بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینهها و شرایط انعقاد معاهده برجام
فصل عزت
سهراب صلاحی
در نامهای که در 24 آبان 1383 به آژانس بینالمللی هستهای ارسال گردید، مذاکرهکنندگان ایرانی اعلام کردند که مطابق توافقنامه پاریس، تعلیق داوطلبانه کوتاهمدت مجتمع UCF را پذیرفتهاند. در تیرماه همان سال و در فاصله امضای توافقنامه پاریس و مذاکرات بعدی تیم مذاکرهکننده ایرانی با سه کشور اروپایی، معلوم شد که تروئیکای اروپایی به چیزی کمتر از تعلیق فعالیتهای هستهای ایران راضی نیست. درحالیکه غربیها با پیگیری سیاست چماق وهویج، در صدد تحمیل دیدگاههای خود بر جمهوری اسلامی ایران بودند، اما در مقابل انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال 1384 که با حضور پرشور و رأی معنادار مردم به رویکرد مقاومت در مقابل زیادهطلبی غربیها همراه بود، شُک محکمی در غرب و امیدواری زائدالوصفی در میان دوستداران ایران اسلامی در سراسر جهان و بهخصوص دانشمندان جوان هستهای که نهضت بزرگ خیز علمی کشور را شروع کرده بودند، ایجاد نمود.
همانطور که گذشت، پس از اثبات ناکارآمدی مذاکره با غربیها، جمهوری اسلامی ایران در 10 مرداد 1384 در نامهای به آژانس بینالمللی هستهای، تصمیم خود را برای ازسرگیری فعالیت تأسیسات UCF اصفهان اعلام و تأکید داشت که این اقدام در چارچوب معاهده ان پی تی است. همچنین در بهمن 1384، جمهوری اسلامی ایران اقدام به بازگشایی تأسیسات نطنز و اراک نمود.
بدینگونه تلاش شبانهروزی دانشمندان، حمایت نظام اسلامی و ناکارآمدی سیاست تنشزدایی و مذاکره با غربیها، باعث شد که در بهار 1385، رئیسجمهور وقت ایران در جوار حرم امام رضا علیهالسلام، دستیابی به چرخه غنیسازی اورانیوم در تأسیسات نطنز را اعلام نماید. همچنین در فروردین 1386، رئیسجمهور در نطنز و در حضور شمار بسیاری از مسئولین نظام اعلام کرد که کشور به غنیسازی صنعتی دستیافته است.
اینچنین بود که جمهوری اسلامی ایران با رویکرد مقاومت به باشگاه هستهای جهان ملحق گردید.
خلاصه اینکه تعلیق مورد موافقت 6 تا 8 ماه نظام اسلامی به دلیل کارشکنی غربیها به 30 ماه طول کشید و در نهایت نیز معلوم شد که غربیها در یک سیاست گامبهگام در پی تعطیلی صنعت هستهای کشورهستند و از سوی دیگر شروع و تشدید مشکلات آمریکا در عراق این نتیجه را ثابت کرد که دست این کشور برای اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران باز نیست و تأثیرات اشغال عراق و اقدامات تجاوزکارانه نیروهای آمریکا علیه بشریت در این کشور، ملت ایران را بیش از بیش نسبت به اهداف آمریکاییها در منطقه هوشیار کرده و موجب شده است که نظام جمهوری اسلامی بیش از گذشته بر حقوق هستهای خود پافشاری کند و عقبنشینی در این مسئله را شکستن استقلال کشور تلقی بنماید. در همین راستا تلاش برای خودکفا شدن در تولید سوخت هستهای را پیش گرفت و در همین زمینه نیز رهبر معظم انقلاب اظهار داشتند:
«جمهوری اسلامی ایران، عقبنشینی از مسئله هستهای را که خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است را به معنای شکستن استقلال کشور میداند که هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران به بارخواهد گذاشت. استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای، ضرورت و نیازی اجتنابناپذیر برای آینده کشور و همچنین قدرت علمی برتر برای پیشرفت در عرصههای مختلف است. هرگونه عقبنشینی در مقطع کنونی، زنجیرهای از فشارها و عقبنشینیهای دیگر را در پی خواهد داشت.»
در این دوره جمهوری اسلامی ایران، مشی مقاومت در مقابل زیادهخواهی آمریکا را پیش گرفت و تمام تلاش خود را بهکار گرفت تا هستهای شدن کشور محقق گردد و ازاینرو تهدید به اعمال فشار، تحریم و حتی ارسال موضوع هستهای از آژانس بینالمللی انرژی هستهای به شورای امنیت را که به تعبیر «کوفی عنان» ـ دبیرکل وقت سازمان ملل ـ مشروعیت قانونی نداشت و باعث پیچیدهتر شدن موضوع میگردید، سبب تعلیق یا توقف فعالیتهای هستهای نگردید. به همین دلیل بود که ارائه برخی پیشنهادهای اقتصادی، تجاری و فناوری توسط برخی از کشورهای اروپایی در مقابل محروم شدن از حقوق قانونی و مشروع خود در غنیسازی و چرخه سوخت هستهای، به هیچوجه مورد توجه و مذاکره قرار نگرفت.
تحول خاصی که در این دوره در حوزه مذاکرات هستهای ایران و طرف مقابل اتفاق افتاد، ورود چین و روسیه به مذاکرات هستهای بود. جمهوری اسلامی ایران همچنین اعلام کرد که مذاکرات حتی به کشورهای 1+5 محدود نیست بلکه آماده است بر اساس متنی مشخص با هر کشوری مذاکره نماید. ورود جنبش عدم تعهد به موضوع هستهای ایران در ادامه این رویکرد بود. در این دوره ایران همچنین تلاش کرد که پرونده از مجاری صرفاً سیاسی خارج و در چارچوبهای حقوقی در دایره آژانس بینالمللی بر اساس اسناد چهارگانه(ان پی تی، اساسنامه آژانس، پادمان و پروتکل الحاقی) قرار گیرد و با تلاش مضاعف بخشی از فعالیتهای هستهای که بهصورت داوطلبانه بیش از دو سال و نیم در دوره اعتمادسازی به حالت تعلیق درآمده بود، عقبماندگی در این زمینه را جبران نماید. در طرف مقابل اقداماتی علیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، ابتدا با تلاش سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی برای ایجاد رعب و وحشت در میان ملت و دانشمندان هستهای تعدادی از آنها را به شهادت رساند و در اقدامی دیگر پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت ارجاع دادند و علیه جمهوری اسلامی ایران قطعنامههایی صادر شد.
بخش پنجم: قطعنامههای شورای امنیت
چند ماه پس از اشغال عراق و با توجه به پروندهسازی که نسبت به موضوع هستهای ایران با هدایت آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت گرفته بود، در کنار اشغال عراق، موضوع هستهای ایران نیز در سرخط اخبار جهان قرار گرفت. با فشار آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، با این اتهام که ایران پیشرفتهای اساسی خود در زمینه غنیسازی اورانیوم را به موقع و مطابق معاهده(N.P.T) و موافقتنامه پادمان و پروتکل الحاقی به آژانس ارائه نکرده و این امر سبب سوءظن به ایران شده که بهطور پنهانی درصدد دستیابی به سلاح هستهای برآمده و بنابراین تخلف نموده است. در این چارچوب، البرادعی دبیرکل وقت آژانس، گزارشهایی به شورای حکام ارائه نمود.
شورای حکام نیز مبتنی بر گزارشهای دبیرکل، 9 قطعنامه از 12 دسامبر 2003 تا 4 فوریه 2006 درباره موضوع هستهای ایران صادر کرد. در این قطعنامهها با ابراز نگرانی از برنامه سانتریفیوژهای P2 که ایران در گزارش خود به آژانس، آنها را ارائه نکرده بود و همچنین مسائل مربوط به آلودگی، فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و عدم ارائه اظهارنامه کامل، ایران را متهم به عدم پایبندی به مفاد موافقتنامه پادمان کرد و بر اهمیت پایبندی کشور به معیارهای پروتکل الحاقی نیز اشاره کرده و از ایران خواسته شده بود که هرچه سریعتر و بدون تأخیر پروتکل الحاقی را به تصویب رسانده و بهعنوان یک اقدام اطمینانساز در تصمیمات خود نسبت به فعال نمودن تأسیسات UCF اصفهان و آغاز رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک تجدیدنظر نماید. همچنین در این قطعنامهها از ایران خواسته شده بود فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم را کاملاً متوقف کند و در آخر به ایران هشدار داده شد که نادیده گرفتن این قطعنامهها منجر میشود که موضوع هستهای ایران به شورای امنیت ارجاع و پرونده تشکیل خواهد شد. در این راستا اولین قطعنامه که غیر الزامآور بود در 9 مرداد 1385 صادر شد.