نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
از بزک اینستکس تا اعتراف به توخالی بودن آن
روزنامه همشهری در مطلبی نوشت:«اینستکس قادر به تامین حداقلی منافع مشروع اقتصادی ایران در قالب برجام نیست و نخواهد بود».
سرویس سیاسی-
مقامات اروپایی این روزها- و در آستانه پایان ضرب الاجل 60 روزه ایران- با آب و تاب نسبت به اجرای اینستکس اظهارنظر میکنند. این در حالی است که این کانال پرداخت، حتی یک دهم تعهدات برجامی اروپا را نیز پوشش نمیدهد.
اروپاییها اعلام کردهاند که به تعهد خرید نفت از ایران و برداشتن تحریمهای مالی و بانکی طبق برجام عمل نمیکنند. بلکه صرفا در پیشنهادی توهین آمیز وعده دادهاند که در صورت فروش نفت ایران به کشورهای غیر اروپایی، آنها پول نفت را از کشور ثالث گرفته و در ازای آن، منحصرا غذا و دارو به ایران میفروشند؛ این در حالی است که تعهد اروپا، خرید نفت و پرداخت پول آن به ایران و مبادله کالاهای تحریمی با ایران است.
در روزهای گذشته، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه بااشاره به اینستکس گفته بود: اروپاییها ۱۱ تعهد دادند که اینستکس هیچیک از آن تعهدات نیست بلکه مقدمهای برای اجرای آن تعهدات است.
ظریف تاکید کرده بود: اینستکس بدون اجرای سایر تعهدات اروپا معنا ندارد. اروپاییها باید به تعهدات خود در مورد تضمین فروش نفت ایران، تضمین حملونقل، بازگشت داراییهای ایران و عوائد فروش نفت که تضمین داده بودند، عمل کنند.
اینستکس، ایرانهراسی را تعدیل میکند!
روزنامه زنجیرهای اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «كانال مالي ايران و اروپا چه ميكند» به بررسی واکنشها نسبت به راهاندازی اینستکس پرداخت و به نقل از شريعتي عضو اتاق بازرگاني تهران نوشت : « سهم دلار كاغذي در بازار ايران كمتر از 5 درصد است اما جو رواني آن با كل اقتصاد ايران برابري ميكند. اينستكس نيز همان حكم دلار كاغذي را دارد و بيشتر از ايران، در جوامع بينالمللي تاثيرگذار است و فعال شدن آن ميتواند ايرانهراسي كه در دنيا به وجود آمده و باعث شده كمتر شركتي ريسك معامله با ايران را قبول كند، تعديل شود. اكنون وقتي ببينند سه كشور بزرگ اروپايي، مستقيم با ايران وارد معامله شده است علاوهبر اينكه هيمنه تحريمها ميشكند، حقانيت كشور را نيز ثابت ميكند»
گفتنی است رسانههای زنجیرهای و فعالین مدعی اصلاحات پس از اعلام بسته توخالی و توهین آمیز INSTEX (مبادله پول نفت دیگر کشورها با غذا و دارو توسط اروپا) ابتدا واکنش سردی داشتند اما به دلیل آلوده بودن به رفتارهای قبیلهای و بیتوجهی به منافع ملی، در فاصله کوتاهی برای بزک این بسته حقارتآمیز به خط شدند.
از سوی دیگر رویکرد بزک کنندگان اینستکس دقیقاً مشابه رویکرد این جریان در بزک برجام است.
بزککنندگان برجام در سال ۹۴ به منظور تحت فشارگذاشتن نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز مدعی شدند که هر روز تأخیر در اجرای برجام، ۱۰۰ میلیون دلار خسارت به ایران وارد میکند.
در حال حاضر نیز بزک کنندگان اینستکس با گره زدن معیشت مردم به اینستکس مدعی هستند که برای کاهش رنج مردم ایران باید به شروط اروپا درخصوص اجرای این کانال مالی تن دهیم.
در سال ۹۴ دولت در اقدامی شتابزده و تأملبرانگیز در مدت حدود ۲ ماه تمامی تعهدات خود را یکطرفه و نامتوازن انجام داد. در حال حاضر نیز بزک کنندگان اینستکس مدعی هستند که ایران باید پیشقدم شده و بدون چشمداشت بسته تحقیر آمیز اروپاییها را بپذیرد!
در سال ۹۴ بزککنندگان برجام مدعی بودند که تمامی مشکلات اقتصادی کشور با برجام رفع میشود. حال این طیف با توجه به تجربه برجام مدعی است که نباید از اینستکس انتظار اقتصادی داشته باشید، اما چارهای جز تن دادن به آن نداریم!
در سال ۹۴ بزککنندگان برجام اینگونه القا میکردند که وضعیت اقتصادی در بخش خصوصی، با برجام نفس تازهای کشید و کاری کارستان انجام شد. اکنون نیز رسانههای بزککننده اینستکس مدعی هستند که کانال مالی اروپا، موج مثبتی در راستای کاهش ایران هراسی! ایجاد خواهد کرد.
اذعان غیرمستقیم ارگان دولت به خطا بودن برجام
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با یک دیپلمات پیشین کشورمان منتشر کرد. وی گفته است: «[ترامپ] فعلاً موفق شده است کاخ سفید را از برجام خارج کند. اگر موفق شود ایران را هم بیرون کند، آنگاه به هدف نهایی بسیار نزدیک خواهد شد. مکانیزم ماشه عمل خواهد کرد و تحریمهای بینالمللی قانونی بازخواهد گشت.»
برجام اساسا توافقی چند جانبه با تعهدات مشخص و زمانبندی شده برای طرفین آن بود نه معاهدهای یکطرفه که با وجود آنکه حریف زیر تمام تعهداتش هم زد، ایران به آن پایبند بماند. البته اینطور نیست که گوینده متوجه چیستی و ماهیت یک توافق چند جانبه نباشد. وی خروج از برجام از سوی ایران در شرایط نقض عهد طرفهای اروپایی و آمریکا را با طرح پیامدهایی مانند وقوع جنگ رد میکند. این در شرایطی است که ایران و محور مقاومت امروز با به شکست کشاندن ماشین جنگی آمریکا در عراق و سوریه و نقش برآب ساختن نقشه عبری، عربی، غربی در اوج اقتدار و برتری قرار دارند و آمریکا در برابر انهدام پیچیدهترین پهپاد جاسوسیاش، جرأت شلیک یک گلوله به طرف ایران ندارد و حتی از ایران به دلیل رحم کردن به پهپاد جاسوسی دارای سرنشینش تشکر میکند. این انفعال محصول رویدادهای هفتههای اخیر و تداوم ایستادگی جبهه مقاومت است که دشمن را از پیشروی بازداشته و اراده خود را به آن تحمیل کرده است.
وی در پاسخ به این سؤال که «در صورت فروپاشی برجام عرصه مناسبات سیاسی ایران و کشورهای منظومه غرب تا چه اندازه متحول میشود و رو به عقب میرود؟ تندتر میشود؟» هم گفته است: «خروج ایران از برجام به قصد تولید سلاح اتمی معنا خواهد شد. ادعاهای اسرائیل را به کرسی خواهد نشاند. آرایش قوا در جامعه بینالملل را تغییر خواهد داد، اما بهطور قطع نمیتوان پیشبینی کرد که تکتک اعضای جامعه بینالمللی چه تصمیمی خواهند گرفت. در همان آغاز مناقشه اتمی نیز شیراک با لولوسازی از ایران موافق نبود و میگفت گیریم ایران سلاح اتمی بسازد، خب چه میشود؟ هیچ تهدیدی متوجه غرب نخواهد بود چون ایران میداند که نمیتواند علیه غرب از آن استفاده کند. همه رهبران جهان میدانند که اسرائیل علم اتمی شدن ایران را برداشته تا جنایات خود را توجیه و ملحق نشدن به انپیتی را پنهان کند. اینها درست، اما ارسال این پیام به جهان فی حد ذاته غلط است. چنانکه رفتار و مواضع ترامپ نقض فاحش و وقیحانه ارزشهای انسانی و بازگشت از ارزشهای روشنگری به امپراطوریگرایی خشونتبار و نژادپرستانه است.»
وی افزوده است: «ما نباید جهان را از یک بحران امنیتی فراگیر دیگر بترسانیم. آب به آسیاب اسرائیل و صادرکنندگان تسلیحات نباید بریزیم. در پروژه غارت دارایی عربهای خلیجفارس نباید مشارکت غیرمستقیم بکنیم. اروپاییها خود را فدای ما و منافع ما نمیکنند. این درست. از سر اخلاق هم به تعهدات خود وفادار نمیمانند. این هم درست. اما نباید به این سبب اجماعی جهانی علیه خودمان ایجاد کنیم.»
مصاحبه شونده میگوید «خروج ایران از برجام به قصد تولید سلاح اتمی معنا خواهد شد.» این موضوع نشان میدهد، وقتی ایران به تمام تعهداتش در توافق هستهای عمل کردهاما باز هم در چنین شرایطی آمریکا و اروپا خروج ایران از برجام به دلیل بدعهدی طرفهای دیگر را به آهنگ ایران برای تولید سلاح اتمی تعبیر میکنند، مسئله هستهای تنها یک بهانه برای بدخواهان ایران برای ادامه دادن به خباثتورزی بوده و تکاپوی دولت برای رسیدن به توافق با آمریکا و اروپا و تعطیل کردن برنامه هستهای، خطای راهبردی و مغایر با منافع ملی و مصالح کشور بوده است.
دوم خرداد 76 باعث «خودباوری کاذب» و «خودشیفتگی»
در اصلاحات شد
روزنامه سازندگی گفتگوی محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب سازندگی با یکی از خبرگزاریها را منتشر کرده و به نقل از وی آورده است: «پیروزی اصلاحطلبان در سال 76 به تقویت برخی اندیشههای رادیکال در جریان اصلاحات منجر شد و ناخواسته برخی خودباوریهای کاذب و خودشیفتگی را دامن زد و بهمرور موجب تکثر و پراکندگی در جریان اصلاحات شد. امروز ما در نقطه فاخر و دست برتر در حوزه فعالیتهای حزبی و سیاسیمان نیستیم.»
عطریانفر گفته است: «کارگزاران بهعنوان یکی از ارکان مؤثر در شکلدهی اندیشه اصلاحات آغازگر همواره مطرح شد. برخی از دوستان مُصر هستند که پایگاه حرکت اصلاحی را از سال 76 به بعد ترسیم کنند درحالیکه اینطور نیست. حرکت اصلاحی به سال 68، درست پس از پایان جنگ برمیگردد... اصلاحات پس از جنگ تبدیل به یک مطالبه عمومی شده بود که خوشبختانه دولت آقای هاشمی رفسنجانی و شخص ایشان این مطالبه ملی را بهخوبی درک کردند.»
ادبیات مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای حاکی از این نکته قابل تأمل است که آنها درصددند تا بهظاهر هم که شده با انتقاد از دوم خرداد و جریان اصلاحطلبی، خط خود را از خاتمی جدا کرده و سازوکار جدیدی را دنبال کنند. مدعیان اصلاحات میدانند که نمیتوانند با سران فتنه طی مسیر کنند؛ به همین دلیل و برای آنکه از نظارت استصوابی هم در امان بمانند بر دهان خاتمی مهر خموش باش میزنند و برخلاف روال سابقشان، با بیاعتنایی از کنار سالگرد دوم خرداد میگذرند و از آفتهای اصلاحات میگویند تا درنهایت از زبان برخی نیروهای تکنوکرات خود، حرف از «نو اصلاحطلبی» و... بزنند. حرفهای دو روز پیش عطریانفر مبنی بر اینکه «چگونه و با کدام آبرو میتوان دوباره برگشت؟» یا اعتراف وی به بحران فساد، ناکارآمدی و انفعال در جبهه اصلاحات نیز در همین راستاست.
از رسوایی لیستهای رانتی
تا ژست مضحک مخالفت با پولهای کثیف
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم علی صوفی، وزیرتعاون دولت اصلاحات به موضوع تبعات پول کثیف در انتخابات پرداخته و آورده است: «با کمال تاسف باید این واقعیت را پذیرفت که ورود پولهای کثیف به چرخه انتخابات و به تبع آن تخلفاتی نظیر خرید و فروش رای طی سالهای گذشته به تعبیر برخی به به یک عادت تبدیل شده است.»
در این زمینه لازم به ذکر است که طیف موسوم به اصلاحطلب کارنامهای تاسف بار دارد. همین روزنامه آفتاب یزد خردادماه 1396در کانال تلگرامي خود ضمن افشاي باجگيري بزرگ برخي چهره هاي شاخص اصلاحطلب و اقدام به دلالي آنها براي بستن ليست اميد شوراي شهر تهران در مطلبي با عنوان«چه کسي پيشنهاد 2 ميلياردي براي حضور در ليست اميد به نامزدها داده بود ؟!» نوشت: «يک منبع آگاه توضيحاتي را در مورد ماجراي درخواست 2ميليارد تومان از برخي کانديداهاي شوراي شهر تهران جهت حضور در ليست اميد ارائه داد. گويا چنين درخواستي از جانب دبيرکل يکي از احزاب سرشناش اصلاحطلب مطرح شده است؛ بدين صورت که وي با برگزاري جلسات خصوصي با کانديداهاي مطرح و خواستار حضور در ليست اميد به آنان پيشنهاد مي داده که 2 ميليارد تومان بپردازند تا بتوانند در ليست حضور داشته باشند. البته مشخص نبوده آقاي غ_ک با چه سازوکاري چنين وعدهاي به کانديداها مي داده است.» ضمنا آبان سال 95 نیز «الهه کولایی» از فعالان سیاسی اصلاحطلب در رابطه با نقش پول در بستن لیست اصلاحطلبان افشاگری کرده بود.
نویسنده در بخش دیگری آورده است: «اکنون هم با توجه به استانی شدن انتخابات[!!] انتظار میرود که نقش پول در کسب آرا کاهش یابد... استانی شدن انتخابات منجر به ارائه لیست در آن میشود و ناگزیر میزان رای را افزایش میدهد. به همین دلیل با افزایش میزان رای دیگر خرید شناسنامه تاثیری ندارد.»
نخست آنکه گویا نویسنده یادداشت و روزنامه آفتاب یزد از این موضوع بیخبر هستند که استانی شدن انتخابات از دستور کار مجلس خارج شده است. دوم آنکه معلوم نیست نویسنده بنا به چه معیاری مدعی شده استانی شدن انتخابات و ارائه لیست منجر به افزایش میزان رای میشود؟ چرا که میتوان از یک لیست به برخی نمایندگان آن رای داد و الزامی در رای دادن به همه آنها نیست. سوم آنکه بنابر مطالعات مراکز پژوهشی یکی از ایرادهای استانی شدن انتخابات کاهش مشارکت است. چهارم آنکه همانطور کهاشاره شد ارائه لیست مانع خوبی علیه خرید و فروش نیست چنانکه در سطرهای بالا نمونهای از خرید و فروش توسط اصلاحطلبان ذکر شد.