نگاهی به ماهیت سینمای پیش ازانقلاب 57
ناقوس مرگ ونفرین(قسمت دوم)
گفته شد؛ از بانیان رغبت و اعتنای شاه بیمار قجری- مظفرالدین شاه- به سینماتوگراف و از مشوقان شاه برای خریداری و وارد کردن ابزار سینما به ایران، میرزا علیاصغر خان اتابک صدراعظم وقت و علیخان ظهیرالدوله مشاور شاه و وزیر تشریفات ناصرالدین شاه بودند؛ عناصری که انتساب و دغدغهشان به فراماسونری، واقعیت پوشیدهای برای دربار نبود! جریان فراماسونری از همان اوان پاگیری در ایران، با تقلای افرادی چون میرزا ملکم خان ارمنیالاصل و سفیر ناصرالدین شاه در لندن، شروع به نقشآفرینی در صحنه سیاست و فرهنگ ایران کرد.
پژمان کریمی
گامی سیاسی
معرفی دین به عنوان مانعی عمده در راه پیشرفت و تعالی جامعه، بیاعتنایی به ارزشهای سنتی و بومی، اصرار به گسترش نگاه جهان وطنی، مرعوبیت کامل در برابر فرهنگ غربی و دوری از مردم، مشخصههای کلان جریان فراماسونری بوده و هست!
بنابراین ردپای فراماسونری در ورود سینما به ایران شگفتانگیز نیست و در راستای اهداف ماسونی قابل تحلیل است!
حال؛ بجاست کمی با دو سیاستمدار ماسون عهد قجری آشنا شویم!
میرزا علیاصغر خان ملقب به امینالسلطان و اتابک اعظم، صدراعظم سه شاه قجری- ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه- بود. نوشتهاند که تحصیلات عمیقی نداشت اما از هوش و حافظه خوبی برخوردار بود. این سیاستمدار گرجیالاصل، در بخشی از حیات سیاسی خود به انگلیس و در بخش دیگر؛ به روسیه گرایش پیدا کرد. اتابک در 21 رجب 1325 به دست فردی به نام عباسآقا تبریزی کشته شد. گفتهاند این قتل، حاصل توطئه روس و انگلیس بوده است زیرا او را مانع نزدیکی این دولتها بر سر موضوع ایران میدانستند.
اتابک با استقراض از روسیه، بساط سفر مظفرالدین شاه را به فرنگ فراهم کرده بود. میگویند همو بود که در سال 1901 در حالی که شاه مسحور سینماتوگراف شده بود، به همراه میرزا نصرا... خان مشیرالدوله، نظامالدین غفاری و مهندسالممالک مهر به پای امضای قرارداد استعماری دارسی زدند. مطابق این قرارداد ویلیام ناکس دارسی، میتوانست به مدت 60 سال به استخراج و بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در ایران اقدام کند.
به گفته سرآرتور هاردینگ نویسنده کتاب «یک دیپلمات در شرق»؛ اتابک بابت قرارداد دارسی، سهمی برابر 10هزار لیره انگلیس دریافت کرد.
در برخی منابع و متون، کوشیده شده تا از علیخان ظهیرالدوله همسر فروغالدوله دختر ناصرالدین شاه چهرهای متین و عارف ترسیم شود. با این حال مشی دینستیزانه او، در تاریخ پوشیده نماند!
در جلد سوم «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» نوشته اسماعیل رایین، ظهیرالدوله این بازیگر عهد قجری چنین معرفی شده است:
«ظهیرالدوله که مردی روشنفکر، اصلاحطلب و خواهان تجدد و مساوات بود، سعی داشت افکار طبقهای از حکمای ایرانی قرن چهارم اخوانالصفاء و عقاید صوفیان را با هم درآمیخته و با وارد کردن فراماسونهای ایرانی در انجمن اخوت پایه نوینی برای توسعه فراماسونری بریزد...»!
میگویند که صفیعلی شاه سرسلسله دراویش صفیعلی شاهی پدرخواندگی انجمن اخوت را برعهده داشته است.
جالب است بدانید که یکی از چهرههای مشهور هنری که عضو انجمن بود، درویش خان «موسیقیدان» است.
محمود محمود در کتاب تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، انجمن اخوت را شاخهای از فراماسونری «شرق اعظم» یا گراند اوریان معرفی میکند.
با این حال، تأکید برخی متون به عارف بودن ظهیرالدوله اگر نگوییم بهواسطه پنهان نگه داشتن چهره ماسون وی و اعضا و همراهان انجمن ماسونی اخوت بوده است، چه میتوانیم بگوییم؟