نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
چرخش عجیب نماینده لیست امید درباره اختیارات روحانی!
محمود صادقی نماینده اصلاحطلب لیست امید مجلس روز گذشته در گفتوگو با روزنامه اعتماد در پاسخ به سؤالی درباره موضوع اختیارات رئیسجمهور با بیان اینکه «روحانی اسما فرمانده است، رسما نه!» گفت: «آقای روحانی در این زمینه طعنهای هم زدهاند که اسما فرمانده است ولی عملا اینچنین نیست چرا که اظهاراتی مطرح شده بود که امروز و در شرایط فعلی جامعه عملا فرمانده اجرایی کشور رئیسجمهوری است ولی آقای روحانی همچنان گلایه دارند چون معتقد هستند که این موضوع محقق نشده است. با در نظرگیری همه این موارد و بدون داشتن نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به موضوع و بررسی ابعاد فنی ماجرا به عقیده من آنچه کشور را آزار میدهد عدم انسجام در نظامهای تصمیمگیری است.»
سرویس سیاسی-
این ادعای نماینده اصلاحطلب مجلس در حالی است که وی 30 اردیبهشت ماه در سالروز مجلس طی گفتوگویی در این زمینه با بیان اینکه روحانی در موضوع اختیارات فرافکنی میکند گفته بود: «آقای روحانی باید بگوید در کدام حوزهها اختیار دارد همچنین باید توضیح دهد در بخش هایی که اختیار داشته چه کار کرده است؟ ما معتقدیم رئیسجمهور در بخشهایی هم که اختیار داشته آن چنانکه باید و شاید عمل نکرده است، بیانصافی نمیکنیم اما طبیعتا عوامل متعددی در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی موثر بودهاند که هیچکدام از اینها قابل قبول نیست و آقای روحانی به گونهای ضعفهای دولت خود را فرافکنی میکند.»
جریانسازی تقلبی برای پوشش ناکارآمدی
گفتنی است وکیلالدولههایی که شش سال تمام، آمریکا و اروپا را بزک کردند و قول امروز و فردا را برای رونق اقتصادی دادند اما حالا که چکهایشان بیمحل از آب در آمده، هر روز با بازی تازهای مردم را سرگرم میکنند.
یک روز میگویند جنگ قریبالوقوع است و بنابراین باید با ترامپ مذاکره کرد. دیگری مینویسد، شماره تلفن به ترامپ بدهید و سومی میگوید ترامپ را به تهران دعوت کنید. یک روز مردم را با جنگهراسی مشغول میکنند، روز دوم با هیجان دوباره مذاکره، روز سوم با ادعای فقدان اختیارات و روز چهارم، با طرح جمهوری سوم و لزوم تغییر قانون اساسی و افزایش اختیارات رئیسجمهور!
از سوی دیگر نمایندگان لیست امید نشان دادهاند در شرایطی که مردم به شدت در تنگنای اقتصادی به سر میبرند به جای اینکه بر اساس وظیفه و اختیاری که قانون اساسی به آنها تنفیذ کرده بر گرانی افسارگسیخته نظارت کنند و از مدیران اجرایی کشور، وزرا و رئیسجمهور مطالبات مردم را طلب کنند، نه تنها هیچ ارادهای برای پاسخگو کردن دستگاههای اجرایی کشور ندارند و حتی سؤالهای اقتصادی از رئیسجمهور را امضا نکردهاند بلکه هر روز با طرح مسایل حاشیهای و بیارتباط با موضوعات اصلی کشور، فرصت مجلس را در بررسی مشکلات اقتصادی هدر داده و عملاً به اتحاد لازم برای عبور از این شرایط لطمه میزنند.
علی صوفی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اخیرا گفته بود که حسن روحانی در انتخابات ۹۶ شعارهایی داد، آن موقع کاملاً در جریان اختیارات رئیسجمهور بود؛ بنابراین اظهارات درباره اختیارات فرافکنی و توجیه ضعفهای خودشان است.
ادامه دولت روحانی را به رفراندوم بگذاریم؟
روزنامه سازندگی در گزارشی به دیدار رئیسجمهور با اهالی رسانه پرداخت و در صفحه اول خود با تیتر «بازگشت به قانون اساسی» به نقل از روحانی نوشت: «اصل 59 قانون اساسی بنبست شکن است. این اصل به ما میگوید که در نظام هیچ بنبستی وجود ندارد.»
این روزنامه که سردبیرش سمت دولتی دارد، مانند سایر رسانههای دولتی، اظهارات تعجببرانگیز روحانی درخصوص «نظرسنجی از چهره مردم» را سانسور کرد و سعی کرد سایر حرفهای تکراری و ملالآور رئیسجمهور را برجسته کند.
در این گزارش آمده است: «روحانی معتقد است که اگر قانون اساسی به درستی اجرا شود رئیسجمهور و دولت اختیارات کافی دارند.»
باید یادآور شویم، روحانی در مراسم افطار با جمعی از دانشجویان و جوانان هم به موضوع همهپرسیاشاره کرده و گفته بود: «قانون اساسی ما ظرفیتهای بالایی دارد که یکی از آنها اصل ۵۹ است که میگوید اگر در یک مسئله مهم فرهنگی، اجتماعی یا سیاست خارجی، اختلافنظر داریم، میتوانیم پای صندوق آراء برویم تا مردم نظر دهند.»
علاوه بر این، وی در سخنرانی ۲۲ بهمن 96 هم بعد از اعتراضات دیماه و برای فرار از پاسخگویی در برابر مشکلات اقتصادی همین حرفها را زده بود که: «قانون اساسی بنبستها را برداشته و ظرفیت بزرگی دارد و اگر جایی ما با هم بحث داریم باید به اصل ۵۹ قانون اساسی مراجعه کنیم. صندوق آراء را بیاوریم و طبق اصل ۵۹ قانون اساسی هر چه مردم گفتند، به آن عمل کنیم.»
نکته اول آنکه، جناب رئیسجمهور باید به جای فرافکنی در برابر مشکلات کشور و چنگ زدن به حربه «اختیارات ویژه» و یا «رفراندوم» (که جز حربهای برای فرار از پاسخگویی نیست) و همچنین به جای «نظرسنجی از قیافه مردم!» و «ایجاد محدودیت» برای رسانهها، پاسخگوی مشکلات اقتصادی و وضعیت معیشتی کشور باشد و بیش از این نمک به زخم مردم نپاشد! نه اینکه بگوید مشکلات کشور به دلیل اختیارات کم من است و بیایید پای صندوق رأی برویم!
و نکته دوم اینکه گرچه به نظر میرسد حرفهای رئیسجمهور درخصوص همهپرسی، برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و سیاسیکاری بوده و وی هیچ اعتقادی به آرای عمومی ندارد اما از این منظر جالب و قابلتأمل است که اگر در شرایط کنونی (با مشکلات اقتصادی روزافزون و تورم تا مرز 100 درصد و بالاتر از آن در مواد غذایی و خوراکی، مسکن و خودرو و نارضایتیهای اجتماعی و گرانیهای چندصد درصدی در سایر بخشها) از افکار عمومی بپرسیم با «به رفراندوم گذاشتن ادامه دولت موافقید یا خیر؟» بدون شک آنها نیز پاسخشان مثبت است. اما آیا مدعیان اصلاحات و دولت روحانی قبول میکنند که اصل 59 قانون اساسی در مورد آنها عملی شود؟
دوم خرداد به تاریخ سپرده شده و دیگر کارکردی ندارد
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم صادق زیباکلام نوشته است: «انتخابات هیئترئیسه مجلس را باید زنگ خطر جدی برای رهبری اصلاحات دانست. متاسفانه جریان اصلاحات و آقای خاتمی به تبع آن متوجه این مسئله نیستند که تا چه حد اعتبار اجتماعی و محبوبیتشان را از دست دادهاند... اعضای فراکسیون امید در مدت کاریشان هیچ کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشتهاند. متاسفانه خاتمی هم متوجه نیست که چقدر اعتبار گذشته از دست رفته است... اتفاقی که افتاد تتمه آبروی اجتماعی را که اصلاحطلبان داشتند خدشهدار کرد... اکنون این پرسش مطرح است آیا اصلاحطلبان سرمایه اجتماعی خود را از دست دادهاند و باید با آن خداحافظی کنند؟ یا ما باید با فراکسیون امید خداحافظی کنیم؟ سخنی که خاتمی پس از نوروز 98 مبنی بر بیتأثیری گفتن از تکرار دوباره به مردم گفت، کاملا بجا بود... مردم انتقاد شدیدی به عملکرد اصلاحطلبان و روند اصلاحات در کشور دارند.»
از طرفی این روزنامه در ستون «بازتاب» خود با تیتر «جای خالی دوم خرداد در روزنامه» انتقادات خوانندگانش مبنی بر «عدم انتشار مطلبی درباره [سالمرگ] دوم خرداد در آن روزنامه» را منتشر کرده و در پاسخ به خوانندگان نوشته است: «واقعیت امر این است که برخی تاریخها کارکرد خود را از دست دادهاند. زمانی خاتمی و ناطق نوری دو رقیب بودند اما سالهای بعد این دو در کنار هم قرار گرفتند و علیه جریان دیگری شدند که سربرآورده بود.»
گرچه رسانههای اصلاحطلب که امروز نقطه امیدشان به کورسویی تبدیل شده، برخلاف رویه سالهای گذشته خود به سالمرگ دوم خرداد نپرداخته و یا کمتر پرداختهاند ولی باید توجه داشت که سالهاست سمفونی مرگ در اصلاحات نواخته شده و البته عدهای خود را به ناشنوایی زده بودند!
اصلاحات بخش عمدهای از پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است
روزنامه آرمان در سرمقاله شماره دیروز نوشت: «متاسفانه اصلاحطلبان بخش عمدهای از پایگاه و بدنه اجتماعی خویش در جامعه را از دست دادهاند. اینکه رئیس دولت اصلاحات گفته است که ما مقدار زیادی از مقبولیت خود را از دست دادیم و حتی اگر من هم بگویم معلوم نیست که مردم پای صندوق رای بیایند، نشان میدهد که وی نیز متوجه این شرایط شده، اما متاسفانه برخی از اصلاحطلبان هنوز متوجه نشدند که پایگاه اجتماعی اصلاحات ظرف دو سال گذشته چه تغییری کرده و تا چه اندازه سقوط کرده است».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «گرچه بخشی از عدم اقبال مردم به اصلاحات به آقای حسن روحانی و عملکرد دولت بر میگردد، چرا که با عملکرد دولت ضربه و لطمه زیادی به اعتبار سیاسی و اجتماعی اصلاحطلبان وارد شد، اما این خطاست که بگوییم تنها چیزی که باعث از دست رفتن اعتبار اصلاحطلبان شده عملکرد دولت بوده است. درست که عملکرد دولت دخیل بوده، اما عملکرد خود اصلاحطلبان در مجلس و بیرون از مجلس در دو سال گذشته، چندان شایسته نبوده است».
طیف مدعی اصلاحات اکنون اکثریت مطلق دولت روحانی، تمام کرسیهای شورای شهر تهران و همچنین فراکسیون امید مجلس را در اختیار دارد اما به اذعان فعالین اصلاحطلب در هیچ کدام از نهادهای مربوطه کارنامه موفقی ندارد.
عملکرد دولت روحانی در حوزههای مختلف و بهخصوص دو حوزه اقتصادی و سیاست خارجی به حدی ضعیف است که حتی صدای حامیان دولت را نیز درآورده است. چندی پیش «محمود صادقی» عضو فراکسیون امید مجلس گفته بود: «فراکسیون امید نتوانسته ساختاری ایجاد کند و نمایندگانش را به بدنه کارشناسی وصل کرده و با برنامه عمل کند».
شورای شهر تهران نیز در قریب به دو سال اخیر که از آغاز به کار آن سپری شده است، صرفاً مشغول «انتخاب شهردار جدید»! و «اسم و فامیل بازی در انتخاب نام خیابانهای تهران»! بوده است.
دغدغه اصولگرایان معیشت مردم است؛ نباید اکثریت مجلس باشند
کمتر از 10 ماه دیگر انتخابات مجلس برگزار میشود. طیف موسوم به اصلاحطلب که عامل اصلی وضع موجود کشور است نگران از وضعیت پایگاه اجتماعی متزلزل خویش تنها راه ممکن را در تخریب جریان رقیب
دنبال میکند.
دیروز روزنامه آفتاب یزد دیروز مصاحبهای را با یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب منتشر کرد. در این مصاحبه نکاتی قرار دارد که به خوبی ماهیت طیف موسوم به اصلاحطلب را نشان میدهد.این فعال سیاسی طیف موسوم به اصلاحطلب به توجیهتراشی برای سوءتدبیرها و کمکاریهای مدیران دولتی پرداخته و گفته است: «دست دولت در برخی موارد مثل سیاست خارجی بسته است و هماکنون دولت خودخواسته، در برخی موارد داخلی ضعیف عمل کند و به سادگی کوتاه میآید. وجود برخی افراد مثل واعظی در این مسئله موثر است، در برخی استانها، نمایندگان آلت فعل نمایندگان و بهترین مجری جناح اصولگرا [!] شدهاند.»
«سیاست خارجی و اختیارات بیشتر» حرفهای جماعتی است که خودشان عرضه سر و سامان دادن به اوضاع را ندارند و گمان میکنند اگر در سیاست خارجی دستشان را باز بگذارند که در تمام دستاوردهای جوانان این کشور بتن و سیمان بریزند آنگاه نظام سلطه میآید اوضاع را سامان میدهد!
طنز ماجرا آن است که گفته: «نمایندگان آلت فعل نمایندگان و بهترین مجری جناح اصولگرا شدهاند» اما این نکته که در این آشفتهبازار تحلیلهای صدمن یه غاز این آقای اصلاحطلب، ناگاه واعظی را به نمایندگان و اینها را به جناح اصولگرا پیوند زده است مانند آن است که شخصی با پرت کردن خود در گِل و لای و لجن و سپس با کوبیدن دست و پا قصد دارد دیگران را نیز لجنمال کند!
این فرد میگوید: «اگر چنین شرایطی که در سؤال مطرح کردید [یعنی اصولگرایان در مجلس اکثریت را به دست بیاورند] به وجود آید، روشن است که مزاحمتها برای دولت تشدید میشود و دولت احتمالا ناگزیر به کوتاه آمدن بیشتر خواهد شد.»
دولت اکنون چه کاری انجام میدهد که در صورتی که اصولگرایان اکثریت مجلس یازدهم را به دست بگیرند دولت ناچار به کوتاه آمدن خواهد شد؟! یا اینکه اصولگرایان چه درخواستهایی از دولت دارند که اگر در مجلس یازدهم اکثریت را به دست بگیرند دولت ناچار میشود به درخواستهای آنان توجه کند؟ اگر به کارنامه فراکسیونهای مجلس نگاهی کنیم خواهیم دید طرحها و تذکرها و نطقها و بهطور کلی مواضع فراکسیون ولایی (اصولگرایان) در جهت بهبود معیشت مردم بوده است. با این حساب باید پرسید آیا این فعال سیاسی و روزنامه آفتاب یزد از بهبود شرایط معیشت مردم نگران هستند؟
ضمن آنکه باید گفت روز شنبه مصاحبهای با حمیدرضا حاجیبابایی، رئیس فراکسیون ولایی در کیهان منتشر شد که حاجیبابایی در آن گفته بود اکنون اکثریت مجلس در دست حامیان دولت و اصلاحطلبان است و لذا مجلس هیچ مزاحمتی برای دولت ندارد که از دولتمردان بازخواست کنند که این چه وضعی است که برای اقتصاد و معیشت مردم پیش آوردهاید.