برگزاری دومین جلسه دادگاه پرونده قتل «میترا استاد»
فرزند مقتول درخواست قصاص کرد، «نجفی» اتهام قتل عمد را نپذیرفت
دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل «میترا استاد» دیروز در دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی بهصورت علنی برگزار شد.
به گزارش میزان، در ابتدای این جلسه وکیل اولیای دم با حضور در جایگاه خطاب به قاضی کشکولی گفت: در جلسه قبل به دستور شما مواردی در این پرونده بهعنوان حواشی اتفاق افتاده بود که شما دستور دادید عنوان نشود، اما تیتر مهدورالدم بودن در روزنامهها منتشر شد و به آبروی اولیای دم خدشه وارد شد.
این وکیل افزود: متهم اقرار کرده بود که مناشتباه کردم با او (مقتول) ازدواج کردم، البته او در دفتر مهرشهر کرج چه هزینهای کرد تا این ازدواج را به ثبت برساند، بماند.
وی خطاب به محمدعلی نجفی گفت: شما حق طلاق داشتید و میتوانستید او را طلاق بدهید، بعد میگویید او را کشتماشتباه کردم، شما نوک مداد را که نشکاندهاید که میگوییداشتباه کردم، اینجا صحنه سیاست نیست که با هراشتباهی کنار بکشید، شما مرتکب قتل عمد شدید و در دادگاه باید پاسخگو باشید.
وکیل اولیای دم ادامه داد: یک بار گفتند پرستو است و با نهادهای امنیتی در ارتباط است و یک بار گفتند قصد داشته اطلاعات شخصی را در اختیار خبرنگار قرار دهد؛ اما آقای نجفی شما چهل سال در سیاست این مملکت دست داشتید و بهتر از همه میدانید کار نهاد امنیتی طبقهبندی اطلاعات و کار خبرنگار انتشار اطلاعات است، البته اولیای دم میدانند مقتول قصد داشته چه مسائلی را با خبرنگار مطرح کند.
وی ادامه داد: این حرفها را وکیل معزولشان یاد داده و گفته چون مهدورالدم بوده به این علت وی را به قتل رسانده؛ اما حرف خود را پس گرفتند و گفتند نیت کشتن نداشته است، این دو دفاع قابل جمع نیست.
فرزند «میترا استاد» درخواست قصاص کرد
در ادامه مهیار صفری فرزند 16 ساله میترا استاد با حضور در جایگاه خطاب به قاضی گفت: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم.
قاضی کشکولی خطاب به مهیار گفت: مادر شما در چند نوبت با نجفی درگیری داشت و حتی طرفین زخمی هم شده بودند در این خصوص چه میدانید؟
مهیار گفت: این موضوع به ماهها پیش و حدود سه ماه پیش برمیگردد.
دفاعیات نجفی
در ادامه متهم نجفی با حضور در جایگاه به دفاع از خود پرداخت.
نجفی از دو اتهام انتسابی مباشرت در قتل عمدی و حمل و نگهداری سلاح و مهمات، اتهام اول را قبول نکرد و اظهار داشت: در کیفرخواست مطالبی ذکر شده بود که از نامه 6 صفحهای من خواندند در حالی که من در صدر نامه نوشته بودم که دوست ندارم نامه عمومیشود حتی نمیخواستم همه بستگانم از آن اطلاع داشته باشند تعجبم که چرا نماینده دادستان بخشی را قرائت کرد و اگر قرائت آن مطالب لازم بود باید در جلسه غیرعلنی مطرح میشد من به این موضوع راضی نبودم در صدر نامه هم به آن اشاره کرده بودم.
متهم نجفی درباره تاریخچه رابطهاش با میترا استاد گفت: من و آن مرحومه در تاریخ ۸ تیرماه ۹۷ ما با هم ازدواج دائمیداشتیم و قبل از آن به مدت ۷ ماه محرم با عقد موقت بودیم و رابطه داشتیم و در دوران عقد موقت به دلیل مشغله کاری که من داشتم فرصت گفتوگو نداشتیم و خیلی از مسائل اجمالی و عقد دائم با عجله اتفاق افتاد. بعد از عقد دائم اختلافات در مسائل مختلف خود را نشان داد و من خیلی سعی کردم با بحث و گفتوگو به یک نقطه مشترک برسیم، البته برخی سوتفاهمها مسئله ما را بهصورت حادتری نشان میداد. حدود 6 ماه قبل به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما با توجه به عمق اختلافات به جایی نمیرسد و پیشنهاد طلاق توافقی دادم؛ اما او نپذیرفت و یکی از دلایل او عشقش به من بود من هم او را دوست داشتم، اما فکر کردم با این حجم اختلافات ادامه بدهیم عشق ما به نفرت تبدیل میشود.
وی گفت: از طریق ریش سفیدان تلاش کردم البته میتوانستم خودم او را طلاق بدهم، او در روز عقد از من خواسته بود و با هم به توافق رسیده بودیم که در صورتی که هر کدام خواستیم جدا بشویم اختیار طلاق با او باشد، اما من به او قول داده بودم در صورت توافق دو طرفه جدا خواهیم شد به همین دلیل پافشاری نکردم و طلاق محقق نشد.
نجفی درباره شب قبل از قتل گفت: مرحومه تا ساعت ۳ صبح در اتاق من راه میرفت و با عصبانیت حرف میزد و نگذاشت من استراحت کنم. حدود ساعت 3 به اتاق دیگری رفت و من خوابیدم صبح روز بعد حدود ساعت ۸ آقا مهیار را بیدار کردم تا با آژانس سر جلسه امتحان حاضر شود. من با او با ملاطفت رفتار میکردم، سعی میکردم وظایف پدری را برای مهیار به نحو احسن انجام دهم.
وی افزود: بعد از رفتن مهیار حدود ساعت ۹ مرحومه بیدار شد و به مجرد بیرون رفتن مهیار، مطالب شب قبل را مطرح کرد. پاسخ ندادم. ساعت ۹:۳۰ حمام رفت و گفت بعد از حمام بیرون میروم پرسیدم کجا میروی، گفت خودم میدانم و به طرف حمام رفت. از آن لحظه به بعد بسیار عصبانی شدم، فشار عصبی داشتم. جواب او مبنی بر اینکه خودم میدانم کد بود و از آن لحظه به بعد همه ماجرا دو الی سه دقیقه طول کشید و از عصبانیت و خشم نفهمیدم چه شد.
متهم نجفی ادامه داد: مقتول وارد حمام شد و یک دقیقه بعد از اینکه او حمام رفت پشتسرش رفتم، از در حمام تا وان فاصله یک متر است. خواستم با او صحبت کنم تا موضوع طلاق را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشتسر او وارد شدم اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد شاید کار ما به خون و خونریزی برسد. اسلحه را با بالش به حمام بردم، وقتی وارد حمام شدم تقریبا سینه به سینه شدیم بالش را کنار زدم که بگویم کار ما به جاهای باریک میکشد اگر بهصورت مسالمتآمیز به پایان نرسانیم. با دیدن اسلحه هول شد و دو دستش را روی شانههای من گذاشت، به عقب رفتم دستم روی ماشه بود یک گلوله شلیک شد بالش به زمین افتاد بعد از آن ابتکار عمل از دستم خارج شد، نوک اسلحه را بالا بردم تا به سمت او نباشد و به او آسیب نرسد.
متهم نجفی ادامه داد: او دو دستی دست راستم را گرفت، گفتم ول کن، و چهار تیر شلیک شد. من قصد شلیک نداشتم تا اینکه آخرین تیر به او اصابت کرد که به اعتقاد من غیرمستقیم شلیک شده است. او عقب رفت از پشتسر در عرض وان افتاد مقداری از بدن داخل و مقداری بیرون ماند. بعد از آن دیگر تیری شلیک نشد.
عنوان مهدورالدم را مطرح نکردم
وی ادامه داد: بعد از قتل نامهای نوشتم. از خطم معلوم بود نامه را با عجله نوشتهام. عنوان مهدورالدم را اصلا مطرح نکردم.
نجفی درباره حمل سلاح هم گفت: هیچگاه اسلحه همراهم نبود. من کارت حمل سلاح را کنترل نمیکردم، اما از طریق حراست دستگاه مورد خدمت یا سرتیم محافظین خود به خود تمدید میشد تا آخرین بار که شاید در حراست ریاست جمهوری بود که کارت من تمدید شده بود. اسلحه غیرمجاز نبود، اما من در تمدید کارت بیدقتی و قصور کردهام که تمدید نشده است. اسلحه در منزل قبلی ام دور از دسترس بود، اما بعد از انتقال به منزلی که برای مرحومه گرفته بودم اسلحه را در چمدان لباسهای تابستانیام گذاشته بودم. ما با هم شوخی میکردیم که با اسلحه همدیگر را بکشیم فقط شوخی بود.
وی افزود: این ازدواج متأسفانه با دقت و حوصله کافی انجام نشده بود، البته نمیخواهم تقصیر را گردن آن مرحومه بیندازم چرا که من سنم بیشتر بود.
نجفی با اشاره به اظهارات وکیل اولیای دم گفت: وکیل گفت که مهدورالدم بودن مقتول جزو دفاعیات من بوده است، اما چنین چیزی وجود ندارد و بارها از من سؤال شد. حتی اگر من معتقد به مهدورالدم بودن باشم قرار نیست حکم قتل را اجرا کنم از طرفی من در کجای بازجویی گفتم درخصوص کشتناشتباه کردم بلکهاشتباه کردن به معنای مجموعه اتفاقات و آنچه بود که در روز حادثه اتفاق افتاد. من لفظ پرستو را به کار نبردم.
این متهم گفت: پس از آنکه دوره شوک گذشت دائما آنچه که گفتم و میگویم برای تبرئه خودم نیست و البته گفتهام که دوست دارم قصاص شوم تا این احساس بد وجدانی و گناه در محضر خداوند بخشیده شود.
با دستور قاضی کشکولی، جلسه سوم رسیدگی به این پرونده دوشنبه هفته آینده تشکیل خواهد شد.