اینها مسلمان نیستند!؟
امروز دیگر تردیدی وجود ندارد که عملیاتهای پراکنده و مستمر تروریستی سالها و به خصوص ماههای اخیر در عراق و سوریه و دیگر کشورهای اسلامی با هدایت و تحت نظارت کامل صهیونیستها و دولت آمریکا و همراهی کشورهای تحت سیطره آنها صورت میپذیرد، مرور تاریخ و بررسی قرائن و شواهد نیز حکایت از ارتباط تنگاتنگ و انکارناپذیر گروههای تروریستی با استکبار و دشمنان اسلام دارد.
اگرچه این بار به یمن بیداری پیروان ادیان مختلف و آگاهی سایر مردم آزاداندیش جهان، دیگر خبری از جنگهای گسترده و ویرانگری مانند؛ جنگهای صلیبی یا جنگهای جهانی اول و دوم نیست، اما به نظر می رسد، جنگهای عصر حاضر ماهیت شخصیتری پیدا کرده و ناخواسته و شاید بدون آنکه مردم جهان متوجه باشند، بیشتر به سمت تقابل بین ملتها (مسلمین و مستضعفین) با یکدیگر و به نیابت از طرف سران نظام سرمایهداری و در جهت حفظ و گسترش منافع صاحبان ثروت و قدرت سوق یافته است.
رهگیری و تعقیب جریانات پشت پرده این رویکرد ناجوانمردانه و حرکات موذیانه نیز نشان میدهد، که این بار گرگها تلاش دارند تا در ظاهری متفاوت و به نام اسلام و به دست مسلماننماها و طبیعتا با کمترین هزینه بر پیکر این دین الهی ضربه بزنند، اثبات این موضوع به تحقیقات زیادی نیاز ندارد، زیرا کافی است نگاهی گذرا داشته باشیم به نمونه حوادث و رخدادهایی که در گذشته نهچندان دور وقوع یافته و اینک نیز به اشکال مختلف تداوم دارد.
تشابه خوی وحشیگری تکفیریها با رفتار سربازان آمریکایی: کشتار هزاران شهروند غیرنظامی ژاپنی در جریان بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و استفاده از سایر تسلیحات کشتار جمعی، جنگافروزی، بمبگذاری و ترور و تخریب و ایجاد رعب و وحشت در نقاط مختلف جهان، به آتش کشیدن و کشتار بیرحمانه مردم و سربازان ویتنامی، شکنجههای هولناک مسلمانان در بازداشتگاههای ابوغریب و گونتانامو و... نمونههای بارزی است که از تشابه درندهخویی رفتار نظامیان آمریکایی با گروههای تروریستی تکفیری حکایت دارد.
مشابهت رفتارهای وحشیانه و کاملا دور از عقل و منطق تکفیریها با اسلاف گذشته و حامیان جدیدشان نیز نشان میدهد که اگرچه این گروهها در حال حاضر در خدمت اربابان خود قرار داشته و تنها به ادعای حکومت شام و عراق بسنده کردهاند، اما بیشک کسانی که مسائل انسانی و اخلاقی برای آنها مطلقا اهمیت ندارد و حاضرند برای دستیابی به اهداف خود دست به هر جنایتی بزنند، در صورت کسب قدرت نهتنها منطقه بلکه کل جهان را به آشوب و آتش خواهند کشید.
تخریب چهره اسلام در افکار عمومی جهان با سوءاستفاده از قدرت رسانهها: تمرکز گروههای تکفیری بر استفاده از شعائر اسلامی و بکار بردن نمادهای اسلامی مانند؛ ذکر تکبیر، شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر اسلام(ص)، استفاده از پرچم و پیشانیبند با شعارهای اسلامی در جریان تهیه فیلم و گزارش و مستندسازی جنایات خود، مورد دیگری است که بیاختیار ذهن انسان را متوجه صدها فیلم ضدایرانی و ضداسلامی ساخته غرب از جمله فیلمهایی مانند؛ مردی که فردا را دید، پرواز شماره 93، بابل، قلمرو، مستند فتنه، روستای زیبا- شعله زیبا و فیلمهای متعدد ضدایرانی مانند؛ سیصد و بدون دخترم هرگز و دیگر فیلمهای هالیوودی میاندازد.
در بیشتر این فیلمها که همگی اسلام هراسی و ایران هراسی را هدف خود قرار دادهاند، معمولا داستان با نمادهایی مانند صدای اذان و تلاوت قرآن یا وضو گرفتن گروهی از مسلمانان برای برگزاری مراسم نماز جماعت آغاز و به وقوع صحنههای تروریستی بسیار وحشتناک از سوی به ظاهر مسلمانان ختم میشود، در اکثر این فیلمها کارگردانان به شکل کاملا حرفهای و هدفمند، ضمن ارائه تصاویر مبهم از چهره اسلام و نمایش نماهایی غبار گرفته و ملالتآور از بلاد اسلامی، تلاش کردهاند تا با استفاده از نمادهای مذکور، مسلمانان را افرادی عقب افتاده، خشونتطلب، وحشی، نادان و شهوتران معرفی کنند.
برجستهسازی رفتارهای غیرانسانی منعکس شده در فیلمهای مورد اشاره و انعکاس آنها در رسانههای غربی در مقایسه با رفتارهایی مانند بریدن سر انسان، مثله کردن جنازهها، خوردن اعضای بدن اجساد، اعدامهای ظالمانه، کشتارهای گروهی و حتی طرح موضوعاتی مانند حکم به ازدواج اجباری زنان سرزمینهای تحت اشغال با اشغالگران، صدور فتوای حلیت تجاوز به زنان اسیر و جهاد نکاح توسط تروریستهای تکفیری و تطبیق این حرکات با اقدامات ناجوانمردانه فیلمسازان و سربازان آمریکایی در جنگهای مختلف فرهنگی و نظامی، نیز گویای آن است که اگرچه همه این موارد از یک آبشخور سرچشمه میگیرد، اما دشمن تلاش دارد تا با نمایش این وقایع، عملا رفتارهای وحشیانه خود که در طول تاریخ به اشکال مختلف و در نقاط مختلف جهان بروز یافته را به مسلمانان نسبت دهد.
تخریب مراکز مذهبی و سایر آثار معنوی: یکی دیگر از رفتارهای تردیدانگیز این قوم که دشمنی آنها با خدا و به خصوص اسلام را اثبات و وابستگی تروریستها به استکبار را قطعی میسازد، در تلاش آنها برای حذف و تخریب آثار تاریخی، مذهبی و معنوی متعلق به مسلمانان و حتی غیرمسلمانان نمود مییابد، چرا که اقدامات آنان در تخریب اماکنی مانند، حرم ائمه(ع) و حتی مقبره پیامبرانی مانند حضرت شیث نبی(ع) یا تخریب کلیساها تنها میتواند، بیانگر ماهیت شیطانی این گروهها و دشمنی ذاتی آنها با دین و معنویت باشد، چرا که دشمن همواره وجود این گونه مراکز را عامل حفظ معنویت مومنین و مغایر منافع خود دانسته و درست به همین دلیل است که با بهانههای مختلف، این مراکز را در بلاد اسلامی تخریب میکنند.
بارزترین نمونه این گونه اقدامات در سالهای اخیر عبارتند از، بمبگذاری در حرم مطهر امام رضا(ع)، تهاجمهای مکرر برای تخریب حرم و قبور مطهر ائمه معصومین(ع) و خاندان رسول الله(ص) و سایر مراکز اسلامی و حتی مساجد در عراق، سوریه، هند، یمن، لیبی و سایر کشورهای اسلامی و غیراسلامی جهان، تخریب آثار و ابنیه متعلق به خاندان پیامبر اسلام(ص) و خاندان بنیهاشم در عربستان، ساخت هدفمند ابنیه غیراسلامی با نمادهای صهیونیستی با اشراف کامل بر خانه خدا در مکه معظمه و صدها مورد دیگر که هر از گاه از طریق رسانهها منعکس میشود.
ارتباطات آشکار و پنهان تروریستها با صهیونیستها و سران نظام سلطه: حمایت بیچون و چرا و در عین حال غیرمنطقی نظام استکباری از اقدامات غیرانسانی تکفیریها و تسلیح آنها به انواع سلاحهای پیشرفته و جدید، همراه با حمایتهای آشکار مادی و خدماتی مختلف به آنان از جمله، ارائه خدمات درمانی به مجروحین گروههای تروریستی از سوی صهیونیستها و همچنین خدمات مغرضانه و یک طرفه رسانههای غربی به تکفیریها، مواردی نیستند که گروههای مذکور بتوانند، دریافت آنها از سوی دشمن را انکار نمایند و این خود یکی از مهمترین دلایل همسویی این گروه با دشمنان اسلام به شمار میرود.
بزرگنمایی اختلافات مذهبی و خیانت به مسلمین: در حالی که دین اسلام همواره مسلمانان را از دامن زدن به اختلاف سلیقههای جزئی بین مذاهب اسلامی برحذر داشته، اما این گروه به ظاهر مسلمان با تجاهل و نادیده انگاشتن دشمنان واقعی و اصلی اسلام، دست در دست آنها گذاشته و با خیانت به مسلمین جهان، با تمام توان تلاش دارند تا در یک اقدام کاملا هماهنگ با استکبار جهانی، آتش دشمنیهای کاذب را در سرزمینهای اسلامی شعلهور نگه دارند و این خود نشانه دیگری از وابستگی و دلبستگی این گروه به غرب است.
مغایرت رفتار گروههای تکفیری با اصول و ارزشهای اسلامی: اگرچه در اسلام دفاع در برابر متجاوزین به حریم اسلام و مسلمین و جنگ با آنها امری واجب تلقی میشود، اما در عین حال مسلمین را از پیشدستی در آغاز جنگ و نزاع با قبایل و ظلم بر دیگران (اعم از دوست یا حتی دشمن) بر حذر داشته و در آیات و روایات متعدد، آنان را به اجرای عدالت حتی در رفتار با دشمن توصیه کرده است.
در اینباره خداوند در آیه8 سوره ممتحنه میفرماید: «خدا شما را از نیکی و عدالتورزی به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکرده و از خانه و دیارتان بیرون نراندهاند، نهی نمیکند. یقینا خدا عدالتپیشگان را دوست میدارد.» و در جایی دیگر میفرماید: «... و مبادا دشمنی شما با قومی وادارتان کند که به عدالت رفتار نکنید، به عدالت رفتار کنید که آن به تقوا نزدیکتر است.»
در اسلام نوع دوستی و تأکید بر رفتار انسانی نسبت به دیگران به قدری حائز اهمیت است که رسول خدا(ص)، مسلمین را از استفاده از روشهای ناجوانمردانهای مانند آلوده ساختن منابع آب و محیط شهرهای متعلق به غیرمسلمانان (مشرکان) به سم، یعنی کاری که در آن زمان گاهی طرفین جنگها بر علیه یکدیگر بکار میبردند، نهی میکنند.
این موضوع در مورد اهل کتاب از اهمیت مضاعفی برخوردار است، به گونهای که پیامبر اسلام(ص) نه تنها ظلم به آنها را تقبیح میکند، بلکه میفرمایند: «خدای متعال ورود بیاجازه به خانههای اهل کتاب را بر شما حلال نکرده است.» و مجددا یادآور میشوند که؛ «هرگاه اهل ذمه مورد خیانت و فریب واقع شوند، دشمن بر مسلمانان چیره گردد.»
امام سجاد(ع) نیز در بیان اهمیت رفتار انسانی با اهل کتاب فرمود: «حق اهل ذمه (از اهل کتاب) این است که آنچه را خدا از آنها پذیرفته است، پذیرا باشی و تا زمانی که به عهد خود وفا میکنند، بر آنها ستم نکنی.» و امام صادق(ع) فرمود: «برای مسلمان شایسته نیست، یهودی و نصرانی و مجوسی را به چیزی متهم کند که بدان علم ندارد.» و در نهایت در وصف مؤمن میفرماید: «مؤمن به دشمنانش ظلم نمیکند.»
طبیعی است آنگاه که غیرمسلمین و مشرکین از چنین جایگاهی در اسلام برخوردار باشند، مذاهب اسلامی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار خواهند بود و از همین روست که امام صادق(ع) فرمود: «ای گروه شیعه! شما به ما منسوبید، پس برای ما زینت باشید و مایه ننگ ما نباشید، چه مانعی هست که در میان مردم (اهل سنت) همانند یاران علی(ع) باشید)، اگر مردی از آن یاران هماکنون زنده بود، در قبیله خود پیشوا، مؤذن و امانتدار آنان بود، از بیمارانشان عیادت کنید و در تشییع جنازههایشان حاضر شوید و در مساجد آنها نماز بگذارید و...»
عصاره تمام این مباحث در این جمله امیرمؤمنان علی(ع) خلاصه میشود که؛ «خدای متعال میفرماید: به عزت و جلالم سوگند؛ از ستم هیچ ستمگری نخواهم گذشت، اگرچه به اندازه دست بر دست زدنی یا فشار دادن دستی از روی ستم باشد.»
کلام آخر اینکه؛ اسلام همواره همه مسلمانان را به وحدت دعوت نموده و میفرماید: «همگی به ریسمان الهی (قرآن و پیامبر) که شما را به خداوند پیوند میدهد، چنگ بزنید و از اختلاف و پراکندگی بپرهیزید.» و رسول خدا(ص) نیز در راستای تحقق همین هدف والا است که میفرماید: «از ما نیست کسی که به مسلمانی خیانت کند، یا به او زیان رساند، یا با او مکر کند.»
وقتی اسلام این همه بر اجتناب از ظلم و رعایت حقوق مسلمانان و حتی غیرمسلمانان تأکید دارد، آیا میتوان ادعای مسلمانی کسانی مانند گروههای تکفیری را که بیمنطق و بدون قضاوت متهم و بیپروا قتلعام میکنند و دستشان به خون هزاران مسلمان آغشته شده را پذیرفت؟ آیا میتوان برای معرفی این دستپروردگان غرب، از عنوان دیگری به جز «مزدور آمریکایی» استفاده کرد و به عبارت بهتر آیا میتوان افراد این قوم ظالم که هماکنون در قالب و چهرهای متفاوت ظاهر شدهاند را خارج از ارتش نظام استکبار و غیرآمریکایی و غیرصهیونیست دانست؟
با این توصیف تردیدی وجود ندارد که «اینها مسلمان نیستند»، بلکه افراد مسلماننما و جاهلان قدرتطلبی هستند که تخریب چهره اسلام را هدف قرار داده و بیمنطق و کورکورانه راهی را دنبال میکنند که دشمن پیشرویشان قرار داده است و لذا همانند همیشه قضاوت در مورد آنها و دولتها و رسانههای حامی آنها برعهده وجدان بیدار و افکار عمومی جهان خواهد بود.
احمدرضا هدایتی
ــــــــــــــــ
* منابع در دفتر روزنامه موجود است