مروری بر کتاب خط مقدم؛
کاش این کتاب کش میآمد
تاریخ هر ملتی هویت مردمان آن سرزمین را شکل میدهد و چراغ راه آیندگان محسوب میشود. برای برخی کشورهایی که به لحاظ قدمت سابقه کهنی ندارند این تاریخ چنان اهمیت پیدا میکند که با بیشرمی دست به جعل تاریخ میزنند تا به دروغ پیشینهای درخشان برای آیندگان خویش ترسیم کنند. در این میان، برخی کشورها نیز با بیاعتنایی به تاریخ پربار کشور خود زمینه ناکارآمدی و غفلت از یک گذشته پربار را برای آیندگان خود رقم میزنند.
کتاب «خط مقدم مبارزه» به قلم شیوا و هنرمندانه خانم فائضه غفارحدادی یکی از برگهای درخشان تاریخ سرزمین ماست. این نویسنده فهیم توانسته با قلمی هنرمندانه یک واقعه تاریخی و حماسی لبریز از روح کارآمدی فرزندان دلاور ایران اسلامی را در هشت سال دفاع مقدس با نثری داستانی اما مستند به رشته تحریر درآورد و برای آیندگان ماندگار کند. نویسنده کتاب البته توفیق داشته اسناد، مدارک و مجموعه بسیار مطلوبی از سوابق این موضوع تاریخی را در اختیار داشته باشد که معمولاً چنین گنجینهای از سوی مراکز مرتبط با چنین موضوعاتی به لحاظ وجود اسرار نظامی و امنیتی خیلی کم و به ندرت در اختیار اهالی قلم قرار میگیرد، که الحق وی قدردان منابع موجود بوده و توانسته با هنرمندی چندین خط داستانی را همزمان جلو ببرد و کتابی جذاب، پر از تعلیق و کشش داستانی، و آمیخته به مسائل نظامی، عاطفی و تاریخی را عرضه کند.
کتاب «خط مقدم مبارزه» روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم، بین سالهای 1363 تا 1365 است. اینکه ما در کتاب یادشده همزمان با آگاهی از یک برهه تاریخی مهم و سرنوشت ساز از کارآمدی و تلاش فرزندان غیور این آب و خاک، وقایع زندگی شخصی یک فرمانده جوان و دلاور کشورمان در هشت سال دفاع مقدس را هم مرور میکنیم بر جذابیت اثر افزوده است.
خانم فائضه غفارحدادی توانسته با دقت و ظرافت چنان فضاسازی خوبی از محیطهای وقوع ماجرا ارائه دهد که مخاطب، خودش را در آن محیطها حاضر میبیند و این هنرمندی بر غنای اثر نگارش شده میافزاید.
تلفیق فضای عاطفی با فضای سخت نظامی و جنگی، پس از نشان دادن اقتدار، توانمندی و کارآمدی جمعی از قهرمانان وطن، شاید مهمترین ویژگی این کتاب است که صحنههایش بسیار است. این موضوع بویژه در ارتباط با زندگی خصوصی قهرمان اصلی کتاب، با عرضه کردن نامههای لبریز از عاطفه و احساس یک زن و شوهر جوان، فضای دلنشینی را به مخاطب ارائه میدهد. غیراز این، در سراسر کتاب نیز ما با چنین تلفیق هنرمندانهای مواجه هستیم. به عنوان مثال نویسنده اثر در صفحه 47 این کتاب ارزشمند با هنرمندی از نحوه تشویق افسران سوریهای در سالن غذاخوری پادگان نظامی آن کشور نهایت استفاده را کرده تا نشان دهد شخصیت و قهرمان اصلی ماجرا یعنی حسن طهرانی مقدم طرفدار یکی از تیمهای فوتبال کشورمان است.
مطالعه این اثر ارزشمند چنان غرور و عزتی به مخاطب عرضه میکند که وی ناخودآگاه آرزو میکند کاش در آن مقطع حضور داشت و میتوانست در جمع قهرمانان آن حماسه عظیم یعنی راهاندازی یگان موشکی کشور در اوج جنگ تحمیلی در حد یک سرباز نگهبان به آنان کمک میکرد. این آرزو حداقل برای راقم این سطور در حد یک حسرت عمیق بجا مانده است، تا جایی که حین مطالعه کتاب خداخدا میکردم صفحات پایانی «خط مقدم مبارزه» کش بیاید و زود تمام نشود؛ تا بیش از پیش بر ایرانی بودن خودم افتخار کنم و از داشتن هموطنانی چنان دلاور بر خود ببالم. من این کتاب590 صفحهای را چند روز پیدرپی خواندم و لذت بردم تا تمام شد. جذابیت کتاب به گونهای بود که به قول کتابخوانان حرفهای نمیشد آن را زمین گذاشت.
شایان ذکر است که تأکید کنم حین مطالعه این اثر گرانقدر تا الان و تا همیشه، این افسوس بر جانم باقی خواهد ماند که کاش مسئولین فعلی دولتی در ماجرای برجام قبل از انجام هرگونه مذاکره، این کتاب ارزشمند را مطالعه میکردند و با چگونگی توکل و اقتدار فرزندان ایران اسلامی آشنا میشدند تا شاهد فضاحت فعلی در زمینه سیاست خارجی نباشیم، هر چند که دل خوش داریم با درایت رهبری فرزانه از این پیچ تاریخی نیز عبور کرده و ننگ بجا مانده از بیتدبیری مذاکره کنندگان برجام را پشت سر خواهیم گذاشت.
در خاتمه آرزو میکنم متصدیان فرهنگی، نظامی و علمی مرتبط با موضوع در کشورمان با عنایت ویژه به این اثر ارزشمند تمهیداتی بیندیشند به عنوان سندی از عزت، اقتدار، خودباوری، ایمان، مجاهدت، تلاش، اعتماد به ایران و ایرانی و از همه مهمتر اعتماد و اعتنا نکردن به دول خارجی در موضوعات مهم و حساس کشور، این کتاب در مدارس و دانشگاههای کشور تدریس شود و نسلهای بعدی و مدیران و متخصصان آینده کشورمان ضمن آشنایی با سندی از اقتدار پیشینیان خود، با عزمی جزم بدون دلبستگی به بیگانه، به ساختن و آباد کردن کشور بپردازند. انشاءالله. امیرحسین انبارداران