تذبذب و مقاومت در آموزههای قرآن
انواع تذبذب
این تقسیمبندی با توجه به تعلق تذبذب است و گرنه خود این رذیلت همانند ضدش، از مقوله باب تشکیک است و دارای مراتب شدت و ضعف میباشد، بیآنکه اقسام مختلفی داشته باشد.
الف- تذبذب در دین: آشکار است که این تذبذب از پست ترین، زیانبارترین و زشتترین اقسام آن است و فرد را تا سر حد کفر و محروم شدن از توبه به سقوط میکشاند. خدای متعال میفرماید:
ان الذین آمنوا ثم کفروا ثم آمنوا ثم کفروا ثم ازدادوا کفرا لم یکن الله لیغفرلهم و لا لیهدیهم سبیلا.
همانا کسانی که ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، سپس ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، آنگاه بر کفر افزودند، خداوند آنان را نمیآمرزد و به راه راست هدایتشان نمیکند. (نساء-137)
این تذبذب باعث میشود که فرد، دین را به بازی بگیرد، آنچه را به سود خود میداند انجام دهد و آنچه را که با منافع دنیویش سازگاری ندارد، ترک کند.
خدای متعال درباره اینان میفرماید:
قال الذین لا یرجون لقاءنا ائت بقرآن غیرهذا او بدله...
کسانی که به دیدار ما امیدوار نیستند، میگویند قرآن جز این بیاور و یا آن را تغییر بده... (یونس- 15)
...و یقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا.
...و میگویند به بعضی ایمان میآوریم و به بعضی کافر میشویم و میخواهند میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند. (نساء-150)
ب- تذبذب در امور دنیوی و اخروی: فردی که به چنین تذبذبی دچار است، توان استقامت و تصمیم گیری ندارد و ارادهاش در نهایت ضعیف است. چنین کسانی ابتدا به کاری اقدام میکنند، سپس پیش از اتمام آن، منصرف میشوند. اینان همیشه در راهند، بیآنکه به مقصود خود دست یابند گاه با شوق تمام به کاری روی میآورند و گاه با نهایت دلزدگی از آن رو میگردانند. اینان تعادل ندارند و در کارها حد وسط را مراعات نمیکنند. روشن است که چنین کسانی موفقیت به دست نمیآورند و در زندگی خود کامیاب نیستند، آنها از مصادیق این آیه شریفه اند:
...خسر الدنیا والاخره ذلک هو الخسران المبین.
...چنین کسی در دنیا و آخرت زیان کرد و این زیانی آشکار است. (حج- 11)
لزوم اتخاذ راهبرد مقاومت
از این رو قرآن بارها امر به اثبات فرموده و خواسته است تا هر امری باقوت واستقامت انجام شود: ...خذوا ما اتیناکم بقوه...
...آنچه را به شما دادیم، با قدرت بگیرید... (بقره- 63)
فاستقم کما امرت و من تاب معک...
چنانکه به تو امر شد، استقامت کن و هر که به تو بازگشته (نیز مأمور به استقامت است). (هود- 112)
ثانیا خداوند خیر دنیا و آخرت را در گرو استقامت دانسته است:
ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا وابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. نحن اولیاوکم فی الحیوهًْ الدنیا و الاخره...
همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت کردند؛ ملائکه بر آنان نازل میشوند (و به آنان میگویند) بیم مدارید و اندوهگین مشوید و مژده دهید به بهشتی که به آن وعده داده شده اید. اما در زندگی دنیا و آخرت دوستان شما هستیم. (فصلت- 30)
ان الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون.
همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت کردند، پس نه ترسی بر آنها و نه غمگین شوند. (الاحقاف- 13)
و ان لو استقاموا علی الطریقه لا سقیناهم ماء غدقا.
و اگر بر طریق حق پایدار بودند، البته به آنها آب فراوان مینوشانیم. (جن- 16)
ج- تذبذب در پیمان، سوگند، دوستی و حق ازدواج: به راستی این تذبذب و بیثباتی زیانی بزرگ است و اغلب پیمانشکنیها و برهم خوردن دوستیها و بروز دشمنیها ناشی از این رذیلت است. چه بسا طلاق که مفاسد بزرگی را به دنبال دارد، ناشی از تذبذب است. به خدا پناه میبریم از تذبذب، که در جنگهای صدر اسلام، پیروزی مسلمانان را به شکست تبدیل میکرد و کسی که تاریخ را مطالعه میکند به درستی این سخن پی میبرد.
تذبذب، دوستیها رابه دشمنی تبدیل میکند و کانون گرم خانوادهها را دچار طلاق و بدبختی کرده و به ویرانی میکشد. قرآن کریم با زشتشمردن عملزنی که آنچه را میبافت، پنبه میکرد، ما را از تذبذب و پیمانشکنی برحذر میدارد:
و لا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا...
و مانند زنی که رشته خود را پس از تابیدن محکم، واتابیده میباشید... (نحل- 92)
انسان مذبذب و سرگشته، ثباتی ندارد، روزی رحمانی است و روزی شیطانی، روزی به گروهی میپیوندد و روز دیگر با آنان قطع رابطه کرده و به گروهی دیگر میپیوندد. یک روز اقدام به کاری میکند و روز دیگر آن را رها میکند و کاری دیگر را در پیش میگیرد. چنانکه خدای متعال در وصف آنان فرموده است:
مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء...
بین آنان سرگشته و مذبذب هستند، نه با اینان هستند و نه به آنان... (نساء- 143)
انسان مذبذب و سرگشته نه فرزند دنیاست، نه فرزند آخرت، بلکه در دنیا و آخرت زیانکار است.