اخبار ویژه
ناامیدی آقای «تَکرار میکنم» از امکان فریب دوباره مردم در انتخابات
سید محمد خاتمی از سران فتنه 88 در دیدار شماری از اعضای فراکسیون امید تصریح کرد دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید.
اخیراً حدود 40 نفر از اعضای فراکسیون امید با خاتمی ملاقات کردند و این در حالی است که فراکسیون مذکور بنابر اعلام گردانندگان آن، بالغ بر 130 نفر عضو دارد. به عبارت دیگر حدود 80 تا 90 نفر (از جمله پزشکیان) در این ملاقات حضور پیدا نکردند.
خاتمی در این ملاقات به جای عذرخواهی درباره وعدههای اقتصادی فریبنده و بزک آمریکا از سوی طیف متبوع وی که به گرانی بیسابقه در قبل از برجام منتهی شده، گفت: «ما در موقعیت فوقالعاده سختی قرار داریم باید به ریشه بحرانها توجه کرد. نتیجه این وضعیت افزایش بیاعتمادی مردم به نظام و تبدیل این بیاعتمادی به ناامیدی است. وضعیت کنونی نتیجه برخی سیاستها و جهتگیریها است که باید اصلاح شود.»
وی افزود: هم در ساختار و هم در رویکرد اشتباه و اشکالاتی وجود داشته است و در مجلس، آقای مطهری خیلی شجاعانه، بسیاری از مسایل را مطرح میکند اما این سخنان چقدر شنیده میشود؟ اصلاحات اگرچه نظر انتقادی دارد اما درون نظام است. نظام باید اصلاحپذیر و انعطافپذیر شود تا با اصلاح نظام، یأسها از بین برود.
وی گفته است: دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد.
وی همچنین گفت: درباره FATF ضمن احترام به نظرات موافق و مخالف، نمیدانم با توجه به مصالح ملی، به چه حسابی در مقابل آن مقاومت میشود.
این سخنان در حالی است که بنابر گزارشهای متعدد، خاتمی و برخی افراد منسوب به وی، هنگام مواجه شدن با مردم، مورد اعتراضهای شدید درباره وعدههای دروغ اقتصادی و برعکس درآمدن برجام قرار میگیرند. از سوی دیگر، این عادت افراطیون مدعی اصلاحات است که هر جا مورد رویگردانی مردم از خود قرار میگیرند، این رویگردانی را به نظام نسبت میدهند. آنها در انتخابات مجلس هفتم و برخی انتخابات دیگر نیز با همین عدم اقبال مردم مواجه شدند اما سرخوردگی مردم از خود را به نظام نسبت دادند.
ساختاری نشان دادن مشکلات در حالی است که اکنون جریان نابالغ و مسئولیتگریز مدعی اصلاحات باید درباره چک برگشتی برجام، قابل اعتماد بودن آمریکا و وعده رونق اقتصادی از طریق واگذاری و تعطیلی برنامه هستهای پاسخگو باشند. اما به اعتبار چند شخصیتی بودن و عدم ثبات شخصیت و اعتماد به نفس که از ویژگیهای منافقین است، ترجیح میدهند فرافکنی و فرار به جلو کنند. با این حال مردم یک سؤال مهم از جماعت مذکور دارند؛ اگر واقعا وعدههای آنها در قالب جمهوری اسلامی نشدنی است، چرا در مقاطع مختلف و در شب انتخابات مردم را فریب میدهند؟ و چرا پس از انتخابات، شروع میکنند به فرافکنی و گفتن اینکه از ما توقع اجرای وعدههای (پوپولیستی) را نداشته باشید چون نظام نمیگذارد؟!
یادآور میشود خاتمی از دستاندرکاران فتنهافکنی در سال 88 به بهانه تقلب بود اما پس از شکست این نقشه نیابتی دشمن، چندین بار در محافل خصوصی تصریح کرد ادعای فتنه واقعیت نداشته و در واقع طیف متبوع وی، به مردم دروغ گفته و موجسواری کردهاند.
اعتراض «دیپلماسی ایرانی» به فرصتسوزی اقتصادی دولت در پسابرجام
یک سایت حامی دولت تصریح کرد کوتاهی دولت در چند سال گذشته، موجب شد به آسانی تحریم شویم.
دیپلماسی ایرانی وابسته به صادق خرازی در تحلیلی نوشت: تحریمها به ما خیلی چیزها آموخت خیلی از مسائل را برای ما روشن کرد از جمله به ما نشان داد تا چه اندازه اقتصاد ما ضربهپذیر است. این مسئله در تحریمهای دور اول قبل از امضای برجام برای ما آشکار شد. در آن موقع با وجود همه کاستیها و چالشها، اقداماتی برای تقویت اقتصاد در وضعیت تحریم اعمال شد که تا حد کوچکی اثراتی داشتند. اما سؤال این است چرا از زمانی که برجام امضا شد تا زمانی که آمریکا بطور یکجانبه از برجام خارج شد، اقدامی برای تقویت اقتصاد تا آنجا که در برابر تحریمها مقاومت داشته باشد، صورت نگرفت؟ چرا ما تلاش نکردیم در این فاصله حدود دو سال و نیم آن قدر اقتصاد خود را تقویت کنیم تا اولا خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها این قدر تبعات برای اقتصاد ما به دنبال نداشته باشد، ثانیا، خروج آمریکا و بیتفاوتی دیگر امضاکنندگان نسبت به کما رفتن برجام این قدر سهل و آسان نباشد؟ اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری در دور اول تحریمها یعنی قبل از امضا شدن برجام بر آن تاکید داشتند، دقیقا با همین رویکرد بود، چرا بعد از امضا شدن برجام به این موضوع توجه نشد تا بعد از خروج آمریکا از برجام چنین ضربات سخت اقتصادی را متحمل شویم؟
اصولا چرا این قدر راحت تحریم میشویم در حالی که ما چیزی جز مطالبه به حق خود را نمیخواهیم؟ اگر یک اقتصاد برونگرای قوی و متوازن با اقتصاد داخلی داشتیم که در معادلات اقتصاد جهانی تاثیرگذار بود، آیا دشمنان و رقبای ما میتوانستند، این چنین علیه ما وارد عمل شوند و تلاش کنند به اقتصاد ما ضربه بزنند؟
شکی نیست که در دادوستد بینالمللی و تجارت خارجی ضعیف عمل کردهایم. اقتصاد ما تا اندازه بسیاری مبتنی بر صادرات نفتی است. صادرات نفت ایران در دوره قبل از تحریم (یعنی قبل از تابستان امسال) چیزی در حدود ۲ میلیون و ۶۸۰ هزار بشکه بود که بعد از بازگشت تحریمهای آمریکا، در حال حاضر به زیر یک میلیون بشکه رسیده است. اگر در همین صنعت نفت میتوانستیم حجم صادرات خود را به بیش از این رقم برسانیم و نقشی تاثیرگذارتر از وضعیت قبل از تحریم ایفا میکردیم، بیشک تحریم نفتی ما به مراتب سختتر میشد. ما حتی در تعاملات اقتصادی منطقهای نیز ضعیف عمل کردهایم. روابط اقتصادی ما با کشورهای همسایه شمالی و حوزه قفقاز و آسیای میانه که ظرفیتهای بالقوه اقتصادی برای ایران دارند به مراتب کوچکتر است. در کشورهایی مثل تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و قزاقستان که مشترکات فرهنگی فراوانی نسبت به ما دارند، و میتوانستیم حوزه اقتصادی مهمی را در آنجا رقم بزنیم، نقش ما در اقتصاد آنها به ۱۰ درصد هم نمیرسد. در حالی که ترکیه، همسایه غربی ما در حدود ۱۵ میلیارد دلار در سال فقط صادرات پوشاک به آسیای میانه و قفقاز دارد.
در دنیای امروز اقتصاد جایگاه بالایی در تعریف تعاملات کشورها با یکدیگر دارد. هر چقدر اقتصاد یک کشور قدرتمند باشد و نقش آن در مناسبات جهانی تاثیرگذارتر باشد، متحدان و طرفهای اقتصادی آن ایستادگی بیشتری برای حفظ آن میکنند، هر چقدر این مناسبات ضعیفتر باشند کشورها کمتر حاضرند برای حفظ مناسباتشان هزینه کنند.
اگر با FATF همکاری کردید باید بگویید تحریمها را چگونه دور میزنید
وزیر نفت گفت نمیتوانم بگویم چطور تحریمها را دور میزنیم.
بیژن زنگنه در مراسم آغاز عملیات اجرایی پتروشیمی اندیمشک گفت: ما در حال حاضر با یک جنگ تمام عیار درگیر هستیم که تفاوت آن با سایر جنگها این است که کشته و زخمی ندارد. من همه بمبارانها را تجربه کردهام، اما فشاری که الان وجود دارد شدیدتر است تا ما را خفه کند، اما نتوانستند و با حضور رهبری و مقاومت ملت و دولت نخواهند توانست.
زنگنه در ادامه با اشاره به انتقاداتی مبنی بر اینکه اطلاعاتی از سوی وزارت نفت منتشر نمیشود، اظهار کرد: من نمیتوانم بگویم چطور تحریمها را دور میزنیم، زیرا به ضرر ملت است. یکسری میگویند شما کار نمیکنید، اما ما نقشهها را افشا نمیکنیم. امروز من آسیب میبینم اما ملت سرفراز میمانند.
اظهارات آقای زنگنه حاوی دو وجه درست و نادرست است. یک وجه ماجرا، مربوط به نامحرم دانستن مجلس و مراجع نظارتی ذیربط است که موجب کلاهبرداری شرکتهایی مانند توتال در چند مرحله طی دو دهه گذشته شد.
اما وجه دوم که به موضوع تحریمها برمیگردد، کاملا درست است. به عبارت دیگر نباید مکانیسمها و دور زدن تحریمها دست دشمن بیفتد تا بتواند آن مجاری را دور بزند. اما در اینجا یک سوال مهم پیش میآید و آن اینکه اگر قرار بر همکاری با FATF و ارائه اطلاعات مطالبه شده از سوی آنها باشد، در آن صورت حتما اطلاعات به شدت سری به دست دشمن خواهد افتاد؛ مگر اینکه آقای زنگنه و دوستان ایشان در دولت بگویند؛ همکاری ما با FATF لفظی است و نمیخواهیم عملا با FATF همکاری کنیم.
به هر ترتیب اظهارات آقای زنگنه، سندی مهم و معتبر درباره ضرورت رد هرگونه همکاری اطلاعاتی با FATF میباشد.
مردم یادشان هست شما هم یادتان هست آقای جهانگیری؟
اظهارات اسحاق جهانگیری با واکنش گسترده مردم در شبکههای اجتماعی و فضای رسانهای روبهرو شده است.
معاون اول رئیسجمهور هفته گذشته درباره پاسخگویی به منتقدان نوشت: «همه حرفهایی که علیه دولت زده میشود را میتوان ظرف 5 دقیقه جواب داد. وقتی زمان آن برسد حتما جواب خواهیم داد اما الان شرایط کشور به گونهای است که هیچ موضوعی و هیچ دغدغهای مهمتر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست. به همین دلیل ما به خاطر مردم و کشورمان باید برخی از ادعاها را تحمل کنیم.»
سایت «الف»، این موضع جهانگیری را به افتراح مخاطبان خود گذاشت که نمونهای از این پاسخها را میخوانید:
* لطفا بفرمایید چرا ارزش پول ملی 300 درصد سقوط کرد؟ چرا وعدههایی دادید که توان انجام آنها را نداشتید؟
* عمر و سرمایه و آرزوهای هشتاد میلیون نفر در دیدن نرخ ارز و ماشین و خانه و جهیزیه و طلا و گوشت و مرغ و شکر و میوه و... را صرف پنج دقیقه نمیتوان جبران کرد، فقط میشود نمک روی زخم پاشید.
* چرا حرفهای کاندیدای پوششی رو جدی میگیرید؟ ... ای کاش مبتکر عبارت معروف «مردم! شما یادتون هست...» از همان مردمی که سنگشان رو به سینه میزند خجالت بکشد و تا مدتها ادعاهای گزاف نکند. به نظرم باید یک هشتگ با این عنوان درست شود و یک بار برای همیشه ایشان بداند که نمیتواند هر دفعه شعور مردم را به سخره بگیره: #اسحاق- یادت- هست؟
* جناب آقای جهانگیری شما ادعا میکنید در 5 دقیقه میتوانید جواب دهید چرا نتوانستید در 5 سال یکی از انتقادات را در عمل حل کنید؛ ضمنا این شرایطی که ازش یاد میکنید مردم درست کردن یا شما؟ رانتخواری در مدیریت شما موج میزند.
* کسی که به گفته خودش قادر به جابهجایی و عوض کردن منشی خودش نیست، چطور میخواهد پاسخ پرسشهایی رو بده که قادر به حل آن نیست؟
او را ملکه انگلیس هم بکنید باید مجازات جاسوسی را تحمل کند
جرمی هانت، وزیر خارجه انگلیس اعلام کرد به عنوان بخشی از اقدامات دولت این کشور برای کسب آزادی نازنین زاغری - راتکلیف، تصمیم گرفته است به او حمایت دیپلماتیک اعطا کند.
بیبیسی با انتشار این خبر مدعی شد اقدام مذکور باعث میشود تا وضعیت شهروند مورد نظر از حد یک مشکل شخصی و فردی به یک مسئله سیاسی بین دو دولت تغییر شکل دهد و استفاده از ابزار مختلف دیپلماتیک از جمله پیگیری در مراجع و مجامع بینالمللی برای حمایت از فرد مورد نظرامکانپذیر شود.
وزیر خارجه انگلیس هنگام اعلام حمایت دیپلماتیک از خانم زاغری گفت که تصمیم او نشان میدهد که ایران تعهدات بینالمللی خود را نقض کرده و از این پس پرونده خانم زاغری رسماً مناقشهای بین دو کشور محسوب میشود.
اقدام وزارت خارجه انگلیس در حالی است که نازنین زاغری به 5 سال حبس قطعی به جرم جاسوسی محکوم شده است. او عضو مهم شبکه تربیت جاسوس- خبرنگار در پوشش بیبیسی و برخی مؤسسههای انگلیسی همسو بود.
بنابراین به وزیر خارجه انگلیس باید گفت اگر به جای اعطای حمایت دیپلماتیک به این خانم جاسوس، حتی اگر او را ملکه انگلیس هم بکنید، باید مجازات جاسوسی خود را تحمل کند. از سوی دیگر درباره مصونیت و حمایت دیپلماتیک نیز باید گفت اولاً مصونیت دیپلماتیک، حتی مانع رسیدگی به جرائم اتباع بیگانه نیست و حال آن که خانم زاغری تبعه ایران است. ثانیاً او به هنگام ارتکاب جرم، دارای همین مصونیت دیپلماتیک نیز نبوده است. ثالثاً دورهای که بریتانیای صغیر (کبیر سابق) برخی اتباع ایرانی را تحتالحمایه خود قرار میداد و در ازای ارتکاب خیانت و وطنفروشی، پناهشان میداد، بالغ بر 40 سال است که سپری شده است.
وکیل مدافع قاتلان 17 هزار ایرانی از انتصاب رئیسی شاکی شد
انتصاب حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، با خشم و عصبانیت شدید رژیم آمریکا و رسانههای دولتی ضدانقلاب مواجه شد.
رابرت پالادینو معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، این انتصاب را استهزای روند قانونی(!) دانست و مدعی دخالت رئیسی در اعدام و زندانیان سیاسی شد.
اشاره این مقام آمریکایی، به زمان حمله منافقین (دوشادوش ارتش صدام) به داخل خاک ایران در سال 67 و پس از اعلام قبول قطعنامه 598 از سوی کشورمان است که توأم با جنایت و آدمکشی سازمان تروریستی منافقین در شهرهای مرزی بود. در آن زمان با حکم حضرت امام خمینی(ره)، از اعضای سازمان در زندان که بعضاً به هوای پایان کار جمهوری اسلامی، سر به آشوب هم گذاشته بودند، پرسیده شده که آیا همچنان میخواهید با این سازمان محارب و عامل استخبارات عراق همکاری کنید یا نه؟! کسانی که ولو به لفظ اعلام جدایی از سازمان کرده بودند، مورد اغماض قرار گرفتند و افراد سرموضع و آشوبگر اعلام شدند. جالب اینکه در میان جنازههای سازمان منافقین پس از سرکوب آنها در عملیات مرصاد، صدها جنازه متعلق به اعضای زندانی همین سازمان بود که به خاطر رأفت جمهوری اسلامی، از زندان آزاد شده اما به فرانسه و عراق رفته و به مزدوران صدام در سازمان ملحق شده بودند. سازمان منافقین البته پس از فروپاشی رژیم صدام، رسماً در خدمت آمریکا و رژیم صهیونیستی درآمد و بنابر اخبار متعدد، در برخی اقدامات تروریستی نقشآفرینی میکند. این سازمان، 17 هزار شهروند ایرانی را ترور و به شهادت رسانده است.
غیر از وزارت خارجه آمریکا، رادیو فردا ارگان سازمان سیا نیز حجتالاسلام والمسلمین رئیسی را متهم به نقض حقوق بشر کرد. همچنین در وبسایت شبکه دولتی بیبیسی، مقالههایی علیه رئیس جدید قوه قضائیه منتشر کرد. بیبیسی نیز مشارکت در اعدام اعضای سازمان تروریستی منافقین را بهانه خدشه در سوابق آقای رئیسی قرار داده و حال آن که همین اقدام، جزو انسانیترین و خداپسندانهترین اقدامات وی محسوب میشود و امید میرود که همین قاطعیت نسبت به مفسدان اقتصادی و عناصر زالوصفت نیز اعمال شود.
با وجود این فضاسازیها، محمدعلی ابطحی معاون حقوقی و پارلمانی دولت اصلاحات درباره انتصاب آقای رئیسی نوشت: «با هر نگاهی، انتخاب آقای رئیسی برای ریاست قوه قضائیه، خبر خوبی برای همه بود. آشنایی با جزئیات سیستم قضایی نکته مهمی است. این مهم میتواند سرعت رسیدگی به مشکلات فعلی آن سیستم را چند برابر کند.
اعتماد رهبری و رابطه خوب نهادهای قدرت مثل سپاه و روحانیون ذینفوذ با وی، راه را برای موفقیت هموار میکند. روش معتدل و مردمیاش در سالهای اخیر در بحران بیاخلاقی میتواند به حل مشکلات قضایی کمک کند. سوابق سیاسی و انقلابی و نزدیکیاش به مراکز قدرت و بخصوص رهبری انقلاب میتواند سندی باشد که وی به جای پرخاش به جناحهای سیاسی و اثبات خود، به سامان دادن عدالت در کشور به صورت جدی مشغول شود. پاکدستی، پرهیز از اشرافیگری و رابطه داشتن با اقشار ضعیف مردم، سرمایه رئیسی است که همه اینها در سیستم قضایی میتواند از ضروریات باشد.
چه خوب که به جای کرسی ریاست جمهوری، بر کرسیای که میتواند به مردم بیشتر کمک کند، تکیه زد.
سید محمد خاتمی از سران فتنه 88 در دیدار شماری از اعضای فراکسیون امید تصریح کرد دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید.
اخیراً حدود 40 نفر از اعضای فراکسیون امید با خاتمی ملاقات کردند و این در حالی است که فراکسیون مذکور بنابر اعلام گردانندگان آن، بالغ بر 130 نفر عضو دارد. به عبارت دیگر حدود 80 تا 90 نفر (از جمله پزشکیان) در این ملاقات حضور پیدا نکردند.
خاتمی در این ملاقات به جای عذرخواهی درباره وعدههای اقتصادی فریبنده و بزک آمریکا از سوی طیف متبوع وی که به گرانی بیسابقه در قبل از برجام منتهی شده، گفت: «ما در موقعیت فوقالعاده سختی قرار داریم باید به ریشه بحرانها توجه کرد. نتیجه این وضعیت افزایش بیاعتمادی مردم به نظام و تبدیل این بیاعتمادی به ناامیدی است. وضعیت کنونی نتیجه برخی سیاستها و جهتگیریها است که باید اصلاح شود.»
وی افزود: هم در ساختار و هم در رویکرد اشتباه و اشکالاتی وجود داشته است و در مجلس، آقای مطهری خیلی شجاعانه، بسیاری از مسایل را مطرح میکند اما این سخنان چقدر شنیده میشود؟ اصلاحات اگرچه نظر انتقادی دارد اما درون نظام است. نظام باید اصلاحپذیر و انعطافپذیر شود تا با اصلاح نظام، یأسها از بین برود.
وی گفته است: دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد.
وی همچنین گفت: درباره FATF ضمن احترام به نظرات موافق و مخالف، نمیدانم با توجه به مصالح ملی، به چه حسابی در مقابل آن مقاومت میشود.
این سخنان در حالی است که بنابر گزارشهای متعدد، خاتمی و برخی افراد منسوب به وی، هنگام مواجه شدن با مردم، مورد اعتراضهای شدید درباره وعدههای دروغ اقتصادی و برعکس درآمدن برجام قرار میگیرند. از سوی دیگر، این عادت افراطیون مدعی اصلاحات است که هر جا مورد رویگردانی مردم از خود قرار میگیرند، این رویگردانی را به نظام نسبت میدهند. آنها در انتخابات مجلس هفتم و برخی انتخابات دیگر نیز با همین عدم اقبال مردم مواجه شدند اما سرخوردگی مردم از خود را به نظام نسبت دادند.
ساختاری نشان دادن مشکلات در حالی است که اکنون جریان نابالغ و مسئولیتگریز مدعی اصلاحات باید درباره چک برگشتی برجام، قابل اعتماد بودن آمریکا و وعده رونق اقتصادی از طریق واگذاری و تعطیلی برنامه هستهای پاسخگو باشند. اما به اعتبار چند شخصیتی بودن و عدم ثبات شخصیت و اعتماد به نفس که از ویژگیهای منافقین است، ترجیح میدهند فرافکنی و فرار به جلو کنند. با این حال مردم یک سؤال مهم از جماعت مذکور دارند؛ اگر واقعا وعدههای آنها در قالب جمهوری اسلامی نشدنی است، چرا در مقاطع مختلف و در شب انتخابات مردم را فریب میدهند؟ و چرا پس از انتخابات، شروع میکنند به فرافکنی و گفتن اینکه از ما توقع اجرای وعدههای (پوپولیستی) را نداشته باشید چون نظام نمیگذارد؟!
یادآور میشود خاتمی از دستاندرکاران فتنهافکنی در سال 88 به بهانه تقلب بود اما پس از شکست این نقشه نیابتی دشمن، چندین بار در محافل خصوصی تصریح کرد ادعای فتنه واقعیت نداشته و در واقع طیف متبوع وی، به مردم دروغ گفته و موجسواری کردهاند.
اعتراض «دیپلماسی ایرانی» به فرصتسوزی اقتصادی دولت در پسابرجام
یک سایت حامی دولت تصریح کرد کوتاهی دولت در چند سال گذشته، موجب شد به آسانی تحریم شویم.
دیپلماسی ایرانی وابسته به صادق خرازی در تحلیلی نوشت: تحریمها به ما خیلی چیزها آموخت خیلی از مسائل را برای ما روشن کرد از جمله به ما نشان داد تا چه اندازه اقتصاد ما ضربهپذیر است. این مسئله در تحریمهای دور اول قبل از امضای برجام برای ما آشکار شد. در آن موقع با وجود همه کاستیها و چالشها، اقداماتی برای تقویت اقتصاد در وضعیت تحریم اعمال شد که تا حد کوچکی اثراتی داشتند. اما سؤال این است چرا از زمانی که برجام امضا شد تا زمانی که آمریکا بطور یکجانبه از برجام خارج شد، اقدامی برای تقویت اقتصاد تا آنجا که در برابر تحریمها مقاومت داشته باشد، صورت نگرفت؟ چرا ما تلاش نکردیم در این فاصله حدود دو سال و نیم آن قدر اقتصاد خود را تقویت کنیم تا اولا خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها این قدر تبعات برای اقتصاد ما به دنبال نداشته باشد، ثانیا، خروج آمریکا و بیتفاوتی دیگر امضاکنندگان نسبت به کما رفتن برجام این قدر سهل و آسان نباشد؟ اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری در دور اول تحریمها یعنی قبل از امضا شدن برجام بر آن تاکید داشتند، دقیقا با همین رویکرد بود، چرا بعد از امضا شدن برجام به این موضوع توجه نشد تا بعد از خروج آمریکا از برجام چنین ضربات سخت اقتصادی را متحمل شویم؟
اصولا چرا این قدر راحت تحریم میشویم در حالی که ما چیزی جز مطالبه به حق خود را نمیخواهیم؟ اگر یک اقتصاد برونگرای قوی و متوازن با اقتصاد داخلی داشتیم که در معادلات اقتصاد جهانی تاثیرگذار بود، آیا دشمنان و رقبای ما میتوانستند، این چنین علیه ما وارد عمل شوند و تلاش کنند به اقتصاد ما ضربه بزنند؟
شکی نیست که در دادوستد بینالمللی و تجارت خارجی ضعیف عمل کردهایم. اقتصاد ما تا اندازه بسیاری مبتنی بر صادرات نفتی است. صادرات نفت ایران در دوره قبل از تحریم (یعنی قبل از تابستان امسال) چیزی در حدود ۲ میلیون و ۶۸۰ هزار بشکه بود که بعد از بازگشت تحریمهای آمریکا، در حال حاضر به زیر یک میلیون بشکه رسیده است. اگر در همین صنعت نفت میتوانستیم حجم صادرات خود را به بیش از این رقم برسانیم و نقشی تاثیرگذارتر از وضعیت قبل از تحریم ایفا میکردیم، بیشک تحریم نفتی ما به مراتب سختتر میشد. ما حتی در تعاملات اقتصادی منطقهای نیز ضعیف عمل کردهایم. روابط اقتصادی ما با کشورهای همسایه شمالی و حوزه قفقاز و آسیای میانه که ظرفیتهای بالقوه اقتصادی برای ایران دارند به مراتب کوچکتر است. در کشورهایی مثل تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و قزاقستان که مشترکات فرهنگی فراوانی نسبت به ما دارند، و میتوانستیم حوزه اقتصادی مهمی را در آنجا رقم بزنیم، نقش ما در اقتصاد آنها به ۱۰ درصد هم نمیرسد. در حالی که ترکیه، همسایه غربی ما در حدود ۱۵ میلیارد دلار در سال فقط صادرات پوشاک به آسیای میانه و قفقاز دارد.
در دنیای امروز اقتصاد جایگاه بالایی در تعریف تعاملات کشورها با یکدیگر دارد. هر چقدر اقتصاد یک کشور قدرتمند باشد و نقش آن در مناسبات جهانی تاثیرگذارتر باشد، متحدان و طرفهای اقتصادی آن ایستادگی بیشتری برای حفظ آن میکنند، هر چقدر این مناسبات ضعیفتر باشند کشورها کمتر حاضرند برای حفظ مناسباتشان هزینه کنند.
اگر با FATF همکاری کردید باید بگویید تحریمها را چگونه دور میزنید
وزیر نفت گفت نمیتوانم بگویم چطور تحریمها را دور میزنیم.
بیژن زنگنه در مراسم آغاز عملیات اجرایی پتروشیمی اندیمشک گفت: ما در حال حاضر با یک جنگ تمام عیار درگیر هستیم که تفاوت آن با سایر جنگها این است که کشته و زخمی ندارد. من همه بمبارانها را تجربه کردهام، اما فشاری که الان وجود دارد شدیدتر است تا ما را خفه کند، اما نتوانستند و با حضور رهبری و مقاومت ملت و دولت نخواهند توانست.
زنگنه در ادامه با اشاره به انتقاداتی مبنی بر اینکه اطلاعاتی از سوی وزارت نفت منتشر نمیشود، اظهار کرد: من نمیتوانم بگویم چطور تحریمها را دور میزنیم، زیرا به ضرر ملت است. یکسری میگویند شما کار نمیکنید، اما ما نقشهها را افشا نمیکنیم. امروز من آسیب میبینم اما ملت سرفراز میمانند.
اظهارات آقای زنگنه حاوی دو وجه درست و نادرست است. یک وجه ماجرا، مربوط به نامحرم دانستن مجلس و مراجع نظارتی ذیربط است که موجب کلاهبرداری شرکتهایی مانند توتال در چند مرحله طی دو دهه گذشته شد.
اما وجه دوم که به موضوع تحریمها برمیگردد، کاملا درست است. به عبارت دیگر نباید مکانیسمها و دور زدن تحریمها دست دشمن بیفتد تا بتواند آن مجاری را دور بزند. اما در اینجا یک سوال مهم پیش میآید و آن اینکه اگر قرار بر همکاری با FATF و ارائه اطلاعات مطالبه شده از سوی آنها باشد، در آن صورت حتما اطلاعات به شدت سری به دست دشمن خواهد افتاد؛ مگر اینکه آقای زنگنه و دوستان ایشان در دولت بگویند؛ همکاری ما با FATF لفظی است و نمیخواهیم عملا با FATF همکاری کنیم.
به هر ترتیب اظهارات آقای زنگنه، سندی مهم و معتبر درباره ضرورت رد هرگونه همکاری اطلاعاتی با FATF میباشد.
مردم یادشان هست شما هم یادتان هست آقای جهانگیری؟
اظهارات اسحاق جهانگیری با واکنش گسترده مردم در شبکههای اجتماعی و فضای رسانهای روبهرو شده است.
معاون اول رئیسجمهور هفته گذشته درباره پاسخگویی به منتقدان نوشت: «همه حرفهایی که علیه دولت زده میشود را میتوان ظرف 5 دقیقه جواب داد. وقتی زمان آن برسد حتما جواب خواهیم داد اما الان شرایط کشور به گونهای است که هیچ موضوعی و هیچ دغدغهای مهمتر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست. به همین دلیل ما به خاطر مردم و کشورمان باید برخی از ادعاها را تحمل کنیم.»
سایت «الف»، این موضع جهانگیری را به افتراح مخاطبان خود گذاشت که نمونهای از این پاسخها را میخوانید:
* لطفا بفرمایید چرا ارزش پول ملی 300 درصد سقوط کرد؟ چرا وعدههایی دادید که توان انجام آنها را نداشتید؟
* عمر و سرمایه و آرزوهای هشتاد میلیون نفر در دیدن نرخ ارز و ماشین و خانه و جهیزیه و طلا و گوشت و مرغ و شکر و میوه و... را صرف پنج دقیقه نمیتوان جبران کرد، فقط میشود نمک روی زخم پاشید.
* چرا حرفهای کاندیدای پوششی رو جدی میگیرید؟ ... ای کاش مبتکر عبارت معروف «مردم! شما یادتون هست...» از همان مردمی که سنگشان رو به سینه میزند خجالت بکشد و تا مدتها ادعاهای گزاف نکند. به نظرم باید یک هشتگ با این عنوان درست شود و یک بار برای همیشه ایشان بداند که نمیتواند هر دفعه شعور مردم را به سخره بگیره: #اسحاق- یادت- هست؟
* جناب آقای جهانگیری شما ادعا میکنید در 5 دقیقه میتوانید جواب دهید چرا نتوانستید در 5 سال یکی از انتقادات را در عمل حل کنید؛ ضمنا این شرایطی که ازش یاد میکنید مردم درست کردن یا شما؟ رانتخواری در مدیریت شما موج میزند.
* کسی که به گفته خودش قادر به جابهجایی و عوض کردن منشی خودش نیست، چطور میخواهد پاسخ پرسشهایی رو بده که قادر به حل آن نیست؟
او را ملکه انگلیس هم بکنید باید مجازات جاسوسی را تحمل کند
جرمی هانت، وزیر خارجه انگلیس اعلام کرد به عنوان بخشی از اقدامات دولت این کشور برای کسب آزادی نازنین زاغری - راتکلیف، تصمیم گرفته است به او حمایت دیپلماتیک اعطا کند.
بیبیسی با انتشار این خبر مدعی شد اقدام مذکور باعث میشود تا وضعیت شهروند مورد نظر از حد یک مشکل شخصی و فردی به یک مسئله سیاسی بین دو دولت تغییر شکل دهد و استفاده از ابزار مختلف دیپلماتیک از جمله پیگیری در مراجع و مجامع بینالمللی برای حمایت از فرد مورد نظرامکانپذیر شود.
وزیر خارجه انگلیس هنگام اعلام حمایت دیپلماتیک از خانم زاغری گفت که تصمیم او نشان میدهد که ایران تعهدات بینالمللی خود را نقض کرده و از این پس پرونده خانم زاغری رسماً مناقشهای بین دو کشور محسوب میشود.
اقدام وزارت خارجه انگلیس در حالی است که نازنین زاغری به 5 سال حبس قطعی به جرم جاسوسی محکوم شده است. او عضو مهم شبکه تربیت جاسوس- خبرنگار در پوشش بیبیسی و برخی مؤسسههای انگلیسی همسو بود.
بنابراین به وزیر خارجه انگلیس باید گفت اگر به جای اعطای حمایت دیپلماتیک به این خانم جاسوس، حتی اگر او را ملکه انگلیس هم بکنید، باید مجازات جاسوسی خود را تحمل کند. از سوی دیگر درباره مصونیت و حمایت دیپلماتیک نیز باید گفت اولاً مصونیت دیپلماتیک، حتی مانع رسیدگی به جرائم اتباع بیگانه نیست و حال آن که خانم زاغری تبعه ایران است. ثانیاً او به هنگام ارتکاب جرم، دارای همین مصونیت دیپلماتیک نیز نبوده است. ثالثاً دورهای که بریتانیای صغیر (کبیر سابق) برخی اتباع ایرانی را تحتالحمایه خود قرار میداد و در ازای ارتکاب خیانت و وطنفروشی، پناهشان میداد، بالغ بر 40 سال است که سپری شده است.
وکیل مدافع قاتلان 17 هزار ایرانی از انتصاب رئیسی شاکی شد
انتصاب حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، با خشم و عصبانیت شدید رژیم آمریکا و رسانههای دولتی ضدانقلاب مواجه شد.
رابرت پالادینو معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، این انتصاب را استهزای روند قانونی(!) دانست و مدعی دخالت رئیسی در اعدام و زندانیان سیاسی شد.
اشاره این مقام آمریکایی، به زمان حمله منافقین (دوشادوش ارتش صدام) به داخل خاک ایران در سال 67 و پس از اعلام قبول قطعنامه 598 از سوی کشورمان است که توأم با جنایت و آدمکشی سازمان تروریستی منافقین در شهرهای مرزی بود. در آن زمان با حکم حضرت امام خمینی(ره)، از اعضای سازمان در زندان که بعضاً به هوای پایان کار جمهوری اسلامی، سر به آشوب هم گذاشته بودند، پرسیده شده که آیا همچنان میخواهید با این سازمان محارب و عامل استخبارات عراق همکاری کنید یا نه؟! کسانی که ولو به لفظ اعلام جدایی از سازمان کرده بودند، مورد اغماض قرار گرفتند و افراد سرموضع و آشوبگر اعلام شدند. جالب اینکه در میان جنازههای سازمان منافقین پس از سرکوب آنها در عملیات مرصاد، صدها جنازه متعلق به اعضای زندانی همین سازمان بود که به خاطر رأفت جمهوری اسلامی، از زندان آزاد شده اما به فرانسه و عراق رفته و به مزدوران صدام در سازمان ملحق شده بودند. سازمان منافقین البته پس از فروپاشی رژیم صدام، رسماً در خدمت آمریکا و رژیم صهیونیستی درآمد و بنابر اخبار متعدد، در برخی اقدامات تروریستی نقشآفرینی میکند. این سازمان، 17 هزار شهروند ایرانی را ترور و به شهادت رسانده است.
غیر از وزارت خارجه آمریکا، رادیو فردا ارگان سازمان سیا نیز حجتالاسلام والمسلمین رئیسی را متهم به نقض حقوق بشر کرد. همچنین در وبسایت شبکه دولتی بیبیسی، مقالههایی علیه رئیس جدید قوه قضائیه منتشر کرد. بیبیسی نیز مشارکت در اعدام اعضای سازمان تروریستی منافقین را بهانه خدشه در سوابق آقای رئیسی قرار داده و حال آن که همین اقدام، جزو انسانیترین و خداپسندانهترین اقدامات وی محسوب میشود و امید میرود که همین قاطعیت نسبت به مفسدان اقتصادی و عناصر زالوصفت نیز اعمال شود.
با وجود این فضاسازیها، محمدعلی ابطحی معاون حقوقی و پارلمانی دولت اصلاحات درباره انتصاب آقای رئیسی نوشت: «با هر نگاهی، انتخاب آقای رئیسی برای ریاست قوه قضائیه، خبر خوبی برای همه بود. آشنایی با جزئیات سیستم قضایی نکته مهمی است. این مهم میتواند سرعت رسیدگی به مشکلات فعلی آن سیستم را چند برابر کند.
اعتماد رهبری و رابطه خوب نهادهای قدرت مثل سپاه و روحانیون ذینفوذ با وی، راه را برای موفقیت هموار میکند. روش معتدل و مردمیاش در سالهای اخیر در بحران بیاخلاقی میتواند به حل مشکلات قضایی کمک کند. سوابق سیاسی و انقلابی و نزدیکیاش به مراکز قدرت و بخصوص رهبری انقلاب میتواند سندی باشد که وی به جای پرخاش به جناحهای سیاسی و اثبات خود، به سامان دادن عدالت در کشور به صورت جدی مشغول شود. پاکدستی، پرهیز از اشرافیگری و رابطه داشتن با اقشار ضعیف مردم، سرمایه رئیسی است که همه اینها در سیستم قضایی میتواند از ضروریات باشد.
چه خوب که به جای کرسی ریاست جمهوری، بر کرسیای که میتواند به مردم بیشتر کمک کند، تکیه زد.