kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۷۱۶۹
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۹

اخبار ویژه




هاآرتص: قدرت سایبری ایران گوشی همراه نامزد نخست‌وزیری اسرائيل را هک کرد
یک روزنامه صهیونیستی از نفوذ سایبری ایران نسبت به مقامات رژیم صهیونیستی ابراز نگرانی کرد.
القدس العربی به نقل از هاآرتص نوشت: حوادث سال‌های اخیر پرتاب موشک‌هایی از غزه و افشا شدن موضوع هک تلفن همراه نامزد انتخابات ریاست دولت اسرائيل، بنی گانتس- می‌تواند سرنوشت انتخابات را مشخص کند. اتفاق غافلگیرکننده‌ای که فلسطینی‌ها با پرتاب موشک بر منطقه دان ترتیب دادند، در حال حاضر در صدر عناوین رسانه‌های عبری قرار دارد. اما خبر مربوط به هک گوشی همراه نامزد نخست‌وزیری اسرائیل، تاثیرات بلندمدتی دارد، نه به این دلیل که نتانیاهو به آن نیاز دارد، بلکه از این جهت که این مسئله می‌تواند حزب روسای ستاد مشترک را به جایگاهی برساند که در ابتدا انتظار آن را نداشتند.
طی دو سال اخیر به دنبال انتخاب ترامپ، استفاده از اصطلاح رومی «کومبرومات» افزایش یافته است. عبارتی مبنی بر وجود اطلاعات محکوم‌کننده‌ای که دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی یا مخالف، می‌توانند در زمان درست برای اهداف خود از آنها استفاده کنند. هر شخصی اسراری دارد و عده‌ای به شکلی غیرمحتاطانه بخش بزرگی از اطلاعات شخصی خود را در تلفن‌های همراهشان نگاهداری می‌‌کنند. در سال‌های اخیر، نظام سایبری در دولت‌های زیادی توسعه یافته که ایران یکی از پیشتازان در این زمینه است. علاوه بر اینکه تلاش‌ها برای سرقت اطلاعات از گوشی‌های شخصی نیز افزایش یافته است.
گانتس یک شخصیت عقلانی شناخته می‌شود که تاکنون هیچ یک از احزاب راست‌گرای اسرائیلی موفق به راه یافتن به پیکره عظیم خزانه اطلاعات وی نشده‌اند. تلاش برای چسباندن برچسب فساد اخلاق با او نیز با موفقیت همراه نبود. اما این بار، صحبت از داستان جدیدی است، در صورتی که ایران تلفن همراه رئیس ستاد مشترک سابق اسرائیل که اکنون نامزد  انتخابات نخست‌وزیری است را هک کرده باشد، باید اینطور فرض شود که تمام اطلاعات موجود در این گوشی همراه، اکنون نزد ایران است.
این یک زلزله بسیار بزرگ است، به دو دلیل: اول آنکه نشان‌دهنده رفتار غیرمحتاطانه یک شخصیت امنیتی در اسرائیل است و دوم اینکه شاباک به گانتس در مورد هک تلفن همراهش هشدار داده بود و این به زمانی برمی‌گردد که گانتس حزب خود را تاسیس نموده و رسما اعلام نامزدی کرده بود. چند هفته بعد، با «یوجد مستقبل»، یئیر لبد و حزب مشترک متحده شده و به بالاترین رتبه در جریان نظرسنجی‌ها دست یافت.
به بیان دیگر، ایران اکنون اطلاعات شخصی کسی را در اختیار دارد که ممکن است نخست‌وزیر اسرائیل شود، به این ترتیب، ایران می‌تواند در آینده و در زمانی مناسب از این اطلاعات برای باجگیری از گانتس و اسرائیل استفاده کند و از این جهت است که این خطر را از شلیک موشک‌ها از غزه، برای اسرائیل بزرگ‌تر می‌دانیم.

کُری‌خوانی عضو حزب منحله برای اطرافیان روحانی
عضو حزب منحله مشارکت گفت اعتدالی‌های اطراف روحانی مگر چقدر نیرو و تشکیلات دارند که حرف از ائتلاف با اصلاح‌طلب می‌زنند؟!
علی تاجرنیا از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم به روزنامه آرمان گفت: باید مشخص کرد که اعتدالیون چه کسانی هستند و اصلاح‌طلبان کیستند و وزن اعتدالیون در عرصه سیاسی کشور چقدر است؟ حزب هستند یا جریان و تشکل سیاسی؟ گفتمان هستند و یک عقبه اجتماعی برحسب گفتمان خود دارند؟ این پرسش‌ها باید پاسخ داده شود اعتدالگرایی مشی و روش است که اتفاقا با اصلاح‌طلبی ممزوج شده است. بنابراین جریانی به اسم اعتدالی یا اعتدالگرایی نداریم.
وی می‌افزاید: افرادی که عمدتا در بدنه دولت تمرکز دارند و پست‌های بالای دولت را هم در اختیار دارند، می‌توان گفت که بخشی از جریان اصولگرایی (راست میانه) است که به دلیل رفتارهای تند بخشی از جریان اصولگرایی و تقویت موضع این افراطیون، از آنها فاصله گرفته‌اند. طبیعتا به دلیل شرایط خاص کشور و محدودیت‌هایی که برای اصلاح‌طلبان و حضور آنها در قدرت و مناصب انتخابی وجود داشته، این طیف اصولگرای جدا شده از تندروها، مورد اقبال اصلاح‌طلبان قرار گرفتند. امروز این عده هم در دولت و هم در مجلس حضور دارند، اما این جریان یا این طیف پس از گذشت 5سال از مطرح شدن خود، هنوز نتوانسته‌اند یک هویت سیاسی و تشکیلاتی برای خود دست و پا کنند و مانند یک حزب سیاسی عمل نمایند. حتی برخی از افرادی که در ابتدای مسیر به دنبال این بودند که مجموعه اعتدالیون را تبدیل به یک جریان سیاسی کنند، اکنون به آن باور که می‌توانند هویت مستقلی برای خود داشته باشند، معتقد نیستند.
وی در ادامه گفته است: بله، خاطرم هست که سال 92 آقای محمد شریعتمداری به شدت از افرادی که همراه آقای روحانی به صحنه آمده بودند دفاع می‌کرد و آنها را جریانی اعتدالی قلمداد می‌کرد که در میان جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی قرار دارند. اما تصور می‌کنم پس از 5 سال آقای شریعتمداری که اتفاقا از رفتارها و سخنانش هم می‌توان چنین استنباط کرد که از آن افراد حلقه اول آقای روحانی فاصله گرفته و دیگر اعتقادی به جریان میانه و اعتدالی به آن شکل ابتدای حضور آنها در سیاسی ندارد. در هر صورت به‌نظرم کسانی که خلف وعده کردند، برخی از آنها از همین حلقه نزدیک رئیس‌جمهوری بودند آن زمانی که در مجلس دهم و پس از رأی‌آوری با لیست اصلاح‌طلبان به آقای عارف برای ریاست مجلس رأی ندادند (به‌رغم اینکه آقای عارف از صحنه انتخابات سال 92 کنار کشیدند و موجبات ریاست‌جمهوری آقای روحانی را فراهم آوردند)، همگان شاهد چرخش اعتدالی‌ها به سمت اصولگرایان بودند. بعدها هم در تشکیل دولت دوم آقای روحانی، ردپای فاصله‌گرفتن و حساب خود را از اصلاح‌طلبان جدا کردن افراد اعتدالی دیده می‌شود. پس از آغاز دولت دوم روحانی، فاصله گرفتن با جریان اصلاحات تشدید شد.

جلالی: نام اعتدال را خراب کردند برخی دوستان دولتی حرف‌های ناامیدکننده می‌زنند
یک نماینده مالی دولت تصریح کرد دولت روحانی نام اعتدال را خراب کرد.
کاظم جلالی در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد اظهار داشت:
مردم نسبت به وضعیت اداره کشور نقد دارند، نقد جدی هم دارند اما در عین حال به نظر می‌رسد چند اصل برای‌شان حائز اهمیت است. یکی اینکه اصل نظام باید حفظ شود، دوم اینکه امنیت‌شان دچار خدشه نشود و سوم اینکه بالاخره مردم ما مردم متدینی هستند، یعنی به لحاظ مذهبی، پایبند هستند و نمی‌خواهند این اصول دینی و مذهبی، آسیب ببیند.
وی می‌افزاید: کشور در حال حاضر به چه جریانی نیاز دارد؟! به نظر می‌رسد این جریان یک؛ باید عقلانی باشد و عاقلانه فکر کنند. دوم؛ متعادل باشد و تندروی نکند و سوم؛ کارآمد باشد و بلد باشد چه‌کار کند.
جلالی گفت: اتفاقی که تا به حال در دولت‌ها و جریان‌های سیاسی‌مان افتاده، این است که هر کدام با اسمی آمده‌اند اما چون نتوانسته‌اند خوب کار کنند، اسم‌ها را هم خراب کرده‌اند... وقتی می‌آیید و می‌گویید اعتدال؛ مثلا الان شما شاید بگویید این جریانی که شما از آن نام می‌برید؛ می‌شود همین اعتدال. ما می‌گوییم نه! حضرت علی(ع) فرمود: «اعرف الحق». اول حق را بشناس، بعد اهلش را بشناس. ما می‌خواهیم با اهلش بیاییم. می‌خواهیم بگوییم این آدم‌هایی که امروز آمدند و گفتند اعتدال، نتوانستند به آن نقطه برسند و در برخی موارد، حتی چالش و دعوا راه انداختند.
وی با انتقاد از برخی منفی‌بافی‌ها گفت: اینکه هر روز برای مردم مرثیه بخوانیم که نمی‌شود. بگوییم ای مردم گردنه سختی پیش‌رو داریم، ای مردم دارد سونامی می‌آید، ای مردم قرار است سال آینده خیلی اتفاقات بیفتد، اینکه هنر نیست. در سال پنجاه‌و‌نه، صدام آمد و فرودگاه مهرآباد را در قلب تهران زد، برخی از مسئولان بلندپایه کشور سراسیمه رفتند خدمت حضرت امام(ره) و گفتند چه نشسته‌اید که صدام آمد! امام(ره) هم فرمود «یک دزدی آمد، یک سنگی پرت کرد، فرار کرده، رفته است سرجایش. او می‌رود و ما آن چنان سیلی‌ای به صدام بزنیم که دیگر قدرت بلندشدن نداشته باشد». بحثم این است که مسئول باید از وزانتی قابل‌قبول برخوردار باشد. من برخی دوستان را در داخل دولت می‌بینم که هر روز حرف‌های ناامیدکننده می‌زنند. ما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم. می‌گویند فردای‌مان فردای سختی است، خب پس باید برای این فردای سخت برنامه داشته باشیم، بدون برنامه‌ریزی که نمی‌توانیم پیش برویم.

استنباط مردم این است که دولت حرفی برای گفتن ندارد
اگر از هر ناظر بی‌طرفی در مورد عدم وجود چند ماهه سخنگو در دولتی پرسش شود نخستین پاسخ این خواهد بود؛ دولتی که سخنگو ندارد عملکردی برای ارائه به جامعه ندارد. این در حالی است که همگان معتقدند دولت حسن روحانی در بسیاری از حوزه‌ها عملکرد مطلوبی داشته، اما عدم حضور سخنگو برای بیان این عملکردها و دستاوردها موجب شده تا مردم این چنین استنباط کنند که سخنان مخالفان در مورد ناکارآمدی دولت در عرصه‌های مختلف امری صحیح است.
روزنامه آرمان ضمن انتشار تحلیل فوق نوشت: شاید اگر تا چند ماه پیش به این مقوله که دولت سخنگو ندارد می‌پرداختیم برخی ‌می‌گفتند مسائل مهم‌تری وجود دارد که عدم وجود سخنگوی دولت را در مراحل دوم یا سوم قرار می‌دهد، اما همان زمان نیز می‌گفتیم که دولتی که سخنگو ندارد نمی‌تواند عملکردها، دستاوردها و حتی کاستی‌های خود را با جامعه در میان بگذارد. هر چه گفتیم رئیس‌جمهور علی برکت‌ا... شنید، اما گوش نکرد لذا چون گوش نداد عمل نکرد. از این جهت بود که وقتی در حوزه‌های مختلف به خصوص حوزه اقتصادی و معیشتی مردم اشکالاتی بروز کرد خلأ وجودی کسی که بخواهد اقدامات و برنامه‌های دولت را برای مردم تشریح کند به وضوح به چشم آمد و روحانی فهمید که دیگر سخنگو نه تنها در اولویت چندم، نخستین اولویت دولت است. لذا برای انتخاب سخنگو افراد متفاوتی مطرح شدند. گرچه در این میان 2 رویکرد بروز کرد. رویکرد نخست انتخاب سخنگو از میان دولتی‌ها بود که در این میان افرادی چون اسحاق جهانگیری، رحمانی فضلی، آذری جهرمی، حسام‌الدین آشنا و... مطرح شدند. رویکرد دیگر انتخاب سخنگو از خارج از دولت بود که پای علی ربیعی وزیر سابق کار، علی جنتی وزیر اسبق ارشاد و... را به ماراتن انتخاب سخنگو باز می‌کرد، اما در همین اثنایی که همگان منتظر انتخاب سخنگوی دولت بودند خبری همه تحلیل‌ها را برهم ریخت. بررسی رویدادها خبر از این می‌داد که با همه حدس و گمان‌ها در خصوص یک نفر جایگزین محمدباقر نوبخت دولتی‌ها به ترکیبی جدید دست یافتند. به نوعی که 2نفر همزمان به سخنگویی دولت بپردازند. با این رویکرد که علیرضا معزی به عنوان دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت فعالیت کند و خبرهای دولت را پوشش دهد و محمود واعظی سخنگوی رئیس‌جمهور شود. چند ماهی این قضیه پیش رفت، اما هنوز که هنوز است خلأ سخنگوی دولت که بتواند همه جوانب دولت را پوشش دهد به چشم می‌خورد و معلوم نیست رئیس‌جمهور کی این خلأ را حس خواهد کرد. در پنج سال گذشته، طبقه هشتم ساختمان کوثر ریاست‌جمهوری تقریبا هر سه‌شنبه میزبان خبرنگاران رسانه‌های مختلف بوده تا محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت پاسخگوی سوالات خبرنگاران و بازتاب‌دهنده نظرات، تصمیمات و اقدامات دولت حسن روحانی باشد. اما اکنون چند ماهی می‌‌‌شود که پس از آخرین دیدار نوبخت در سمت سخنگو نه خبرنگاران به طبقه هشتم ساختمان کوثر می‌روند و نه سخنگویی وجود دارد که اقدامات دولت را به سمع و نظر رسانه‌ها برساند. گرچه هرچند بسیاری از نحوه عملکرد نوبخت در سازمان برنامه و بودجه رضایت نداشتند، اما وی ترجیح داد که طبق گفته خودش برای تمرکز بیشتر روی سازمان از سخنگویی کنار برود. شاید جلسات آقای سخنگو معمولا با زیرکی خاص نوبخت عایدی چندانی برای خبرنگاران نداشت، اما به هر صورت ارائه آمارهای درست از اقدامات دولت و شفاف‌سازی و روشن کردن برخی مواضع دولت به خصوص در شرایط کنونی کشور می‌توانست کمی فضای رسانه‌ای را تحت تاثیر قرار دهد.

آیتی: سوء‌مدیریت دولت با مظلوم‌نمایی اطرافیان توجیه نمی‌شود
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم گفت: برخی نزدیکان روحانی، با دفاع، به او لطمه می‌زنند.
مهدی آیتی درباره اظهارات نزدیکان روحانی (ازجمله داماد وی که روحانی را تنها و مظلوم خواند) به روزنامه آرمان گفته است: یکی از انتقاداتی که از همان سال 92 مطرح بود، به حلقه نزدیک و مشاوران، دوستان و فامیل آقای روحانی برمی‌گشت. در صورت ورق‌زدن آرشیو سیاسی اطرافیان آقای روحانی متوجه می‌شوید که چنین اظهارنظرها و حرف‌های ناپخته تنها برای دولت جنجال و چالش کرده است. در مواردی موجب افزایش تضادها می‌شد که اغلب از سوی اطرافیان آقای رئیس‌جمهور به جامعه تزریق و رسانه‌ای می‌شد. اگر قبلا آقایان واعظی، نوبخت و آشنا صحبت می‌کردند، اکنون مشاهده می‌شود برخی که در عالم سیاست چندان هم شناخته شده نیستند اظهارنظر می‌کنند؛ افرادی که چهره سیاسی نیستند و در طیف سیاستمداران قرار نمی‌گیرند و به برکت دولت آقای روحانی سیاستمدار شدند. اگرچه اظهارنظر حق هریک از شهروندان است اما باید درنظر داشت که اظهارنظر در حوزه‌های مهم نباید به موضوعی پیش‌پا افتاده تبدیل شود که افراد صرفا به جهت نسبتی که با چهره‌های سیاسی و مسئولان دارند اظهارنظر کنند. مطمئناً برخی کارها و سخنانی که در این سال‌ها مطرح شده، به ضرر آقای روحانی تمام شده است. خود مسئولان باید توجه داشته باشند که اگر کسی که چندان تجربه‌ای ندارد، از آنها دفاع کند، بیشتر از آنکه به نفع آن مسئول باشد، به ضرر او خواهد بود. در سوی دیگر اگر چنین سخنانی با خودمحوری و خودستایی هم همراه شود، تأثیر منفی به مراتب بیشتری خواهد داشت. تردیدی نیست که خودمحوری و خودستایی باعث دافعه در جامعه می‌شود.
وی افزود: قطعا آقای روحانی که یک شخصیت حقوقدان و سیاستمداری باتجربه است و در پست‌های حساس قرار داشته، به بازخورد سخنان در جامعه توجه دارد. بطور کل باید بگویم که استفاده از کلمات مظلوم‌ترین و تنهاترین و... اگر با سخنان دیگری که دور از واقعیت است مطرح شود، در شأن مسئولان بلندمرتبه کشور نیست.
آیتی گفت: اگر این سخنان بارها و بارها به زبان بیاید، نشان‌دهنده این است که درک روشنی وجود ندارد که به این نکته مهم توجه شود که این سخنان نه تنها سودی ندارد بلکه به زیان گوینده تمام می‌شود. برخی سخنانی که مطرح شده موجب ریزش محبوبیت می‌شود و باید به این مسئله مهم توجه داشت و از تکرار این سخنان خودداری کرد. نمی‌توان همه مشکلات را به گردن دیگران انداخت. نمی‌توان با انداختن همه مشکلات به گردن دیگران خود را مبرا دانست. اینکه گفته شود چرا مملکت را باید 20-10 نفر اداره کنند، چندان درست نیست. اینکه گفته می‌شود افرادی که دارای تفنگ، پول و نفت هستند در همه چیز مداخله می‌کنند، تنها موجب التهاب‌آفرینی می‌شود. به عبارت دیگر اگر به مجلس، قوه‌قضائیه و... هجمه انتقادات سخت صورت گیرد، به ضرر همه خواهد بود. برخی مسائل را نمی‌توان از پشت تریبون حل ‌و فصل کرد. از نظر کارشناسان مشخص است که چه بخشی از نقصان‌ها و ناکارآمدی‌ها به دولت مربوط است و چه بخش‌هایی هم به دولت مربوط نیست؛ مردم هم این را می‌دانند. از این نظر نیازی به مطرح‌کردن حرف‌های تنش‌زا نیست.