kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۹۷۵۹
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۳
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

وزارت خارجه پاسخ کشور ذره‌ای را داد اصلاح‌طلبان ناراحت شدند

روزنامه شرق در شماره دیروز خود در یادداشتی با عنوان «تزاید تنش با اعراب به نفع ما نیست» به تئوریزه کردن خفت‌پذیری حتی از کشورهای ذره‌ای حاشیه خلیج ‌فارس پرداخت.



 سرویس سیاسی-

پیش از ذکر بخشی از مطلب شرق ذکر این مهم لازم و ضروری است که قطعا ایجاد تنش با اعراب نه به نفع ما بلکه بالاتر از آن نه به صلاح امت اسلامی است و نه موافق با سیره و قول نبی مکرم اسلام اما فهم اینکه چه کسی تنش را ایجاد کرده و نیز اینکه چه کسانی با ریختن آب به آسیاب دشمنان ایران و امت اسلامی به عمله‌های نظام سلطه در منطقه تبدیل شده‌اند گویا کار هر کسی نیست.
ضمن آنکه این سیاق قابل تامل است از روزنامه شرق که با انتشار دروغی بزرگ در مورد زائران عراقی عملا تنش بین دو ملت را دامن می‌زد و از طرفی ظاهرا برای دموکراسی‌گریبان چاک می‌کند اما اکنون برای حکام جبار بحرین دل می‌سوزاند که اکثریت این کشور که شیعیان هستند را از حقوق خود محروم می‌کند.
این روزنامه ابتدا به موضوع بستن تنگه هرمز که بر زبان رئیس‌جمهور و برخی مقامات دیگر کشورمان جاری شد ‌اشاره کرده و سپس در ادامه گفته: «حالا به فاصله کمتر از یک سال داستان گذشته از زبان عباس موسوی سخنگوی جدید وزارت امور خارجه در واکنش به اظهارات شیخ‌احمد آل‌خلیفه وزیرخارجه بحرین تکرار شده است»!
تئوریزه‌کردن خفت‌پذیری از تنش‌آفرینان بین دو ملت با دروغ
چنان‌که از لحن این سطرها پیداست این روزنامه با اصل این موضوع هم موافق نبوده و نظرش این است که هر که آمد و به این کشور و به این ملت ظلم کرد و سخن درشت گفت باید به او لبخند زد. این یادداشت تاسف بار در ادامه آورده است: «شیخ احمد آل خلیفه، وزیرخارجه بحرین اخیرا در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن گفته بود که بستن تنگه هرمز از سوی ایران تهدیدی آشکار علیه کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس است و حتی برای یک روز هم به ایران اجازه داده نمی‌شودکه تنگه هرمز را ببندد»!!
سپس روزنامه زنجیره‌ای شرق در مسیر همان تفکری که ادوار مختلف زمینه را برای غیور شدن دشمنان و سپس جدا کردن بخش‌های مختلفی از کشورمان شد؛ این گونه ادامه می‌دهد: «به دنبال این اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایران اعلام کرد که تهران از روی خیرخواهی و حق همسایگی به بحرین پیشنهاد می‌دهد که حد و اندازه خود را در تهدید بزرگ‌تر از خود بشناسد. مقامات بحرین باید بدانند که قرن‌ها پیش حکیمان پارسی گفته‌اند: مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی؟»
سپس این یادداشت با همان توجیه نخ‌نما و البته غلط «تشدید بحران» نوشته است: «به واقع این گونه اظهارات و واکنش‌ها با توجه به تکوین مثلث ضدایرانی واشنگتن، ریاض، تل‌آویو چیزی جز تولید و تزاید بحران در بستر تنش نخواهد بود»!!
نخست آنکه این حد از خفت‌پذیری تاسف‌بار بلکه شرم‌آور است.
دوم آنکه روزنامه زنجیره‌ای شرق بداند که قرن‌ها پیش حکیمان پارسی گفته‌اند: «اظهار عجز پیش ستمگر روا مدار- ‌اشک کباب موجب طغیان آتش است» و این معنای درست دقیقا در مقابل آن چیزی است که شرق به هم بافته است. یا در موردی دیگر نوشته‌اند: «کباب هرچه بگرید کباب‌تر گردد- خرابه هرچه بماند خراب‌تر گردد.»
تفاهم هست اما گفت‌وگوی ملی هم باشد!
روزنامه آرمان امروز به قلم یکی از اعضای حزب منحله مشارکت و از متحصنین مجلس ششم نوشته است: «مشکلات فعلی جامعه ناشی از تخاصم جناح‌های سیاسی و عدم درک آنها از یکدیگر نیست. شاید در تاریخ این کشور طی 2 تا 3 دهه گذشته هیچ زمانی این مقدار تفاهم میان جناح‌های سیاسی ایران وجود نداشته است. البته این گفته بدین معنی نیست که جناح‌ها در همه مسائل یک جور فکر می‌کنند، اما درک خیلی معین و مشخصی وجود دارد و فشاری که از جانب دشمن خارجی و کشورهای آزار‌دهنده وارد می‌شود به حدی است که به خوبی برای همه جناح‌های سیاسی قابل درک است به نحوی که اکنون نوعی قرارداد و اتحاد نانوشته‌ای میان این جناح‌ها بر قرار است. بنابراین می‌توان برای بالابردن قدرت عقلانیت ملی و تدبیر سلسله گفت‌وگوهایی انجام داد، اما باید اذعان داشت که اکنون مشکل کشور عدم تفاهم اصلاح‌طلبان و اصولگرایان و درک متقابل این جناح‌های سیاسی از هم، طی کردن مسیر متفاوت از سوی نهادها نیست و تفاهم کلی وجود دارد.»
باید یادآور شویم چندی است جریان مدعی اصلاحات در تناقض آشکار با یادداشت فوق، در حرف‌ها و نوشته‌های‌شان از «گفت‌وگوی ملی» و یا همان «آشتی ملی» مطروحه از سوی یکی از سران فتنه سخن می‌گویند. جالب آنکه این روزنامه مدعی اصلاحات در شماره قبل از این به ضرورت «گفت‌وگوی ملی» پرداخته و نوشته بود «اصولگرایان از همدلی ‌گریزان هستند!»
روزنامه سازندگی؛ فقط ما خوبیم!
روزنامه سازندگی دیروز در مطلبی نوشت: «...انقلاب اسلامی هم زمانی رخ داد که مردم از استبداد و سلطنت خسته شده و به دنبال تاثیر در سرنوشت خود بودند که می‌بینیم به سوی انقلابی برای بازگرداندن انتخابات به جایگاه اصلی خود پیش رفتند. مهم‌ترین دستاورد این انقلاب هم شکل‌گیری یک نهاد جدید به نام جمهوری بود که مهم‌ترین شاخصه‌اش حضور و رای مردم با نظامی انتخاباتی است. متاسفانه ما در ابتدای این راه با مشکلات اول انقلاب و جنگ تحمیلی روبه‌رو شدیم که این دستاورد را با نوعی انسداد ناخواسته رو‌به‌رو کرد اما در سال 1376 یک‌بار دیگر این جمهوریت احیا شد و مردم به‌پای صندوق‌های رای بازگشتند.»
خودشیفتگان مدعیان اصلاحات مردم را ماشین رای می‌دانند. هر وقت هم به آنها رای دادند، جمهوریت احیا شده، هر وقت غیراز آنها را انتخاب کردند، تقلب شده! فتنه 88 نمونه این رویه ضد جمهوریت آنان بود. به این جماعت مدعی دموکراسی‌مآبی باید گفت جمهوریت نسبتی با قبیله‌گرایی ندارد. این طیف همچنین درصدد است با تحریف‌گری، ماهیت اسلام‌خواهی و عدالت‌طلبی انقلاب اسلامی را تقلیل دهد.
سهمیه‌بندی بنزین در دولت قبل صحیح نبود؟!
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان«راه ناگزیر سهمیه‌بندی بنزین با یارانه نقدی» نوشت: «ایران در حال حاضر از هر نظر در شرایط خاصی قرار دارد. بحث سهمیه‌بندی بنزین و تغییر قیمت سوخت را هم باید در بستر همین شرایط تحلیل کرد.در حال حاضر در موقعیت خاصی قرار گرفته‌ایم که قطعاً سهمیه‌بندی بنزین به مدیریت اوضاع کمک می‌کند. مصرف بنزین در کشور ما بسیار بالاست و به نزدیک 100 میلیون لیتر رسیده است. فارغ از هر مسئله دیگری، همین میزان مصرف نشان می‌دهد که ما نیاز به سهمیه‌بندی داریم. چرا که اگر با سیستم فعلی پیش برویم، تولید داخلی کفاف مصرف ما را نمی‌دهد و مجبور می‌شویم که به واردات روی آوریم. این‌که باید بنزین سهمیه‌بندی و قیمت سوخت واقعی شود، کاملاً صحیح است... در حال حاضر در شرایطی قرار گرفته‌ایم که تحریم‌ها به شکل ناگزیر، اصلاح قیمت سوخت را به ما دیکته می‌کند. از نظر من مجموع شرایط؛ مصرف بالای بنزین، قاچاق سوخت و تنگناهای مالی باعث شده است که اگر سهمیه‌بندی بنزین اجرا نشود، اثرات آن برای کشور و برای مردم بسیار منفی باشد.»
گفتنی است دولت به خاطر ملاحظات سیاسی خود درباره انتخابات مجلس دهم و ریاست‌جمهوری دوازدهم، قیمت بنزین را ثابت نگه داشت و در همان حال، برای دهن‌کجی به تدبیر دولت قبل از خود، اقدام به حذف کارت سوخت کرد و موجب صدها هزار میلیارد خسارت ناشی از قاچاق بنزین، زیاده‌روی در مصرف و آلودگی هوای مضاعف شد.
این در حالی بود که با اجرای سهمیه‌بندی بنزین از سال ۸۶، متوسط مصرف روزانه بنزین به ۶۰ میلیون لیتر کاهش یافت. اما با حذف کارت سوخت، این رقم به ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون لیتر رسید و اواخر پارسال تا سقف ۱۳۵ میلیون لیتر در روز هم بالا رفت. حذف کارت سوخت، به معنای فاصله‌گیری از شفافیت آماری و تشدید قاچاق بود. ضمن آنکه باید یادآور شد که دیروز در مجلس دولتمردان بعد از چند سال اجرای شیوه غلط خود به این نتیجه رسیدند که کارت سوخت احیا شود و هم اینکه دولتمردان در جلسه دیروز مجلس خواستار افزایش قیمت بنزین و سهمیه‌بندی و دو نرخی شدن آن بودند که مجلس به خاطر شرایط اقتصادی امسال اجرای آن را فعلا به صلاح ندانست.