شش روایت متفاوت از شاهدان ماجرای کربلا در «فراموشان»
داوود غفارزادگان
«آنچه بر آن نگریستهام و دستهایم آن را لمس کرده و آنچه شنیده و به چشم خود دیدهام، بر شما ماتمزدگان مینویسم. و شهادت میدهم که آنچه قبل از گفتار من آمده، همه درست است و آنچه بعد از این، از زبان ذلیلترین مردمان یعنی قیسالقطیفه خواهد آمد، عین واقع!
اینک، آنچه در مدت هشت روز بر فرزندان رسول خدا گذشت: دوم محرم بود که حسینبنعلی وارد سرزمین کربلا شد.
فرمود: «نام این زمین چیست؟»
عرضه داشتند که نام این زمین کربلاست.
فرمود: «خداوندا به تو پناه میبرم از کرب و بلا.»
و پس از آن گفت: «فرود آیید و منزل کنید که اینجا، خوابگاه شتران ما، بارانداز ما و خونریزگاه ماست.»
سپس همه فرزندان و برادران و خاندان خود را گرد آورد. لحظهای چشم در صورت آنها دوخت و فرمود: «مردم بنده دنیایند. و دین بازیچهای است بر زبانشان. تا آن هنگام که روزیشان آماده شود با دین سر و کار دارند؛ اما چون سختی فرا رسد، دینداران بسیار اندک میشوند.»
حر بن یزید ریاحی که با سربازانش در مقابل خیمههای اباعبدالله اطراق کرده بود، طی نامهای گزارش ماجرا را به عبیدالله بنزیاد نوشت. چندی نگذشته بود که نامهای از طرف ابنزیاد به امام حسین رسید. مضموننامه چنین بود: «از ورودت به سرزمین کربلا آگاه شدم. امیرالمومنین یزیدبن معاویه به من دستور داده که سر بر بالین نگذارم و سیراب نگردم مگر آنکه تو را به قتل برسانم، یا آنکه به فرمان من و یزید در آیی.»
امام که نامه را خواندند به غضب آمدند. آن را بر زمین پرت کرده و فرمودند: «ملتی که خرسندی مخلوق را بر خشم خالق ترجیح دهد، هرگز روی رستگاری نمیبیند!»
آنچه خواندید برشی از کتاب «فراموشان» نوشته داوود غفارزادگان نویسنده نام آشنای معاصر است که تا به حال آثار متعددی از وی چه در زمینه ادبیات بزرگسال و چه در زمینه ادبیات کودک و نوجوان منتشر شده است. غفارزاده «فراموشان» را در حوزه ادبیات عاشورایی نوشته است که در داستانهایی جداگانه ولی به هم پیوسته به وقایع عاشورا میپردازد. راویان این کتاب افرادی هستند که تا به حال کمتر به آنها پرداخته شده است افرادی نظیر: تامه؛ والی مدینه، همسر زهیربن قین، یکی از سربازان حر بن یزید ریاحی و...
این کتاب از زبان و روایت شش شخصیت متفاوت و عمدتا گمنام از واقعه عاشورا بیان میشود و نکته دیگر درباره این کتاب، نحوه روایت نویسنده است. تاکنون در مقاتل، حادثه عاشورا و وقایع قبل و بعد آن، در یک روایت کلی و یک پارچه بیان میشد. نهایتا با یک فصلبندی، بخشهای مختلف این ماجرا از هم تفکیک میشد، اما کل واقعه در قالب یک روایت بود. در حالی که غفارزادگان این واقعه را به شکل داستانهایی جداگانه دیده است که هر کدام هم راوی خود را دارند. این داستانها وقتی کنار هم چیده میشوند، کلیت حادثه کربلا و شهادت امامحسین(ع) را ترسیم میکنند، ولی به تنهایی نیز دارای مزیت و معنا هستند.
چاپ هشتم کتاب «فراموشان» در 98 صفحه توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.