متفاوت با عموم مردم و شهروندان هستند و به اصطلاح شهروندان درجه یک تلقی میشوند.»
چنانکه خواندید این روزنامه مانند دیگر روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب اعمالی از قبیل رانتخواری را تقبیح کرده است. بر همین اساس انتظار میرود این روزنامهها فاعلی این افعال ناهنجار را نیز تقبیح کنند و در نوشتارشان و مواضعشان نسبت به دستیابی دوباره آنها به مقام یا میز و صندلی ریاست و یا وکالت مواضعی محکم گرفته بگیرند اما آیا اینگونه است؟!
برای پاسخ به این موضوع باید به تایید یا ردصلاحیتهای کسانی که برای انتخابات مجلس یازدهم ثبتنام کرده بودند رجوع کنیم. موضوعی که همین اواخر رخ داده و هنوز هم بحث داغی است. در حالی که شورای نگهبان میگوید از میان کسانی که نماینده بودهاند و دوباره ثبتنام کردهاند، علت اکثر رد صلاحیتشدگان بهواسطه مسایلی از قبیل رانتخواری و یا سوءاستفاده از قدرت و یا سوءاستفادههای اقتصادی و مالی بوده است و همچنین این موارد در جلساتی که شورای نگهبان با تک تک این افراد داشته به آنها گفته شده، چرا روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب در تلاش هستند تا با ایجاد فشار بر شورای نگهبان زمینه را برای ورود دوباره این افراد به مجلس فراهم کنند؟!
کیش شخصیت و توهم در اقیانوس نشاط به سبک مختاباد!
روزنامه سازندگی دیروز در یادداشتی به قلم عبدالحسین مختاباد نوشت: «عدهای میگویند هنرمند باید با اثر خودش اعتراض کند نه صدور بیانیهای سیاسی و امثال آن؛ اما این نگاه درستی نیست. شاید یک هنرمند تا 5 سال دیگر هم نخواهد اثری تولید کند ولی در شرایط فعلی باید نسبت به مسائل روزمره حرفی بزند و موضع خودش را بیان کند. فراموش نکنیم هنرمندان میزبان تاریخ و سیاستمداران میهمان تاریخند. سیاستمداران همه میآیند و میروند اما حافظ و سعدی و مولانا، شاملو و شجریان و نیما و کیمیایی و بنیاعتماد در تاریخ میمانند. امروز هیچکس یادش نمیآید که 5 سال پیش وزیر مخابرات چه کسی بود اما همه شجریان را بهخاطر دارند. لذا سیاستمداران باید تحمل خودشان را بالا ببرند و در مقابل هنرمندان و اندیشمندان کشور زانوی ادب به زمین بزنند.»
این حجم از کیش شخصیت یک خواننده برای توجیه دخالت هنرمندان در سیاست و تطهیر اقدامات سیاسی چهرههایی مانند کیمیایی و بنیاعتماد، خیلی مشمئزکننده و نگاهی کاملاًً سطحی و غیرعقلانی است. فقط آنکه مرور ادبیات فوق و تأکید وی بر اینکه «شاید هیچ اثر هنری هم نداشتیم اما باید در امور سیاسی دخالت کنیم» را در ترازوی نقد مخاطبان قرار میدهیم.