فرصت فریبکاری اروپاییها تمام شد!(یادداشت میهمان)
۱- هفته گذشته تحلیلهای مختلف هدفداری توسط رسانههای غربی درباره اینستکس به رسانههای غربگرای داخلی پمپاژ شد. اما در این سوی جبهه رسانهای که واقعیتهای برجام و اینستکس و اهداف جریان غربگرا را برای مردم تبیین میکنند، برخی از یک نکته مهم اساسی غفلت کردهاند و بعضا ناخواسته در دام فضاسازیهای رسانههای غربی قرار گرفتهاند. اهمیت موضوع در این است که مبنای هرگونه تحلیلی اگر غلط و یا مطالبات حداقلی باشد واقع بینانه نخواهد بود و آدرساشتباه دادن و قرارگرفتن در جنگ روانی و فضاسازیهای سیاسی– رسانهای غربی است.
۲- اولا نکته مهم این است که براساس تعهد و قولی که رئیسجمهور در سال ۹۴ و در آستانه امضا برجام و مکرر بعداز آن به مردم داد، اساسا مطالبه اصلی ملت ایران از اروپاییها اجرای تمام تعهداتشان در برجام بهطور کامل است و نه جبران خسارت خروج آمریکا از برجام و نه طرحهایی مثل اینستکس!، مخصوصا که اروپاییها نشان دادهاند اینستکس را نه در مسیر عمل به تعهدات برجامی خود و نه در جهت جبران خروج آمریکا از برجام طراحی کردهاند. آقای روحانی به مردم قول داده بود که «هیچ توافقی را امضا نمیکند، مگر اینکه تمام تحریمهای اقتصادی در همان روز لغو شوند»!. ثانیا حتی نباید مطالبه ایران از اروپاییها فروش نفت و گشایش بانکی باشد چراکه اجرای کامل تعهدات اروپاییها در برجام بهعنوان مطالبه حداکثری موضوعی فراتر از فروش نفت و مبادلات بانکی از جمله داراییهای بلوکه شده ایران و دهها تعهد دیگر است که در فصلی جدا از فصل تعهدات آمریکا در برجام ذکر شده است. ثالثا اصولا اروپاییها چه قبل از خروج آمریکا از برجام و چه بعداز آن و چه در دوران اوباما و چه در دوران ترامپ به هیچکدام از تعهداتشان عمل نکردند و بعداز اینکه آمریکا از برجام خارج شد، در جهت «به فراموشی سپردن تعهدات خود» و با هدف نگه داشتن ایران تحت فشار حداکثری برجام ادعا کردند که میخواهیم خسارت خروج آمریکا از برجام را جبران کنیم!. لذا پذیرش اینستکس یعنی تایید اینکه اروپا هیچ تعهد برجامی نداشته و ندارد!. حال با توجه به اینکه اروپاییها در سناریوی هماهنگ با آمریکا هیچ اقدام عملی برای اجرای تعهداتشان انجام ندادهاند، دولت چگونه انتظار دارد و خود اروپاییها چگونه مدعی جبران خسارت خروج آمریکا از برجام هستند؟!! و باید پاسخ داده شود که براساس کدام منطق سیاسی و دیپلماتیک و عقل سلیم ایران باید در برجام بماند و منتظر وعدههای سرخرمن مثل اینستکس باشد؟!. رابعا باید توجه داشت اروپاییها در مذاکرات سعدآباد میگفتند شما باید با آمریکا مذاکره و توافق کنید و دولت به این توصیه غربیها عمل کرد و مدعی بود باید با کدخدا ببندیم! اکنون که دولت با کدخدا مذاکره کرد و بست و بعد کدخدا هم زیر همهچیز زد، حال اروپاییها با این همه بدعهدی و معطل نگه داشتن ایران در برجام، در نفاقی هماهنگ با آمریکاییها ادعا میکنند شما که با آمریکا بسته اید چه انتظاری از ما دارید؟!!. خامسا پشتوانههای سازمان ملل متحد و قطعنامه شورای امنیت و ۱۴ بار تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی و امضاء پنج کشور عضو شورای امنیت، همه با هم نتوانست آمريکا و اروپاييها را متعهد به اجراي تعهداتشان کند و ضمانت اجرایی برای برجام نبود و برجام مثل آب خوردن از سوي امريکا پاره شد و از سوي اروپاييها اجرايي نشد، حالا که اينستکس که حداقل یک ضمانت اجرايي نمادين و هيچ یک از این پشتوانههای برجام را به تنهایی نیز ندارد، چگونه میتواند مایه «امیدواری کاذب» دوباره مردم بعداز برجام شود؟. بهویژه که حتی نمايندگان هفت کشور اروپايي در نشستي در پايتخت اتريش که خواستار ماندن ایران در برجام شدند، حاضر نشدند هيچ صحبتي از برقراری روابط اقتصادی با ایران و حداقل مشارکت مالي در اینستکس کنند. سادسا اینکه ادعا شود آمریکا میخواهد ایران را تحریک کند تا از برجام خارج شود و غیرذالک، همه فریبکاری و انحراف افکارعمومی از واقعیت لزوم خروج از برجام است.
۳- درخصوص ادعای اجراییشدن اينستکس: اولا اين ادعا بعداز تهديد و مهلت شصت روزه ايران به اروپا رخ داد. اين يعني اينکه مقاومت، حتی در اقدامي نمادين جواب میدهد. ثانیا به راحتي میتوان نتيجه گرفت که اگر فشارهاي جمهوري اسلامي ادامه يابد میتوان اروپاییها را مجبور به اجرای تعهداتشان و دادن امتيازات بيشتر کرد. لذا دولت نباید تحت تاثیر هیچ تحلیل غلطی از اقدامات حداقل گام به گام خود برای متوقفکردن اجرای تعهداتش در برجام و نهایتا خروج از برجام دست بردارد. ثالثا نکته مهم اينکه اروپاييها در ظاهر چنين القا ميکنند که بین ایران و آمریکا ، ايران و برجام را انتخاب کردهاند اما واقعیت اين است که اروپا با چراغ سبز آمريکا دست به تلاش نمادین و تبلیغات در اینستکس زده است و مهلت شصت روزه و تهدید جمهوری اسلامی در متوقف کردن تعهداتش باعث عقب نشيني آمریکا و اروپاییها شده است. رابعا به نظر ميرسد آمريکا و اروپا تحت تاثیر سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا و حوادث خليج فارس چارهای جز دادن امتيازات اقتصادي به ايران برای جلوگیری از اقدامات بازدارنده بیشتر جمهوری اسلامی ندارند. خامسا آمریکا و اروپاییها در سناریوی هماهنگ خود تلاش ميکنند از یکطرف با ادعای مذاکره و از سوی دیگر با تاکتیک اینستکس از خدشهدارشدن بیشتر اعتبار بينالمللي خود جلوگيري کنند.سادسا باید نشست اخیر کمیسیون مشترک برجام در وین را «آخـرين فـرصت فریبکاری اروپاييها» تلقی کرد و امیدی به نشست این کمیسیون با حضور وزرای خارجه کشورهای باقیمانده نداشت مگر اینکه همچنان اهدافی پشت پردهای برای حفظ برجام به هر قیمتی وجود داشته باشد.
۴-اما اظهارات متناقض و شاذ برخی از مسئولان دیپلماسی کشور برای مردم قابل هضم و درک نیست. اولا این مواضع پر تناقض آقای ظریف که «اينستکس پاسخي به خواست جمهوري اسلامي ايران نيست، اما ارزشي راهبردي دارد و آمریکا فقط با بمب اتمی میتواند ایران را نابود کند»!!!، یعنی اینکه چیزی که برای ملت ایران ارزشی ندارد، برای برخی ارزش راهبردی دارد، همانگونه که برجام برای ملت نون نشد، برای برخی شد و کاسبان مذاکره و القاء سایه جنگ نگران از دستدادن قدرت و قطع منافع خود هستند. لذا تلاش دارند با خدشهدارکردن امنیت و منافع ملی ترس خود را به ملت منتقل کنند!. ثانیا بهنظر میرسد راهبردی خواندن یک تصمیم تاکتیکی اروپاییها، تلاشی برای متناظر نشاندادن آن با تصمیم راهبردی نظام در کاهش تعهدات برجامی ایران در مقابل بدعهدی اروپاییها باشد. بنابراین باید مراقب بود که کسانی ادعا نکنند. حالا که اروپاییها یک تصمیم به اصطلاح راهبردی گرفتهاند، ایران نیز میتواند در تصمیم راهبردی خود تجدیدنظر کند!. ثالثا ادعاي اينکه «نزديکترين متحدين آمريکا در حال فاصله گرفتن از اين کشور در روابط اقتصاديشان هستند»، از کسي که مدعي هنر مذاکره است و از نزديک بارها مواضع اروپاييها در همراهي با امريکا را از جمله در مذاکرات سعدآباد و برجام تجربه کرده، هم جاي تعجب دارد و هم جاي سؤال؟. اینکه هنوز برخی نمیخواهند بفهمند، اروپاييها فقط بهدنبال نگهداشتن ايران در سناریوی فشار حداکثری با برجام برای احترام گذاشتن به آمریکا هستند و لاغير، مایه تأسف است!. رابعا کسانی که هنوز به این نتیجه نرسیدند و مدعیاند منتقدان برجام هیچ استدلالی ندارند و شعار ماندن در برجام را میدهند فقط به یک سؤال از هزاران سؤال درباره برجام پاسخ دهند. جریان غربگرای برجامی که در توجیه ضرورت امضای برجام ادعا داشتند کشور هر روز از تاخیر در اجرای برجام معادل ۱۵۰ میلیون دلار هزینه ضرر میکند، اکنون پاسخ دهند چرا و به اجازه چه کسی و با چه مجوزی یک میلیون و 926 هزار میلیارد تومان (19/260/000/000/000/000 ریال) ناشی از اجرا نشدن برجام در سه سال و نیم گذشته (حدود هزار و ۲۸۰ روز) را از جیب مردم پرداخت کردید و شعار دادید؟. به قول آقای رئیسجمهور هزینه شعارهایتان را از جیب خودتان پرداخت کنید، چرا از جیب مردم شعار میدهید؟!. خامسا اینکه ترامپ در واکنش به خروج ایران از برجام ادعا کرده ایرانیها با آتش بازی نکنند، اولا بخوبی میداند مهم نیست چه کسی با آتش بازی میکند بلکه مهم این است که چه کسی آتش را در منطقه روشن میکند. ترامپ با این ادعای خود نشان داد نگران و هراسان است آتشی که روشن کرده دامن خود و متحدانش را بگیرد که در این صورت خاموش کردنش محال است. سرنگونی پهپاد آمریکا بهخوبی این فرضیه را اثبات میکند. ثانیا این واکنش تهدیدآمیز ترامپ نشان داد که بر خلاف ادعاهای آقایان روحانی و ظریف، برجام برای آمریکاییها گوهری ذیقیمت و در جهت منافع آنهاست نه اینکه چون حالا فهمیدند توافق بدی بوده و کلاه سرشان رفته، از برجام خارج شدند!
۵- برجام و طرحهایی مثل اينستکس عملاً از راهبرد اقتصادي کشور برای حل مشکلات مردم خارج و تاريخ مصرف آنها تمام شده است. لذا اروپاييها در چارچوب سناریوی آمریکاییها فقط تلاش ميکنند شاید شرايط را براي مذاکره جديدی فراهم کنند نه اينکه توافقنامه هستهاي را نجات دهند، اما ادعاي مذاکره همزمان با تهديد به نابودي در حقيقت «مذاکره براي نابودي ملت ایران» است نه براي «پيشرفت ملت ايران»!
دکتر محمدحسین محترم