اهانت به جایگاه مربی و معلم مشتی بر چهره فوتبال!
سید سعید مدنی
وقتی پای صحبت قدیمیها و بزرگترهای فوتبال مینشینیم معمولا یکی از موضوعاتی که حین حرف زدن مطرح میشود، بحث مربیان قدیمی و رابطه بازیکن- مربی و...به طور کلی اقتدار وهیبت مربیان است.
بازیکنان دیروز که حالا سن وسالی از ایشان گذشته صاحب فرزند و نوه هستند وبعضی از آنها خود کسوت مربیگری به تن دارندچنان از مربیان دوران بازیگری خود صحبت میکنند که من شنونده به راحتی و روشنی هنوز احترام و ترس شاگردانه را در چشمان و طرز حرف زدن آنها میبینم. نامهایی مثل پرویز دهداری، حسن حبیبی، حشمت مهاجرانی، بهمن صالح نیا و... از آن دسته مربیانی هستند که با منش و روش خود نه فقط در بعد فنی که جملگی موفق بودند بلکه و علی الخصوص از حیث اخلاقی، جایگاه و آیین مربیگری را با منش و عملکرد خود در فوتبال ما تعریف و تبیین کرده بودند.
هرکسی در هر جایگاهی که بود مدیر بود، رئیسبود،رجل سیاسی بود؛ بازیکن پاطلایی بود، عقاب آسیا یا عقاب هرجای دیگر بود و... در برخورد با این نامها و « مربیان» باید «حد و مرزها» را رعایت میکرد و اندازه نگه میداشت... متاسفانه در فوتبال آفت زده ما خیلی از ارزشها و اصالتها رنگ باخته است؛ خیلی از جایگاهها نازل شده است؛ خیلی مفاهیم پرمعنا، مفهوم ومحتوای خود را از دست داده است و... والبته این دردی همگانی است که کلیت فرهنگ ما را دربرگرفته است. اما اینجا حرف برسر فوتبال است. فوتبالی که حالاکارش به آنجا کشیده شده که دلال به خودش اجازه میدهد بر سر زمین تمرین یک تیم حاضر شود وجلوی چشم حیرتزده همگان خاصه بازیکنان و شاگردان مشت بر صورت مربی بکوبد وبینی اورا بشکند! آیا حق نداریم بپرسیم کجا رفت حریم و جایگاه و هیبت و اقتدار مربی؟! حق نداریم سؤال کنیم طی سالهای اخیر چه کسانی با قلمهای آلوده خود و کلام سخیف وبرنامههای رنگارنگ و«زرد» و cheap خود به جان این فوتبال افتادند و دمار از روزگارش درآوردند واسمش را هم گذاشتند«ژورنالیسم» روز!!! «حرفهایگری رسانهای»!!! و... باز حق نداریم بپرسیم کدام نامدیران نا اهل وترسو بودند که به وظیفه نظارتی خود عمل نکردند وقلم و میکروفون را دادند به دست زنگی مست تا با آن عقدههای شخصیتی خود رابروز دهند وتصفیه حساب شخصی و گاه اعتقادی با این و آن راه بیندازند و... در نهایت ریشه فوتبال و اخلاق و حرمت و همه ارزشها را از خاک درآورند.
باور کنید این فقط مربی تیم فلان نیست که از دلال مشت میخورد و توهین میشنود این فوتبال و ورزش ما وبلکه مقام رفیع معلم و مربی وفرهنگ ماست که مورد اهانت قرار گرفته و جایگاهش سقوط کرده. بنابراین نباید از کنار این ماجرا به سادگی گذشت.مسئولان ومتولیان فوتبال ،حتی شخص رئیسفدراسیون فوتبال باید یا خودشان مستقیم وارد شوند یا کسانی را مامور بررسی کنند. به گمان ما اهمیت این کار به هیچ وجه کمتر از سایر مسائل فوتبال نیست بلکه شاید مهمتر از خیلی از آنها هم باشد چراکه این تمامیت فوتبال است که هدف ضربات دلالی افسار گسیخته قرار گرفته است. فوتبال را باید از زیر این ضربات مرگبار نجات داد آیا این امر مهمی نیست؟! باید بررسی شود آن فرد دلال چگونه به خودش اجازه داده که موقع تمرین خود را به کنار زمین برساند. باید بررسی شود آن مربی چه کرده و آیا با آن فرد دلال ارتباطی؛ آشنایی قبلی،همکاری قرار و مداری و... داشته که چنین درگیری برخوردی پیش آمده است؟ درگیری که شاید فقط فرد دلال هم به تنهایی مقصر نبوده باشد و...
سخن آخر اینکه توجه و حساسیت روی این مسائل که حتما از حیث فنی نتایج مثبت دارد بدون تردید روی مسائل اخلاقی و فرهنگی هم اثرات مثبت دارد واصلا خودش کارفرهنگی است. کاری که فراتر از ظاهر وصورت و فرم، رفتار و مناسبات و جایگاهها را تعریف ومحتوا وسیرت فرهنگی فوتبال را اصلاح میکندو...