نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی-38
تشویق علنی مردم به اقدامات ضددولتی در مساجد قزوین
تغییر نام برخی خیابانها و میادین شهر و همچنین قرائت بیانیههایی که مفاد آن چیزی جز سقوط رژیم پهلوی نبود، از اقدامات شجاعانه و بسیار هوشمندانه هیئت علمیه قزوین بود. با فشار رژیم بر تظاهرکنندگان و اعمال ممنوعیت برای برگزاری اجتماعات ضددولتی به تدریج هیئت علمیه مواضع خود را شدیدتر کرده و به گفته اسناد بدون کسب مجوز از فرمانداری شهر اقدام به دعوت از مردم برای تظاهرات میکرده است. سند زیر به خوبی این موضوع و اقدام شجاعانه را نشان میدهد:
«برابر اعلام سازمان قزوین در صبح روز جاری دو مجلس عزاداری در مسجد شاه و شهید که از طرف هیئت علمیه قزوین بدون کسب مجوز قبلی از فرمانداری نظامی دایر گردیده بود و طی دو شبانهروز گذشته مطالب تحریکآمیز علیه شاهنشاهی و مقدسات ملی در مجلس مذکور گفته میشد چون بیم آن میرفت با این تحریکات آشوب و بلوای جبرانناپذیری بهوجود آید لذا از طرف فرمانداری نظامی از برگزاری دو مجلس مزبور جلوگیری و در نتیجه عدهای در داخل مسجد شاه محاصره و تعدادی از روحانیون نیز به عنوان اعتراض در خیابان پهلوی مقابل مسجد نشسته که بلافاصله از طرف فرمانداری محل با آنان ارتباط حاصل و عدهای از روحانیون به داخل مسجد رفته و وضع به صورت عادی درآمده ولی بهطور کلی وضع شهر قزوین ناآرام بهنظر میرسد...»
7) استفاده از مناسبتهای مذهبی و اجتماعی برای مخالفت با رژیم در مساجد
در همه مساجد استان قزوین از مناسبتهای مذهبی و حتی مراسم عادی برای ابراز مخالفت با رژیم استفاده میشد. به گفته اسناد حتی در مراسم ختم عادی نیز مردم در مساجد علیه رژیم شعار میدادهاند.
«... مجلس ختمی به مناسبت درگذشت یکی از اهالی هادیآباد قزوین در مسجد محل برگزار بود و تعدادی افراد ناشناس نیز در این مجلس شرکت و پس از پایان مجلس تقاضای صلوات و فاتحه جهت کشتهشدگان قم و تبریز نمودند...»
در سند دیگری در همین مورد آمده است:
«شیخ عیسی ظهوریفر در مورخه 19/2/1357در مجلس ترحیم غیرنظامی میرزاآقای که بر اثر تصادف فوت نموده بود (واقع در قریه عباسآباد حوزه استحفاظی پاسگاه سیروان) به منبر رفته و پس از مناجات کلیه دستگاههای دولتی را مورد انتقاد قرار داده و حتی کد 33 را ظالم و ستمکار تلقی مینماید.»
در شهرهای دیگر استان مانند تاکستان مساجد مهمترین مرکز تجمع مخالفین رژیم بودند و در آنجا از هر فرصت و مناسبتی برای برگزاری تظاهرات علیه رژیم استفاده میشد. سند زیر تصویری از اوضاع تاکستان و نقش مساجد آن در بسیج مردم را به خوبی نشان میدهد:
«...شعارهای مضرهای درخصوص اهانت به 66 و تجلیل از خمینی در برخی از نقاط تاکستان از جمله دیوار مدرسه راهنمایی تحصیلی، دیوار دادگاه، دیوار اداره تعاون و امور روستاها و برخی نقاط دیگر مشاهده شده بود که شعارها بلافاصله توسط مسئولین امر و مأموران ژاندارمری محو شد. متعاقباً عصر همان روز مجلس ترحیمی به مناسبت سالروز درگذشت نجمه طاهرخانی توسط بستگانش در مسجدنو تاکستان برگزار میشود و دو نفر واعظ محلی به نامهای حاج صفر و شیخ مجید وعظ و سخنرانی نموده و مجلس در ساعت ۰۰/۱۸ خاتمه و بانیان تدریجاً اقدام به جمعآوری وسایل خود مینمایند، لیکن جمعیت برجای خود مینشینند تا اینکه حدود ساعت 18/00 عدهای از اهالی متعصب تاکستان ... با ختم صلوات و دادن شعارهای خلاف درخصوص تجلیل از خمینی و اهانت به 66 از سه نفر روحانی به نامهای سیدحسن موسوی شالی (سابقهدار) و سیدعلی موسوی شالی(در مرکز سابقه دارد) و یک نفر معمم جوان دیگر ... استقبال و آنان را به مسجد مزبور میبردند.»
جای تردید نیست که ماههای محرم، صفر و رمضان در حرکتهای انقلابی مردم ایران جایگاه ویژهای دارند. به گفته منابع تاریخی از محرم 61 ﻫ ق که واقعه کربلا بهوقوع پیوست، همواره شیعیان در این ماه و ماههای دیگری چون صفر و رمضان، انجام مراسم سوگواری را وسیلهای برای مخالفت با حکومتهای جائر دانسته و حرکتهای انقلابی خود را شکل میدادهاند. از «توابین» تا «آلبویه» که از بنیانگذاران شکل خاصی از عزاداری برای امامحسین(ع) بودند تا «مشعشعیان» ، «سربداران» و «صفویه» همواره این مراسم مذهبی محملی برای اتحاد و انسجام مردم بودهاند. در دوره پهلوی به خاطر ماهیت ضددینی این رژیم و بیداری اسلامی که در نتیجه حرکت امام خمینی(ره) ایجاد شده بود، این مراسم رنگ و بوی خاصی به خود گرفته و به یکی از معضلات اصلی رژیم برای مهار انقلاب تبدیل شده بود. به گفته منابع و اسناد ساواک تظاهرات میلیونی روزهای محرم سال 57 آخرین تلاشهای رژیم برای بقاء را ناکام گذاشته و پیروزی انقلاب را تضمین کردند. براساس اسناد همین مجموعه مساجد استان در این ایام به رسم همیشه مملو از جمعیت بوده و وعاظ شور و حرارت زیادی در عزاداران ایجاد میکردهاند.
«اولین شب روضهخوانی در مسجد شهید در تاریخ 11/9/57 که به نظر میرسید حدود 2000 نفر در آن شرکت نموده باشند وعظ پیرامون مسائل مهمه به عهده سه نفر روحانی بود که عبارت بودند از سیدنوری آصفآگاه معروف به اشکوری که در مطالب مطروحه زیادی روی نموده[اند] ...
گوینده دیگر یک نفر روحانی غیربومی بود که مطالب بسیار تحریکآمیز مطرح مینمود [و] مردم را به اقدامات ضددولتی تشویق میکرد و میگفت از قلّت جمعیت خود نهراسید خدا با شماست و فرعون با همه کثرت نفراتش نتوانست به موسی تفوق یابد و یا از کشتار نترسید از کشتهشدن نهراسید و یا دیشب برادران شما را در تهران کشتند و ضمناً خمینی را تایید مینمود...»