kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۶۵۹۶
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۶

یک شهید، یک خاطره



 مهيايِ سفر
مریم عرفانیان
خواب ديدم با برادرم حسن و يك نفر ديگر توی اتاقي نشسته‌ايم. بالاي طاقچه‌ سه چمدان در اندازه‌های بزرگ،‌ متوسط و كوچك قرار داشت. پرسیدم: «اين‌ها چيه؟»
حسن گفت: «چمدان بزرگ‌تر برای من هست، چمدان متوسط متعلق به دوستمان و چمدان كوچك برای توست. بايد مهياي سفر شويم.»
مدتی گذشت. تعبير خوابم این بود که برادرم شهيد شد و دوستمان مفقودالاثر. من هم كه چمدان كوچك برايم بود، از ناحية چشم مجروح شدم.
خاطره‌ای از شهید ایرج (حسن) مسعودی
راوی: عليرضا مسعودی، برادر شهيد