kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۲۷۷۳
تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۷

ابزارهای شیطان برای گمراهی بشر



محسن خالقی
شیطان، این دشمن آشکار بشریت، برای گمراه‌کردن انسان‌ها از ابزارها و وسایل مختلفی بهره می‌برد که در قرآن به آنها‌ اشاره شده است.
در مطلب حاضر به بخشی از این ابزارها پرداخته‌ایم.
***
شیطان دشمن آشکار و سوگند خورده برای گمراهی بشر است. شیطان با یاران جنی و انسی خویش شبانه‌روز تلاش می‌کند تا به‌گونه‌ای به درون انسان وارد شده و ولایت خویش را ایجاد و تثبیت کند و سلطه بی‌چون و چرای می‌خرد را تحقق بخشد. شیطان برای تحقق خواسته‌ها و اهدافش از ابزارهای گوناگونی بهره می‌برد که شناخت آنها می‌تواند انسان را برای جلوگیری از ولایت و سلطه شیطان یاری رساند. از همین رو بخشی از آیات قرآن به معرفی ابزارهای شیطان اختصاص یافته است. این ابزارها شامل بهره‌گیری از روش‌هایی ساده تا پیچیده است. از مهم‌ترین این ابزارهای شیطان بنابر تصریحات قرآن می‌توان به موارد زیر‌ اشاره کرد:
1- اختلاف: یکی از ابزارهای ایجاد و تثیبت ولایت و سلطه شیطان بر انسان می‌توان به اختلاف ‌ اشاره کرد؛ زیرا اختلاف و تفرقه شرایطی را ایجاد می‌کند که انسان‌ها از دایره حق و عدالت خارج می‌شوند و بستری برای گمراهی و ولایت و سلطه شیطان می‌شود. شیطان برای دستیابی به اهداف پلید خویش در هر کاری برآن است تا گام به گام و مرحله به مرحله پیش روی داشته باشد. هر گامی ‌که انسان در اختلاف و تفرقه بر می‌دارد، تأمین‌کننده مرتبه‌ای از ولایت و سلطه شیطان است. از همین‌رو شیطان از هرگونه ایجاد شرایط صلح و آشتی میان فردی یا میان گروهی جلوگیری می‌کند؛ زیرا نمی‌تواند در شرایط صلح و آشتی به اهداف خویش برسد؛ در حالی که در شرایط اختلاف و گل‌آلود شدن روابط سالم میان فردی و اجتماعی می‌تواند به سادگی از این آب گل‌آلود ماهی صید کند و به اهداف پلید خویش برسد. (بقره، آیه 208)
2- جنگ: صلح و دوستی میان مردمان می‌تواند شرایط مساعدی را برای همزیستی و همگرایی بشر ایجاد کند و اسباب همکاری را فراهم آورد؛ چرا که در این شرایط، این عقلانیت است که بر فرد و اجتماع حاکمیت دارد و موجب تعادل رفتاری و انتخاب‌های درست و صالح و سالم می‌شود؛ اما در شرایط جنگی که قوه غضب طغیان کرده و حتی مدیریت عقل را به دست گرفته است، نمی‌توان امید داشت که کسی رفتاری متعادل داشته باشد. در شرایط غضب است که شیطان بر نفوس انسانی مسلط می‌شود و او را به انتخاب و انجام کارهای به دور از عقلانیت سوق می‌دهد که از جمله آنها بدعهدی، پیمان‌شکنی، خیانت، دروغ، ظلم و بی‌عدالتی است. خدا به مومنان فرمان می‌دهد برای جلوگیری از ایجاد شرایط ولایت و سلطه شیطان، همگی می‌بایست با هم از در دوستی و صلح وارد شوند و همه اختلافات و عوامل تفرقه را کنار بگذارند و اجازه ندهند تا خشم و غضب به شکل افراطی بر نفس انسان سلطه یابد و عقلانیت و سلامت انسان و اجتماع را تهدید کند. (بقره، آیه 208)
3- ازلام: یکی از ابزارهای شیطان، بهره‌گیری از ازلام است. این واژه در عربی به معنای نوعی تفال و قماری خاص است؛ زیرا رسم در جاهلیت این بود که گاه از ازلام برای تقسیم گوشت به شکل قمار استفاده می‌کردند؛ یعنی حیوانی را با هم می‌خریدند و با ازلام و قمار سهم هر کسی را مشخص می‌کردند و یا اصلا به کسی گوشتی نمی‌رسید؛ پس در این موارد با ازلام به برد و باخت گوشت اقدام می‌کردند؛ یا اینکه از این ازلام برای خیر و شر امور استفاده می‌کردند. ازلام در آن روزگار چیزی شبیه همین شیر یا خط با سکه است که امروز گاه برای تقسیم میدان ورزشی یا حتی خیر و شر امور استفاده می‌کنند. این‌گونه رفتارهای اجتماعی یا عبادی به جای آنکه مبتنی بر علم و عقلانیت باشد، بر اساس جهالت علمی ‌و عملی است و اصولا قرآن، هرگونه رفتاری را که به معنای مخالفت علنی با عقل و علم است محکوم می‌کند؛ یعنی کسانی به این‌گونه رفتارها گرایش می‌یابند که گرفتار جهالت عقلی و علمی ‌هستند. آنان به جای آنکه تعقل و اندیشه کنند و به علم و دانش رو آورند و آن را مبنای فکر و عمل قرار دهند، براساس گمانه‌ها و ظنون و سفاهت و سبک مغزی عمل می‌کنند. این‌گونه است که بستری را برای سلطه و ولایت شیطان فراهم می‌آورند و شیطان با این ابزارها به ایجاد دشمنی در میان مردمان اقدام می‌کند؛ زیرا کسانی که گرفتار بی‌خردی و نادانی هستند، رفتارهای نسجیده داشته و با کوچک‌ترین سخنی بر اساس حکومت شهوت و غضب از کوره در می‌روند و در خدمت مقاصد و اهداف شیطان قرار می‌گیرند. (مائده، آیه 90)
4- انصاب: واژه انصاب در قرآن شاید به معنای بتان باشد؛ زیرا این واژه به هر نمادی از پرستش و تبرک‌ اشاره می‌شود؛ در میان بت‌پرستان این امر متداول بود که برای تبرک چیزهای خویش آن را به بتان می‌مالیدند یا در کنار آن قرار‌ می‌‌دادند. در کتب لغت آمده که انصاب، جمع نُصُب، هر چیزی است که برای هدفی معین، چون پرستش، راهنمایی افراد، ‌ترساندن و فراری‌دادن حیوانات، تقرب‌جستن به خدا و مانند آن در جایی نصب می‌شود. (التحقیق، ج ۱۲، ص ۱۲۹، «نصب».) همچنین نُصُب جمع نصیب یا نصیبه هر چیزی جز خدای متعالی است که پرستش می‌شود. (لسان العرب، ج ۱۴، ص ۱۵۵، «نصب».)  با نگاهی به فرهنگ نامه  و تفاسیر روشن می‌شود که انصاب در اصطلاح در دو معنا به کار رفته است: الف: سنگ‌هایی که در دوران جاهلیت پیرامون کعبه نصب می‌شد تا با تکریم آنها و قربانی‌کردن برای آنها به بت‌ها تقرب جویند. گاه این سنگ‌ها را به دلخواه با سنگ‌های بهتر عوض می‌کردند (جامع البیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۰) و شمار آنها را ۳۶۰ تخته گفته‌اند.(مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۴۴.) ب: سنگ‌ها یا هر چیز دیگری که مورد پرستش قرار می‌گرفت. مشرکان این سنگ‌ها را با خود حمل می‌کردند و هرگاه سنگ بهتری می‌یافتند سنگ پیشین را رها می‌کردند. (جامع البیان، مج ۱۴، ج ۲۹، ص ۱۱۱.)   باید توجه داشت که انصاب با «اوثان» و «اصنام» که مشرکان آنها را نیز می‌پرستیدند، این تفاوت را داشت که «اوثان» از سنگ و چوب ساخته می‌شد و دارای پیکره بی‌صورت بود؛ در حالی که اصنام با چوب یا سنگ‌های گرانبها یا جواهرات معدنی ساخته می‌شد و برای آن پیکره و صورت می‌تراشیدند و به جواهرات و فلزات گرانبها می‌آراستند (التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۶، «صنم».) این در حالی است که «انصاب» بدون صورت و پیکره بوده و یا خود پرستش می‌شد یا مقابل اصنام قرار می‌گرفت و خون قربانی بر آن ریخته می‌شد. (التحقیق، ج ۱۲، ص ۱۲۸.) در حقیقت از نظر قرآن، کسانی که برای پرستش و تبرک‌جویی به سمت و سوی بتان می‌روند و خدای رب‌العالمین و معبود حقیقی را کنار می‌گذارند، گرفتار ولایت و سلطه شیطان می‌شوند و اصولا شیطان برای گمراهی و اهداف پلید خویش از این روش و ابزار بهره می‌برد. (مائده، آیه 90)
5- افتراء به خدا: هرگونه افترا و نسبت دادن چیزی به خدا و دین اسلام در حالی که از دین نیست، از ابزارهای شیطان است. بر همین اساس، بدعت در امر دین می‌تواند مهم‌ترین شکل افترا به خدا باشد که شیطان از آن برای گمراهی و بدبختی بشر بهره می‌گیرد. خدا به مومنان هشدار می‌دهد که درباره چیزی که «علم» ندارند، سخنی نگویند. پس درباره امور دینی نیز که «علم» ندارند، سکوت کنند و سخنی نگویند؛ زیرا سخن گفتن دراین امور بدون علم و از روی جهالت و ناآگاهی چیزی جز افترا زدن به خدا نیست. این افترا می‌تواند انسان را از خدا و دین دور کند و شیطان را بر وی مسلط سازد. (بقره، آیات 168 و 169؛ انعام، آیه 112) از نظر قرآن، برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین جنی و انسی است که مسئولیت آنان «وحی شیطانی» و ایجاد دین باطل در برابر دین حق و وحی الهی است. این شیاطین جنی و انسی، باطل را با امور زیبا تزیین می‌کنند و با آراستن باطل، آن را به خورد مردمان می‌دهند و این‌گونه با مثلا کلماتی چون آزادی و صلح و برابری، مردمان را به سمت گناه و فسق و فجور می‌برند و شیطان را بر جان و جامعه مسلط می‌کنند. (انعام، آیه 112)
6-تحریم حلال و تحلیل حرام: از دیگر ابزارهای شیطان می‌توان به تحریم حلال الهی و تحلیل حرام خدایی‌ اشاره کرد؛ یعنی شیطان به‌گونه‌ای عمل می‌کند که تا مردمان حلال خدا را حرام بشمارند و حرام خدا را حلال بدانند. مثلا به جای خوردن گوشت گاو و گوسفند و ماهی فلس‌دار، آن را حرام بدانند و به خوردن گوشت سگ و کوسه ماهی و خوک بروند. همچنین به‌جای آنکه دنبال حسنات و نیکی‌ها بروند دنبال بدی‌ها و زشتی‌ها باشند و به جای زناشویی به زنا رو آورند و فحشاء و منکرات را مرتکب شوند. (بقره، آیات 168 و 169)
7- افساد و اخلالگری در روابط انسان‌ها: از دیگر ابزارهای شیطان برای ولایت و سلطه، افساد در روابط اجتماعی و اخلال در آن است. (یوسف، آیه 100؛ اسراء، آیه 53؛ فصلت، آیات و 34 و 36)؛ زیرا چنانکه گفته شد ابلیس و شیاطین برای تحقق سلطه و ولایت خویش از تفرقه میان مردمان و گسست اجتماعی سود می‌برند. همین رویه‌ای که فرعون از شیاطین انسی برای ایجاد و تثبیت سلطه خویش بر اهالی مصر سود می‌برده است. (قصص، آیه 4) خدا در قرآن به مردمان هشدار می‌دهد که ابلیس استاد «نزغ» و اخلال و افساد میان انسان‌ها است، بنابراین برای رهایی از آن می‌بایست تنها دست به دامن خدا شد و به او پناه برد؛ زیرا انسان نمی‌داند چگونه  و چه زمانی از سوی شیاطین مورد حمله قرار می‌گیرد. (فصلت، آیات و 34 و 36)
8- ایجاد آرزو: آرزو غیراز امید است؛ آرزو به خواسته‌ای گفته می‌شود که انسان ابزار دستیابی و استحقاق آن را ندارد، اما امید چیزی است که ابزار و استحقاق دستیابی فراهم است و انسان تنها باید سعی و تلاش کند تا به آن برسد.شیاطین از طریق آرزوهای باطل و دور و دراز، مردمان را سرگرم می‌کنند و با بیهودگی آنان را از حقیقت و دستیابی به آن باز می‌دارند. خدا بارها در قرآن بیان می‌کند که ایجاد آرزوى فریبکارانه، از دام‌هاى شیطان است. (نساء، آیات 117 تا 120؛ محمد، آیه 25) البته از آنجا که آموزه‌های وحیانی پیامبران(ع) همواره در تقابل با شیطنت‌های ابلیس است، ایجاد آرزوهای باطل از مهم‌ترین راهکارهای شیطان برای مبارزه با وحی است. در حقیقت، القاى آرزوهاى باطل، وسیله اى از سوى شیطان، براى مبارزه با تعلیمات انبیا است. (حج، آیه 52)
9- تبذیر و ریخت و پاش: در امور اعتقادی و اقتصادی حد وسط و میانه‌روی و قوام از اصول اساسی است؛ بنابراین، هرگونه اسراف در این امور همانند اسراف شرک (غافر، آیه 43) و اسراف جنسی مانند لواط (ذاریات، آیه 83) و اسراف مالی (انعام، آیه 141) و اسراف قدرتی (یونس، آیه 83؛ دخان، آیه 31) نادرست است. شیطان در مسائل اقتصادی با ابزار تبذیر یعنی ریخت و پاش بر آن است تا ضمن ایجاد کمبود مواد غذایی و فقر اقتصادی، بستری را برای کفر ایجاد کند؛ زیرا فقر به کفر نزدیک است و ابلیس برای ایجاد کفر و کفران در مردمان از این ابزار تبذیر بهره می‌برد. خدا به صراحت می‌فرماید: ریخت و پاش‌کنندگان برادران شیطانند و شیطان نسبت به پروردگارش کفران ورزید.(اسراء،  آیه 27)
10. جدال جاهلانه: وحی شیطانی در راستای بستری برای مجادله باطل میان مردمان است. در حقیقت شیطان از جدال جاهلانه برای رسیدن به مقاصد خویش استفاده می‌کند؛ زیرا این گفت‌وگوهای بی‌ثمر و بی‌پایه نه تنها مردم را به خود سرگرم می‌کند، بلکه موجبات اختلاف و تشتت و گسست اجتماعی را فراهم می‌آورد. خدا بصراحت بیان می‌کند که جدال جاهلانه براى انکار خدا، روشى شیطانى است(حج، آیه 3) و از همین رو بیان می‌کند که چگونه وحی شیطانی در همین راستا و برای تحقق همین اهداف پلید و زشت بوده است؛ خدا می‌فرماید که جدال مشرکان با مسلمانان براى حلال شمردن ذبیحه غیرشرعى، از الهامات شیطان است که می‌بایست انسان نسبت به آن آگاهی داشته و از آن پرهیز کند.(انعام، آیه 121)
11. اعمال خرافی: اصولا اعمال خرافی و بهره‌گیری از روش‌هایی چون جادو و طلسم و سحر و مانند آنها، ابزارهای شیطان برای دوری مردم از هدایت و راهکارهای قرآنی و وحیانی است. اعمال خرافى، ابزار شیطان براى گمراه کردن بندگان خدا است و شیطان با این ابزارها دنبال تحقق مقاصد زشت و پلید خویش است.
(نساء، آیات 117 تا 119)
12. خمر و میگساری: مهم‌ترین نعمت الهی باطنی، عقل است که در کنار وحی این نعمت ظاهری، دو حجت و راهنمای بشر برای سعادت ابدی است. این عقل است که می‌توان با بهره‌گیری از آن جلوی خواسته‌ها و هواهای نفسانی از شهوت و غضب ایستاد و آنها را مهار و مدیریت کرد و برای اهداف متعالی به کار گرفت؛ بنابراین، هر چیزی که موجب شود تا عقل از کار بیفتد یا پوشیده و ناتوان از عمل باشد، به‌عنوان ابزارهای شیطانی معرفی می‌شود. در همین راستا نوشیدنی‌های مسکر  که عقل را تخریب یا از کار می‌اندازد، به‌عنوان ابزارهای شیطان معرفی می‌شود(مائده، آیه 90)؛ چرا که انسان وقتی خمر می‌نوشد، نمی‌داند چه می‌گوید و چه می‌کند؛ زیرا هنگام نوشیدن مسکرات عقل از کار می‌افتد.
13. خوف و‌ ترس بی‌پایه: خوف و‌ ترس مبتنی بر عقلانیت و احتمالات قوی چیز خوب و کاربردی است؛ زیرا انسان هنگام خوف با احتیاط عمل می‌کند و هر کاری را انجام نمی‌دهد. اصولا خوف و رجا مبنای اصلی در سبک زندگی انسان مسلمان است. انسان با‌ ترس و امید می‌تواند به درستی تصمیم بگیرد و عمل کند؛ اما ابلیس برای اینکه بتواند بر انسانی مسلط شود، از خوف بی‌پایه و اساس بهره می‌گیرد و با‌ ترساندن اولیای خویش آنان را مطیع می‌سازد؛ چنان‌که امروز شیطان بزرگ، آمریکای مستکبر این‌گونه با کشورهای خلیج ‌فارس برخورد کرده و با ‌ترساندن آنان بر آنها حکمرانی می‌کند. خدا در قرآن بیان می‌کند چگونه شیطان با ایجاد ‌ترس بر آن بود تا حتی مومنان را از حرکت جهادی بازدارد. در قرآن آمده است که  ایجاد‌ ترس، از شگردهاى شیطان براى جلوگیرى از شرکت در جهاد بوده است(آل‌عمران، آیات 173 و 175)؛ زیرا آيات ياد شده درباره عمل نفاق‌گونه «نعيم بن مسعود» است كه از طرف ابوسفيان مأمور شد در دل مسلمانان ايجاد ‌ترس كرده، آنان را از شركت در جنگ با مشركان بازدارد. (مجمع‌البيان، ج 1-2، ص 888 و 890؛ الكشّاف، ج 1، ص 443)
14. دشمنی و کینه‌توزی: از دیگر ابزارهای شیطان برای سلطه و ولایت بهره‌گیری از دشمنی و کینه‌توزی میان انسان‌ها است. ابلیس برای تحقق اهداف پلید خویش از همه ابزارهای دشمنی و ایجاد دشمنی و کینه‌توزی همچون قمار و خمر و مانند آنها بهره می‌گیرد.(مائده، آیه 90؛ یوسف، آیه 100؛ اسراء، آیه 53؛ قصص، آیات 15 و 16؛ فصلت، آیات 34 و 36)
15. ایجاد شبهه در معاد: پذیرش خالقیت یا معبودیت خدا، در فلسفه زندگی و سبک آن نقش دارد، ولی هیچ چیزی در سطح اعتقاد نسبت به ربوبیت خدا و معاد باوری نقش اساسی ندارد؛ زیرا پرورش الهی به هدفمندی‌ اشاره دارد و معادباوری به جهت‌گیری این هدف و آثار آن در سعادت و شقاوت دو سرای انسان. از همین رو ابلیس بیشترین همت خود را مصروف می‌کند تا در باور ربوبیت و معاد شبهه‌افکنی کند. از نظر قرآن، یکی از ابزارهای شیطان برای گمراهی بشر، بهره‌گیری از شبهه‌سازی و شبهه‌افکنی در معاد و حقیقت آن است تا این‌گونه مردم را اغوا و گمراه سازد.(زخرف، آیات 61 و 62)
16. طاغوت‌گرایی: ولایت دوگونه است، الهی و طاغوتی. کسی که تحت ولایت الله نباشد به‌طور طبیعی به دامن ولایت طاغوت می‌رود.(بقره، آیات 256 و 257) ولایت شیطان از مصادیق ولایت طاغوتی است. شیطان برای اینکه مردم از ولایت الله به ولایت طاغوت سوق داده شوند، از ابزارهایی چون مراجعه به طاغوت براى داورى،  استفاده می‌کند(نساء، آیات 60 و 76)؛ چنانکه جنگ و مبارزه در راه طاغوت، ابزار اغواگرى شیطان است تا این‌گونه انسان از ولایت الله به ولایت طاغوت برسد.(همان)
17. فحشاء: ایجاد و گسترش فحشاء و زشتی‌ها در اجتماع و تبدیل هنجارها به نابهنجارها و نابهنجارها به هنجارهای اجتماعی تا جایی که پدیده‌های زشت اجتماعی چون بی‌حجابی و زناکاری از رویه‌های اجتماعی باشد، از جمله ابزارهای شیطان است که در قرآن بیان شده است.(بقره، آیات 168 و 169 و 268؛ نور، آیه 21)
18. غفلت از خدا: با آنکه خدا در همه چیز مشهود خلق است و همه خلق، آیت الهی است، با این همه مردم خلق را بدون خالق می‌بیینند و از حضور خدا غافل هستند. همین غفلت از مهم‌ترین ابزارهای شیطان برای سلطه و ولایت خویش است.(مجادله، آیه 9؛ یوسف، آیه 42؛ انعام، آیه 68؛ کهف، آیه 63)
19. قمار: قمار، ابزار شیطان براى بازداشتن مردم از یاد خدا و نماز و ایجاد کینه و عداوت میان مردمان است. از همین رو خدا آن را حرام کرده است.(مائده، آیه 91)
20. سخنان فریبا: شیاطین باطل خویش را با حق می‌آرایند و با آرایه‌های زیبا تلاش می‌کنند تا ظلم‌شان دیده نشود؛ چنان‌که مستکبران جنگ و نسل‌کشی را در کشورها با شعارهایی چون دمکراسی و برابری و صلح و عدالت جهانی انجام می‌دهند.(انعام، آیات 111 تا 112)
21. گناه: گناه از مهم‌ترین ابزارهای شیطان برای ایجاد و گسترش ولایت و سلطه خود است. این ابزار می‌تواند حتی مومنان و مسلمانان را از جاده هدایت خارج کرده و آنان را از مسیر جهاد اکبر و اصغر دور سازد.(آل‌عمران، آیه 155)
22. نجواهای شیطانی: در گوشی صحبت کردن در میان جمع و ایجاد محافل زیرزمینی توطئه از مهم‌ترین ابزارهایی است که شیطان برای ایجاد دشمنی و حکومت و سلطنت و ولایت خویش بهره می‌برد. نجواها اصولا موجب می‌شود تا مردم نسبت به پیشرفت‌ها دلسرد شده و گرفتار حزن و اندوه شوند و امید خویش را نسبت به آینده روشن و سعادت از دست دهند. از همین رو خدا نسبت به این‌گونه محافل و رفتارهای اجتماعی هشدار می‌دهد و آن را عامل معصیت و دوری مردم از تعاون در کارهای خیر و تقوا می‌شمارد.
(مجادله، آیات 9 و 10؛ مائده، آیه 2)