kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۶۹۳۹
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۲۶
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام -۵۹

برجام، توان راهبردی کشور را هدف گرفت




 سهراب صلاحی
 4. درهرحال مطابق برجام، در وضعیتی کشور از توان راهبردی و بازدارنده تخلیه شد و به تعبیر جان کری، ایران از 98 درصد اورانیوم‌های غنی‌شده تخلیه شد که بلافاصله به نقل از کالین پاول، وزیر خارجه اسبق آمریکا اعلام شد که اسرائیل 200 بمب هسته‌ای را به سمت ایران نشانه گرفته است. حال سؤال این است که با توجه با وجود ذخایر استراتژیک اورانیوم غنی‌شده که نقش بازدارنده آن برای هر دانشجوی مبتدی مباحث سیاسی و استراتژیک و حتی مردم عادی قابل درک است، اینک که کشور از این توان بازدارنده خالی شده است، بر فرض، اگر رژیم صهیونیستی دیوانگی نماید و با سلاح هسته‌ای ایران را مورد هدف قرار دهد، پاسخ ما برای تاریخ چه خواهد بود و اساساً در این صورت تاریخ از بانیان خروج ذخایر استراتژیک اورانیوم غنی‌شده از کشور چه ارزیابی خواهد داشت؟ البته ناگفته نماند که امروزه این واقعیت که تنها ساخت و یا داشتن بمب اتم نیست که باعث بازدارندگی و ارتقای قدرت در نظام بین‌الملل است، بلکه بازدارندگی هسته ای بدون تسلیحات اتمی و با داشتن ذخایر لازم از اورانیوم غنی‌شده که خطرات و هزینه‌های نگهداری بمب اتمی را نیز در بر ندارد، امری مقبول و پذیرفته‌شده است.
5. چگونه است که وقتی آمریکایی‌ها به‌صورت صریح معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را در هر سه حوزه آن نقض کرده‌اند و به‌خصوص ماده 4 آن که به‌صراحت حق استفاده از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را برای همه متعاهدان آن به رسمیت شناخته است، به صور گوناگون از حق حقوقی جمهوری اسلامی ایران برای استفاده از مواهب صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای جلوگیری کرده و برای دستیابی به این هدف حتی هزینه‌های سنگینی را نیز متحمل شدند و هم بر ایران تحمیل کردند، هیچ قاعده و مقرره‌ای و هیچ نهاد بین‌المللی نتوانست و نمی‌تواند آمریکا را به جهت نقض صریح مواد این معاهده مورد سؤال و مواخذه قرار دهد، بنابراین دکتر حسن روحانی باید به این سؤال پاسخ گوید که توافق‌نامه برجام که حتی مسئولین دولت اوباما که خود آن را امضا کرده‌اند بارها رعایت آن را از سوی دولت‌های بعدی آمریکا مورد شک قرار داده‌اند و خود نیز آن را نقض کردند و بارها اعلام کردند که برجام یک معاهده بین‌المللی و حقوقی نیست و در نهایت نیز دولت بعدی پس از 30 ماه اجرای معاهده از سوی ایران، از آن خارج شد، چگونه می‌تواند از تهاجم دشمنان به کشور پیشگیری نماید؟
6. سؤال بعدی این است که آیا رئیس‌جمهور که حداقل در مباحث حقوقی و امنیتی دارای مطالعه و تجربه است نمی‌بایستی احتیاط لازم را در نقل بعضی سخنان رعایت می‌کرد؟ آیا رئیس‌جمهور محترم نمی‌بایستی به این مسئله بدیهی وقوف داشته باشد که با نقل این سخن که برای پیشگیری از تحمیل جنگ بر کشور، تن به این توافق‌نامه داده، دشمن را برای ستاندن امتیازات دیگر که در برجام 2 و 3 مطرح شد، تحریص می‌کند؟ همان‌طور که کری، وزیر خارجه سابق آمریکا، در نامه خداحافظی‌اش از وزارت خارجه به دولت ترامپ وصیت کرد که ما به ایران فشار آوردیم و در موضوع هسته‌ای آن‌ها را به عقب راندیم شما نیز تحریم کنید، فشار بیاورید و امتیاز بگیرید. خیلی روشن است اگر کشوری برای جلوگیری از تهاجم علیه آن، از حق حقوقی و قانونی‌اش در صنعت هسته‌ای عقب‌نشینی نماید، در مرتبه بعدی این کشور تحت فشار قرار خواهد گرفت که اگر از صنعت موشکی و بعداً از نفوذ خود در منطقه عقب‌نشینی ننماید مورد تهاجم قرار خواهد گرفت مسئله‌ای که با تأسف عمیق در سخنان رئیس‌جمهور ایران تحت عناوین برجام 2 و 3 مطرح شد و قرار بود که پیگیری نماید که خوشبختانه، رهبر انقلاب با صراحت و شجاعت از پیگیری آن جلوگیری و آشکارا اعلام کردند که هیچ مسئول ایرانی حق ندارد به‌جز در حوزه هسته‌ای و آن‌هم در چارچوب برنامه‌ها و خطوط قرمزی که مشخص شده است در مورد دیگری با آمریکایی‌ها مذاکره نماید. اساساً یکی از قواعد مسلم در روابط بین‌الملل این است که اگر می‌خواهید وقوع جنگ بر کشور را نزدیک نمایید، به دشمن امتیاز دهید و اگر می‌خواهید تحمیل جنگ بر کشور را دور نمایید، در مقابل او مقاومت نمایید و به او امتیاز ندهید؛ بنابراین حتی اگر آمریکایی‌ها در برجام تعهد می‌کردند که هیچ‌گاه ایران را تهدید نخواهند کرد که چنین بندی در آن وجود ندارد، باز هیچ‌گاه نمی‌بایستی به این تعهد دل خوش کرد و تحلیل‌هایی ارائه کرد که از هیچ پشتوانه‌ای نظری و تاریخی برخوردار نیست.
7. در تعارض با مواد مصرح قرارداد ان.‌پی.‌تی نه اینکه پنج عضو شورای امنیت اقدامی برای خلع سلاح هسته‌ای ننموده‌اند، بلکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در راهبرد جدید هسته‌ای این کشور نقش گسترده‌ای برای استفاده از سلاح‌های هسته‌ای در پاسخ به «چالش‌های امنیتی» در نظر گرفته و بار دیگر رقابت هسته‌ای مشابه دوران جنگ سرد را در دستور کار قرار داده است و برای اولین بار پس از 34 سال، اجازه ساخت یک کلاهک هسته‌ای جدید را صادر کرده است. برای این منظور برنامه ۲/۱ تریلیون دلاری آمریکا برای متحول کردن کل مجموعه سلاح‌های هسته‌ای این کشور را امضا کرد. این برنامه درواقع نقض توافق هسته‌ای 30 ساله‌ای است که در دوران جنگ سرد میان روسیه و آمریکا امضا شد که مقرر شده بود به سمت کاهش زرادخانه‌های تسلیحات اتمی خود حرکت نمایند. علاوه بر این آمریکا برای اولین بار در حال بررسی سناریوهایی است که به‌موجب آن به «حملات راهبردی غیرهسته‌ای» پاسخ هسته‌ای داده شود.  به این دلایل دکترین جدید اتمی آمریکا خطر بروز جنگ هسته‌ای را بیش‌ازپیش افزایش می‌دهد و فرضیه تلاش آمریکا برای جا دادن کلاهک هسته‌ای در ردیف جنگ‌افزارهای متداول را قوت می‌بخشد.  پایین آمدن آستانه استفاده از تسلیحات اتمی با رونمایی از طرح ترامپ، باعث شد که علاوه بر چین و روسیه، متحدان سنتی آمریکا در اروپا مانند آلمان را نیز نگران نموده و به عکس‌العمل وا‌دارد. در این رابطه وزیر خارجه آلمان گفت، اروپا به خاطر امنیت خودش هم که شده باید وارد عمل شده و برای ممانعت از گسترش تسلیحات هسته‌ای ابتکار عمل را به دست گیرد.  همچنین در تعارض صریح با معاهده منع گسترش سلاح هسته‌ای، دولت‌های آمریکا و فرانسه، رژیم صهیونیستی را برای ساخت سلاح هسته‌ای به‌خصوص، در ساخت سایت هسته‌ای دیمونا، به‌صورت مستقیم کمک کردند. از سوی دیگر و متأسفانه دیوان بین‌المللی دادگستری در 8 جولای 1996 و در پاسخ به این سؤال کشورهای عضو عدم تعهد که «آیا تهدید یا استفاده از سلاح هسته‌ای در هر شرایطی بر اساس حقوق بین‌الملل مجاز محسوب می‌شود»؟ در یک رأی مشورتی و با تعجب اعلام کرد که حقوق بین‌الملل عرفی و قراردادی نه مجوز کاربرد سلاح هسته‌ای را داده و نه به‌طورکلی استفاده از آن‌ها را منع کرده است.