نگاهی به تثبیت اقتدار جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا – بخش نخست
مقتدر و سرافراز در برابر تهدیدات
هدیه آقاپور
آمریکاییها دو موضوع را مطرح میکنند؛ یکی مسئله جنگ، یکی مسئله مذاکره. همه ملّت ایران بدانند؛ جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد، اینها استدلال پشت سرش هست، صِرف ادّعا نیست.
( مقام معظم رهبری (1397/5/22)
«جنگ میشود یا نمیشود؟» این سؤالی است که رسانههای تحت سلطه استکبار هوشمندانه در برابر هر پدیده و اتفاقی آن را مطرح میکنند تا با مسمومیت افکار عمومی اهداف دیگری را پیگیری کنند و اینک با خروج احتمالی ایران از تعهدات برجام بعضا چنین شایعاتی قوت بیشتری میگیرد.
به عنوان مثال؛ سیل میآید یا قیمت کالایی بالا میرود بدون نظر کارشناسانه و با برنامههای از پیش تعیین شده سعی میکنند تا ایران را ضعیف و همه چیز را وابسته به تحریمها و تصمیمات آمریکا نشان دهند.
بر خلاف آنچه در واقعیت است امورات کشورمان را وابسته به تصمیمات آمریکا میدانند و به این تفکر غلط دامن میزنند درحالی که هرگز اینگونه نبوده و نخواهد بود.
جنگ میشود یا نمیشود؟
واقعیت این است کسانی که رعب از تحریم داشته و یا از تهدید نظامی حرف میزنند با تهدیدنمایی میخواهند ایجاد رعب کرده و کشور را در شرایط انتخاب بین جنگ و سازش نشان دهند.
شرایط فعلی کشور و فشارهای گسترده خارجی علیه کشورمان نشان میدهد رویههای معمول به هیچ عنوان نمیتواند پاسخگوی مشکلات فعلی کشور باشد.
نکته مهم این است که فشار دشمن بر کشورمان تنها در حوزه اقتصادی نیست بلکه دشمنان نظام جمهوری اسلامی تلاش میکنند با فشارهای گوناگون سیستم اجرایی کشور را با وقفه جدی مواجه کنند.
نگاهی به سخنان مقام معظم رهبری در سالهای اخیر نشان میدهد این تحلیل به شدت به واقعیت نزدیک است و اتفاقاً برنامه جدی برای اجرایی کردن آن در حوزههای مختلف وجود دارد.
درطول سالیان اخیر، همواره یکی از اهداف دشمنان، کوچکانگاری و یا انکار دستاوردهای بیبدیل نظام جمهوری اسلامی بوده است. در همین رابطه، دشمنان جنگ روانی وسیعی را با امپراطوری رسانهای خود علیه ملت ایران با هدف تضعیف روحیه و از بین بردن اعتماد ما تدارک دیدهاند.
نکته آشکار مطلب گفته شده، همین اکاذیب و تحریفاتی است که این روزها به کرات در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی وابسته به سرویسهای جاسوسی بیگانه نشر داده میشود؛ دروغهایی سخیف و مضحک که سازندگان آنها هدفی جز منحرف کردن اذهان عمومی جامعه و تضعیف روحیه و اعتماد مردم ندارند که البته این امر گاهی به وسیله رسانههایی اتفاق میافتد و گاهی به واسطه اظهار نظرات مقاماتشان.
سیدحسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با گزارشگر کیهان میگوید: «علیرغم 40 سال دشمنی استکبار جهانی به ویژه آمریکای جنایتکار علیه جمهوری اسلامی ایران و رفتارهای خبیثانهای که داشتند از جمله تحریمها و تهدیدها، کودتا و ..امروز نظام جمهوری اسلامی ایران است که در منطقه غرب آسیا مقتدرانه معادلات منطقه را رقم میزند.»
وی ادامه میدهد: «در طول تاریخ آمریکاییها کسی سراغ ندارد که آنها اراده به دخالت در کشوری کنند و نظامش را تغییر دهند اما نتوانند! ولی این اتفاق در خاورمیانه افتاد آن هم علیرغم اینکه همه توانشان را گذاشتند. نقوی حسینی میافزاید: رئیسجمهور کنونی آمریکا که حماقت هایش زبانزد همگان است اعلام میکند که 7 تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردند اما برای سفر به یک کشور در غرب آسیا باید چراغ خاموش و بیسر و صدا بیایند و این نشان میدهد که ایران توانسته سیاستهای آنان را با ناکامی و شکست مواجه کند.»
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح میکند: «امروز جمهوری اسلامی ایران نه تنها در منطقه غرب آسیا بلکه در همه جای دنیا میتواند تهدیدات را خنثی کند بنابراین این صحبتها که (ناو آمریکایی به منطقه غرب آسیا حرکت داده شده) یا (تحرکات ایران را نظاره میکنیم) همگی سیاستهای نخ نما شده است.»
اعتراف به اقتدار ایران از زبان غرب
ترامپ در یکی از موضع گیریهای خصمانه و همیشگی اش علیه ایران گفت: به ایران نگاه کنید، قبل از اینکه من (به ریاست جمهوری برسم) ایران میتوانست ظرف ۱۲دقیقه کل خاورمیانه را تحت کنترل بگیرد، اما حالا در تلاش برای بقا هستند و در تک تک شهرهایشان شورش وجود دارد.
طبیعی است که ترامپ در هر اظهار نظر خود تلاش کند دولت خود را بسیار قدرتمند و موفق در نبرد با جمهوری اسلامی ایران ذکر کند و با دادن اطلاعات غلط مثل برخی اعتراضات مردمی را در حد شورشهای اجتماعی و تظاهرات خیابانی در کشور نشان دهد و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، اما محور اصلی و تکیه کلام وی را باید در آن بخشی دانست که مربوط به اعتراف نسبت به قدرت جمهوری اسلامی است.
اینکه دونالد ترامپ به ناچار و برای تخریب جناح دموکراتها، دست به اعتراف زده و این عبارت را بیان میکند؛ ایران میتوانست ظرف ۱۲دقیقه کل خاورمیانه را تحت کنترل بگیرد، بسیار جای تامل دارد.
از سوی دیگر اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک با همکاری اندیشکده ایتالیایی مطالعات سیاسی بینالملل، تحولات و آینده منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا طی گزارشی به پایان قدرت آمریکا در منطقه اشاره میکنند.
در این گزارش آمده است: بحرانهای امروز منطقه مِنا باعث رشد فزاینده و ابراز وجود تازهای از سوی رقبای جهانی آمریکا به ویژه روسیه و چین شده است. همچنین آمده است که فروپاشی نظام بینالملل هژمونی آمریکا مسبب ظهور قدرتهای منطقهای همچون ایران، عربستان و ترکیه شده است.
آنچه مهم مینماید این مسئله است که غربیها و رسانههای پرشمار آنها از مرحله استتار قدرت ایران عبور کرده و قدرتگیری روزافزون جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقهای و فرامنطقهای باعث شده آنها به صراحت از لزوم بهکارگیری اهرمی در جهت ممانعت از توسعه قدرت ایران در حوزههای مختلف سخن به میان آورند؛ اعترافی که به لحاظ روانی و رسانهای برای آنها بسیار سنگین است و تکرار آن در تریبونهای مختلف قطعاً به افزایش قدرت ایران میانجامد.
ایران، چهار راه حوادث
و اقتدار در دنیا
مجید چوبکزن کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با گزارشگر کیهان میگوید: «ایران یکی از معدود کشورهای هزارهای تاریخ است، برخلاف بسیاری از کشورهای جهان که طول عمری چند سده ای، چند دههای یا حتی چند سالی دارند ایران در طول تاریخ چهارراه حوادث بوده به همین دلیل هنر زنده ماندن در شرایط سخت را آموخته است.»
وی ادامه میدهد: «ظرفیت عظیم تمدنی و تاریخی ایران را نباید دست کم گرفت. چرا که همین ظرفیت بود که این کشور را در حملات مغول و اسکندر و دیگران تا به امروز بر جا و بر پا نگه داشته است. گرانیگاه و متکای این ایران تاریخی البته دین مبین اسلام است و نخ تسبیح آن مذهب شیعه اثنی عشری است. به عبارت دیگر و فراتر از زبان فارسی به عنوان عنصر هویت بخش کشور ما، این دین مبین اسلام است که از شیرازه جامعه در طول تاریخ حفاظت و حراست کرده است. نمونه بارز این عنصر زندگی ساز و حقیقت گرا دفاع ما در طول هشت سال جنگ تحمیلی است.»
چوبکزن میافزاید: «بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی، گفتمان مقاومت که مبتنی بر شعار نه شرقی نه غربی بود، نوید ایرانی جدید را میداد که ذیل هیچ یک از پارادایمهای چپ و راست جهانی (مارکسیست و لیبرال) تعریف و صورتبندی نمیشد.»
این کارشناس مسائل سیاسی تاکید میکند: «گفتمان مقاومت و روح اسلامی حاکم بر انقلاب به رهبری حضرت امام به حدی موثر و معنادار بود که میشل فوکو فیلسوف فرانسوی، ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی را روح یکجهان بیروح نامید. اشاره او به بعد معنوی انقلاب اسلامی بود و فکر میکرد که جهان از روح و معنا تهی شده و این انقلاب اسلامی است که چون روحی در کالبد جهان مادیگرا و قاتل خدا! دمیده است. از یاد نبریم که در متن فلسفه غرب نیچه گفته بود که خدا مرده است!»
وی اضافه میکند: «جمهوری اسلامی ایران در حوزه تمدنی خاورمیانه از مولفههای مهم قدرت برخوردار است و این عناصر آن را تبدیل به قدرت بلامنازع منطقهای کرده، مردم سالاری دینی، برگزاری سالانه انتخابات که رفراندومی برای تایید سنواتی نظام است، وسعت، جمعیت، قدمت، یکپارچکی مذهبی، اتحاد ملی، یکپارچگی سرزمینی، زبان مشترک و اعتماد به نفس تاریخی، عناصر قدرت بخش جمهوری اسلامی است که نتیجه آنها ثبات ۴۰ ساله نظام اسلامی است که دوره زمانی کوتاهی نیست.»
چوبکزن یادآور میشود: «دیگر الگوبودن جمهوری اسلامی در منطقه و تکثیر مقاومت نزد ملتهای مظلوم به نظام اسلامی هژمونی استراتژیک غیرقابل انکاری بخشیده است که در کنار اهمیت کشور ایران در حوزه ایران فرهنگی به آن اعتبار و قدرتی دوچندان بخشیده است.»
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه فرید ذکریا متفکر آمریکایی هندی تبار در کتاب جهان پساآمریکایی میگوید امروز روزگار ظهور قدرتهای جدید است، میگوید: «یکی از این قدرتها جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا نمیخواهد ظهور و حضور قدرتی جدید و بازیگری بزرگ چون ایران را بپذیرد.»
وی ادامه میدهد: «نظام اسلامی طبق نص صریح قانون اساسی نه سلطه جو و نه سلطهپذیر است و به رغم تعامل با کشورهای منطقه، مستقل است و تمام هزینهها و دشمنیها هم از همین جا برمیخیزد و برخلاف زمان پهلویها که برای ایران تصمیم میگرفتند، امروزه این جمهوری اسلامی است که برای خود تصمیم میگیرد و این قدرت ناشی از استقلال را نباید دست کم گرفت.»
چوبکزن تاکید میکند: «امروز دگرگونیهای سیاسی در عراق و سوریه و یمن ... همه نشانگر قدرت جمهوری اسلامی است و شکست داعش یکی از مانورهای قدرت ایران بود.»
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اینکه تنگه هرمز برای منطقه اهمیت استراتژیک دارد و مناسبات آن را جمهوری اسلامی تعیین و تبیین میکند، اظهار میدارد: «ژئوپولیتیک خاورمیانه به ثبات و امنیت ایران بستگی دارد و این همه نشان قدرت جمهوری اسلامی است. لذا در هرم قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران بازیگری چیره است و با وجود تمام منابع قدرت مورد اشاره، در تمام این سالها رفتار بینالمللی ایران الگوی ثابتی داشته است از جمله حکمت، عزت و مصلحت.»
وی تصریح میکند: «چنین مثلثی همواره موازنه قدرت را به سود کشورمان برهم زده و در چارچوب این سه گانه مورد نظر و تاکید مقام معظم رهبری است که ما عزت خود را هرگز فدای مناسبات تاجرانه نکردهایم.»
چوبکزن یادآور میشود: «با توجه به توصیهها و نقشه راه معظمله، جمهوری اسلامی هیچ مزاحمتی برای نظام بینالملل ایجاد نکرده بلکه همواره در برابر زیاده خواهیهای امپریالیسم جهانی مظلوم واقع شده است آخرین نمونه حکمت مقام معظم رهبری برجام بود که ثابت کرد این آمریکاست که ناقض قراردادهای بینالمللی و تعهدات خویش است و اکنون بر همه روشن شده که ناقض اصلی حقوق بینالملل نظام سلطه است نه جمهوری اسلامی ایران.»
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به بحث رونق تولید که مورد تاکید رهبری است میگوید: «رونق تولید موضوعی راهبردی، بسیار هوشمندانه و آینده نگرانه است زیرا مولد بودن کشورها یکی از مهمترین ویژگیهای قدرت ساز آنان است ایران نیز برای افزایش قدرت میبایست زیرساختهای این مهم را فراهم آورد. چرا که برای ورود به باشگاه جهانی قدرت رونق تولید اصلی ضروری بلکه واجب است.»
چوبکزن میافزاید: «یکی از مهمترین پیامدهای انقلاب اسلامی که مبین قدرت معنوی آن است، پدیده خیزش اسلامی کشورهای خاورمیانه بود که از پیشبینیهای شگفت مقاممعظم رهبری است.»
وی خاطرنشان میکند: «بخش دیگری از قدرت منطقهای ایران اسلامی دکترین همکاری برای حل مسائل منطقهای است. در مقابل آمریکا که همواره راه حلهای سلطهجویانه و آمرانه و تاکنون شکست خورده داشته است، این دکترین جمهوری اسلامی از مهمترین نقاط قوت آن به شمار میآید لذا، منحیث المجموع، در گستره قدرت منطقهای، جمهوری اسلامی ایران در سلسله مراتب عمودی و افقی، قدرتی هژمونیک و غیرقابل اغماض در منطقه است.»