نگاهی دوباره به سخنرانیهای شهید عبدالحمید دیالمه به منظور الگوگیری از روش مبارزه فرهنگی او با انحرافات فکری
شبکهسازی، تربیت نیرو و رفع شبهه به سبک دیالمه
انوشه میرمرعشی
شاید بتوان به راحتی ادعا کرد که یکی از کارکردهای مهم رسانهای دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، در طول چهار دهه گذشته و البته همچنان، ایجاد شبهه در اذهان مردم ایران است. شبهاتی که اگر پاسخ آنها به درستی داده نشود، میتواند اعتماد عمومی مردم نسبت به مبانی عقیدتی، ساختارهای نظام و نهادهای انقلابی و حتی نسبت به ولی فقیه را دچار خدشه کند. به همین دلیل هم الگوگیری از روش علما و شهدای انقلاب و دفاع مقدس در پاسخ گویی به شبهات ذهنی مردم مهم بوده و هست.
قطعا یکی از شهدای بصیر انقلاب اسلامی «دکتر عبدالحمید دیالمه» است که میتوان با بررسی روش و منش او در پاسخ گویی به جوانان و شبهه زدایی از اذهان آنها، الگویی بسیار عالی به فعالین عرصه جهاد فرهنگی معرفی کرد...
مسیری که برای بصیر شدن طی کرد
شهيد عبدالحمید ديالمه در چهار ارديبهشت سال 1333شمسی در تهران و در خانوادهای مذهبی و البته تحصیل کرده متولد شد. به غیر از محیط دینی و علمی خانواده درس خواندن در مدارس مذهبی هم به شکل گیری شخصیت او کمک بسیاری کرد.
پدرش پزشک بود و عقاید محکم مذهبی داشت. با گروهی از پزشکان معتقد و مذهبی شهر تهران «انجمن اسلامی پزشکان» را راهاندازی کرده بودند و جلسات مخفیانهای دو هفته یکبار در منزل اعضای گروه تشکیل میدادند. در این جلسات از آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله سیدمحمد بهشتی و آیتالله خامنهای دعوت میکردند و آنها هم ضمن بیان مسائل اعتقادی و پاسخ به شبهات، اخبار مبارزه و اعلامیههای امام(ره) را به گوش اعضای گروه میرساندند.
آنوقت عبدالحمید که از نوجوانی همراه پدر در این جلسات شرکت میکرد، از یکطرف سخت علاقمند به مباحث مذهبی شده بود و از طرف دیگر از طریق علما به جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی جذب شده بود...
از همان دوران هم بود که عرفان، فلسفه و منطق را از استاد شهید مطهری آموخت و در حسینیه بنی فاطمه تهران، سالها در کلاسهای درس اصول عقاید و تفسیر قرآن آیتالله مکارم شیرازی شرکت کرد و در عین حال زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی را هم به خوبی آموخت.
سال 1352 شمسی در رشته داروسازی دانشگاه مشهد قبول شد و از همان سال ابتدای دانشجویی، اقدام به تاسیس کتابخانه اسلامی در دانشکده کرد و جذب و متشکل کردن دانشجویان مذهبی و ارتباط گیری با دانشجویان عادی را از همین طریق آغاز کرد. او در سالهای دانشجویی به علت فعالیت علیه رژیم پهلوی و ارتباط با سایر مبارزان مسلمان، مورد مراقبت مداوم و اذیت ساواک بود.
او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1358شمسی با درجه دكتراي داروسازي فارغالتحصيل شد. البته در همین سال هم با رای مردم مشهد به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.
نیروسازی و شبکه سازی برای نظام
با پیروزی انقلاب اسلامی انبوهی از مجلات و روزنامههای ضدانقلاب شروع به مقابله با انقلاب اسلامی کردند. هر روز نویسندگان این مجلات و روزنامهها با القای شبهات و وارد کردن انواع تهمتها به نظام و اسلام سعی بر بدبین کردن مردم نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی داشتند.
آنوقت شهید دیالمه شرکت در جلسات مذهبی و دریافت پاسخ شبهات از زبان دین و شریعت را راهکاری اصلی برای مقابله با جریانات انحرافی و تفکرات ملحدانه میدانست. این را هم از کودکی و موقع شرکت در جلسات مخفی انجمن اسلامی پزشکان به همراه پدرش آموخته بود.
تشكيل جلسات سخنراني تحت عنوان «صراط مستقيم» با هدف احياي تفكرات دینی و ایجاد شناخت از مبانی عقیدتی بنیادی در مکتب تشیع، از ديگر كارهاي او بود كه به وسيله آن طرفداران زيادي را به سمت خود جذب كرد و برهمین اساس هم توانست افكار انحرافي و التقاطي را از اذهان بسیاری از مخاطبانش دور کند.
دانشجویان و جوانانی که در جلسات «صراط مستقیم» شرکت میکردند این آزادی را داشتند که خیلی صریح و بدون رودربایستی همه سؤالات و شبهات ذهنی خود را مطرح کنند و در مقابل شهید دیالمه با صبر و حوصله به سؤالات آنها پاسخهای مبنایی میداد.
این برخورد اولا باعث تعمیق سطح علمی و دینی مخاطب میشد و از طرف دیگر هم روحیه آزادگی و صبوری و سعه صدر داشتن را در افراد درونی میکرد.
تصحیح مبانی دینی
و دادن مبنای فکری به مخاطب
شهید دیالمه در بحثها همیشه به صورت مبنایی بحث میکرد و تلاش داشت مبانی فکری و عقیدتی جوانان و دانشجویانی که پای صحبت هایش مینشستند، را درست کند. زیرا معتقد بود کسی که مبانی عقیدتی و فکریاش درست شود، با هر اتفاق و شبهه جدیدی جوّگیر نمیشود و غیرمعقول عمل نخواهد کرد و مهمتر اینکه توانایی تحلیل حوادث را پیدا میکند.
برهمین اساس هم خطاب به کسانی که فقط خواستار پاسخ سیاسی به سؤالات شان بودند، میگفت: «اینکه من آمدم و مسائل را از قول قرآن یا احادیث و روایات میگویم به این دلیل است که ما گاهی تصور کردیم که امپریالیزم یا نیروهای جهان خوار یک مسئله ابداعی و جدیدی است که فقط ایدئولوژیها و طرز تفکرهای جدید در مورد آن حرف دارند. در صورتی که اگر شما با معارف اسلامی برخورد کنید- که حتما داشتید- میبینید که این موضوعات در معارف اسلامی مطرح شدهاند.»
شناخت دشمن
و روشهای دشمنی استعمار
شهید دیالمه در سخنرانیهای زیادی مخاطبان خود را به شناخت عمیق دشمن و روشهای دشمنی استعمار دعوت میکرد. او معتقد بود که با شناخت شیوههای استعمار و دشمنان اسلام به ویژه صهیونیسم بینالملل میتوان از وقوع بسیاری از انحرافها و توطئهها جلوگیری کرد. آنچنانکه درباره روش صهیونیسم در انحراف اذهان گفته بود: «در سیاست نامه علمای صهیونی این مسئله ذکر شده اگر ما بخواهیم جوامع شرقی را و خصوصا جوامع اسلامی را، تحت سلطه خود درآوریم، اگر بخواهیم آنها در زیر یوغ استثمار بکشیم، چند نفر میتوانند به ما کمک کنند: اول؛ مارکس با نظریات اقتصادیش، دوم؛ فروید با نظریات جنسیش، سوم؛ داروین با نظریات تکاملیش، و نیچه با مسائلی که سیستم خاص فلسفی را در اذهان ایجاد میکند برای بیتفاوت كردن [افراد] نسبت به عوامل [ايجاد] عصیانهای غیر قابل کنترل.»
همچنین شهيد ديالمه در سخنرانی خود با عنوان «مصدق از حمایت تا خیانت» آن هم یک روز بعد از غائله بنی صدر و طرفدارانش در دانشگاه تهران، (15 اسفند 1359شمسی) درباره علت وجود برخی تحلیلهای غلط درمیان مردم را این گونه بیان میکند: «آنچه که ما از ابتداي انقلاب فاقد آن بوديم و چوب آن را ميخوريم اين است که افراد را درست نميشناختيم و آگاهي از مواضع آنان نداشتيم و همين امر باعث شد که اسلامشناسان اروپايي بر مبناي آزاديهاي غلط غربي آنچه را خواستند به خورد اين ملت دادند و سعي نمودند مسلمانان مؤمن را با برچسب هاي گوناگون از ميدان بهدر نمايند.... چه زماني از «بحث آزاد» فرار کردهايم که امروز آنها به خود اجازه ميدهند فرياد برآورند که ما اهل بحث آزاديم و بقيه زور ميگويند. اگر بنده و شما آگاه باشيم خوب ميفهميم که چرا اينگونه ميگويند و عمل ميکنند، چرا يکباره اسامي نيروهاي مرتجع داخلي و خارجي عوض ميشود و ميشوند انقلابي!! پيشتاز! مجاهد! مبارز! پيشگام؟! و در مقابل همه نيروهايي که در اين سمت قرار دارند و حرکت را ايجاد کردهاند، ميشوند نيروهاي مرتجع، انحصارطلب و دُگم و از اين قبيل، اين همان شيوه هميشگي و مرسوم تاريخ است که اصطلاحا معروف است به نعل وارون...»
نقد عملکرد و انتقاد به افراد
با دلیل و برهان
از آنجا که شهید دیالمه سالها روی نفس خود کار کرده بود، حُبّ و بُغضهای شخصی را در موضع گیری هایش در مورد افراد دخالت نمیداد. بلکه مبنا را اسلام و مبانی عقیدتی و آرمانهای انقلاب اسلامی در نظر میگرفت و براساس همان مبانی هم افراد را تایید یا رد میکرد.
او از ابتدای ریاستجمهوری ابوالحسن بنیصدر با او مخالف بود. اما دلیل مخالفتش با بنیصدر، تفکر وی بود نه خودش یا جریان سیاسی حامی او. به طور مثال در تبیین علت مخالفتش با بنی صدر در دانشکده پزشکی دانشگاه مشهد گفته بود: «ریاستجمهوری بنیصدر برای اسلام و انقلاب اسلامی ما یک فاجعه است؛ چرا که به ولایت فقیه، سر سوزنی اعتقاد نداشت و همین امر باعث میگردد که نهایتاً در مقابل امام ایستاده و مشکلات عظیمی را ایجاد نماید.»
او حتی وقتی میخواست به تفکر التقاطی زهرا رهنورد –همسر میرحسین موسوی-اشاره کند؛ کتابها و مقالات او را با ادله و برهان مورد نقد قرار داد و انحرافات عقیدتی و فکری رهنورد را براساس نوشتههای خودش برای نمایندگان و مردم ایران تبیین کرد.
***
از آنجا که تفکرات روشن و بصیرت مثال زدنی شهید عبدالحمید دیالمه، چراغ راهی برای امروز ماست؛ بازخوانی و نگاه دوباره به سخنرانیهای او قطعا برای همه کسانی که اهل جهاد فرهنگی و تبیین مسائل اجتماعی و سیاسی کشور هستند، بسیار مفید است.
زیرا مطالعه سخنرانیهای تبیینی و تحلیلی این شهید عزیز، هم به تعمیق مبانی عقیدتی کمک میکند، هم شیوه مناظره و پاسخگویی به شبهات را به مخاطب منتقل میکند.
منابع:
1- «آقا وحید»-برشهایی از زندگی و مبارزات شهید عبدالحمید دیالمه، به کوشش حجت احمدی زر و محمدمهدی خالقی، نشر معارف، چاپ چهارم 1393شمسی
2- «امام»-ضابطه حرکت بر صراط مستقیم-، شهیددکتر عبدالحمید دیالمه، دفتر نشر معارف(قم)، چاپ دوم 1395شمسی
3- «فقر»- ضابطه حرکت بر صراط مستقیم-، شهیددکتر عبدالحمید دیالمه، دفتر نشر معارف(قم)، چاپ دوم 1395شمسی
4- «اسلام و مبارزات ضدامپریالیستی»- ضابطه حرکت بر صراط مستقیم-، شهیددکتر عبدالحمید دیالمه، دفتر نشر معارف(قم)، چاپ دوم 1395شمسی