kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۱۰۰۲
تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۷

گزارش کیهان از واگذاری سؤال برانگیز فروشگاه رفاه

همه چیز از یک خبر ساده شروع شد. حوالی غروب روز بیست و سوم فروردین ماه سال1396 رسانه‌ها خبری منتشر کردند با این عنوان؛ «فروشگاه رفاه به فروش رسید». اما همه چیز به سادگی این خبر نبود. پیش‌تر نیز در بهمن و اسفند 1395 نزدیک به 20 درصد از سهام رفاه فروش رفته بود. اما این بار با واگذاری نزدیک به 42 درصدی سهام رفاه مالکیت این فروشگاه زنجیره‌ای عوض می‌شد.

اولین سؤال‌ها از قیمت واگذاری این مجموعه در افکار عمومی شکل گرفت. فروشگاه رفاه که بخشی از سهامش در زمستان 1395 با حدود 145 میلیارد تومان به صورت اقساط به فروش رفته بود در واگذاری جدید 42 درصد سهامش تقریبا به قیمت 320 میلیارد تومان به فروش رسیده بود. این تازه‌ترین ماجرای یکی از قدیمی‌ترین فروشگاه‌های زنجیره‌ای تأسیس شده در جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آمد. فروشگاهی که ایده تأسیس آن پس از سفر مرحوم هاشمی‌رفسنجانی به اروپا و آمریکا در ابتدای دهه 1350 شکل گرفت و 17 سال پس از انقلاب اسلامی ایران در دولت کارگزاران متولد شد.
تخفیف‌90 درصدی در فروش «رفاه»
رفاه در طول 23 سال فعالیتش با همه حاشیه‌ها گسترش یافت، آنچنان که توانست 225 فروشگاه قطعی در 29 استان کشور دایر کند. این موارد فارغ از املاک و مستغلاتی است که با کاربری‌های دیگر نظیر دامداری، اداری و... تحت تملک مجموعه رفاه قرار دارد. سرمایه فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه با 225 شعبه و گردش مالی سالانه هزار میلیارد تومان و نزدیک به چهار هزار پرسنل بیش از پنج هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شد و حالا به این سرمایه قابل توجه که در طول سال‌ها توسط مردم ایجاد شده و به رشد و بلوغ رسیده بود یکباره چوب حراج زده شد و بیش از 60 درصد سهامش تنها با 465 میلیارد تومان آن هم به صورت اقساط فروش رفت یعنی چیزی حدود 90 درصد تخفیف در معامله!
اولین توجیه قیمت‌گذاری پر حاشیه
رقم پایین فروش سهام رفاه حساسیت رسانه‌ها را هم برانگیخت و خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری مختلف به تهیه گزارش و مصاحبه از این اتفاق پرداختند. پاسخ‌ها اما چندان صریح نبود. برخی مسئولان رفاه در حالی خبر از رضایت و خواست برخی سهامداران و اعضای هیئت‌مدیره مبنی بر فروش سهام رفاه با این قیمت پایین می‌دادند که با توجه به تعلق این سهام به نهادهای عمومی و حکومتی، آنها اجازه چنین اقدامی را نداشتند. سؤالاتی هم در نحوه کارشناسی بورس برای این سهام وجود داشت که البته بی‌پاسخ می‌ماند. تنها در یک مورد کارشناسان بانک ملی ایران به عنوان بزرگترین سهامدار مجموعه رفاه حداقل قیمت کارشناسی شده بلوک مدیریتی فروشگاه رفاه را سه هزار و 300 تومان محاسبه کردند یعنی دو برابر قیمت معامله شده رفاه در بورس، قیمتی که بعد از چهار روز رقابت با افزایش 70 درصدی به هزار و 650 تومان رسیده بود. وقتی ابها‌م‌ها در قیمت واگذاری بالا گرفت مدیرعامل فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه به میدان آمد. « فرشید. گ. ک» به تارنمای خبری دانا گفت: «بانک مرکزی ابلاغ کرده و سازمان بورس نیز قواعدی دارد برای اینکه سهام شرکت‌ها را واگذار کند. ما نیز تابع این قوانین هستیم و موضوع سهام فراتر از اختیارات من است. [...] بانک‌ها سهامداران اصلی رفاه هستند و آنها هستند که می‌خواهند سهام خود را بفروشند. هر کسی هم الان می‌تواند این سهام‌ها را خریداری کند.» با این تعبیر، او نقش خود را به عنوان مجری گوش به فرمان تصمیمات هیئت‌مدیره فروکاسته بود اما با توجه به ارتباطات او در قبل و بعد از واگذاری به نظر می‌رسید ماجرا جور دیگریست!
کوچ اقتصادی از ستاد انتخاباتی به هیئت‌مدیره رفاه
« فرشید. گ. ک» از خرداد 76 سر از عالم سیاست درآورد و ارتباطات رفاقتی و خانوادگی سکوی پرشی برای او شد، آن قدر که توانست مشاور رسانه‌ای «محمدرضا عارف» در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 باشد. پس از انتصاب مدیر عامل بانک ملی ایران در ابتدای دولت حسن روحانی، برخی اعضای ستاد انتخاباتی نامزد انصراف داده اصلاح‌طلبان توانستند راهی هیئت‌مدیره فروشگاه رفاه شوند. ابتدا «فرهاد. ز» و سپس « فرشید. گ. ک» از جمله کسانی بودند که در کوچی اقتصادی از ستاد انتخاباتی عارف به فروشگاه رفاه روانه شدند. کوچی هدفمند که به نظر می‌رسید با توجه به حضور «فرشید. گ. ک» به عنوان عضو مؤسس و عضو هیئت‌مدیره در «بنیاد امید ایرانیان»، پشتوانه‌ای اقتصادی برای این تشکیلات سیاسی قلمداد شود. اما بهت و حیرت کارکنان رفاه وقتی بیشتر شد که با حکم مدیرعامل بانک ملی در فروردین 1393 « فرشید. گ. ک» ابتدا به عنوان رئیس‌هیئت‌مدیره و تنها چند ماه بعد بدون سابقه قابل ذکری در امور اجرایی به عنوان مدیرعامل فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه معرفی شد. اتفاقاتی که نشان می‌داد انتخاب او نه از روی شایستگی‌های فردی که نتیجه وابستگی به جریان‌های سیاسی بوده است. نام « فرشید. گ. ک» وقتی بیشتر بر سر زبان‌ها افتاد که فیش حقوق ماهانه 24 میلیون تومانی او توسط رسانه‌ها منتشر شد آن هم درست در زمانی که رفاه متعلق به اموال عمومی بوده و یک نهاد دولتی محسوب می‌شد. با این حساب هر سال مدیریت او برای رفاه چیزی در حدود 290 میلیون تومان آب ‌می‌خورد.
چهره‌سازی صدا وسیما از آقای مدیرعامل
در کنار تبلیغات گسترده فروشگاه‌های رفاه در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، سهم قابل توجهی از آنتن رسانه ملی به شخص « فرشید. گ. ک» اختصاص داشت؛ از برنامه‌های پر مخاطب در شبکه‌های سراسری گرفته تا برنامه‌های متعدد در شبکه‌های استانی. در همه این برنامه‌ها او در قامت یک متخصص ظاهر شده و ضمن تشریح برنامه‌های رفاه به تجزیه و تحلیل بازار ایران و فرصت‌های آن می‌پرداخت. یک بار وقتی «رضا رشیدپور» او را به برنامه صبح‌گاهی «حالا خورشید» دعوت کرد و از او تصویر یک کارآفرین جوان را ارائه داد آن قدر آش شور شد که صدای نمایندگان مجلس و هیئت نظارت بر صدا و سیما هم در آمد. «احسان قاضی‌زاده هاشمی»- نماینده این هیئت - ضمن انتقاد از این فرآیند در رسانه ملی خبر از بررسی این موضوع در هیئت نظارت بر سازمان صدا و سیما داد. رسانه ملی به محلی برای تعریف و تمجید از مدیرعامل رفاه تبدیل شده بود. انگار رفاه رسانه ملی را هم خریده بود.
گلایه هیئت‌مدیره از بی‌کفایتی مدیرعامل «رفاه»
علیرغم همه این تبلیغات، « فرشید. گ. ک» از کفایت و کارآمدی لازم بی‌بهره بود. مدیر کثیرالسفر رفاه که دائم بین ایران و انگلستان در رفت و آمد بود صدای اعضای هیئت‌مدیره رفاه را هم درآورد. آنها طی نامه‌ای در 19 مهر 1393 به مدیرعامل وقت بانک ملی و نماینده بانک‌های سهامدار در هیئت‌مدیره رفاه نوشتند:«متأسفانه مدیرعامل محترم بدون اطلاع هیئت‌مدیره و حراست مجموعه و همچنین بدون اخذ مرخصی جهت مسافرت خارج از کشور (انگلیس) چند روزی است که در محل کار خود حضور ندارد. ضمناً از تاریخ 9/4/93 که طبق مصوبه هیئت‌مدیره در شرکت موظف گردیده‌اند نیز تا کنون یک چهارم از مدت مذکور را در سفرهای خارج از کشور گذرانده‌اند که این عدم حضور و نظارت کافی ممکن است موجب بروز ضرر و زیان و سوءاستفاده‌های مالی در شرکت گردد.»
رابطه « فرشید. گ. ک» با مدیرعامل بانک ملی آن قدر قوی بود که از محتوای نامه مذکور و امضاکنندگان آن با خبر شود، چند روز بعد به محل کار برگشت و با حکمی که در دست داشت در اولین جلسه هیئت‌مدیره، اخراج همه کسانی را که در تهیه نامه نقش داشتند از رفاه ابلاغ کرد.
آغاز کاهش شدید سود‌دهی یک شرکت پربازده
دلواپسی هیئت‌مدیره رفاه اما چندان بی‌مورد نبود. از زمان حضور « فرشید. گ. ک» سود فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه تقریبا نصف شده بود. فروشگاهی که در سال مالی منتهی به 30 مهر 92 (پیش از ریاست « فرشید. گ. ک») با حدود 29 میلیارد تومان سود به عنوان یکی از پربازده‌ترین شرکت‌های کشور شناخته می‌شد، در سال مالی منتهی به 30 مهر 1393 (پس از ریاست « فرشید. گ. ک») تنها 17 میلیارد تومان سود کرد. این روند کاهشی در سال بعد نیز ادامه داشت و در حسابرسی منتهی به 30 مهر 94، رفاه نتوانست بیش از 15 میلیارد تومان سود حاصل کند. با این حساب در طول دو سال مدیریت جدید این مجموعه، بازدهی فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه حدود 50 درصد افت کرده بود. در سال مالی منتهی به 30 مهر 95 وضع حتی از این هم وخیم‌تر بود آنقدر که مسئولان رفاه تنها دو هفته مانده به انتهای سال مالی تصمیم گرفتند عجولانه ملک تجاری فروشگاه آزادی را بفروشند تا درآمد حاصل از آن را در فهرست سود فروشگاه قرار دهند.
زیان‌ده کردن هدفمند؟!
حالا شاید اولین سؤالی که به ذهن می‌رسید این بود: آیا می‌توان این اقدامات را نوعی زیان‌دهی هدفمند برای فروش زیر قیمت سهام شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه دانست؟ به ویژه آنکه کمتر از یک سال بعد فرآیند واگذاری فروشگاه‌های رفاه به دست « فرشید. گ. ک» آغاز شد. فرآیندی که در سه مرحله طی سه ماه طول کشید و توسط او نیز به اتمام رسید. نکته جالب توجه این بود؛ « فرشید. گ. ک» از سوی هر دو طرف ماجرا یعنی فروشنده و خریدار سهام به عنوان مدیرعامل انتخاب شد و در سمت خود باقی ماند. اتفاقی که با توجه به تغییر مالکیت شرکت و تغییر سیاست‌ها کمی عجیب به نظر می‌رسید. حالا دیگر دو شرکت «سپهر نوید آفرین» و «بازتاب سهام توس» صاحبان اکثریت سهام فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه به حساب می‌آمدند. « فرشید. گ. ک» در دوره جدید بیش از یک سال در سمت خود باقی ماند و تیر ماه 1397 در حالی که قسمتی از کتاب شازده کوچولو را برای حاضران در جلسه تودیع می‌خواند از مدیریت رفاه کنار کشید و استعفا داد.
نان به رنج دیگران خوردن
شرکت «سپهر نوید آفرین» در اسناد منتشر شده توسط روزنامه رسمی کشور متعلق به خانواده «الف» است. خانواده‌ای که بیشتر از نام خانوادگی‌شان با نام تجاری «آوازه» شناخته می‌شوند. «برنج آوازه» محصولی است که خانواده« الف» آن را حاصل سه نسل کسب و کار خانوادگی خود در عرصه برنج می‌دانند اما نام تجاری «آوازه» قصه دیگری هم دارد. قصه‌ای که شاید به ارتباط قدیمی این خانواده با خاندان «محسن. ص. چ» در بازار برنج برگردد و البته همکاری مشترک‌شان در انجمن وارد کنندگان برنج. در واقع نام «آوازه» تا همین چند سال پیش در اختیار «شرکت یکتا نگین ایرانیان» متعلق به «محسن. ص» قرار داشت. آنها اندکی بعد امتیاز «آوازه» را به شرکت «آتیه فروز سبحان» واگذار کردند شرکتی که از قضا در آن هم سابقه شراکت خانواده «الف» با خانواده «محسن. ص» به چشم می‌خورد. ارتباط «محسن. ص» با «الف» بر کسی پوشیده نبود. ارتباطی که برخی اخبار غیررسمی مبنی بر مدیریت پنهان «محسن. ص» بر مجموعه رفاه را بیش از پیش تقویت می‌کند. «محسن. ص» با بیش از 170 میلیارد تومان بدهی معوقه تنها به بانک سرمایه از ابربدهکاران بانکی به حساب می‌آید. خانواده «محسن. ص» پیش از آنکه به ابربدهکاری شناخته شود همچون« الف» با تبلیغات «برنج محسن» معروف شد. شرکتی که تا مدت‌ها به اسم برنج ایرانی، برنج‌های هندی و پاکستانی را وارد می‌کرد و در بازار داخل به فروش می‌رساند. «برنج محسن» در شهریور 89 از سوی وزارت بازرگانی به عنوان یکی از 170 کالای بی‌کیفیت وارداتی شناخته و مدتی بعد تبلیغات دامنه‌دارش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ممنوع شد. با این اوضاع کوچک‌ترین ردی از «محسن.ص» در واگذاری 20 درصدی سهام فروشگاه‌های رفاه به «سپهر نوید آفرین» یک رسوایی محسوب می‌شد. «سپهر نوید آفرین» توانست در بهمن 1395، ده درصد سهام رفاه را از بانک ملت و یک ماه بعد در اسفند 1395، 47/9 درصد سهام این فروشگاه را از بانک تجارت جمعا با مبلغ تقریبا 145 میلیارد تومان خریداری کند. با همکاری « فرشید. گ. ک» یک معامله شیرین رقم خورده بود. فروشگاهی که طی سال‌ها با اموال مردم و زحمت کارکنانش توسعه و گسترش یافته بود حالا 20 درصد سهامش تنها به قیمت 145 میلیارد تومان به جریانی خاص از وارد کنندگان برنج واگذار می‌شد. اتفاق جالب اما یک سال بعد در تیرماه 1397 افتاد، درست همان زمانی که « فرشید. گ. ک» پیش از خداحافظی با مجموعه رفاه مشغول خواندن قسمتی از کتاب شازده کوچولو بود تنها با دو صندلی فاصله در کنار او نماینده خاندان «محسن ص. چ» نشسته بود. با این حساب دیگر نقش مدیریتی این ابربدهکار بانکی در مجموعه رفاه قابل کتمان نبود.
می‌گویند «برنج» را «برَنج» هم می‌خوانند که حاکی از رنج شالیکاران در کاشت و برداشت محصول‌شان است. در مورد فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه اما انگار همه چیز برعکس بود. مردم رنج توسعه رفاه را کشیدند ولی محصول‌شان را بردند! یکی از بدسابقه‌ترین واردکنندگان برنج باز هم نان به رنج دیگران ‌خورد.
از وزارت راه تا فروشگاه رفاه
پای دیگر معامله رفاه شرکت خصوصی دیگری بود با عنوان «بازتاب سهام توس». این مجموعه خصوصی از شرکت‌‌های متعددی تشکیل شده بود که نشان می‌داد باید «بازتاب سهام توس» را زیرمجموعه‌ای از «گروه مالی صدر پارس» بدانیم. شرکت‌های تشکیل‌دهنده «بازتاب سهام توس» همگی همان شرکت‌های تشکیل‌دهنده «شرکت عمران و توسعه صدر پارس» بودند که بعدها به «گروه مالی صدر پارس» معروف شدند. «گروه مالی صدر پارس» با وزارت « عباس آخوندی» در دولت یازدهم و دوازدهم بیش از پیش شناخته شد. وقتی رسانه‌ها نام شرکت‌های منتسب به آقای وزیر، دوستان و آقازاده‌هایش را منتشر کردند نام «گروه مالی صدر پارس» هم به چشم می‌خورد. در این گروه مالی می‌شود تقریبا فهرست کاملی از اطرافیان «آخوندی» در وزارت راه و شهرسازی را دید. از «حسین. ع. ت» به عنوان مشاور وزیر گرفته تا «محمد مهدی. آ» به عنوان بستگان و «اصغر ف. ک» در قامت معاون وزیر سابق. به این فهرست می‌توان نام «بابک. ج» با سابقه عضویت در هیئت‌مدیره بانک آینده و «هاشم. ب» یکی دیگر از مشاوران وزیر راه وقت را هم اضافه کرد.
یک اتفاق عجیب و مشکوک
اما نکته جالب نه حضور دوستان و آشنایان « عباس آخوندی» در «بازتاب سهام توس» بلکه اتفاقی بود که در اولین روزهای سال 1396 افتاد. درست در همان ایامی که کار واگذاری 20 درصدی سهام رفاه به «سپهر نوید آفرین» تازه به اتمام رسیده بود و در حالی که اعضای هیئت‌مدیره «بازتاب سهام توس» آبان 95 به مدت دوسال تا آبان 97 انتخاب شده بودند تغییراتی ناگهانی اتفاق افتاد که طی آن با تعویض اعضای هیئت‌مدیره نامی آشنا به این اعضا اضافه شد؛ « الف» شریک قدیمی «محسن.ص» حالا به عنوان نماینده یکی از شرکت‌های زیر مجموعه «گروه مالی صدر پارس» به اعضای هیئت‌مدیره «بازتاب سهام توس» پیوسته بود. این اتفاق تقریبا یک ماه پس از آن صورت گرفت که «بازتاب سهام توس» خرید 42 درصدی سهام رفاه را با ترکیب هیئت‌مدیره قبلی و البته با نام «دانایان پارس» قطعی کرده بود. انگار همه چیز از پیش هماهنگ شده بود تا در نهایت با خارج شدن همه شرکت‌های زیر مجموعه «گروه مالی صدر پارس»« الف» و دوستانش گرداننده بلامنازع این شرکت باشند. با این حساب اتفاق خارق‌العاده‌ای را می‌توان نتیجه گرفت. شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه در پوشش دو شرکت کاغذی به یک گروه واگذار شده بود. واگذاری 42 درصدی سهام رفاه اگرچه در قالبی رقابتی شکل گرفت اما این رقابت هرگز چهره‌ای واقعی نداشت چون در اتفاقی قابل تأمل از میان چهار شرکت متقاضی، دو خریدار از رقابت کنار کشیدند و انصراف دادند. در ادامه این واگذاری رسانه‌ها در حالی خبر از رقابت شدید «شرکت صنایع غذایی آوازه» و «دانایان پارس» (از شرکت‌های تابعه بازتاب سهام توس) دادند که این رقابت کاملا صوری به نظر می‌رسد چرا که اندکی بعد مشخص شد این دو مجموعه در اختیار یک نفر قرار گرفته است.
حاصل یک مدیریت سیاسی و جناحی
اکنون در سایه مدیریت غیرمسئولانه « فرشید. گ. ک» که مدیریتش حاصل یک تصمیم جناحی بود، رفاه از مردم گرفته و با قیمتی نازل به گروهی واگذار شده است که با عدم شفافیت و سابقه تأسیس شرکت‌های صوری و کاغذی نشان داده‌اند کفایت لازم برای مدیریت این مجموعه را ندارند. حالا هزاران کارمند مجموعه رفاه در سراسر کشور دلواپس آینده شغلی خود در یکی از قدیمی‌ترین فروشگا‌ه‌های زنجیره‌ای کشور هستند که در مدیریت جدید سال به سال بر ارقام ضرر و زیانش اضافه می‌شود.
آینده مبهم «رفاه»
قصه پر غصه رفاه همچنان بعد از واگذاری نیز ادامه دارد. تأسیس شرکت‌های متعدد با سرمایه رفاه و با مشارکت برخی اعضای هیئت‌مدیره فعلی به عنوان عضو حقیقی می‌تواند آینده‌ای نگران‌کننده را نوید دهد. شرکت‌هایی نظیر «فدک یاس اسپادانا» که خانواده« الف» در پوشش شرکتی ثبت شده در هند آن را با سرمایه رفاه تشکیل دادند. جالب اینکه پس از انتشار فهرست دریافت کنندگان ارز دولتی مشخص شد این شرکت دو تابعیتی(!) با دریافت بیش از 16 میلیون یورو در میان 6 شرکتی که بیشترین دریافت ارز دولتی را داشته‌اند، قرار دارد.. شرکتی که به نظر می‌رسد در نقش یک واسطه برای تهیه کالاهای فروشگاه رفاه عمل می‌کند. فروشگاهی که فلسفه وجودی آن حذف واسطه و خرده‌فروشی به قیمت مبدأ بود حالا خود درگیر واسطه بازی شده، آن هم واسطه‌ای که خودش از اعضای هیئت‌مدیره رفاه است.« الف» در زیرکی دست کمی از شریک قدیمی‌اش «محسن . ص» ندارد که همزمان در نقش خریدار و فروشنده برای مجموعه رفاه فعالیت می‌کند! شرکت‌های مشابه دیگری نظیر «نگین رفاه آپادانا» و یا «فروشگاه‌های زنجیره‌ای آروین» و «فروشگاه‌های زنجیره‌ای روژ هوم سنتر» و... نیز وجود دارند. شرکت‌هایی که اطلاعات مالی آنها در دست نیست و در گزارش سال 1396 سازمان حسابرسی از مجموعه رفاه نیز عدم ارائه اطلاعات مربوط به این شرکت‌ها در کنار عدم ارائه مدارک ارزشیابی دیگر به سازمان حسابرسی به مراتب قید شده است.