نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آنچه آمریکا را با بنبست مواجه کرد قدرت دیپلماسی ایران بود، نه قدرت دفاعی!
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«آمریکاییها در برابر دیپلماسی ایران گیر کردهاند. همچنین برخی در داخل کشور اعلام میکنند اقدامات دفاعی ایران توانست آمریکاییها را به عقب براند. البته باید بدانیم ابزارها و تجهیزات دفاعی کشور بسیار مهم هستند اما آن چیزی که امروز دنیا را با مردم ایران همصدا کرده است دیپلماسی هوشمندانه کشورمان است. البته باید بدانیم که تجهیزات دفاعی کشورمان بازدارنده است در این مسئله هیچشکی نیست و میبایستی تقویت شوند. تمامی تحلیلگران بینالمللی بر این مسئله اعتراف داشتهاند که دیپلماسی ایران دیپلماسی درستی بوده است. دیپلماسی درست ایران آمریکاییها را با بنبست مواجه کرده تا جایی که آمریکاییها ناچار شدند برای جلب نظر جامعه بینالملل برخی مواضع تعارفگونه را همچون اینکه واشنگتن دنبال تغییر حکومت در ایران نبوده و پیش شرط برای مذاکره نداریم، ارائه کنند».
متاسفانه رویکرد منفعلانه دولت آقای روحانی در سیاست خارجی(هم در دولت اوباما و هم دولت ترامپ)، گستاخی روزافزون آمریکا و تشدید تحریمها را در پی داشت.
اما اظهارنظرهای قاطعانه مقامات سیاسی و نظامی کشورمان در مواجهه با آمریکا در هفتههای اخیر و همچنین بیانیه شورای عالی امنیت ملی و تعیین ضرب الاجل 60 روزه به اعضای باقیمانده در برجام و بخصوص سیلیهای متوالی مقاومت به شیوخ مرتجع وابسته به آمریکا در منطقه، موجب عقبنشینی واشنگتن از لافزنیهای خود شد.
قدرت دفاعی ایران همواره کابوسی بزرگ برای نظام سلطه است. اما متاسفانه طیف مدعی اصلاحات با کوچکنمایی این مولفه قدرت ساز، در پی آن است تا در قالب برجام موشکی و منطقهای، چوب حراج بر این سرمایه بزرگ بزند.
دولت هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارد
روزنامه زنجیرهای اعتماد روز گذشته در سرمقاله خود به قلم سردبیر به تببین چرایی حمایت مدعیان اصلاحات از دولت روحانی پرداخته و برای به اصطلاح جلب اعتماد مخاطب، ابتدا به توصیف اوضاع آشفته دولت برآمده از اصلاحطلبان پرداخته که خواندن آن خالی از لطف نیست.
در این نوشتار آمده است : «راست و حسینی بخواهیم درباره وضع موجود صحبت کنیم باید اعتراف کنم که دولت انقدری که از او توقع میرفت ظاهر نشد. نه تنها از سطح توقع عام و خاص پایینتر است بلکه گاهی خطاهایی مرتکب میشود که از او بعید است... ما از رئیسدولت انتظار نداریم که نیندیشیده به سؤال خبرنگاران جواب دهد ، ما از روحانی انتظار نداریم که نگاه کردن از داخل اتومبیل را نظرسنجی بنامد ما از ارکان دولت انتظار این همه ناهماهنگی را نداریم. گاهی معاون اول راست میرود وزیر میرود چپ رئیسدفتر هم نه چپ و نه راست. جایی میرود که باید صد عاقل فرزانه بنشینند و رمزگشاییاش کنند. »
این روزنامه در ادامه نوشت : «خود رئیسجمهور تعریف میکرد که در جریان سیل ملت دستش را میگرفتند و همان فیالمجلس از او دستور مساعد میخواستند و میگفتند تو بروی معلوم نیست کسی جواب ما را بدهد.حرف سیل زدهها بیربط نبود. دولت نه تنها چابک نیست بلکه در بعضی جاها بیحال و حوصله و خموده است و گاهی یک دستور اقدام ساده چندین ماه طول میشد تا به سر منزل مقصود برسد شاید هم نرسد ».
اعتماد در ادامه به این کرختیها ناهماهنگی اعضا و ارکان دولت را اضافه کرده و نوشته است : « نمیگویم وزرا توی کاسه هم میگذارند – شاید هم بگذارند – اما در خلال استعفاها متوجه شدیم که عمرو وزید با هم خوب نیستند پایش بیافتد از ضایع کردن همدیگر ابایی ندارند.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه دولت روحانی را فاقد هر گونه برنامهای برای اداره کشور دانست و نوشت : « در جریان استعفای آخوندی فهمیدیم دولت نه تنها دکترین اقتصادی ندارند بلکه علی العاجله روز را به شبش میدوزد تا فردا خدا به داد برسد. بخواهیم از موارد بنویسیم بیش از اینها میتوانیم بنویسیم. یک قلم توئیت نزدیکان رئیسجمهور را بخوانید میبینید که برنامه سهل است در تاریکی تیری میپرانند بلکه اصابت کند که غالبا هم نمیکند. گاهی به جاهایی اصابت میکند که توییتکننده مجبور به عذرخواهی یا پاک کردن نقطه نظرش میشود. همین پاک کردن توییت چیزی نیست که ما از دولتیها انتظار داشته باشیم».
ذوقزدگی از سفر منادیان تسلیم با روپوش میانجیگری
ارگان دولت دیروز گفتوگویی را با یک محکوم شده به جرم ارائه اطلاعات به بیگانگان با تیتر «ژاپن از وزن مناسب برای میانجیگری برخوردار است» منتشر کرد. در این گفتوگو آمده است: «نیت ژاپن در موضوع میانجیگری بین آمریکا و ایران، خیرخواهانه و در راستای مصالح جامعه جهانی است. در بین قدرتهای جهانی، ژاپن نزدیکترین متحد جهانی آمریکا است که روابطی با ایران براساس احترام متقابل، منافع مشترک، عدم مداخله و همکاری سازنده دارد لذا از وزن مناسب برای این مأموریت برخوردار است.»
مدعیان اصلاحات بر طبل مذاکره و تسلیم میکوبند و از به اصطلاح میانجیگری میان ایران و آمریکا به ذوق و شوق میافتند حتی اگر تصمیم نظام نه جنگ نه مذاکره باشد، حتی اگر آمریکا پس از لاف مذاکره بدون پیش شرط از لزوم تغییر رفتار ایران بگوید و ایران را تحریم کند. بهکار بردن کلمه میانجیگری در این شرایط فاقد پایه عقلانی است. حافظان منافع آمریکا به تهران میآیند تا زیادهخواهیهای طاغوت اعظم را دیکته کنند. جز دیاثتپیشگان سیاسی کدام انسان با شعوری نام این را میانجیگری میگذارد و ذوق میکند؟ مدعیان اصلاحطلبی البته سابقه طولانی در خیانت و خباثت ورزی علیه نظام دارند.
مستندات گزارش علیه خواستِ روزنامه زنجیرهای
تنها در یک صفحه روزنامه شرق در شماره دیروز موارد مختلفی از تناقض گویی میتوان یافت. در یکی از این نوشتارها با عنوان «آیا امام مخالف ادغام ارتش و سپاه بود؟» به مصاحبه خبرگزاری فارس با سرلشکر رحیم صفوی پرداخته شد و جالب اینکه سایتهای نزدیک به زنجیره ایها نیز با عنوان «شبهه در روایت سردار صفوی درباره یک تصمیم» به بازنشر مطلب مذکور پرداختند.
در ابتدای این گزارش آمده: «رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه برای چندمین بار گفته است که هاشمیرفسنجانی به دنبال ادغام ارتش و سپاه بود.»
این روزنامه سپس به گفتههای نویسنده یک کتاب استناد کرده و نوشته: «نویسنده کتاب «زمانه و زندگی آیتالله هاشمی» در ارتباط با طرح ادغام سپاه و ارتش به مصاحبه خود با مرحوم هاشمیرفسنجانی در سال ۹۴اشاره میکند و میگوید که از هاشمی سؤال کردم واقعا شما بهدنبال این بودید که این دو نیرو را تبدیل به یک نیرو کنید؟ هاشمی به شیرعلینیا پاسخ میدهد که: «واقعا اینگونه بود. این اقدام به دستور امام (ره) بود و در حکم جانشینی فرمانده کل قوای من نیز آمده بود. ما در جنگ هم به این نتیجه رسیده بودیم. آنموقع جراحی آن سخت بود و واقعا مشکل بزرگی در جنگ داشتیم...»
با این حال در بخشی دیگر از این گزارش از قول خود مرحوم هاشمی و از خاطرات روزنوشت او این سطرها ذکر شده: «در خاطرات ۱۴ اردیبهشت سال ۶۵ هاشمی آمده است: «عصر [مسئولان] کمیتههای تبلیغات جنگ آمدند. برای آنها مفصلا صحبت کردم. با دیگر سران قوا با اتومبیل به قم رفتیم. شب مهمان آقای منتظری بودیم. ایشان طرحی برای ادغام نیروهای مسلح و ارتش و سپاه و ژاندارمری و کمیتهها و شهربانی ارائه داد...»
و در ادامه گزارش باز هم از قول هاشمی آمده: «هاشمی در روزنوشت خاطرات ۲۳ شهریور۶۷ هم مینویسد: «خدمت امام رفتم... درباره ادغام نیروهای مسلح مذاکره شد. با ادغام امکانات پشتیبانی موافقاند اما در حال حاضر ادغام ارتش و سپاه را صلاح نمیدانند و بهطور جزم میگویند جنگ تمام شده است دیگر تجدید نمیشود و ادغام را مایه دعوا و نزاع و نارضایتی میدانند.»
چنانکه خواندید آنچه از روزنوشتهای مرحوم هاشمی برمی آید این است که این ایده از کجا طرح شد و سپس پیگیریهای او با مخالفت امام خمینی(ره) مواجه میشود. حالا چرا زنجیرهایها لقمه را دور سرشان میگردانند؟ و چرا با وجود متنهای صریح به شعبده و شبهه روی میآورند؟
ما بیرقیبیم اگرچه نه دغدغه داریم و نه هدف!
یکی دیگر از تناقض گوییهای دیروز شرق به مصاحبه یکی از افراد منسوب به جریان موسوم به اصلاحطلبی مربوط است به گونهای که به این نوشتار حالتی طنز گونه داده.
روزنامه شرق در گزارش خود از قول زیباکلام نوشته که «در مناظرههایی که من با آنها دارم خیلی راحت به من میگویند شما و همفکرانت در حال فریب مردم هستید تا مردم را پای صندوق رای بکشانید.» سپس این تئوریسین طیف موسوم به اصلاحطلب میافزاید: «شنیدن این جمله بسیار دردناک است. این منعکسکننده شکست جریان اصلاحات است.»
با این حال که زیباکلام از شکست جریان فکری مطبوع خود سخن میگوید اما در جایی دیگر از همین گزارش از قول او گفته شده: «اصلاحات رقیبی ندارد. من هیچ جریان دیگری را در جمهوری اسلامی ایران نمیبینم که دموکراسیخواه باشد.»
البته این فرد اصلاحطلب کمی هم به اطراف نگاه کرده و در مرات زیرین برخیها را هم دیده و گفته: «رقبای پراکنده وجود دارند... اما اینکه یک جریان متشکل و سازمانیافته سیاسی و اجتماعی را بگوییم رقیب جریان اصلاحات است، نه، چنین رقیبی وجود ندارد.» با این حال نکتهای که طنز ماجرا را بیشتر میکند این است که خود زیباکلام میگوید که این جریان یکه و بیرقیب نه هدف دارد، نه دغدغه و نه رهبر حزبی: «دو بحرانی که اصلاحطلبان از آن رنج میبرند، اول مشخصنبودن هدف و دغدغه آنها و دوم بلاتکلیفبودن رهبری این جریان است.» تصور کنید جریانی که دغدغه ندارد یعنی نمیداند اکنون چه باید انجام دهد و اینکه خواست جامعه یا صلاح جامعه چیست؛ همچنین هدف ندارد یعنی نمیداند از طریق آنچه انجام میدهد میخواهد به کجا برسد خود را تنها جریان سیاسی کشور و بیرقیب هم میداند!! این گفتههای زیباکلام آدم را یاد حکایتی از مولوی میاندازد که به دلاک میگوید بر بازویش نقش شیری حک کند و از هرجا که شروع میکند فریاد فرد برمی خیزد که از عضوی دیگر از شیر شروع کن و دست آخر دلاک میگوید: «شیر بیدم و سر واشکم کی دید»! جریان سیاسی بیبرنامه و دغدغه و بدون هدف و... چگونه جریانی است که ادعای بیرقیبی هم دارد؟!