kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۱۸۰
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۸

اخبار ویژه


برای  هم‌پیاله شدن باتروریست‌ها حجت داشتید؟!
 
 
یک عضو گروهک نهضت آزادی در نشریه کارگزاران ادعا کرد اگر همه گروه‌ها مانند نهضت آزادی رفتار می‌کردند خشونت در کشور پا نمی‌گرفت و جنگ قدرت درست نمی‌شد.
محمد توسلی در هفته‌نامه صدا ادعا کرد: جنگ نهضت آزادی جنگ حجت بود نه جنگ قدرت. مهندس بازرگان می‌گفت ما برای حاکمیت ارزش‌ها و اصلاح رویکردها تلاش می‌کنیم. اگر ارزش‌ها در کشور حاکم شود، خود به خود افراد توانمندتر در معرض انتخاب مردم قرار می‌گیرند و جامعه رو به اصلاح خواهد رفت. نهضت آزادی ایران همواره همین نوع نگاه را مد نظر داشته است. این گونه به نظر می‌رسد که اگر همه افرادی که نگاه راهبردی برای اصلاح کشور دارند، همین روش را در پیش بگیرند، خیلی از حساسیت‌ها از جامعه رخت برمی‌بندد. در دهه شصت که جنگ قدرت بسیار به چشم می‌خورد تا جایی که جنگ قدرت جامعه را به سوی خشونت برد، خشونت‌هایی که هزینه‌های زیادی را به جامعه ما تحمیل کرد. اگر از ابتدا سیاست‌ورزان ما نگاهی مشابه با نگاه آقای خاتمی یا بنیان‌گذاران نهضت آزادی داشتند، خشونت‌های دهه شصت به وجود نمی‌آمد و جامعه آرام باقی می‌ماند.
این ادعا در حالی است که دولت موقت به اعتبار افشای اسناد لانه جاسوسی و معلوم شدن خیانت برخی سران نهضت آزادی به ملت و انقلاب اسلامی سقوط کرد و جاسوسی برای آمریکا را نمی‌توان «جنگ حجت» یا «تلاش برای حاکمیت ارزشها» نامید. ضمناً ردپای گروهک نهضت آزادی در طیفی از آشوب‌طلبی‌های خیابانی چه در اول انقلاب و چه در سال‌های 78 و 88 دیده می‌شد. در حقیقت این نوچه‌های نهضت آزادی در اول انقلاب (سازمان منافقین به عنوان فرزندان معنوی این گروهک)، و تیر ماه 78 (گروهک دفتر تحکیم) بودند که دست به آشوب و خشونت زدند، همچنان که آنها در صف آشوب‌طلبی سبز قرار داشتند.
نهضت آزادی در جریان فتنه‌انگیزی‌های بنی‌صدر و سازمان منافقین، از آنها در برابر جمهوری نوپای اسلامی حمایت می‌کرد و به هنگام وقوع جنگ تحمیلی، نقش ستون پنجم دشمن را به عهده گرفت. در اصل گروهک نهضت آزادی از اولین مهره‌های آمریکا در جنگ نیابتی با جمهوری اسلامی و ایجاد مشغولیت داخلی بود و به این اعتبار پا در این نشریه وابسته به کارگزاران برای آنان قابل تأمل است.
اما درباره به خشونت کشیدن جامعه در دهه 60 شایسته یادآوری است که منافقین و بنی‌صدر به عنوان مؤتلفان نهضت آزادی ابتدا به خشونت خیابانی و سپس ترور مسلحانه روی آوردند و به تعبیر امیرمؤمنان(ع) در برابر حق سر برافراشتند و حق نیز گردن آنها را شکست. بنابراین گردن شکسته‌های سرشکسته راچه به جنگ حجت؟! اگر نهضتی‌ها حجت داشتند چه اول انقلاب و چه در آشوب‌طلبی‌های سال 78 و 88، کنار سازمان تروریستی منافقین و سلطنت‌طلبان و گروهک ریگی نمی‌ایستادند؟!

آمریکن اینترپرایز: از نگاه ایران آمریکا قابل اعتماد نیست

یک اندیشکده آمریکایی خاطرنشان کرد: شرایط ناپایدار عراق، تغییری در مخالفت عقیدتی ایران با آمریکا و منافعش در منطقه نخواهد داد.
آمریکن اینترپرایز با اشاره به موضع صریح رهبر معظم انقلاب در قبال نقش‌آفرینی دوگانه آمریکا در منطقه به ویژه عراق نوشت: همزمان با تحرکات داعش در عراق، رهبر عالی ایران و فرماندهان ارشد نظامی در سخنان شدیداللحنی، با مداخله آمریکا در عراق مخالفت کرده و آمریکا را مسئول بحران اخیر معرفی نمودند. از نگاه مقامات ایرانی، دولت عراق متحد آنهاست و در جبهه مقاومت قرار دارد.
همزمان کریستوفر هیل از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا به عنوان سفیر در عراق فعالیت داشته، ضمن تحلیلی در پروجکت سندیکت نوشت: اشتباه ما در عراق بعثی‌زدایی بعد از اشغال عراق بود. اکنون با توجه به ایدئولوژی داعش، اهل سنت تمایلی به همکاری با آنها ندارند. شاید بد نباشد به یاد بیاوریم که اصلی‌ترین خطای آمریکایی‌ها در 11 سال پیش توسل به رویکرد بعثی‌زدایی در عراق بود. پاکسازی افرادی که هرگونه ارتباطی با صدام حسین و حزب بعث وی داشتند، هسته اصلی این استراتژی بود.
وی ادامه می‌دهد: رئیس جمهور آمریکا، باراک اوباما درست می‌گوید که در کنار هر اقدام نظامی، مکمل سیاسی نیاز است. احتمالاً بهترین نقطه برای شروع چنین استراتژی در عراق می‌تواند اخذ تعهدی از جانب مالکی برای عدم ریاست بر دولت برای سومین بار متوالی است(!)
هیل نوشت: در میان جمعیت عرب عراق (بدون در نظر گرفتن کردها که تقریباً 20 درصد از جمعیت را تشکیل می‌دهند)، شیعیان - سه به یک- بیشتر از سنی‌ها می‌باشند. بنابراین حکومت اکثریت در عراق به معنی حکومت شیعی است. در عین حال برخی کشورهای عرب به سختی این حقیقت مبتنی بر جمعیت‌شناسی را می‌پذیرند. بسیاری از کشورها- به عنوان مثال عربستان سعودی- دارای اقلیت ناآرام شیعه و بحرین دارای اکثریت ناآرام شیعه هستند.
در همین حال توماس فریدمن تحلیلگر آمریکا در مصاحبه با روزنامه هاآرتص تصریح کرد: سیاستی که اوباما در خاورمیانه در پیش گرفته تاکنون جان هزاران آمریکایی را گرفته و تریلیون‌ها دلار به هدر رفته است و تنها ناآرامی‌ها و نابه‌سامانی‌ها افزایش یافته‌اند. هر جا صحبت از دستاورد شد، فوراً به شکست انجامید. اکنون نه تنها آمریکا توانایی شکست دشمنانش را ندارد بلکه این ایران است که می‌رود عراق را از شر این دشمنان پاک کند؛ ایرانی که در گذشته آمریکا آن را جزو محور شرارت می‌نامید.
فریدمن خاطرنشان کرد: در زمان حمله صدام حسین به ایران، رونالد ریگان این حمله او را تأیید کرد. اگر بعضی اتفاقات نادر را استثنا بگیریم، سیاست ایالات متحده در خاورمیانه در طول سالیان گذشته شکست‌های متعددی را تجربه کرده است. برای همین شکست‌های باراک اوباما در این منطقه نیز نباید زیاد جای تعجب داشته باشد. برای این که چگونه آمریکایی‌ها می‌توانند پیچیدگی‌های جهان عرب و جهان اسلام را درک کنند در حالی که هنوز نمی‌توانند تفاوت میان جریان‌های حزب‌الله با فتح و حماس و جهاد اسلامی و القاعده و جبهه النصره و داعش را درک کنند؟ یا این که هنوز نمی‌دانند تفاوت اندیشه شیعی با اندیشه سنی چیست؟
یادآور می‌شود وزیر خارجه آمریکا در اقدام موذیانه تازه‌ای در جده عربستان اعلام کرد مخالفان سوری میانه‌رو می‌توانند در مبارزه با گروه‌های مسلحی که به عراق حمله کرده‌اند، نقش ایفا کنند.
همزمان اوباما خواستار بودجه 500 میلیون دلاری برای تسلیح مخالفان بشار اسد شد.

شرکت‌های لیزینگ اسباب رانت‌خواری شده‌اند

عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی گفت برخی بانک‌ها به نام لیزینگ، جیب مردم را خالی می‌کنند و دولت باید با این کار مقابله کند.
عزت‌الله یوسفیان می‌گوید: «حجم تخلف‌های رخ داده توسط لیزینگ‌های بانکی آنقدر بالا است که بانک مرکزی و دولت باید جلوی تخلف‌های عمده بانک‌ها را بگیرد و لیزینگ بانکی را تعطیل کند. در واقع برخی بانک‌ها به نام لیزینگ جیب مردم را خالی کردند.
وی در مصاحبه با تدبیر تخلف بانک‌ها در ارائه خدمات لیزینگ را مصداق ربا و نزول می‌داند و می‌گوید: «به طور کلی باز گذاشتن دست بانک‌ها در ارائه خدمات لیزینگ به مردم یکی از بزرگترین اشتباهات اقتصادی کشور در دوران گذشته بود و حالا رشد تخلف، تبانی و رانت نتیجه این تصمیم اشتباه است.»
این نماینده مجلس ادامه می‌دهد: «لیزینگ جزو معاملاتی است که در ادوار بانک‌ها صورت می‌گیرد؛ یعنی خارج از دفاتر اصلی بانک، اما در هر حال با استفاده از اعتبار بانک مادر فعالیت‌های لیزینگ انجام می‌شود و بانک مادر هم زیر نظر بانک مرکزی فعالیت می‌کند پس بانک مرکزی باید با تخلف‌های عمده آنان و سودهای کلانی که از این معاملات غیر قانونی به دست می‌آورند مبارزه کند.»
عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی افزود: «انتظار این است که بانک مرکزی اقدامی در رابطه با تخلف‌های رخ داده در شرکت‌های لیزینگ وابسته به بانک‌ها انجام دهد و دولت جلوی رانت‌خواری و تخلف آنان را بگیرد. این بانک‌ها که از کشور خارجی دستور نمی‌گیرند و باید براساس قانون‌های دولت ایران عمل کنند. دولت که قصد ایجاد انضباط مالی در کشور دارد به راحتی می‌تواند با استعلام از بانک مرکزی و با همکاری قوه قضائیه به تخلف‌ها و فسادی که در ارائه خدمات لیزینگ از سوی بانک‌ها رخ داده خاتمه دهد.
یوسفیان خاطرنشان کرد: «دولت باید کاری کند تا همکاری بانک‌ها با شرکت‌های لیزینگ به طور کامل تعطیل شود و مصوب کند که هر کس ماشین می‌خواهد باید با سود معینی به صورت مستقیم وام خودرو بگیرد نه اینکه بانک به لیزینگ وام بدهد و مردم بروند از لیزینگ ماشین را دریافت کنند و سود چند برابری پرداخت کنند. سؤال اینجاست که این افزایش سود وام برای دریافت خودرو به جیب چه کسانی می‌رود؟ واضح است که این رفتار تخلف است و سود بیشتری از مردم دریافت می‌کنند.»
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس می‌گوید: «بانک‌ها تعریفشان مشخص است و در حدی که قانون معین کرده باید از مردم در قبال تسهیلات، سود قانونی بگیرند. در واقع بانک‌ها برای لیزینگ و ساختمان‌سازی درست نشده‌اند اما متأسفانه این موضوع باب شده است. گزارش‌های متعددی از تخلف در شرکت‌های لیزینگ وابسته به بانک‌ها وجود دارد که به زودی با کمک دولت و قوه قضائیه و مجلس به آنها رسیدگی می‌شود.»
یوسفیان گفت: «معضل اصلی و سرآغاز مشکلات اقتصادی در کشور به دلیل اقدام‌های بانک‌ها است چرا که سودهای بسیاری دریافت می‌کنند. بانک‌ها سود زیاد می‌گیرند و به جای کار جدی اقتصادی، به ساخت و ساز و برج‌سازی و لیزینگ روی آورده‌اند.»

مرعشی: دوم خردادی‌ها تندرو بودند

سخنگوی کارگزاران، اصلاح‌طلبان دوم خرداد را تندروهایی خطاب کرد که اکنون تعدیل شده و با کارگزاران کنار آمده‌اند.
حسین مرعشی در مصاحبه با روزنامه شرق می‌گوید: ما از ابتدا یک حزب میانه‌رو و معتدل تلقی می‌شدیم. اما جامعه سیاسی بعد از دوم خرداد جامعه رادیکالی شد و حرف‌های ما در آن زمان خریدار نداشت. بنابراین اگر ما می‌خواستیم بر کار تشکیلاتی خود اصرار داشته باشیم، درعوض بیشتر موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را از دست می‌دادیم. من به عنوان یکی از موسسان حزب کارگزاران در مجلس پنجم کاملا فعال بودم اما در مجلس ششم کاملا گوشه‌نشینی اختیار کرده بودم. چون جو رادیکال بود و من یا باید با دوستان دیگر بر سر تندروی مخالفت می‌کردم تا هوادار داشته باشم که این موضوع مشی ما نبود یا باید قافیه را واگذار می‌کردیم به دوستان رادیکال خودمان. ما مجبور بودیم در دوره‌ای فعالیت خود را کم‌رنگ کنیم تا جامعه از رادیکالیسم تحریم و مقابله به مشارکت و انتخاب نسبی روی بیاورد. زمان زیادی برد تا رادیکال‌ترین دوستان ما در جبهه اصلاحات که به انتخاب حسن روحانی به عنوان نایب رئیس مجلس پنجم به ما انتقاد می‌کردند، انتخابات 92 به انتخاب آقای روحانی روی بیاورند.

برنامه سوم توسعه سنگ بنای ولنگاری بانک‌ها بود


یک کارشناس اقتصادی اصلاح‌طلب می‌گوید در برنامه سوم توسعه (دوره سازندگی) بزرگ‌ترین خطا اتفاق افتاد که اقتصاد ایران همچنان در حال ضربه خوردن از آن است.
فرشاد مؤمنی در گفت‌وگو با برنامه پایش درباره برنامه سوم توسعه گفت: به مفهوم  اصطلاحی کلمه این برنامه، اصلا برنامه نبود برای اینکه تنها برنامه‌ای است که هدف‌گذاری کمی در آن وجود نداشت.
وی گفت: ‌باید مبنای سنجش را مشخص بکنیم، در برنامه سوم بزرگترین خطا اتفاق افتاد که اقتصاد ایران تاکنون در حال خوردن ضربه از آن خطاهاست. در برنامه چهارم نیز سنگ بنای بانک‌های خصوصی بدون مسئولیت تولیدی گذاشته شد، ضربه‌هایی که اکنون اقتصاد ایران می‌خورد به دلیل همین بانک‌های خصوصی است. بخش بزرگی از اقتصاد ایران ریشه در بانک‌های خصوصی دارد.
مؤمنی تصریح کرد: اینها به جای اینکه از بانک‌‌های خصوصی برای کارآرایی سیستم استفاده بکنند به آنها اجازه دادند که با ولنگاری بیشتر کار کنند. نقاط قوت برنامه سوم نیز به خاطر اصلاح نهادی قابل اعتنا در آن است اما نقاط ضعف خیلی بنیادی ناشی از نگرش تعدیل‌کنندگان نیز در آن وجود داشت.
مؤمنی با بیان اینکه بانک مرکزی نظارتی بر بانک‌ها ندارد، گفت: برای برنامه ششم باید یک رویکرد توسعه عادلانه متکی به بهره‌وری اتخاذ گردد، با استفاده از این رویکرد می‌توانیم اقتصاد ایران را جلو ببریم و از این رکود تورمی خارج شویم.