شاگردان امام صادق(ع) و اطاعت اختیاری(پرسش و پاسخ)
پرسش:
اینکه گفته میشود امام صادق(ع) چهار هزار شاگرد تربیت کردهاند آیا واقعا این تعداد مرتب در کلاسهای درس و بحث آن حضرت شرکت کرده و این گونه تربیت یافته مکتب امام صادق(ع) بودند؟
پاسخ:
نکته اساسی در پاسخ به این سوال این است که آنچه در نقلها آمده آن است که چهار هزار نفر از امام صادق(ع) نقل قول کردهاند، نه آنکه مانند شاگردانی به صورت کلاسیک و آموزشی مرتب خدمت ایشان میرسیدند و تلمذ میکردند.
اما در عین حال ملاحظاتی را در بیان تفصیل این مطلب، باید مورد توجه قرار داد:
1- زمان امامت امام صادق(ع)، دوران طلایی شیعه میباشد. به جهت درگیریهایی که بین دو جریان اموی و عباسی وجود داشت، فضای اجتماعی کمی بازتر شده و موقعیتی به وجود آمد که امام توانست در آن، شاگردان بسیاری را تربیت کند و روح تازهای در کالبد شیعه بدمد.
2- برخی از مورخان و محدثان بیان داشتهاند که چهار هزار نفر از امام صادق(ع)، روایت نقل کردهاند: «محدثان اسامی راویان ثقهای که با وجود اختلاف نظرات و اعتقاداتشان، از امام صادق(ع) نقل میکردند را چهار هزار نفر دانستهاند.» (مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص 247)
همانگونه که از این نقل به دست میآید، تعداد کسانی که از ایشان نقل قول کردهاند، چهار هزار نفر بودهاند و این لزوما بدان معنا نیست که تمام این افراد، شاگرد حضرتشان(به معنای واقعی کلمه) بوده باشند بلکه ممکن است بسیاری از آنان تنها مدت بسیار کوتاهی امام را دیده و از ایشان خبر نقل کردهاند.
3- در علم حدیث، ناقل(نقلکننده) و منقول عنه(کسی که خبر از او نقل میشود) را شاگرد و استاد نیز میگویند؛ لذا این احتمال وجود دارد که آنچه به عنوان وجود چهار هزار شاگرد برای امام صادق(ع) عنوان میشود، از این اصطلاح خاص است ولی دلیلی در وجود این تعداد شاگرد(به معنای رایج شاگرد بودن) وجود ندارد.
4- طبیعی است که شاگردان آن حضرت را هر تعداد بدانیم، تاثیری در شخصیت، مقام و ارزشمندی آن امام همام برای ما ندارد و ما در هر صورت ایشان را در بالاترین درجه و مقام علمی میدانیم.
پرسش:
چرا خداوند مردم را به گونهای نیافرید که همگی مطیع و فرمانبردار او باشند؟
پاسخ:
زندیقی(کافری) به امام صادق(ع) عرض کرد: به من خبر ده چرا خداوند(عزوجل) همه مردم را مطیع و فرمانبر و موحد نیافرید در حالی که بر این کار توانایی داشت؟ امام صادق(ع) در پاسخ فرمودند: اگر خداوند آنها را مطیع و فرمانبردار میآفرید، در این صورت ثوابی نداشتند، زیرا در این حالت اطاعت(خدا) کار آنها(انتخاب آنها) نیست، و دیگر نه بهشت بود و نه جهنم، ولی خداوند بندگان خود را (مختار) آفرید و آنها را دستور داد به اطاعت خود، و از معصیت خود نهی نمود، و به وسیله انبیاء حجتش را بر آنها تمام کرد، و به وسیله کتابهایش عذری برای آنها باقی نگذاشت تا اینکه خود آنها اطاعت کنند(اختیاری) و خود آنها معصیت کنند(اختیاری) و به خاطر اطاعت(اختیاری) مستحق ثواب و به خاطر معصیت(اختیاری) مستحق عقاب شوند.(بحارالانوار، ج10، ص170)