تاثیر مثبتاندیشی در موفقیتهای فردی و اجتماعی- بخش نخست
انعکاس موفقیتها با امید و توکل در آئینه زندگی
گالیا توانگر
شبکههای مجازی را که رصد میکنید، مملو از اخبار ناگوار در جهان امروزند؛ به قول معروف خیلی مرد میخواهد که در برابر امواج منفی و هراسآوری که اطرافمان را فرا گرفتهاند، آرام و امیدوار باقی بمانیم. با این حال تنها راه ادامه دادن و نتیجه گرفتن مدیریت افکار و حفظ آرامش و پویاییمان است. این مهم میسر نخواهد شد مگر اینکه مهارتهای مثبت اندیشی را در خود تقویت کنیم. هزاران روانشناس در سراسر جهان بر سر این موضوع متفقالقولند که ذهن خودآگاه ما میتواند برخی افکار را به واقعیت تبدیل کند، پس مثبتاندیشی در زندگی میتواند تاثیرات خارقالعادهای داشته باشد. مثبتاندیشی نه تنها سلامت روان ما را تامین میکند، بلکه پزشکان نیز معتقدند که امیدواری میتواند سلامت فیزیکی ما را پایدار نگه دارد. از همین روست که دین مبین اسلام نیز همواره تاکید به امیدواری و تلاش مومنین دارد.
وقتی افکار منفی از هر طرف به ذهنتان هجوم میآورند، اولین قدم برای فراری دادن افکار منفی و حفظ آرامش این است که نفس کشیدن عمیق و به فواصل منظم را پیش بگیرید.
دومین گام این است که به یک هنر خلاقانه روی بیاورید تا ذهنتان را آرام کنید؛ آشپزی، بافتنی، نقاشی، خوشنویسی، گلسازی، شعر و داستاننویسی و... از میان دهها شاخه هنری -فارغ از اینکه چند سال دارید؟-یکی را انتخاب کرده و خود را با آن مانوس بدارید. کتابخوانی و آموختن زبان نیز گزینههای مناسب دیگری هستند. ضمنا ورزش روزانه را جدی بگیرید که معجزه میکند. وقتی از انجام دادن کاری خوشحال میشوید و به انجام آنچه که دوست دارید ادامه میدهید، احساس نشاط پیدا میکنید.
افرادی که بیش از حد تفکر میکنند، مخصوصا خانمها در هنگام استرس و نگرانی، بسیار صحبت میکنند و نمیتوانند جلوی صحبت کردن خود را بگیرند. صبحت کردن در مورد نگرانیها در بیشتر مواقع سبب بدتر شدن اوضاع و شرایط میشود. اگر به بیان مسائل نیاز دارید، صحبتهایتان را بنویسید و آنها را به وسیله ذهن آگاه خود تجزیه و تحلیل کنید تا با خواندن آنها متوجه بیمورد بودن بیشتر نگرانیها و افکار منفی شوید.
بهترینِ خود را به هستی ارائه دهید
سری کتابهای انگیزشی این روزها در صدر پرفروشترینهای جهان هستند. مردم میخواهند هر روز روحیه خود را قویتر کنند تا مدیریت قدرتمندانه زندگی و کارشان را به دست بگیرند.
زینب رحمانی یک دانشجوی روانشناسی که خود کتابخانه کوچکی از کتابهای انگیزشی در منزل ایجاد کرده و از فایلهای سخنرانی روانشناسی بهره فراوان میبرد، برایمان میگوید: «روز خود را با لبخند آغاز میکنم. برخی مردم در خیابان گره به ابرو دارند، اما اولین گام برای در افتادن به دامن نور و خوشبختی این است که لبخند بزنیم. جهان هنوز هم زیباییهای زیادی برای شاد نگه داشتن ما دارد.»
وی به یکی از مهمترین فاکتورهایی که بیشتر سخنرانان انگیزشی به آن برای تقویت مثبتاندیشی تاکید دارند، اشاره کرده و میگوید: «نماز خواندن و شکرگزاری از پروردگار متعال را باید سرلوحه اعمال روزانهمان قرار داد. همین الان که دارید این گزارش را میخوانید، یعنی به حدی آرامش و امکانات دارید که بتوانید یک گوشه دنج بنشینید و مطالعه کنید. به یاد بیاورید که در سراسر جهان بسیاری از نعمت سواد بیبهرهاند، گرسنهاند و حتی جایی برای خوابیدن ندارند. به یاد بیاورید خیلیها از نعمت سلامتی برخوردار نیستند، اما خداوند متعال همه این نعمات را تاکنون به شما ارزانی داشته، پس باید شاکر او باشید و در جهت درست از این نعمات استفاده کنید. جهت درست مثبتاندیشی و تلاش، ارائه بهترین نسخه از خودتان به جهان پیرامونتان است. مهم نیست که بهترینهای جهان باشید، مهم این است در همین لحظه بهترین خود را ارائه دهید و نور و امیدواری ساطع کنید.»
زندگی یک پازل چندین قطعهای است
ناکامیها در جهان امروز بسیارند. ناکامیهای بزرگ که کمر هر فردی را میتواند به راحتی خم کند، اما خدا حواسش به همه ما هست. درست در لحظهای که همه چیز را به او میسپاریم، به حریم امن الهی وارد شده و نگرانیهایمان رخت برمیبندند.
مریم رسولی یک مشاور برایمان میگوید: «هر بار که چیزی از دایره زندگی ما خارج میشود، به لاک خود فرو رفته و حتی زبان به گله و شکایت میگشاییم؛ بیتوجه به اینکه زندگیمان از یک قطعه پازل درست نشده، بلکه چندین و چند قطعه دارد. ما در لحظه، تنها روی از دست رفتن قطعهای از پازل زندگیمان زوم میکنیم. چند سالی که میگذرد و به پشت سرمان نگاه کرده و میبینیم، چقدر در نبود و از دست دادن آن قطعه رشد پیدا کردهایم! و اگر آن قطعه میبود، هیچ وقتی تلنگری برای خیزش دریافت نمیکردیم و موقعیت امروزمان را نداشتیم. خدا یک قسمت از زندگی ما را نمیبیند، خدا کل زندگی ما را در نظر دارد.»
این مشاور در تکمیل صحبتهایش میگوید: «افکار ما زندگی ما را دگرگون میسازند، پس اجازه ندهید اتفاقات منفی تمام نگاه شما را به زندگی دربرگیرد و بعد از شناسایی اندیشههای منفی خود، یک قدم به عقب برداشته و از خود این سؤالات را بپرسید: آیا شرایط به همان اندازه بد است که من فکر میکنم؟ آیا میتوان به شیوه دیگری به قضایا نگاه کرد؟ از اتفاقهای پیش آمده چه تجربهای کسب کردهام که در آینده آن را به کار ببرم؟ سپس بعد از مطرح کردن این سؤالها جملههای تأکیدی مثبت را تکرار کنید و جملههای منفی را به کار نبرید.»
حذف جملات منفی به مدد گفتاردرمانی
بسیاری از بزرگترها طبق تجربه، جوانان را از گفتن جملات منفی یا عبارات منفی باز میدارند. در حالی که ممکن است با واکنش تند جوانان مواجه شوند و یا این نوع برخورد آنها را به پای خرافات بنویسند. در حالی که تجربه ثابت کرده است، جملات منفی یا عبارات منفی میتوانند زمینهساز وقوع حوادث ناگوار و اتفاقات تلخ باشند. از این روست که گفته شده مرغ آمین پیرامون ما در گردش است تا هرچه میگوییم را تحقق بخشد.
علی صابری یک گفتاردرمانگر برایمان توضیح میدهد: «یک روش بسیار اصولی و پرکاربرد و بدون دردسر برای حذف جملات منفی یا عبارات منفی، گفتاردرمانی است. اگر اطرافیان بخواهند بهطور مداوم حذف عبارتهای نادرست و منفی را به فرد گوشزد کنند، نتیجه معکوس خواهد داشت. در روش گفتاردرمانی فرد یاد میگیرد که به صورت تدریجی از جملات منفی یا عبارات منفی فاصله بگیرد و به جای آن از عبارتها و جملات مثبت استفاده کند.»
وی ادامه میدهد: «در کودکان آموزش حذف جملات منفی یا عبارات منفی آسانتر است و والدین و مربیان موظفند تا به آنها یاد دهند که هر جملهای که بر سر زبان میآورند، میتواند در آینده به یک عادت رفتاری مبدل شود. البته این گفته به این معنا نیست که افراد در بزرگسالی قادر به تغییر شیوه رفتاری و گفتاری خود نیستند؛ بلکه انسانها در هر سنی که باشند، میتوانند به راحتی شیوه گفتار و جملات و تکیه کلامهای خود را تغییر دهند و به جای جملات منفی یا عبارات منفی از عبارتهای مثبت و امیدبخش استفاده کنند.»
زهر افعال منفی را بگیریم
وقتی از ابن سینا پیرامون دلیل موفقیتش میپرسند، میگوید: «4 ساله بودم که استادم مرا نابغه خطاب میکرد، او به من گفت؛ هر روز این جمله را چندین بار تکرار کنم: «حافظه من هر روز بهتر و بهتر میشود.» به توصیه استاد عمل کردم و هر روز چندین بار این جمله را تکرار میکردم، چنانکه باورم میشد.
کار به جایی رسید که گذشته دور خود را به یاد آوردم، زمانی را به یاد آوردم که در قنداق بودم و دنیا را سوراخ سوراخ میدیدم. روزی از مادرم در مورد این موضوع سؤال کردم، مادرم در کمال شگفتی گفت: «آری، زمانی که در قنداق بودی من در حیاط خانه کار میکردم و برای اینکه خطری از جانب حیوانات خانگی و حشرات متوجه تو نشود، آبکش بزرگی را بالای سر تو میگذاردم!»
ابراهیم پرویزیان یک روانشناس برایمان توضیح میدهد: «بعضی از جملات شاید به خودی خود منفی نباشند، اما کلمات منفی در آنها بکار رفته است. باید توجه کنیم در عبارات تاکیدی مثبت حتی کلمه منفی نیز نباید بکار ببریم، چرا که ضمیر ناخودآگاه به تک تک واژهها توجه میکند. برای مثال: به جای «من دیگر عصبانی نمیشوم» باید بگوییم، من رابطه عالی با دیگران دارم.
بهجای «من چاق نمیشوم» باید بگوییم، من روز به روز به وزن ایدهآل نزدیکتر میشوم.
بهجای «من دیگر آن شاگرد تنبل نیستم» باید بگوییم، من به لطف خدا روز به روز در درسهایم موفقتر میشوم.»
بهجای «خدا بد نده» باید بگوییم، خدا به شما سلامتی بده.
بهجای «فراموش نکنیها!» باید بگوییم، یادت باشد.
بهجای «ببخشید که مزاحمتون شدیم» باید بگوییم، ممنون که وقتتان را در اختیارم گذاشتید.
بهجای«خسته نباشید» باید بگوییم، خدا قوت.
بهجای «دست شما درد نکنه» باید بگوییم، خدا خیرتون بده، ممنون از لطفتون.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «فراموش نکنیم مثبتاندیشی با سادهاندیشی تفاوتی اساسی و مهم دارد. ما در مثبتاندیشی واقعیتها را میبینیم چرا که معتقدیم: منفیها و مشکلات در زندگی ما وجود دارند، اما ما به لطف خدا اثر آنها را در زندگی خود خنثی کرده و بر آنها غلبه میکنیم. ما با بیتوجهی به منفیها ، سعی میکنیم اثر آنها را در زندگی خود خنثی کنیم.
در این جا یک نکته اساسی و بسیار مهم را نباید فراموش کرد، بنابر یک قانون طبیعی تا شروع به انجام کاری میکنیم، در مقابل آن مقاومت میشود. بنابراین طبیعی است که تا شروع به تفکر مثبت و مثبت اندیشی در زندگی میکنیم و سعی میکنیم منفیها در ما اثری نداشته باشد، شیطان زمزمههای منفی را در ذهن ما تقویت کرده و منفیها را بزرگ جلوه میدهد و با جملاتی نظیر این قبیل جملهها سعی میکند ما را از تحول و مثبتاندیشی بازدارد: چرا خودت را گول میزنی؟ مگر میشود مشکلات را ندید گرفت؟ اینها همهاش حرف است، مثبت اندیشی دیگر چیست؟ و...
هر وقت جملات منفی در ذهن ما وسوسه شد، نباید شک کرد این همان وسوسه شیطان است که نمیخواهد بگذارد تحول در ما اتفاق افتاده و دید ما نسبت به زندگی مثبت شود. فراموش نکنیم باید در ابتدای راه تحول آماده مقابله با منفیها و مقاومتها باشیم.»