نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اگر دولت بودجه صدا و سیما را بهخاطر گاندو نمیدهد، کار خوبی کرده!
روزنامه دولت دیروز ضمن اهانت به صدا و سیما، در حالی سریال گاندو را در اقدام دولت علیه بودجه این سازمان بیتأثیر وانمود کرد که ارگان کارگزاران بر این مسئله صحه گذاشت.
سرویس سیاسی ـ
ارگان دولت دیروز به اهانت علیه صدا و سیما پرداخت. ایران نوشت: «مردم تفاوت پراید و تویوتا را میبینند، ولی چرا تفاوت رسانه ملی را با رسانههای فرامرزی نباید به چالش کشید؟ در هر حال پراید با همه ضعفهایش مردم را جابهجا میکند و ارزانتر از تویوتا تولید میشود، ولی تولیدات این رسانه حتی واجد این ویژگی نیز نیستند و گرانتر از محصول مشابه خارجی تولید میشوند و به اندازه پراید هم قادر به ارائه خدمات نیستند. با پراید میتوان مسافرکشی کرد و صدها هزار نفر از این راه زندگی میکنند، با برنامههای صداوسیما، چه کار میتوان کرد؟»
این پاسخ روزنامه دولت به رسانهای است که در برجام به موافقان آن سهم 2 برابری نسبت به منتقدان داده است و مردم از آن بابت عدم پوشش ناکارآمدی دولت گلایه میکنند.ارگان دولت همچنین نوشت: «طبیعی است که دستگاههای دولتی و بدتر از همه دستگاههای خودمختار رغبت چندانی برای همراهی با این کار [اختصاص بودجه به دستگاهها مبتنی بر عملکردشان] نداشته باشند، زیرا این کار دست آنان را برای اتلاف منابع میبندد و دستگاهها را موظف به شفافیت و پاسخگویی میکند. این سیاست برای همه دستگاهها از جمله صداوسیما که از بودجه مردم استفاده میکند، اجرایی شده است و باید براساس نظام بودجهریزی عملیاتی و عملکردی پس از ارائه گزارش عملکرد، بودجه دریافت کنند. ولی از آنجا که علاقهای به تندادن به این اقدام مبارک ندارند، همزمانی این کار را با پایان سریال گاندو بهانه کردهاند و اینکه دولت بهدلیل سریال گاندو جلوی بودجه صداوسیما را گرفته است. در حالی که اگر دولت میخواست این کار را انجام دهد، آن زمانی که اطلاعات نحوه فروش نفت را منتشر کردند، باید این کار را میکرد. کار دستاندرکاران این شایعه، نوعی تبلیغات و فرار به جلو است. بهجای آن که پاسخگوی بودجه باشند، میخواهند دولت را به موضع انفعال بیندازند. البته اگر دولت بواسطه گزارش لودادن نحوه فروش نفت و این سریال تخیلی و البته رسمی!! بودجه صداوسیما را موقتاً قطع کند تا پاسخگو باشند، کار درستی کرده است، ولی به هر دلیلی علاقهای به ورود به این چالش وجود ندارد، ولی در هر حال در شرایط کنونی باید بودجه عملیاتی و عملکردی اجرایی شود و شفافیت بر عملکرد صداوسیما غالب شود.»جالب است که ارگان دولت خود صراحتاً میگوید چون دستگاههای دولتی رغبتی برای همراهی با دولت در سیاست بودجهریزی عملکردی نداشتهاند، دولتسراغ صدا و سیما رفته و با طرح این مسئله سعی کرده این گزاره را که دولت به دلیل سریال گاندو سیاست بودجهریزی عملکردی را بر صدا و سیما اعمال کرده، نفی کند، در حالیکه خود عذر بدتر از گناه است چراکه طبعا مؤید عدم هماهنگی و انسجام لازم میان اجزا و دستگاههای دولتی با سیاستهای کلان دولت است. همین دلیلتراشی در کنار تصریح ارگان دولت بر اینکه «اگر دولت بودجه صداوسیما را موقتاً قطع کند تا پاسخگو باشند کار درستی کرده است» میتواند خلاف مدعای روزنامه دولت را ثابت کند و حکایتگر آن باشد که اقدام دولت در واکنش به پخش گاندو بوده است. مطلب دیگر آن که مسیر مربوط به دور زدن تحریم نفتی پیش از صدا و سیما، در دو رسانه همسو با دولت پخش شده بود. گاندو هم اگر تخیلی بود، چرا اینقدر به جوش و خروش افتادهاید؟!
تلاش مدعیان اصلاحات برای به حاشیه بردن گاندو
برخلاف ارگان دولت اما روزنامه سازندگی با این تیتر که «چه کسی پول تلویزیون را میدهد؟» نوشت: «بعد از پخش سریال گاندو ظاهراً مشاوران دولت به این نتیجه رسیدهاند که با بودجه عمومی کشور علیه دولت برنامهسازی میشود. بنابراین تصمیم گرفته شده که با شفافسازی محل هزینهها، بودجه در اختیار تلویزیون قرار بگیرد! در واقع دولت، شورای نظارت بر سازمان را که مدتهاست بدل به نهادی بیخاصیت شده را فعال کرده.»
این گزارش بیآن که انتقادات تند مقامات دولتی (بهویژه حسامالدین آشنا، نوبخت و ربیعی) علیه گاندو و یا علت اصلی آن را مطرح کند در پاسخ به اینکه «چه نتیجهای بگیریم؟» نوشته است: «راستش موضوع روشن است؛ کمترین کارکرد سریال گاندو این بوده که بخشی از بودجه سازمان صداوسیما شفاف شود؛ سازمانی که مانع فعالیت شبکههای تلویزیونی اینترنتی میشود مالکیت عروسکها و برنامههای محبوب را در اختیار دارد و بدون هیچگونه توضیحی به مردم برنامههایی را از آنتن حذف میکند و آنتن را به برنامههای دیگری میدهد، در یک مورد ناچار است شفاف عمل کند.» این گزارش همچنین در توجیه اقدام دولت در گروکشی بودجهای و تحریم مالی صدا و سیما نوشته است: «از طرف دیگر همه متوجه میشوند که دولت چطور از ظرفیت مالیاش برای حمایت از برنامهسازی و تولید فیلم و سریال استفاده میکند!» مطمئناً از روزنامهای که سردبیر آن مشاور نهاد ریاست جمهوری است، چیزی جز توجیهسازی اقدامات دولت انتظار نمیرود اما جای بسی تعجب است، به مسئلهای که ابعاد و جزئیات آن در اذهان عمومی مبرهن و مشخص شده ورود کرده و ضمن سانسور واقعیت نفوذ جاسوس در دولت روحانی و عصبانیت دولت از گاندو، سعی کند افکار عمومی را از اصل ماجرا منحرف کند. این خط به حدی برای مدعیان آزادی جدی بوده که در این گزارش، نامه دبیر هیئت دولت به نوبخت درخصوص تحریم مالی صدا و سیما را به لزوم شفافیت بودجهای صداوسیما ربط داده و تیتر زدهاند «چه کسی پول تلویزیون را میدهد؟»
تقصیر خودمان بود از فرصتهای برجام استفاده نکردیم!
روزنامه اعتماد به نقل از محسن ميردامادي، فعال سياسي اصلاحطلب نوشت: «پس از گذشت 40 سال از انقلاب، در بحث سياست خارجي در همان دوران انقلاب توقف كردهايم. اين نگاه سبب ميشود نتوانيم فرصتها را به خوبي بشناسيم و از آن استفاده كنيم. در 40 سال گذشته زمانهايي بوده كه ميتوانستيم از فرصتها استفاده كنيم اما استفاده نكرديم. برجام آن طور كه ميخواستيم نتيجه نداد؛ بخشي از علت خود ما بوديم وترامپ ضربه آخر را به برجام زد.اشكال ما اين است كه فقط منافع خود را ميبينيم. بايد منافع همه را ببينيم تا بتوانيم به يك نقطه بهينه برسيم. تعبير من از مذاكرهاي كهترامپ ميگويد، بيشتر ميز محاكمه است. مذاكره آن چيزي كه در روابط ديپلماسي معمول گفته ميشود، اين نيست. مذاكره شرايط برابر و محترمانه دارد.»گفتنی است، اینگونه استدلالها دم دستیترین و البته پرتترین پاسخ برای چرایی خروج آمریکا از برجام و سرنوشت شوم توافق هستهای است. این عبارات که این روزها از مدعیان اصلاحات مکرر شنیده میشود، همانقدر دقیق و منطبق بر واقعیت است که ادعاهای عجیب و غریب آنها درباره دستاوردهای توافق هستهای واقعی بود. میگفتند برجام همه مشکلات کشور را حل میکند و حتی آب خوردن مردم و مشکلات آب و هوایی را! مواضع منتقدان برجام در قبال توافق هستهای روشن و ثبت شده است. کدام نقد و هشدار آنان بود که محقق نشد؟ کدام کارشناس و نماینده منصفی میتواند منکر این قضیه شود که مشکلات کشور ناشی از سوءمدیریت است؟ سوءمدیریتی که تنها مربوط به این دولت و این جناح و آن جناح نیست. اصلاً یکی از دلایل اصلی ادامه مشکلات و مزمن شدن آنها همین روحیه فرافکنی و انداختن تقصیر بر گردن این و آن است. دولت مدعی عدالت کل دولتهای پیش از خود را زیر سؤال میبرد و یکسره تخطئه میکند و دولت تدبیر نیز همه مشکلات را بر گردن دولت پیشین میاندازد و حتماً دولت بعدی نیز مشکلات را متوجه دولت فعلی خواهد کرد!
سیاستهایاشتباه اقتصادی دولت را نمیتوان انکار کرد
علی شکوریراد، از فعالان مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه هشمهری گفت: «من همه کاستیها را مربوط به تحریمها نمیدانم و بخشی از این مشکلات را به حساب سیاستهای اشتباه اقتصادی دولت میگذارم و منکر این موضوع نیستم.»دولتمردان بارها با انکار نقش دولت در ایجاد وضع موجود، همه مشکلات را ناشی از تحریمها نامیدند! برای نمونه، چندی پیش حجتالاسلام محمود علوی، وزیر اطلاعات گفته بود: «در این شرایط اقتصادی باید برای مردم توضیح داد که گرانیها کار دولت نیست بلکه این دشمنان هستند که با فشار تحریمها میخواهند ملت ایران را تسلیم کنند اما موفق نمیشوند.»محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز چندی پیش گفته بود: «درخصوص فشار اقتصادی باید بگوییم دولت در این خصوص قصوری نداشته و جهان با یک پدیده نادر بهنام ترامپ مواجه شده است.»روحانی، خرداد 92 گفته بود: «ریشه همه مشکلات به مدیریت و کارآمدی دولت بازمیگردد.»دولت اختیارات و امکانات گستردهای دارد، اما متأسفانه دولتمردان قصور و تقصیرهای خود را به گردن دیگران میاندازند.