«مذاکره با آمریکا سمّ است» یعنی«هستهای رفت ولی تحریمها ماند»!
مسعود اکبری
رهبر معظم انقلاب- 24 اردیبهشت 98- در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند:«مذاکره با آمریکا تا وقتی به تعبیر حضرت امام آدم نشده سمّ است ضمن اینکه مذاکره با دولت فعلی این کشور سمّ مضاعف است».
ایشان در تبیین این واقعیت افزودند:«معنای حقیقی مذاکره، معامله و بده بستان است و آنها دقیقاً در این معامله، دنبال نقاط قوت ایران هستند».
برجام یکی از مصادیق روشن «سمّ بودن مذاکره با آمریکا» و «هدف گذاری واشنگتن در ضربه زدن به نقاط قوت ایران در قالب مذاکره» است.
مقامات ارشد دولت آقای روحانی در طول مذاکرات هستهای و حتی پس از امضای توافق، بدون توجه به کارنامه سیاه آمریکا در توافقات بینالمللی- که به «قاتل زنجیرهای توافقات» مشهور بود- مدعی بودند که «آمریکا به واسطه یک توافق، اعتبار بینالمللی خود را خدشهدار نمیکند»! و «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»! و «رئیسجمهور آمریکا را فردی مودب! و باهوش! یافتیم»! و...
هفتهها و ماهها گذشت. دیدارهای وزرای خارجه ایران و آمریکا- که برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی رخ داده بود- رکورد زد و حتی کار به پیادهروی 15 دقیقهای ظریف و کری رسید. روحانی و اوباما با یکدیگر گفتوگوی تلفنی انجام دادند. ظریف و اوباما در حاشیه نشست سازمان ملل لحظات کوتاهی با یکدیگر دیدار کردند. دیدارها و ارتباطات مقامات ارشد ایرانی و آمریکایی در حاشیه مذاکرات هستهای به حدی زیاد بود که چندی بعد «علیاکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی اذعان کرد که دولت روحانی در مذاکرات هستهای با آمریکا مذاکره میکرد، نه 1+5.
برجام امضاء و اجرا شد. بر طبق توافق باید در مقابل محدودیت گسترده در صنعت هستهای کشورمان، تمامی تحریمهای ضدایرانی لغو میشد.
دولت روحانی در اقدامی تأملبرانگیز بیآنکه تضمین محکم و غیرقابل تغییری از طرف مقابل بگیرد، به صورت پیشدستانه و تنها ظرف مدت 2 ماه تمامی تعهدات برجامی خود را انجام داد. خروج بیش از 12 هزار سانتریفیوژ از چرخه غنیسازی، توقف تحقیق و توسعه برای غنیسازی در فردو، بتنریزی در قلب رآکتور اراک و خروج 9700 کیلوگرم از دههزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر 5 درصد از جمله این اقدامات بود که هزینههای سنگینی را در پی داشت.
«جان کری» وزیر خارجه دولت اوباما- مهر 96- در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست نوشت: «ایران در توافق هستهای (برجام) پیشاپیش همه امتیازاتش را پرداخت کرد».
مقامات ارشد دولت تاکید کردند که در گام بعدی تمامی تحریمهای ضدایرانی از جمله تحریمهای بانکی و مالی و نفتی در اولین روز اجرای برجام- دی 94- به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق. در همان مقطع روحانی در پستی در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت:«ایران هیچ توافقی را امضا نمیکند مگر اینکه تمام تحریمهای اقتصادی در همان روز لغو شوند».
اما تنها حدود ۲۴ ساعت پس از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام در دی ۹۴، آمریکا (در دولت باراک اوبامای مودب! و باهوش!) با نقض فاحش برجام، تحریمهای جدید ضدایرانی را تصویب کرد!، دولت اوباما در ادامه بدون توجه به تعهدات برجامی خود، قانون محدودیت ویزا، قانون تحریمی آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تصویب و تمدید کرد. دولت اوباما همچنین در اقدامی غیرقانونی- که در سالهای پس از انقلاب اسلامی به هیچ عنوان سابقه نداشت- از حضور نماینده ویژه دولت روحانی در سازمان ملل ممانعت ایجاد کرد و وی را تروریست! نامید. در همان دولت 2 میلیارد دلار از اموال ملت ایران نیز غارت شد.
«دونالد ترامپ» نیز در موضوع ایران، مسیر اوباما را ادامه داد. وی در تکمیل قانون محدودیت ویزای دولتِ اوباما، قانون جنجالی محدودیت مهاجرت را امضا کرد؛ ترامپ در ادامه اقدامات ضدایرانی اوباما، قانون سیاهچاله تحریم- یا همان مادر تحریمها- را امضاء کرد.
«هستهای رفت ولی تحریمها باقی ماند»! اما ماجرا به همین جا ختم نشد. دولتمردان و رسانههای زنجیرهای به گونهای درباره نتایج اقتصادی برجام فضاسازی کرده بودند که پس از امضای توافق هستهای- تیر 94-عدهای از مردم به خیابانها آمده و با در دست گرفتن اسکناسهای 1000 و 500 تومانی در کنار اسکناس یک دلاری، به جشن و پایکوبی پرداختند.
اما ادعاهای بزرگ درباره «فتحالفتوح برجام»! خیلی زود رنگ باخت. دلار که تا پیش از امضای برجام حدود 3 هزارتومان بود در پسابرجام تا حدود 19 هزارتومان نیز افزایش پیدا کرد. اکنون نیز ارزش دلار حدود 14 هزارتومان است. به عبارت دیگر وقتی هستهای داشتیم، دلار حدود 3 هزارتومان بود و حالا که هستهای نداریم دلار حدود 14 هزارتومان است.
در پسابرجام دولتمردان در اظهارات جداگانه بارها تصریح کردهاند که دستاورد برجام، «تقریبا هیچ» و «نزدیک به صفر» بوده است. جمعبندی نتایج برجام از «هستهای رفت ولی تحریمها ماند» تا «کاهش ارزش پول ملی کشور» و «کوچک شدن سفره مردم»، حکمت تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب مبنی بر «سمّ بودن مذاکره با آمریکا» را بیش از پیش نمایان میکند.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای -۲۹ مهر ۹۴- در نامهای حکیمانه و دوراندیشانه خطاب به روحانی تاکید کردند: «جنابعالی با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانستهاید که دولت ایالات متحده آمریکا، در قضیّه هستهای و نه در هیچ مسئله دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی و حتّی هستهای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت...لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبه اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شد».