اخبار ویژه
وقتی آمریکا نقشه آشوب پیاده میکند باید پالس مذاکره فرستاد؟!
در حالی که آمریکا صراحتاً از ایجاد آشوب در ایران حمایت کرد و آقای روحانی نیز خبر از نقشآفرینی بیگانگان در این ماجرا داد، مذاکره نیابتی با آمریکا در ژاپن، خلاف قواعد عقلی است.
اما برخلاف این واقعیت، روزنامه زنجیرهای اعتماد در یادداشتی مینویسد: اعلام برنامه سفر آقای روحانی به ژاپن را باید ناچاراً شروع تلاش دیگری برای رفع یا تخفیف تنش بین ایران و آمریکا از مجاری دیپلماتیک به شمار آوریم و امیدوار باشیم که چنین تلاشی مورد حمایت همه جناحها در داخل قرار گیرد. رسانههای ژاپنی مدعیاند که ابتکار انجام این سفر با طرف ایرانی بوده و عباس عراقچی در سفر هفته گذشته به توکیو انجام این سفر را پیشنهاد کرده و خواستار آن بوده که این سفر در سریعترین زمان ممکن انجام شود.
این روزنامه میافزاید: قابل توجه است که آمریکا به ژاپن اطلاع داده که از سفر آقای روحانی حمایت میکند. از اوایل مهر به این سو، یعنی بعد از تلاشهای نافرجام ماکرون در نیویورک، میانجیگری بین ایران و آمریکا عملاً متوقف بوده است. این در حالی است که طی این سه ماه خوشبختانه اتفاق ویژهای از نوع مثلاً حمله حوثیها به تأسیسات نفتی عربستان و مانند آن رخ نداده است. برعکس طی ماه گذشته شاهد برخی تحولات مثبت در جهت تسهیل تحرکات دیپلماتیک بودهایم مبادله دو زندانی ایرانی و آمریکایی در هفته گذشته و واکنش مثبت ترامپ در قالب تشکر از ایران و یادآوری محاسن مذاکره آخرین تحول از این نوع بود.
روزنامه زنجیرهای در حالی از روند تحولات ماههای اخیر و از جمله عدم تکرار ضربه به منافع آمریکا در منطقه ابراز خوشبختی کرده که آمریکاییها در همین دوره مرتکب حمایت از اغتشاش در ایران شدند. آقای روحانی اخیراً با اشاره به نقشه دشمن پشت اغتشاش حرکت «آنها سازمانیافته بودند و در این اغتشاش آمدند. آنها بیش از دو سال برای این کار برنامهریزی کرده بودند، سال گذشته میخواستند کاری بکنند، زمان مناسب نبود. امسال هم برای دی و بهمن و نزدیکی انتخابات برنامهریزی کرده بودند. وقتی مسئله بنزین اعلام شد، اربابان آنها از خارج دستور دادند زمانش فرا رسیده و اجرا کنید، آمدند بیرون. بنابراین باید با آنها برخورد شود.»
از «برجام را خدا آورد» تا «برجام مقدس نیست»!
خدا ما را ببخشد؛ به رئیسجمهور عزیزمان بدگمان شدیم که چرا روز دانشجو به دانشگاهی نرفتند؛ خدا را چه دیدید شاید ایشان مثل بنزین خبر نداشتهاند ۱۶ آذر چه روزی است و از قضا تاکید کردهاند که به ایشان هم نگویند؛ خلاصه ما نمیدانیم و قضاوت هم نمیکنیم!
روزنامه رسالت با انتشار مطلب فوق نوشت: ترجیعبند جلسات آقای رئیسجمهور، «برجام» است و چه چیزی بهتر از آن؟ از دانشگاه فرهنگیان که با تدبیر بینظیر برای سخنرانی روز دانشجو انتخاب شده تا مبادا خاطری مکدر گردد و سؤال بیجایی پرسیده شود و نماینده تشکلی بلبلزبانی کند، بگذریم؛ جناب روحانی از برجام گفتند؛ از اینکه نه مقدس است نه لعنتی؛ چیزی که قرار بود به قول ایشان تحریمها را بالمره لغو کند، شد فزاینده تدریجی تحریمها؛ پس ایکاش به لعنتی بودن آن ایمان بیاورند. اما اینکه با کمال بزرگواری آن را مقدس نمیدانند، گام رو به جلویی برای ایشان به حساب میآید؛ چون اگر او یادش رفته ما یادمان هست که وصف برجام، آفتاب تابان بود. روزها، ماهها، فصلها بلکه سالها گذشت و خبری از سیب و گلابیهای برجام نشد و معجزهای که قرار بود در معیشت مردم رخ دهد، عاجز شد از حفظ خودش!
باور کنید شما و بسیاری از مسئولان ما مهارت مذاکره با خارجیها را ندارند. شما خلاف آنچه فکر میکنید، زبان دنیا را بلد نیستید؛ اصلا برای اینکه به شما برنخورد قدری از ۱+۵ و ۱+۴ و این جمعهای جبری فاصله بگیریم؛ همین آقای مارک ویلموتس، یا اصلا آندره استراماچونی را ببینید؛ مقایسه کنید قرارداد این دو نفر را با تیمهای قبلی که با آنها همکاری میکردند. فکر میکنم در خواب هم نمیدیدند این گونه قراردادی ببندند. حالا هم باید از وزیر تا سفیر و وکیل دست به دست هم دهند تا استرا با چون و چرا برگردد. قبلا فقط جلوی چشم آبیها هول میشدند و هر چه آنها جلوی ما میگذاشتند امضا میکردیم، حالا اما فرقی ندارد، به آمار شکایتهای پرسپولیس و استقلال نگاهی کنید متوجه میشوید فارغ از رنگ چشم و پوست، گویا هر که به زبانی غیر از فارسی حرف میزند و مینویسد، میتواند کلاهی گشاد بر سر ما بگذارد؛ حال خواسته یا ناخواسته! چرا جوری قرارداد میبندیم و توافق میکنیم که امضای هیچ کسی تضمین نیست؟
یادآور میشود اظهارات روحانی مبنی بر اینکه برجام مقدس نیست، در حالی است که او در اوج هیجانهای توافق و تراشیدن فضایل نداشته برای برجام، گفت «برجام را ما نیاوردیم، خدا آورد»!
روزنامه اصلاحطلب: با این کارنامه زمانه، زمانه ما نیست
یکی از افراطیون فعال در فتنه سبز با اشاره به انزجار مردم از عملکرد طیف متبوع خود، نوشت زمانه، زمانه ما نیست.
فیاض زاهد در روزنامه آرمان مینویسد: عوامل زيادي دست به دست هم داد تا سرانجام آن اتفاقي که در ايام ثبتنامهاي انتخاباتي شاهد بوديم رخ دهد و اغلب نيروهاي شناسنامهدار جريان اصلاحات براي حضور در رقابتهاي انتخاباتي يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي حضور پيدا نکنند. از يکسو فرجام و سرنوشت دولت دکتر روحاني که اصلاحطلبان هزينه سنگيني براي حمايت و همراهي از آن داده بودند و نتوانست مطالبات را برآورده کند، از سوي ديگر پرسشي جدي که درخصوص کارآمدي برخي مسئولان از ديماه 1396 ايجاد شد و سرانجام در سال 1398 به اوج خود رسيد و بخش زيادي از سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان را مصادره کرد، از جمله عواملي بودند که در به وجود آمدن وضع کنوني بيشترين تأثير را داشتهاند. ما اصلاحطلبان نيز نتوانستيم به مردم توضيح دهيم که چگونه در ميان دو گيره بسيار سنگين گرفتار آمديم و نميتوانيم خود را از زير فشار برهانيم. تحولات بينالمللي که هر چه ميگذرد ضديت خود را با انديشههاي ميانهروانه بيشتر آشکار ميسازد.
سازندگی: شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گرفتار بیاخلاقی و پنهانکاری است
ارگان حزب کارگزاران میگوید: رفتار اصلاحطلبان، موجب ترسیم کاریکاتور از اصلاحات شده است.
روزنامه سازندگی با تأکید بر تنزل جایگاه اصلاحطلبی، به بیتوجهی اصلاحطلبان بر معیارهای اخلاقی تصریح کرد و نوشت: متأسفانه حتی در مواجهه با تشکلها و جریانات درونگفتمان اصلاحات نیز انگ و برچسب و تخطئه کردن نیز رواج پیدا کرده است. بهاء دادن به نیروهایی را شاهد بودهایم که در کنشهای خود کمتر توجهی به اصول اخلاقی داشتهاند و بعضاً نیز کنشگری با سویهها و رویکردهای اخلاقستیزانه و ناصادقانه در رفتار و کردارشان همراه بوده. در عالیترین سطح موجه اصلاحات، با هزینه کردن از خود و اعتبار خود، این افراد برای برخورداری از مواهب قدرت توصیه شدهاند، در صورتی که اگر این اصول برای جریان اصلاحات جزو پرنسیبهای غیرقابل تخفیف و الزامآور باشد، تکلیف اصلاحات و جامعه با افراد مرتکب کنشهای اخلاق ستیز روشن میشود و این افراد از گردونه فرصتطلبی و از رأس و بدنه اصلاحات نیز کنار گذاشته میشوند.
سازندگی با تأیید بر اینکه اصلاحات به کاریکاتوری از اصلاح طلبی تبدیل شده، میافزاید: برخی ناصادقانه و با طرح یکسری گزارهها و فنون به دنبال قالب کردن ایدههای خود و قبیلهسیاسیشان به نام اصلاحات هستند و با پنهانکاری به تودههای مردم میخواهند وانمود کنند که در صورت عدم انتخاب آنها، منافعشان در خطر است و با این شیوه پنهانکاری شکل مترسک به خود گرفتهاند. برخی از تلاشها و کنشهای اصلاحطلبان در شرایط موجود بیهیچ برنامه و پلتفرم سیاسی روشنی سیاستورزی دارند؛ به گونهای که فقط برخورداری از نام و تابلوی اصلاحات برای این دسته اهمیت دارد. موضوع جریان اصلاحطلبی فعال در بخشهایی از قدرت، اذهان سیاسی مردم و قشرهای اجتماعی مختلف را به اندازهای گمراه کرده که در عمل آنچه قابل مشاهده است، این است که ماهیت اصلاحطلبانه و تغییرخواهی نه تنها در کنشهای این طیف از نیروهای مستقر در قدرت وجود ندارد، بلکه صرفاً برای تقسیم مواهب ناشی از حضور در ساختار سیاسی و دستیابی به رانت و امکانات قدرت، اینکه صرفاً «نام اصلاحات» برای این مدعیان اصلاحطلبی به «نانی» تعبیر شود کفایت مینماید. با این وجود از نتایج حضور این دسته در قدرت، یحتمل هر امری ممکن است غیر از اصلاح مناسبات اصلاحگرایانه. در نتیجه، تنزل و تقلیل کردار برخی از شاخصین جریان اصلاحات موجود در ساختار قدرت، اصلاحات را عملاً به کاریکاتوری از واقعیت سیاسی بدل ساخته است. این میانمایگی سیاسی مولد اخلاق منفعت فردی است نه اخلاق منتج به خیر عمومی. به طور مثال اگرچه تلاشهای منفعتطلبانه و بدون پرنسیب برخی از برجستگان شورای عالی سیاستگذاری بر کسی پوشیده نیست، اما اینکه بخواهیم تمامی فرصتطلبی سیاسی را به اشخاص تقلیل دهیم، برخلاف واقعیت است. مشکل اینجاست که رقابت موجود در شورای سیاستگذاری و میان غالب نیروها و احزاب در آن، رقابتی بر سر خیر عمومی و منافع عامه نیست، بلکه با تعدد احزاب و راهاندازی احزابی که به لحاظ هویتی و بعضاً بدنه و تشکیلات، اینهمانی برقرار است، صرفاً به دنبال برخورداری از «حق رأی» شورای سیاستگذاری یا گرفتن امتیاز از مناصب و صندلیهای منفعتگرایانه فرقهای هستند.
متأسفانه شورای سیاستگذاری به مکانی بدل شده که احزاب و اشخاص حاضر در آن با هرگونه شفافیت و بازتعریف اصلاحات و به تبع آن، بازسازی گفتمانی و تشکیلاتی اصلاحات مشکل دارند، زیرا توسعه تشکیلاتی منجر به کاهش اقتدار برخی از آنان میشود.