شبکههای برون مرزی وبازسازی غرب آسيا
محمد پارسا نجفی
بحران داعش تمام شد. اين خبر خوبی است که سوريه و عراق موج تروريسم را پشت سرگذاشتند اما تازه ويراني اين دو كشور به عنوان بحران بزرگتري خودنمايي مي كند.زيرساختها به شدت آسيب ديده وصنایع آنها نابود شده است. اين نياز اگرچه براي آن مردم يك تهديد مجدد است اما براي كشورهايي كه داراي توانايي سازندگي هستند ميتواند يك فرصت مناسب باشد. فرصتي برد- برد هم براي صادركننده خدمات فني و مهندسي و سرمايهگذاران و هم براي كشور دريافت كننده آن.
هر دو کشور دارای منابع گسترده زیرزمینی هستند که میتوانند هزینههای بازسازی را بازپرداخت کنند. نفت عراق و گاز سوريه و معادن بزرگ از عناصر مهم در هر دو كشور تنها يكي از مواردي است كه مي تواند ضمانتي براي بازگشت هزينهها و سود آن باشد. افزون بر آن هم عراق و هم سوريه داراي قابليت گردشگري تاريخي هستند از اين رو بعد بازسازي زيرساختها درآمدزايي خوبي از صنعت جهاني توريسم را كسب خواهند كرد.
این صادرات یک مزیت اقتصادی بزرگ براي ايران است که میتواند زمینه رونق و شکوفایی صنایع داخلي كشور را فراهم آورد. به ویژه براي بخشهایی که با رکود یا نبود بازار مصرف روبهرو هستند. خوشبختانه هم توانایی صادرات خدمات مهندسی و هم کالاهایی که برای ساخت و ساز نیاز است در ایران وجود دارد. شرکتهای مهندسي و نيز ماشینسازی ایران تجربه بسیاری در ساخت جاده، بیمارستان، پل، سد، کارخانه سیمان، نیروگاه، ریختهگری وتوليد انواع مصالح ساختمانی و مهمتر از همه انبوهسازی ساختمان دارند.
با این حال یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن بیاطلاعی شرکتها و سازمانهای سوری و عراقی از توانایی صنعتی و مهندسی ایران است. اينجاست که بايد شبكه هاي برون مرزي در بازتاب توانايي صنعتي ايران به كشورهايي كه نيازمند استفاده از آن هستند به خوبي ايفاي نقش كنند. اين هرگز به معناي تبليغات ساده و رايگان براي شركت هاي صنعتي نيست چه آنكه خود اين امر في النفسه تاثيرگذاري بسيار اندكي در عرصه اقتصادي خواهد داشت.
كمكاري از كيست؟
با سفر مقامات ارشد سوريه و عراق به تهران، فرصت شكوفايي صادرات صنعتي و مهندسي ايران به همسايگان بيش از گذشته فراهم شده و اين خود شركتهاي صنعتي هستند كه ميتوانند از توانايي رسانه هاي برون مرزي به زبانهاي مختلف استفاده كرده و قابليتهاي خود را در توليد كالا يا ارائه خدمات فنی به عراق و سوریه نشان دهند.
ايران کمتر از یک دهه قبل رتبه بالایی در تولید کالاهای ساختمانی مانند سیمان، کاشی و سرامیک، گچ، سنگ دکوراتیو وفولاد جهان را در اختیار داشت اما آن زمان هم سهم کشور از بازار کشورهای منطقه بسیار کم بود. با کاهش ارتباط با دنیا این رتبهها تنزل هم یافت. حال اگر به همراه صدور خدمات فنی و مهندسی کالاهای ایرانی هم بتوانند خود را خوب معرفی کنند و مزیت آنها نشان داده شود میتوان فرصت جدیدی برای تولید این قبیل کالاهای سنگین به همراه آورد.
قسمت خوب ماجرا این است که تنها يكي از پروژه هاي بزرگي که قرار است در سه کشور منطقه اجرا شود، جاده است که ايران را به مديترانه متصل خواهد کرد.
اما این خود صادرکنندگان کالا و خدمات صنعتی هستند که باید توانایی خود را به جهان نشان دهند نه آنکه منتظر دعوت و خواهش دیگران باشند. دستکم در شرایط رکود حال حاضر و نیز تحریمهای موجود بازسازی غرب آسیا میتواند فرصت به راستی بزرگی برای اقتصاد تولیدی کشور باشد. شاید آخرین فرصت برای حیات. بسياري از شهرهاي دو كشور فوق به كل ويران شدهاند. ساخت آن همه واحد مسكوني و خدماتي مانند بيمارستان، نيروگاه جاده، پل، سد و ... مي تواند بازار بي نظيري براي صنعتگران و فعالان اقتصادي ايران باشد. تصور كنيد اگر نقدينگي سرگردان در قالب سرمايهگذاري، تامين مالي صادرات خدمات فني و مهندسي و فروش كالاهاي صنعتي مورد نياز را به عهده گيرد چقدر مي تواند براي اقتصاد كشور كه درگير ركود تورمي است مفيد واقع شود. هم به شرط آنکه دیپلماسی اقتصادی در عمل فعال شود كه مديريت آن بايد در وزارت خارجه باشد و يكي از الزامات آن هماهنگي با رسانه هاي برون مرزي است تا فضای فکری را برای حضور شرکتهای ايراني مهیا كند.
چرا رسانه؟
معرفی قابلیتهای صنعتی ایران به شرکتهای خصوصی و سازمانهای دولتی سوریه و عراق در قالب برنامههای رسانهای تنها یکی از کوچکترین کارهایی است که شبکههایی مانند پرستیوی میتوانند انجام دهند. معرفی رقبا و نشاندادن نقاط ضعف عملیاتی آنها در دو کشور از دیگر محورهایی است که میتوان دنبال کرد.
به شبکههای فرامرزی ترکیه، انگلیس، روسیه، فرانسه و آمریکا نگاه کنید که با وجود نداشتن عمق فرهنگی در عراق اما چه فعالیت رسانهای گستردهای در آن کشور دارند.
رسانه میتواند چشم و زبان اقتصاد تولیدی ایران در کشورهای همسایه باشد و شرکتهای صنعتی نیز بازوی آن. اگرچه اکنون وقت عمل است نه آشنایی اما رسانههای داخلی و مقامات دولتی ایران بهتر است در فرصت کوتاهی اقتصاد تولیدی را با مزیتهای رسانههای برون مرزی آشنا سازند. خبرنگارانی که میتوانند دوربین خود را به خط مقدم درگیری با داعش ببرند تا ورق جنگ برگردد در جنگ اقتصادی هم یاریرسان خواهند بود.