اخبار ویژه
ذوقزدگی تحلیلگر صهیونیست از پادویی برخی اصلاحطلبان برای اسرائیل
یک تحلیلگر صهیونیست از مطالب گروهک موسوم به مجمع محققین و همچنین روزنامه زنجیرهای هم میهن در توجیه ایده دو دولتی در سرزمینهای اشغالی ذوق زده شد.
راز زیمت (پژوهشگر ارشد در موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل/ تحلیلگر مرکز اتحاد برای مطالعات ایران در دانشگاه تلآویو) در شبکه ایکس نوشت: «دیگر صداها در ایران درباره موضوع فلسطین: مقاله تفسیری روزنامه اصلاحطلب «هم میهن» بر این است که ایران باید راهحل دو کشور [در سرزمین اشغالی فلسطین] را بپذیرد یا حداقل متعهد به عدم مخالفت با آن باشد تا توانایی خود را برای ادغام در یک منطقه منطقهای تسهیل کند؛ گفتوگو با کشورهای عربی. به گفته نویسنده مقاله (کارشناس علوم سیاسی از یکی از دانشگاههای تهران) تا زمانی که ایران راهحل دو کشوری را (که تقریباً در اجماع کامل همسایگان عرب خود است) رد کند، امکان همکاری قابل توجه با کشورهای عربی در مورد مسئله فلسطین وجود نخواهد داشت. وی میافزاید، اگر روزی برسد که همکاریهای منطقهای برای حل مسئله فلسطین و مقابله با «جنایتهای اسرائیل» ایجاد شود، ایران بدون پذیرش راهحل دو کشوری نمیتواند در این همکاریها ادغام شود.
تحلیلگر صهیونیست افزود: مهم است که تأکید شود این یک روزنامه اصلاحطلب است که نماینده مواضع رسمی رژیم نیست. در عین حال، حمایت صرف از راهحل دو کشور در روزنامهای که در ایران منتشر میشود، بیمعنا نیست. همچنین لازم به ذکر است که ماه گذشته انجمنی از روحانیون وابسته به اردوگاه اصلاحطلبان در ایران پس از انتشار مطلبی که خواستار بازگشت رژیم صهیونیستی به وضعیت قانونی قبل از 1967 شده بود، انتقادات تند محافل محافظهکار- رادیکال را برانگیخت. اشاره به مرزها و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، اعلام نظر به عنوان به رسمیت شناختن کشور اسرائیل در مرزهای 1967 تلقی میشود.»
اشاره تحلیلگر صهیونیست به موضعگیری گروه چند نفره موسوم به مجمع محققین و مدرسین حوزه است که در پی اعتراضات گسترده عمومی مجبور به عقبنشینی و تأکید بر اشغالگر بودن رژیم صهیونیستی شد.
روزنامه هم میهن پیش از این در نوشتهای به قلم «معاون سردبیر» با عنوان «دو صدا در روحانیت»، از موضعگیری اولیه مجمع محققین استقبال کرده و نوشته بود: بند پایانی بیانیه دربارۀ جنایات اسرائیل با آنچه از زبان امامان جمعه و روحانیت رسمی در صداوسیما میشنویم تفاوت بارزی دارد چراکه در پایان تصریح میکند: «راه حل برونرفت از بحران منطقه، بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین است.» موضعی که به مذاق کیهان خوش ننشسته و به شیوۀ مألوف بیتوجه به کسوت و صبغۀ روحانی این تشکل بر آنان تاخته است: «پیشنهاد قانونی بودن مرزهای قبل از تهاجم ۱۹۶۷ را از کدام کیسه درآوردهاید؟! و اگر- درحالیکه امروزه کودکان دبستانی هم از این واقعه باخبرند -شما از آن اطلاعی نداشته و نمیدانید! چه اصراری دارید درباره موضوعی که نمیدانید اظهارنظر کنید؟! و البته سؤال دیگری نیز در میان است و آن، این که چرا راهحلی که ارائه کردهاید دقیقاً همان راهحل مورد نظر آمریکا و اسرائیل و اروپا و برخی از دولتهای دستنشانده منطقه است؟! آیا این همخوانی اتفاقی و تصادفی است؟! اگر چنین است چرا اتفاقاً با دیدگاه قدرتهای استکباری حامی اسرائیل مو نمیزند؟!»
هر چند مجمع مذکور از موضع سخیف خود عقبنشینی نمود و بر اشغالگر بودن رژیم صهیونیستی اذعان کرد، جواد امام مدعی شد باید طرح دو کشوری در سرزمینهای اشغالی را به رسمیت شناخت! او نوشته بود: «مقابله با این رژیم متجاوز، اشغالگر و کودککش، نیازمند ائتلافی بهشمول کلیه کشورهای مسلمان و عدالتخواه، جبهههای مقاومت فلسطین، لبنان و کلیه گروههایی است که دل در گرو انسانیت و آزادی اراضی مقدس فلسطین دارند. برای تحقق این هدف نمیتوان سازوکارهای حقوقی و بینالمللی را نادیده گرفت چرا که افتراق و اختلاف را دامن خواهد زد که به نفع رژیم صهیونیستی و حامیان آن میباشد. جبهه اصلاحات، اعتقاد دارد حمایت از قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت، مبنی بر بازگشت رژیم اشغالگر به مرزهای ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین به نفع معتقدان به آرمان فلسطین و مورد حمایت قاطبه جبهه مقاومت و گروههای فلسطینی است.»
این اظهارات در حالی بود که قبل از سال 1948 و تشکیل رژیم صهیونیستی به زور آمریکا و انگلیس (فاتحان جنگ جهانی)، سرزمینهای اشغالی در طول قرنها به عنوان سرزمین فلسطین شناخته میشد و حتی برخی سیاستمداران بعدی رژیم صهیونیستی دارای گذرنامه فلسطینی بودهاند. در هیچ منطق حقوقی پذیرفته نیست که سرزمین ملتی غصب و اشغال شود و حاکمیت آن، به دیگرانی که از کشورهای دیگر مهاجرت کرده و به زور سلاح غلبه کردهاند، سپرده شود. نکته قابل تأمل دیگر این که برخی دولتهای خیانتکار منطقه، در طول چند دهه گذشته و از جمله توافق ابراهیم، به بهانه قبول طرح دو دولتی، رژیم اشغالگر را به رسمیت شناخته و در عین حال در لفظ به نکوهش اسرائیل پرداختهاند.
اکنون تقلای برخی عناصر برای رسمیت دادن به رژیم اشغالگر -ولو با بیحیثیت کردن خود- با ذوق زدگی تحلیلگر صهیونیست روبهرو شده است، آن هم در شرایطی که در محاکم جهانی تحت فشار غرب، برای نخستوزیر و وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی حکم جلب بینالمللی صادر شده است. در چنین شرایطی خوشرقصی برخی عناصر غربگرا برای صهیونیستهای سرخورده و فاقد حیثیت و مشروعیت، روحیه بخش است. بیدلیل نیست که برخی زمامداران صهیونیست در جریان فتنه 88 گفتند که اصلاحطلبان سرمایه بزرگ اسرائیل هستند. در فتنه صهیونیستی زن، زندگی، آزادی هم همپوشی و پادویی عناصر افراطی مدعی اصلاحات کاملاً مشهود بود و به همین علت هم هست که وقتی نتانیاهو اخیراً در ویدئویی از فتنه زن، زندگی، آزادی حمایت کرد، صدایی از این عناصر داخلی به اعتراض بلند نشد.
در پادویی ننگین برخی مدعیان اصلاحطلبی برای رژیم صهیونیستی همین بس که شبکه اینترنشال وابسته به موساد، از سوی معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی اداره میشود!
مهار گرانی یا گران کردن؛ دولت برای کدام برنامه دارد؟!
نگاهی به فعل و انفعالات اقتصادی دولت و گرانیهای مداوم کالاهای مختلف طی چهارماه استقرار دولت چهاردهم در پاستور این سؤال را به وجود میآورد که دولت برای گران شدن کالاها برنامه دارد، یا برای کنترل تورم و گرانی؟
به گزارش جهان نیوز، این روزها در کوچه و بازار و رسانه حرف از گرانی است. کالایی «گران شد» و یا «گران میشود» از جمله بحثهایی است که حول اقدامات دولت میگردد. همینطور که مسئله گرانی برخی از کالاها مانند بنزین بر سر زبانهاست به یکباره دیده میشود که مثلا خودروسازان به افزایش 30 درصدی محصولات خود اقدام میکنند.
طی سه ماهی که از تشکیل دولت میگذرد، خبری که مردم میشنوند، گرانی است. موضوعی که گویا تداوم دارد خصوصا اینکه برخی از اقتصاددانان نیز با خوانش بودجه آینده عنوان کردهاند تصمیمات و اهداف دولت در گرانی کالاهای مختلف بسیار مشخص و مبرهن است.
افزایش قیمت کالاهای مختلف در این عرصه قابل توجه است. شیر خام در مهرماه امسال گران شد که طی آن قیمت 4 قلم لبنیات بدون ابلاغ دولت رو به فزونی رفت. در همین زمینه دبیر انجمن صنایع لبنی گفت: «با افزایش ۲۰ درصدی قیمت شیرخام از ۱۵ تومان به ۱۸ هزار تومان قیمت لبنیات نیز ۱۴ درصد افزایش خواهد داشت.» این در حالی بود که در شهریورماه امسال قیمت نان در تهران افزایش یافته بود و به طور مثال قیمت نان سنگک از 3 هزار تومان به 5 هزار تومان رسید.
قیمت خودرو نیز در 27 آبان سال جاری صعودی شد. قیمتها در برخی موارد تا ۶۰ میلیون تومان افزایش یافت و این تغییر در هر دو بازار داخلی و مونتاژی مشاهده شد. وزیر صنعت، معدن و تجارت در واکنش به افزایش قیمت برخی از خودروهای تولید دو کارخانه خودروسازی گفت که این مصوبه مربوط به دوره قبل است. «الیاس حضرتی» رئیس شورای اطلاعرسانی دولت نیز با حضور در یک گفتوگوی تلویزیونی درباره افزایش قیمت خودرو اظهار کرد: « از ۱۳ ماه پیش مصوبهای وجود داشت مبنی بر اینکه باید قیمت خودرو افزایش یابد و دولت برای جلوگیری از سودجویی دلالان، با این کار موافقت کرد.» حالا اگر از بیش از یکسال گذشته دولت قبل این مصوبه را داشته چرا برای آن کاری نکرده و دولت چهاردهم خیلی زود آنرا اجرایی کرده است؟ موضوعی که گفته میشود حالا این گرانی در بازار آزاد نیز تاثیر خود را خواهد گذاشت. گرانی که بر بسیاری از صنوف خصوصا تاکسیدارانی که درخواست نوسازی تاکسیهای خود را دارند نیز آثار منفی میگذارد.
افزایش قیمت حاملهای انرژی نیز بحثی بود که میان دولت و مجلس رد و بدل میشد. در همین حین «عباس علیآبادی» وزیر نیرو با شروع خاموشیها درباره قیمت برق اظهار کرد: «بر اساس قانون مانعزدایی صنعت برق تکلیف شده است که قیمت برق افزایش پیدا کند و مطابق با قانون وزارت نیرو نباید وابسته به بودجه دولتی باشد.»
در این بین حتی اخباری از افزایش 60 درصدی بلیت هواپیما شنیده شد که خوشبختانه تکذیب شد. اما بلیت قطارهای ۵ ستاره ۳۰ درصد گران شد. هرچند که این دو مورد جزو نیازهای ضروری مردم نیستند اما تکمیلکننده پازل «گران شد» و «گران میشود» در چهارماهه اخیر شد.
با این اوصاف همه جا تیر و ترکشهای گرانی کالاهای مختلف دیده میشود. اما با پرسش این سؤال که دولت با توجه به وعدههای رئیسجمهوری برای یکی کردن سفره مردم و مسئولین و نگاه به افراد کمتر برخوردار و قشر متوسط جامعه، چه برنامهای دارد؛ وزیر اقتصاد به وضوح بیان میکند که خواهان سرکوب کردن قیمتها نیست! عبدالناصر همتی درباره موج گرانیها گفت: «سرکوب کردن قیمت هیچ نفعی ندارد و فقط علاوهبر خاموشکردن سیگنال، روند اقتصاد را نیز کند میکند، لذا به این موضوع اعتقاد نداریم. آن چیزی را که فکر میکنیم تعادل در اقتصاد ایجاد میکند را دستکاری میکنیم و دستکاری قیمت به معنای ازبینبردن علم اقتصاد است. من اعتقاد جدی دارم که قیمت به ما نشانه، سیگنال، رفتار، عرضه، تقاضا و روند اقتصاد را نشان میدهد.»
همان موضوع و بحث قدیمی عدم دخالت دولت در قیمتها و اینکه بازار آزاد خود را به تعادل میرساند که در بسیاری از کشورها رد شده و در عین اجازه به قیمتگذاری نظارت دولت نیز در این عرصه مطرح شده است. اما حالا با همین دست فرمان و با رویکرد برخی از کارشناسان اقتصادی با نگاه به بودجه سال آینده بیان میکنند که دولت برای گرانتر شدن کالاها برنامهریزی دارد.
«حسین صمصامی» عضو کمیسیون اقتصادی مجلس طی تذکری در این باره بیان میکند: «متاسفانه تاکنون خروجی بودجه از برخی کمیسیونها و کمیسیون تلفیق اجازه افزایش قیمت بسیاری از کالاها را داده است؛ یعنی در سال آینده اگر این بودجه به تصویب برسد مثل امسال باعث موجی از افزایش قیمت خواهد شد.»
روحانی: خواب دیدم خاتمی را با بال چپم به آسمان میبرم(!)
سایت رسمی آقای روحانی رئیسجمهور اسبق، داستانی از خواب آقای روحانی در جریان نامزد شدنش برای انتخابات ریاست جمهور منتشر کرد.
آقای روحانی در روایت خواب خود گفته است: «گرم خواب بودم. هنوز به سحر ساعتی مانده بود. خواب میدیدم: دو بال داشتم. آماده پرواز بودم. سیدی را دیدم؛ سیدمحمد خاتمی... محزون بود و در خود فرو رفته. خواستم سر صحبت را باز کنم تا او را از حزن بیرون آورم: بگذارید شما را ببرم به بالا، به آسمان! با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان! به باغی از گلهای رنگارنگ و بسیار در افق. سید از حزن بیرون آمد. او را از آسمان به سرزمینی پر از گل بازگرداندم؛ سپس به سمت مسجدی روانه شدم. در ورودی مسجد ملخهای زیادی را دیدم؛ با بالم آنها را راندم. پیرمردی به من گفت حیف نیست از این بال برای دور کردن ملخها استفاده میکنی! رهایشان کن! از خواب پریدم. سحر شده بود و هوا هنوز گرگ و میش بود. دقیق به یاد ندارم اما دیماه ۱۳۹۱ بود».
آقای روحانی پیشتر نیز در صفحات 48 و 49 کتاب خاطراتش ادعا کرده بود: «موقع اذان صبح از خانه خارج شدم و برای نماز صبح به سمت مسجد پشت خندق رفتم. وارد حیاط مسجد شدم و در کنار حوضی که در سمت چپ قرار داشت، نشستم و مشغول گرفتن وضو شدم. احساس کردم که حیاط یک مرتبه روشن شد، مثل اینکه نورافکنی به تابش درآمده باشد. در آن حال حس کردم نور از بالا میتابد، سرم را بلند کردم و یک شیء نورانی را که تقریباً مکعب مستطیل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود یک متر بود، دیدم که از بالا به سمت داخل حیاط مسجد به آرامی در حال فرود آمدن است.
احساس میکردم افرادی داخل این هودج نورانی نشستهاند، ولی چیزی جز تلألو نور نمیدیدم. بعد دیدم آن شیء نورانی در شمال شرق حیاط مسجد فرود آمد. آنگاه پس از چند دقیقه توقف، بلند شد و به حرکت درآمد. در هنگام برخاستن هودج، علیرغم اینکه برای نماز صبح میخواستم داخل مسجد بروم، بیاختیار دنبال آن به راه افتادم. دیدم پس از عبور از تکیۀ مسجد پشت خندق به تکیۀ بعدی، یعنی تکیۀ «بیرون دژ» رفت و در وسط آن تکیه فرود آمد. فاصلۀ این دو تکیه شاید حدود دویست متر بود. پس از آن هودج دوباره بلند شد و در فضا به راه خود ادامه داد و من هم در کوچه آن را میدیدم. هودج به سمت شرق حرکت کرد و بعد از چند دقیقه از نظرم غایب شد. احساس عجیبی به من دست داده بود و از خود بیخود شده بودم، احساس یک شعف بینظیر معنوی توأم با کمی ترس و وحشت داشتم».