اربعین حسینی، از شعائر الهی
مجتبی حسینینسب
از نظر آموزههای قرآن، شعائر الهی تأمینکننده دو مولفه اساسی «خیر و تقوا» است. بنابراین هر آن چیزی که تأمینکننده این دو مولفه و عنصر باشد، میتواند از شعائر الهی به شمار آید؛ هر چند که برخی از عوامل تولید و تأمینکننده خیر و تقوا قویتر از برخی دیگر هستند، اما اصل اساسی و روح شعائر میبایست به این نکته متوجه باشد. از سوی دیگر، از نظر قرآن حج که قصد و زیارت خانه خدا و انجام مناسک و تأمینکننده خیر و تقوای الهی است، از مهمترین شعائر الهی بهشمار میرود که تعظیم آن لازم و واجب است. این تعظیم با حضور مومنان در مناسک حج و اعمال آن در راستای تحقق عناصر خیر و تقوای الهی به دست میآید. در این میان حج و دیگر اعمال عبادی با تمام عظمت و شکوه آن، زمانی به تمامیت کمالی میرسند که «لقاء الامام» و زیارت حجت الهی و خلیفه الله همراه باشد؛ زیرا بر اساس آیه 3 سوره مائده، اسلام با ولایت معصومان(ع) است که به تمامیت کمالی رسیده است؛ بنابراین، میتوان گفت که زیارت اربعین حسینی به سبب داشتن شاخصههای اساسی شعائر الهی، از مهمترین شعائر الهی است که باید از سوی تمام مومنان بدان توجه و اهتمام شده و تعظیم و بزرگداشتی در سطح و اندازه آن به عمل آید. مطلب حاضر تحلیلی است در این خصوص که از نظر خوانندگان عزیز میگذرد.
تعظیم در راستای کسب خیر و تقوای الهی
شعائر، جمع «شعیرهًْ» به معناى علامت و نشانه است و منظور از «شعائرالله» در آیات قرآنی، همان علایم و مناسک حج است. (الکشاف، ج 1، ص 601؛ مفردات، ص 456، «شعر»؛ المیزان، ج 5، ص 162.)
اما بنا بر قولى، شعائر الهی منحصر در مناسک حج نیست؛ هر چند که این تعبیر و اصطلاح درباره حج به کار رفته باشد؛ زیرا معنایی که ازشعائر الهی به دست میآید، مفهومیگستردهتر و فراتر از مناسک حج دارد؛ بهطوری که میتوان گفت که مراد از شعائر الهی در آموزههای وحیانی و فرهنگ قرآن، همان حدود الهى و امر و نهى و فرایض است. (مجمع البیان، ج 3- 4، ص 237)
با نگاهی به مصادیقی که قرآن برای شعائر الهی بیان کرده دانسته میشود که مقصود از شعائر الهی همان «حُرُمَاتِ اللهِ» است که شامل احکام الهی و حدود و اوامر و نواهی (مائده، آیه 2؛ حج، آیات 30 و 32؛ روح المعانى، ج 4، جزء 6، ص 79؛ مجمع البيان، ج 3- 4، ص 237)، صفا و مروه (بقره، آیه 158)، قربانیها و قلائد (حج، آیه 36؛ مائده، آیه 2؛ مجمع البيان، ج 3- 4، ص 238 و 336؛ الكشاف، ج 1، ص 603)، ماههای حرام (مائده، آیه؛ تفسير التحرير والتنوير، ج 4، جزء 6، ص 82) و مناسک حج (حج، آیه 32) میباشد.
به سخن دیگر، حج و مناسک آن از مصادیق اتم و اکمل شعائر الهی است؛ اما این بدان معنا نیست که شعائر الهی منحصر در آن میشود؛ بلکه از فرهنگ قرآنی به دست میآید که همه مناسک از جمله حدود و احکام و فرائض الهی همانند نماز و روزه و زکات و جهاد و مانند آنها نیز از شعائر الهی است؛ زیرا اقامه هر یک از آنها بهویژه به شکل اجتماعی آن، بازتاب و نمایشی از هویت اسلامی است که نه تنها تأمینکننده تقوای الهی و تحقق بخش خیر برای انسان است، بلکه نمایشی از شعور و همبستگی و تعاون اسلامی در کارهاست که در آیات نخست سوره مائده که درباره مناسک حج است، به آن نیز اشاره شده است. (مائده، آیه 2)
شاهد بر مفهوم عام و گسترده شعائر الهی که شامل حدود الهی باشد، نص قرآنی است؛ خدا در قرآن میفرماید: ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ الله فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ... ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ الله فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ اين است آنچه مقرر شده و هر كس مقررات خدا را بزرگ دارد آن براى او نزد پروردگارش بهتر است و براى شما دامها حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده مى شود، پس، از پليدى بتها دورى كنيد و از گفتار باطل اجتناب ورزيد... اين است فرايض خدا و هر كس شعائر خدا را بزرگ دارد در حقيقت آن حاكى از پاكى دلهاست. (حج، آیات 30 و 32)
خدا در این آیات خواهان تعظیم «حُرُمَاتِ الله» به قول مطلق شده و سپس این فرائض بهویژه حُرُمَاتِ الله را بهعنوان تعظیم «شَعَائِرَ الله» مورد تأکید قرار میدهد. در حقیقت اگر مناسک حج بهعنوان «حُرُمَاتِ الله» معرفی و تعظیم آن خواسته شده و سپس تعظیم آنها در قالب «شَعَائِرَ الله» مطرح گردیده، بدان معناست که همه حرمات الهی بهعنوان شعائر الهی میبایست مورد تعظیم قرار گیرد.
تعظیم «حُرُمَاتِ الله» و «شَعَائِرَ الله» تنها با اهتمام خاص و ویژه تحقق مییابد و همگان موظف هستند تا در قالب تعاون اجتماعی این تعظیم را به نمایش گذارند؛ زیرا خدا میفرماید: اى كسانى كه ايمان آورده ايد حرمت شعائر خدا و ماه حرام و قربانى بى نشان و قربانيهاى گردنبنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد، مىتوانيد شكار كنيد و البته نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزکارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است. (مائده، آیه ۲)
از این آیه بهدست میآید که در شعائر الهی و تعظیم آن، تعاون اجتماعی و همکاری مومنان نقش اساسی دارد؛ زیرا مناسک حج از مصادیق رفتار اجتماعی و جمعی است که به نوعی نمایش قدرت مومنان و تعظیم شعائر الهی و حرماتالله بهشمار میرود.
روح تعظیم حرماتالله و شعائر الهی، کسب دو مولفه اساسی است که در آیات 30 و 32 سوره حج بیان شده است. از نظر قرآن، اساسیترین هدف و انگیزهای که میبایست در تعظیم مدنظر قرار گیرد، همان خیر و کسب تقوای الهی است. در حقیقت تعظیم حرماتالله و شعائر الهی موجب میشود که انسان بهرهمند از خیر و تقوای الهی شود. خیر هر چیز مناسبی است که انسان را در راستای کمالیابی و رهایی از نقص یاری میرساند. بنابراین، به هر نعمتی خیر گفته نمیشود؛ زیرا نعمت میتواند نقمت باشد و خیری به شخص نرساند؛ اما هر چیزی که خیر کسی باشد، به معنای بهرهمندی در راستای مشیت و حکمت الهی و دستیابی به کمالات بایسته و شایسته است.
بر اساس آیات قرآن، هر مسلمان و مومنی باید در تعظیم حرماتالله و شعائر الهی اهتمام ورزد و هرگز به خود اجازه ندهد که آن را «هتک» کند؛ زیرا هتک آن به معنای پذیرش خشم و غضب الهی و عذاب شدید اوست. (مائده، آیه 2)
تمامیت شعائر با ولایت معصومان(ع)
بر اساس نص صریح قرآن، اسلام تنها خلاصه در شریعت و احکام نیست؛ زیرا اسلام دو جزء اصلی دارد که شامل قرآن و عترت(ع) است. مجموعه این دو «حبلالله» و «عروهًْالوثقی» را شکل میدهند. بهطوری که میتوان گفت قرآن تار و عترت پود این حبلالله آویخته میان خدا و خلق است.
خدا در قرآن به این تمامیت و کمال اسلام با قرآن و عترت(ع) اشاره میکند و میفرماید: امروز كسانى كه كافر شدهاند از كارشكنى در دين شما نوميد گرديدهاند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما بهعنوان آيينى برگزيدم. (مائده، آیه 3)
از آنجا که این آیه درباره نصب ولایت امیرمومنان علی(ع) است، میتوان گفت که اسلام با ولایت کامل و نعمت اسلام با این ولایت تمامیت مییابد. بنابراین، از نظر قرآن، دینی که خدا بدان راضی است و آن را میپذیرد دین اسلامی است که ولایت در آن بهعنوان استمرار حاکمیت و ولایت الله تثبیت شده است.
از همینرو پیامبر(ص) بر اساس همین آیه و آیات دیگران قرآن، ارتباط تنگاتنگی میان قرآن و عترت معصوم(ع) ایجاد کرده و میفرماید: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا: کتابالله فیهالهدی والنور حبل ممدود منالسماء الیالارض وعترتی اهلبیتی و ان اللطیف الخبیر قد اخبرنی انهما لن یفترقا حتی یردا علیالحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما؛ من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم، یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم اهل بیت را. تا وقتی که به این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. (صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳- ۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب؛ مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج ۳، ص ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۴۸، ۵۳۳؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۴۳۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص ۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص ۳۶۶، ۳۷۲- ۳۷۰؛ فضایل صحابه، احمدبن حنبل، ج ۲، ص ۵۸۵، حدیث ۹۹۰؛ خصایص نسایی، ص ۲۱، ۳۰؛ صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، فصل ۱۱، بخش ۱، ص 230)
با توجه به اینکه ولایت معصومان(ع) و عترت طاهره بهعنوان مکمل اسلام و متمم نعمت دین است، هیچ یک از اعمال صالح بدون ولایت نمیتواند تمام و کمال باشد. لذا امام باقر(ع) میفرماید: تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام؛ تمام بودن حجّ به زیارت امام است. (عیون اخبارالرضا(ع)، صدوق، ج2، ص262 ) امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: إِذَا حَجَّ أَحَدُکُمْ فَلْیَخْتِمْ حَجَّهُ بِزِیَارَتِنَا لِأَنَّ ذَلِکَ مِنْ تَمَامِ الْحَج؛ هر گاه از شما کسى به حجّ میرود و مناسک خود را بهجاى مىآورد به مدینه آید، و ما اهل بیت را زیارت کند، زیرا این کار از تمامیّت حجّ است؛ یعنى جزء آخر حجّ و مناسک آن است. (همان)
ذریح محاربی میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم خداوند در قرآن دستورى داده مایلم معنى آن را بفهمم. فرمود: چه دستور. عرض کرد این آیه: ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ فرمود: لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ بمعنى دیدار امام است و لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ انجام دادن همین مناسک و دستورات حج است. عبداللهبن سنان گفت: خدمت امام صادق(ع) رسیدم عرض کردم: آقا فدایت شوم معناى این آیه چیست: ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ؟ فرمود: منظور گرفتن موهاى شارب و چیدن ناخن و کارهاى شبیه آن. عرض کردم: فدایت شوم ذریح محاربى مرا حدیث نمود که شما فرمودهاید: لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ ، دیدار امام است؛ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ ، این مناسک است. فرمود: ذریح راست گفته تو نیز راست میگویى. قرآن داراى ظاهر و باطنى است. کیست که مانند ذریح قدرت تحمل (تفسیر و باطن قرآن) را داشته باشد.(کافی، ج4، ص549)
در نماز نیز تمامیت نماز به لقاء معصومین(ع) و سلام حضور به ایشان در قالب «السلام علیکم و رحمهًْالله و برکاته » است. اصولا در همه اعمال شرط آن است که این اعمال با معصوم(ع) و ولایت وی به تمامیت و کمالیت برسد؛ چنانکه در زکات و خمس و جهاد و دیگر اعمال ،شرط ولایت برای قبولی اعمال مطرح است؛ زیرا انجام اعمال عبادی و صالح با تسلیم و اسلام در برابر خدا و اطاعت از او در قالب اطاعت از معصومان(ع) تحقق مییابد.(آل عمران، آیات 22 و 23؛ نساء، آیه 59 و)
پس مهمترین شعائر الهی که حج و مناسک آن باشد، زمانی به تمامیت و کمال خود میرسد که با «لقاء الامام» همراه باشد. در غیر این صورت هیچ تعظیم و تکریمی نسبت به شعائر الهی انجام نشده و در حقیقت هتک حرمات الله و شعائر الله شده است.
زیارت امام حسین(ع) و اربعین، از شعائر الهی
با نگاهی به عظمت و جایگاه امام حسین(ع) در میان معصومان (ع) به طوری که دهه عزاداری از سوی معصومان(ع) تنها برای ایشان تجویز شده است و همه معصومان برای تعظیم عزای ایشان دست به اقامه عزاداری حتی پیش از وقوع زدهاند و از عزاداری پیامبر(ص) برای امام حسین(ع) سخن به میان آمده است (كامل الزيارات، ترجمه ذهنى تهرانى، ص 215)، میتوان گفت که مهمترین جلوههای شعائر الهی و حرماتالله که میبایست تعظیم شود، زیارت امام حسین(ع) است که امروز در ماههای محرم و صفر برگزار میشود و یک اربعین عزاداری و زیارت آن حضرت(ع) در جامعه اسلامی به عنوان شعائر الله مطرح و گرامی داشته میشود.
براساس آنچه بیان شد هر کسی بخواهد به زیارت حقیقی خانه خدا نائل شود و حج او به تمامیت و کمال برسد، میبایست به زیارت معصومان(ع) در مدینه و عتبات عالیات و مشهد الرضا(ع) بشتابد؛ زیرا آنان نه تنها زنده در پیشگاه خدا هستند، بلکه «شاهد اعمال» ما در دنیا بوده و در قیامت بر اعمال ما گواهی میدهند؛ چرا که معصومان (ع) همگی به شمشیر یا زهر به شهادت رسیدهاند و مصداق اتم و اکمل شهیدان راه خدا هستند و خدا درباره شهیدان میفرماید: هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. (آل عمران، آیه ۱۶۹)
از سوی دیگر آنان گواهان امت در آخرت هستند. این بدان معناست که نه تنها اعمال ظاهری ما را میبینند بلکه حتی به باطن و ملکوت آن آگاهی دارند و میدانند نیت، خالص بدون ریا است یا نه؟ خدا میفرماید: و بگو هر كارى مى خواهيد بكنيد كه به تحقیق خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما مینگرند و به تحقیق به سوى خدای داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى شويد. پس ما را به آنچه انجام مى داديد آگاه خواهد كرد. (توبه، آیه ۱۰۵) در آیات قرآن، معصومان(ع) به عنوان گواهان اعمال و پیامبر(ص) به عنوان شاهد شاهدان مطرح شده است. (بقره، آیه 143؛ حج، آیه 78)
از آنجا که نظارت معصومان(ع) نسبت به دنیا امری یقینی است، در زیارتنامه آنها میگوییم: اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقاميَ وَ تَسْمَعُ كَلامِي وَ تَرُّدُ سَلامي؛ شهادت و گواهی میدهم که تو مقام مرا شاهدی و کلام مرا میشنوی و سلام مرا پاسخ میدهی.»(مفاتیح الجنان، زیارت امام رضا ع)
چنانکه گفته شد، امام حسین(ع) به سبب ویژگیهای منحصر به فردی، در میان معصوم(ع) از جایگاه خاص برخوردار است به طوری که عزاداری برای ایشان از سوی همه معصومان(ع) انجام میشده است. همچنین تربت ایشان دارو و شفای بیماری قرار داده شده است و زیارت ایشان از آثار و برکات بسیاری برخوردار است. با آنکه همه معصومان(ع) به شهادت رسیده اند، ولی حضرت مصلح کل(عج) به عنوان منتقم از امام حسین(ع) شمشیر انتقام از نیام بر میکشد و به نام ایشان خویش را معرفی میکند و میفرماید: اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا.
امام باقر و امام صادق(ع) فرمودند: إِنَّ اللهَ عَوَّضَ الْحُسَيْنَ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْإِمَامَهًْ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ لَا تُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ؛ خداوند والا به حسين (ع) در برابر كشته شدنش پاداش داد به اينكه امامت در فرزندانش و شفا در خاكش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اينكه روزهايى كه زائرينش[براى زيارت] مىآيند و مىروند از عمرشان محسوب نمىگردد. (امالی طوسی، ج 1، ص 317)
امام رضا(ع) میفرمایند: «من زار قبر أبی عبدالله الحسین(ع) بشط الفرات کان کمن زارالله فوق عرشه؛ کسی که قبر امام حسین(ع) را در کربلا زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده باشد. (وسائل الشیعه، ج 10، ص 319.)
زراره که از یاران و نزدیکان امام باقر(ع) است، از ایشان سؤال میکند: چه میفرمایید در مورد کسی که با ترس و وحشت به زیارت قبر پدر بزرگوارتان رفته باشد؟ امام فرمودند: یؤمنهالله یوم الفزع الاکبر و یلقاه الملائکهًْ بالبشارهًْ و یقالله: لاتخف ولا تحزن هذا یومک فیه فوزک؛ خداوند او را از گرفتاریهای شدید و وحشت روز قیامت در امان میدارد و فرشتگان خدا او را با بشارت ملاقات میکنند و به او گفته میشود که نهراس و اندوهگین مباش؛ امروز روز توست؛ در این روز به پیروزی و درجات والا خواهی رسید.(ابنقولویه قمی، کامل الزیارات، ص 125.)
یکی از شعائر بزرگ الهی که باید در تعظیم آن اهتمام ورزید، زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین است که ثواب بسیاری بر آن مترتب است.
امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمى دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبهاش را بالا مى برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد. (کامل الزیارات ص۱۳۴)
امروز زیارت امام حسین(ع) در اربعین که در قالب پیادهروی میلیونی انجام میشود به یکی از علائم و نشانههای عظمت اسلام تبدیل شده و جهانیان را به شگفتی وا داشته به گونهای که آنان را به اهداف نهضت عاشورا متوجه میسازد. از این رو احیا و تعظیم این مراسم و شعائر قطعاً موجب عزت دین و فراگیرتر شدن یاد و راه امام حسین(ع) خواهد شد و تقوای الهی را برای فرد و جامعه به دنبال خواهد داشت.