نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
بدعهدی اروپا تقصیر خودمان است چون از توان موشکی دست نکشیدیم!
سرویس سیاسی -
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «لزوم تغییرات اساسی در سیاست منطقهای و داخلی» نوشت : «در کنفرانس امنیتی مونیخ وزیر خارجه آلمان به وزیر خارجه کشورمان گفته بود حاضرند اینستکس را اجرایی کنند به شرط اینکه سه شرط توسط ایران اجرا شود. محمدجواد ظریف هم پاسخ را به بعد از مشورت با تهران موکول کرد و در نهایت مقامات مسئول هم عنوان کردند که به هیچ وجه از این موضوعات کنارهگیری نخواهند کرد. بنابراین این مسئله همینطور منجمد باقی ماند و اینستکس هم هنوز اجرایی نشده است».
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «اگر عملاً از برجام خارج شویم، ارتباطاتمان با دنیا قطع خواهد شد. یعنی هیچ روزنه امیدی باقی نمیماند و اتحادیه اروپا را کاملاً از دست خواهیم داد. حتی ممکن است اتحادیه اروپا نیز ما را تحریم کند…با اینکه بند ۲۶ و ۳۶ برجام حاکی از این است که اگر یکی از کشورها به تعهداتش عمل نکند، کشور دیگر یعنی ایران میتواند دست به اقداماتی بزند که خودش ایجاد و اصلاح کند ولی باید ببینیم در چه فضایی هستیم. ما در شرایطی هستیم که بخواهیم دست به غنیسازیای بیش از سهمیهای که برجام تعیین کرده یا تولید آب سنگین و چنین اقداماتی بزنیم؟ آیا فضای بینالمللی و اتحادیه اروپا فشارهایشان را بر ما افزایش میدهند؟».
ادعای شرم آور این روزنامه مدعی اصلاحطلبی در حالی است که جواد ظریف وزیر امور خارجه اردیبهشت امسال در جریان سفر خود به نیویورک، در نشست «انجمن آسیا» تأکید کرده بود که «اینستکس» صرفا یک «پیشنیاز» برای اجرای وعدههایی است که اروپا مطرح کرده نه خود آن وعدهها.
گفتنی است آمریکا ییها در کنار همراه کردن اروپا برای تشدید فشار علیه ایران جهت امتیازگیری بیشتر و همچنین توجیه بدعهدیها خود و همپیمانان اروپایی قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز دارد که اندیشکدههای آمریکایی بارها لزوم حمایت از این جریان سیاسی- رسانهای در داخل ایران را به ترامپ گوش زد کردهاند.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه سیاسی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میداد اکنون و پس از نقض عهدهای مکرر آمریکا و اروپا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام با انداختن توپ در زمین ایران بدنبال واگذاری اختیار خود به دشمن و مجبور شدن به شنیدن دیکتههای اویند تا با تبدیل کردن ایران از طلبکار برجام به بدهکار اینبار قدرت موشکی و منطقهای ایران قربانی شود.
به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را دوباره آغاز و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
حرف روحانی در مورد رشد اقتصادی، رؤیا و خیالپردازی است
روزنامه سازندگی در گزارشی اقتصادی، در پاسخ به این سؤال که «رشد اقتصادی تا پایان سال مثبت خواهد بود؟» اظهارات رئیسجمهور درخصوص رشد اقتصادی تا پایان سال را رؤیا دانسته و با تیتر «رویای رشد اقتصادی» نوشته است: «تقریباً تمام اتفاقاتی که سالهای 90 و 91 در دولت احمدی نژاد رخ داد در حال تکرار است.»
در این مطلب آمده است: «احتمالاً به غیر از رئیسدولت، هیچ فرد و سازمان دیگری به رشد اقتصادی امسال ایران خوش بین نیست.» سازندگی نوشته است: «به لحاظ نرخ بیکاری نیز در میان 105 کشور جهان در سال 2018، تنها 4 کشور نرخ بیکاری بالاتری نسبت به ایران داشتهاند. نرخ بیکاری در سال 2009 (1388) رتبه 23 بوده و این نرخ در سال 2018 با رتبه 12 نشان داده شده است... نرخ رشد حجم تجارت کالا و خدمات ایران در سال 2009 حدود 7/3 درصد بوده، در سال 2018 کاهش یافته و به منفی 14/4 رسیده است. افت قابل توجه این نرخ منجر شده ایران به لحاظ رشد حجم تجارت در میان 5 کشور ضعیف جهان قرار دارد.»
شایان ذکر است رسانههای مدعی اصلاحات در حالی از مشکلات اقتصادی و وضعیت رو به افول حوزه اقتصاد کشور سخن میگویند و اظهارات رئیسجمهور را خیال پردازی میدانند که فراموش کردهاند خودشان یک پای این ماجرا هستند. جا دارد بپرسیم که مگر همین مدعیان اصلاحات نبودند که از روحانی در انتخاباتهای 92 و 96 تمام قد حمایت کردند و گفتمان خود را ناجی مشکلات اقتصادی کشور معرفی کردند؟ گویا آنها دست پیش را گرفته تا پس نیافتند! و جز لب به انتقاد و برائت از دولت، راهی برایگریز از پاسخگویی ندارند.
ایستادگی اروپا و فرانسه مقابل ترامپ به یک شوخی شبیه بود
روزنامه ایران دیروز در مطلبی با تیتر «آقای سفیر و شانس از دست رفته فرانسه!» نوشت: «سفیر جدید فرانسه دوشنبه استوارنامه خود را به رئیسجمهوری کشورمان تقدیم کرد. رئیسجمهور هنگام دریافت استوارنامه سفیر جدید فرانسه در تهران جمله مهمی را بیان کرد که اروپا به ویژه فرانسه و آلمان باید درباره آن تأمل کنند: «فرصت اروپا برای جبران بسیار کوتاه است. شرایط کنونی حساس است و فرانسه همچنان فرصت دارد در کنار دیگر اعضای برجام و در فرصت بسیار کوتاهی که وجود دارد، نقش تاریخی خود را برای حفظ این توافق ایفا کند.» به باور بسیاری از تحلیلگران، برجام که منعقد شد شانس در خانه فرانسه را زد! به رغم ایفای نقش پلیس بد در لحظات پایانی مذاکرات برجامی، این فرانسه، آلمان، چین، روسیه و انگلیس بودند که شانس بالایی برای منافع اقتصادی از قبل برجام داشتند.»
ارگان دولت همچنین نوشت: «اگر اروپا و به طور ویژه فرانسه پس از خروج ترامپ از برجام به جد در برابر او میایستادند، ترامپ از مواضع خود عقب مینشست. در مقابل، ایران به درستی در برابر عقبگرد ترامپ به جهانیان اعلام کرد که بر پایه منشور، قطعنامه شورای امنیت و اصل مسئولیت بینالمللی دولتها در برابر تعهداتشان با موضوع برخورد میکند. ولی ایستادگی اروپا و فرانسه در برابر ترامپ بیشتر به یک شوخی شبیه بود تا حمایت از یک تفاهم و قطعنامه شورای امنیت. طنز روزگار اینکه ایران با مواضع اصولی خود توانست افراطیترین بازیگران لغو برجام شامل پمپئو، بولتون و ترامپ را به انفعال و تمنای مذاکره و تضمین عدم تغییر رژیم وادارد ولی اروپا همچنان با اینستکس در برابر ترامپ ناتوان است. اگر اروپا از اول محکم در برابر ترامپ میایستاد، ترامپ عقب مینشست و فرصتی طلایی در نظام بینالملل برای اروپا و فرانسه به ثمر مینشست تا سدی بر یکجانبهگرایی آمریکا ایجاد کنند. ایران توانست، ولی فرانسه نتوانست!»
روزنامه ایران افزود: «اضافه بر آن فرانسه اعم از توتال و رنو و پژو بازار ایران را رها کردند. بر این باورم که هشدار رئیسجمهوری به اروپا و بویژه سفیر فرانسه بسیار مهم است.آقای سفیر اگر اکنون فرانسه اقدامی نکند، نه تنها سهم کوچک فرانسه در نظام بینالملل را از دست میدهد، بلکه فرصت روابط خوب فعلی با ایران- که با خروج برخی شرکتها زیر سؤال رفته- نیز از دست میرود و وزارت خارجه و ملت ایران در آینده به دلیل این سابقه نامناسب، جایی برای فرانسه در زمانه پیروزی اراده ایران بر آمریکا، برای پاریس قائل نمیشوند.» نوع رفتار اروپا، حین مذاکرات و پسابرجام از نوعی همدستی با آمریکا حکایت میکرد. نشانههای این همدستی و تقسیم کار هم تصریح آنها بر محدودیت توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران همصدا با آمریکا است. به عبارت دیگر همزمان با خروج آمریکا از برجام و تقلای ترامپ برای دائمی شدن محدودیتهای برجام و اضافه شدن دیگر مؤلفههای اقتدار کشورمان به آن، اروپا حضور شکلی در توافق هستهای و پایبندی صوری خود به آن را تداوم داد و در عین حال گستاخیهای ترامپ علیه ایران را تکرار کرد؛ همان چماق و هویج همیشگی!
به جای اینستکس درباره FATF صحبت کنیم!
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «به جای اینستکس درباره FATF صحبت کنیم» نوشت:«ایران در انتظار اقدام عملی و علنی از سوی اتحادیه اروپاست...ایران هنوز تکلیف خود را در قبال FATF روشن نکرده است. واقعیت اینجاست که اگر ایران تصمیم به عدم پذیرش FATF داشته باشد، نمیتواند حتی منفعتی از قراردادهای دوجانبه خود ببرد چرا که مناسبات جهانی در این قالب تعریف شده است. پس باید با نگاهی آگاهانه و دقیق و به دور از برخوردهای جناحی و سیاسی، واقعیات را بازگو کرد، اینکه در شرایط کنونی حتی ورود به پیمانهای منطقهای، دوجانبه و چندجانبه راهحل مشکلات ایران نیست و باید همزمان با قدمهایی که در جامعه جهانی برای حل مشکلات ایران برداشته میشود، ما نیز خود برای برون رفت از این بحران گامهایی عملی برداریم. به عبارت دیگر حتی عملی شدن اینستکس و راهاندازی این کانال مالی نیز مستلزم پیوستن ایران به FATF است. به عبارت دیگر روابط بینالمللی ایران به شکل تنگاتنگی در گرو پیوستن به این نهاد و رعایت استانداردهای آن است در غیر این صورت اوضاع میتواند در مراودات خارجی بیش از پیش سختتر شود».
متاسفانه رسانههای زنجیرهای رسما به بلندگوهای ترامپ و شرکای اروپاییاش در کشور تبدیل شدهاند.
برجام در سال 94 امضا شد. قرار بود در ازای محدودیت گسترده در توان هستهای ایران، تمامی تحریمهای ضدایرانی یکباره لغو شوند. ایران تمامی تعهدات خود را اجرا کرد و آژانس در 15 گزارش، بر پایبندی ایران به برجام صحه گذاشت.
اما در مقابل، آمریکا و اعضای اروپایی برجام به هیچ عنوان به تعهدات برجامی خود عمل نکردند. طرف اروپایی با گستاخی تعهدات خود را به کانالی موهوم به نام اینستکس(که حتی یک دهم تعهدات برجامی اروپا نیز نمیشود) تقلیل داد. اکنون قریب به 4 سال از امضای برجام سپری شده است. ایران در جایگاه طلبکار و اروپا نیز در جایگاه بدهکار قرار دارد.در این میان طیف مدعی اصلاحات در اقدامی مغایر با منافع ملی، جای طلبکار و بدهکار را عوض کرده و مدعی است که باید اقدامی فراتر از برجام انجام دهیم تا اروپا یک دهم تعهدات برجامی خود را انجام دهد!
پنهانکاری دولت به روایت دوستان دولت
روزنامه شرق در شماره دیروز خود به گفتههای معاون اول رئیسجمهور در زنجاناشاره کرده و نوشته بود: «معاون اول رئیسجمهور در استان زنجان با بیان اینکه شرایط کشور به دلیل فشارهای بینالمللی آمریکا و برخی کشورهای منطقه در شرایطی خاص است، گفت: باید سیاستهای دولت برای عبور از این مقطع و مقاومت در برابر فشارها، برای مردم و مسئولان استان در حوزههای اقتصادی و بودجه تشریح شود.»
چنانکه در مطلب شرق آمده اسحاق جهانگیری تاکید کرده است: «اگر مردم و فعالان اقتصادی به صورت دقیق در جریان مسائل کشور قرار بگیرند، میتوانیم از این مقطع عبور کنیم... راهکارهای خوبی در این زمینه تدوین شده است و امیدواریم بتوانیم با موفقیت این مرحله حساس را پشت سر بگذاریم.»سخن گفتن دولتمردان و نیز اصلاحطلبان از شفافیت را به چه چیز میتوان تعبیر کرد؟ برای درک بهتر این موضوع راه دوری نرویم. همین دو-سه روز پیش تیتر یک همین روزنامه شرق گویای همه چیز است. روزنامه شرق چند روز پیش درگزارشی با عنوان «نیمه پنهان حقوقهای نامتعارف» به موضوع عدم تمکین دولت از قانون شفاف سازی حقوق و دریافتیهای مدیران نمونه آشکاری از پنهان کاری و قانونگریزی دولت است. شرق نوشته بود: «مقاومت در برابر انتشار اطلاعات دستمزدی مدیران کشور، باوجود گذشت دو سال از تصویب قانونی که اعلام این اطلاعات را به عموم مردم اجباری میکند، نشاندهنده عمق غیرپاسخگو بودن و پنهانکاری در دستگاههایی است که با اموال عمومی و منافع همه مردم ایران سروکار دارند.» البته روزنامه شرق کمی دست به عصا رفته و نخواسته تا خیلی زیاد و آشکارا انگشت اتهام به سمت دولت متبوعش بگیرد.
آنطور که یک اقتصاددان برجسته به «شرق» میگوید تنها نوک کوه یخ پنهانکاریهای متنوع در دستگاههای گوناگون کشور است؛ کوه یخی که مجموعهای از منافع و رانتها را در سطوح گوناگون دولت و قوای دیگر دربر میگیرد و تلاشها برای شکستن آن تاکنون بینتیجه مانده است.