kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۵۹۵۵
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۶

اخبار ویژه


دور از شأن رئیس‌جمهور است که این گونه با مردم شوخی بکند
سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر این که از اجرای سهمیه‌بندی و گران کردن قیمت بنزین در روز جمعه خبر نداشته، با واکنش قابل تأمل مطبوعات حامی و منتقد دولت مواجه شد.
روحانی روز چهارشنبه گفت اصلاح قیمت بنزین را به وزیر کشور واگذار کردم و گفتم هر وقت در شورای امنیت شرایط را مناسب ‌دیدید، اجرا کنید و من حتی آن روزی که اجرا شد، خبر نداشتم، و مثل شما صبح دیدم قیمت تغییر کرده است(!)
روزنامه‌هایی مانند سازندگی، اعتماد، ایران، آفتاب یزد، اطلاعات، دنیای اقتصاد و جمهوری اسلامی که از روزنامه‌های حامی دولت هستند، ترجیح دادند این اظهارنظر ناپسند و غیرقابل پذیرش نزد مردم را کلاً سانسور کنند و هیچ تیتری از آن در صفحه اول نداشته باشند.
در عین حال روزنامه آفتاب یزد در تیتری  با انتقاد از ادبیات برخی مدیران دولتی نوشت «حرف بزنید، اما نه این گونه»! اما روزنامه آرمان، گزارشی از واکنش‌های انتقادی به سخنان روحانی منتشر کرد و تیتر زد: «آقای رئیس‌جمهور! واقعاً؟».
روزنامه‌های منتقد نیز تیترهایی از این قبیل را برای سخنان روحانی زده‌اند؛
- وطن امروز: من هم صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده است!
- جام جم: شوخی می‌کنید آقای روحانی؟!
- فرهیختگان: صبح جمعه با شما! (رئیس جمهور: من هم مثل مردم، صبح جمعه از سهمیه‌بندی خبردار شدم).
- رسالت: بی‌خبری رئیس‌جان!
رسالت در این زمینه خطاب به روحانی می‌نویسد: «شما گویا از خیلی چیزها خبر ندارید. رئیس‌جان! ولی واقعاً بی‌خبری یک رئیس‌جمهور از مسئله‌ای به این درجه اهمیت، حسن است یا عیب؟ آیا بهانه به دست دشمن دادن و تلفات انسانی به بار آمده، حاصل این بی‌خبری بوده یا چیز دیگری در میان بوده است؟
البته می‌گویند اگر تا سنی به برخی خلق و خوها عادت نکنید در کهن سالی بسیار بعید است بتوانید عادت خود را تغییر دهید اما واقعاً چرا عادت ندارید مسئولیت کرده‌ها و نکرده‌های خود را به عهده بگیرید؟ شما حتی برای تبرئه خود، می‌گویید «دولت» مخالفت کرد یا «دولت» گفت فلان موقع انجام بشود یا نشود؛ نمونه‌های عجیبی دارد اتفاق می‌افتد؛ باز تا قبل از این که سپاه و بسیج و مجلس و قوه قضائیه به زعم شما مقصر بودند، قابل تأمل‌تر بود تا الان که خود را از دولت خارج می‌دانید و به دولت هم عتاب می‌کنید. مگر کسی جز شما نفر اول دولت است؟ گویا احساس غریبگی می‌کنید با دولت. این دولت، دست پخت خودتان است؛ تازه هم به مسند قدرت تکیه نزدید که بخواهیم وقت بیشتری بدهیم؛ تقریباً آفتاب دولتتان لب بام است.
روزنامه جام جم نیز در یادداشتی با عنوان «شوخی می‌کنید؟!» نوشت: شاید باور نکنید این جملات از زبان رئیس‌جمهوری کشوری بیان شده که یک هفته درگیر اغتشاش و آشوب ناشی از همان تصمیمی است که ایشان با افتخار می‌گوید از جزئیات آن خبر نداشته است. تصمیمی که فارغ از ابعاد مثبت و منفی اقتصادی، لااقل خسارت‌های قابل توجه مالی و روانی و حیثیتی برای نظام و مردم درپی داشته است.
باید پرسید آیا واقعاً مردم چنین استدلالی را از زبان بالاترین مقام اجرایی کشور می‌پذیرند؟ آیا بیان این سخنان مردم را نسبت به دولت دلخور و مأیوس نمی‌کند؟
اما روزنامه آرمان معتقد است: متأسفانه معلوم نیست که چرا سخنان رئیس‌جمهور اخیراً خیلی با مردم فاصله پیدا کرده است و باز معلوم نیست نقش مشاوران رئیس جمهور در این میان چیست؟ گاهی مردم می‌مانند که در مقابل برخی سخنان آقای روحانی باید بگریند یا بخندند! اینکه رئیس‌جمهور از تاریخ اجرای طرح سهمیه‌بندی بنزین اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، نه شایسته جایگاه وی است و نه برای مردم قابل پذیرش. در شرایط کنونی رئیس‌جمهور باید از سخنرانی‌های کلیشه‌ای گذر کند و به ارتباط مستقیم با اقشار مختلف مردم، نمایندگان، نخبگان و فعالان سیاسی و رسانه‌ای روی آورد. بپذیریم که پل اعتماد مردم به دولت ضربه سنگینی خورده و باید زودتر ترمیم شود.

روایت محسن هاشمی از کرختی شهرداری و عدم حمایت دولت
رئیس شورای شهر تهران برای چندمین بار از عملکرد شهرداری انتقاد کرد.
روزنامه شرق در این زمینه نوشت: «شهرداری از روزمرگی و کرختی رنج می‌برد»؛ این  بخشی از صحبت‌های محسن هاشمی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران است؛ صحبت‌هایی که هرچند مال امروز و دیروز نیست، اما پس از دستپاچگی شهرداری تهران در اولین بارش برف جدی امسال، بیشتر به چشم می‌آید.
هرچند طیف محسن هاشمی رفسنجانی و دوستانش در شورای شهر چندان از مدیریت شهری راضی نیستند و کلا دلیل انتخاب حناچی را سیاسی می‌دانند، اما حالا پیروز حناچی را حداقل می‌توان تنها شهرداری در دوره پنجم شورای شهر دانست که هنوز حرف و حدیث جدی‌ای برای جابه‌جایی او پیش نیامده. این اولین‌بار در این روزها نیست که محسن هاشمی به وضعیت مدیریت شهری در تهران انتقاد می‌کند. چند روز پیش بود که او هرچند با انتقاد از دولت به‌خاطر نگرفتن اتوبوس جدید توسط شهرداری گلایه کرده بود، اما پیش‌تر محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر نیز که از نزدیکان محسن هاشمی محسوب می‌‌شود، گفته بود: اینها نتوانستند در دو سال گذشته یک عدد اتوبوس به ناوگان حمل و نقل عمومی تهران اضافه کنند.
محسن هاشمی هم با بیان اینکه یکی از مهم‌ترین پیامدهای سهمیه‌بندی بنزین، افزایش تقاضا برای استفاده از خدمات حمل و نقل عمومی در شهر است، ادامه داد: متأسفانه طی دهه اخیر با وجود مصوبات مثبت شورای اقتصاد و هیئت وزیران درباره افزایش حمل و نقل عمومی، اما به‌دلیل گره‌های بوروکراتیک و عدم هماهنگی دستگاه‌های مسئول، مانند وزارتخانه‌های نفت و کشور، بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی و... این مصوبات بر زمین ماند و حتی یک دستگاه اتوبوس هم طی شش سال گذشته از سوی دولت تحویل شرکت واحد نشده است. حالا اما محسن هاشمی از شهرداری تهران با صفت کرخت یاد می‌کند. وی در ارزیابی فصلی شهرداری تهران گفت: حوزه‌های مختلف عملکردی شهرداری تهران، متناسب با اهداف و رویکرد‌های شورا و برنامه مصوب حرکت نمی‌کنند و نوعی روزمرگی و کرختی در عملکرد اجرائی مدیریت شهری دیده می‌شود. رئیس شورای شهر تهران یکی از تله‌های برنامه‌ریزی استراتژیک را شکاف بین برنامه و عملکرد یا برنامه‌ریزان و مجریان دانست و تصریح کرد: سیاست‌گذار بر اساس دیدگاه‌های خود برنامه استراتژیک را تدوین می‌کند، اما مجری در مقام عملکرد و اجرای برنامه، به‌دنبال ادامه نگاه و دیدگاه خود می‌رود و عملا شکاف بین برنامه و اجرا عمیق و عمیق‌تر می‌شود.
وی ادامه داد: در این وضعیت، نداشتن برنامه بهتر از نوشتن آن است، چراکه اگر رسما بدانیم برنامه‌ای نداریم، بهتر می‌توانیم به صورت روزمره شهر را مدیریت کنیم تا اینکه تصور کنیم برنامه داریم؛ اما مجری برنامه، کار خود را بکند.
وی افزود: تقریبا 90 درصد اتوبوس‌های تهران فرسوده و از رده خارج شده‌اند. بدون اینکه از دولت اتوبوسی دریافت شود و نتیجه این همه پیگیری و جلسه این شده که معاونت حمل و نقل و ترافیک اتوبوس‌های فرسوده را بازسازی کند!
وی اظهار کرد: مسئله تأمین واگن برای مترو که متأسفانه دربیش از دو سالی که مدیریت جدید در این حوزه فعالیت می‌کند، ما نتوانسته‌ایم سفارش برای ساخت واگن بدهیم و عملا خط‌های جدید متروی تهران با قطارهای سایر خطوط قبلی فعالیت می‌کنند. شورای اقتصاد برای خرید واگن اعتبار تصویب کرده، مناقصه برگزار شده و قرارداد منعقد شده، ارز تخصیص پیدا کرده، اما شهرداری به جای دنبال کردن این مسیر که مصوب و مورد تأیید است، به‌دنبال یک قرارداد دیگر می‌رود که نه مناقصه دارد، نه دولت آن را تأیید کرده و نه ارزی برای آن تخصیص یافته و هر بار که ما موضوع واگن مترو را دنبال می‌کنیم، این شکاف پیش می‌آید.

سایت حامی دولت از حرف‌های روحانی شاخ درآورد
یک سایت حامی دولت درباره اظهار بی‌خبری آقای روحانی نسبت به گران شدن بنزین نوشت: نکند در اعتراض‌های بنزین هم شرکت داشتید.
عصر ایران می‌نویسد: رئيس‌جمهور گفته است: «من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید چرا که این مصوبه در جلسه سران قوا مصوب شده است.»
در ابتدا وقتی تیتر سخنان رئیس‌جمهور را دیدم، گفتم شاید روحانی شوخی کرده است. اما وقتی خبر را خواندم، متوجه شدم نه، آقای روحانی خیلی هم جدی گفته است. دیگر شنیدن حرف‌هایی که روی سرمان شاخ سبز می‌کند، عجیب نیست. نگارنده خودش را برای شنیدن این خبر که رئیس‌جمهور گفته من در اعتراضات بنزین هم شرکت و به گرانی اعتراض کردم، آماده کرده است.
باور کنید انتظار دارم مثلا سخنگوی دولت بگوید وقتی رئیس‌جمهور خبر گرانی و سهمیه‌بندی بنزین در روز جمعه را خوانده، تعجب هم کرده و به کسانی که اطرافش بودند گفته که «اِ اِ اِ اِ بنزین هم گران شد؟»
واقعا اینقدر مسئله بنزین پیش پا افتاده بود که رئيس‌جمهور دوست نداشته در جریان آن قرار بگیرد؟ یا اینکه دوست نداشته قیمت بنزین افزایش پیدا کند اما به جبر روزگار زیر بار این تصمیم رفته و حالا حتی حاضر نیست بداند کی قرار است تصمیم گرانی بنزین اجرایی شود.
این سوال‌ها را چه کسی باید جواب دهد؟ هنوز هزار سوال در مورد بنزین باقی مانده که به لطف رئیس‌جمهور سوالی دیگر ذهن ما را درگیر کرده است. مگر می‌شود دولت تصمیم به چنین کار بزرگی گرفته باشد اما رئیس ‌دولت نخواهد بداند کی این تصمیم اجرایی می‌شود؟
در جریان سفر به آذربایجان شرقی، رئیس‌جمهور بارها از دو کلمه «تدبیر و امید» برای دولتش استفاده کرد. کسانی که به رئیس‌جمهور رأی دادند، هم به تدبیر او امید داشتند، هم امید داشتند اما حالا هم از تدبیر دلسرد شده‌اند و هم امیدشان قربانی شده و حسابی ناامید شده‌اند.
کاش رئیس‌جمهور در خلوت خود «تدبیر و امید» را با خود مرور می‌کرد و می‌دید آیا واقعا این روزها نام تدبیر و امید برازنده دولت دوازدهم است یا نه؟