نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
سرویس سیاسی ـ
با اروپاییها درباره برجام به نقطه «نفت» در برابر «وعده» رسیدهایم! دیروز میگفتند پیروز انتخابات هستیم امروز میگویند به نهادهای اثرگذار دسترسی نداریم! فعال شدن استادان امنیتی و جنگ روانی اصلاحات، مالهکشی آقای تئوریسین بر اقدامات آمریکا، عدم مدیریت نقدینگی، به معیشت مردم و تولید ضربه زده است، فصل شفافیت بودجه یا سرکار گذاشتن مردم؟ منتقدان دولت اقتصاد را به برجام گره زدهاند! و روزنامه زدوبندچی و اجارهای نگران حیثیت نظام شد! از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.محمود دلفانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب قانون، درباره آینده برجام با توجه به اینکه اروپا توان و اراده چندانی برای مقابله با آمریکا ندارد، گفته است: «به نظر من برجام با خروج آمریکا دیگر برجام نیست و باید برایش یک اسم دیگر پیدا کنند. هرچیزی اسمش را از ماهیت، کارکرد و پیامدش میگیرد. برجام توافق جهانی با حضور و ضمانت و تعهد آمریکا بود. این اصراری که وجود دارد که برجام هنوز هست و ادامه دارد را من متوجه نمیشوم. این حالا یک توافق ایرانی- اروپایی است. تازه ایرانی- اروپاییاش نیز کامل نیست، چون در حوزه سیاسی مشکلات زیادی داریم. همین بحث رابطه ایران و فرانسه را ببینید که فعالیت منافقان در فرانسه بسیار گسترده شده است و حضور اینها هیچ توجیهی در این کشور ندارد. با بسیاری از سیاستمداران فرانسوی که صحبت میکنید میگویند اینها تروریست بوده و هزاران نفر را کشتهاند. خب اینها چرا آزادانه جلوی دانشگاه سوربن اعلامیه میدهند؟ این موارد استخوانهای لای زخم است.»وی در ادامه تصریح کرده است: «هنوز هم ایران تحریم کامل نظامی است. یک عدد فشنگ از اروپا نمیتوانید وارد ایران کنید؛ بنابراین برجام همان شبی که ترامپ اعلام خروج از آن کرد، تمام شد. یک توافق به نظر من بسیار شکننده متاثر از شرایط روز و تحولات منطقه جهانی بین ایران و اروپا وجود دارد، فارغ از ژستهایی که میگیرند و لبخندهایی که میزنند. هنوز هیچ کشور اروپایی حاضر نیست به بحث سوییفت ورود کند اگر هم ورود کند، بسیار شکننده خواهد بود.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه هیچ توافق واقعی و اجرایی و راهبردی وجود ندارد معتقد است اروپا نمیتواند راه را باز کند و به نقطه نفت در برابر وعده و وعید رسیدهایم. گفتنی است، در حالی که اروپا به دفعات ثابت کرده است که با وقتکشي به دنبال استمرار تعليق اقتصاد ايران و پيادهسازي برجامهاي بعدي(موشکي، منطقهاي و...) است و حتی برخی چهرههای واقع بین حامی دولت نیز به این مسئله اذعان دارند، اما متاسفانه دولتمردان همچنان اصرار دارند بر سر قبر بدون مرده SPV (به اصطلاح کانال مبادلات مالی) بنشینند تا شاید معجزه شود و اروپاییها سر غیرت بیایند و طبق تعهد برجامی، تحریمهای آمریکا را دور بزنند و امکان مبادله کالا مقابل نفت فراهم شود.
دیروز میگفتند پیروز انتخابات هستیم
امروز میگویند به نهادهای اثرگذار دسترسی نداریم!
سید حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران دیروز در روزنامه سازندگی نوشت: «هرگونه فاصله گرفتن و تضعیف نظام جمهوری اسلامی ما را به ورطهای دچار میکند که هیچ منافعی را برای مردم به ارمغان نمیآورد. امروز اگر مردم ایران با مشکلات جدی دست و پنجه نرم میکنند، اگر اصلاحطلبان نمیتوانند آنچنانکه شایسته مردم است در کنار آنها باشند، اگر سیاستهای اصلاحی آنطور که شایسته است پیش نمیرود، اگر گروهها و باندهایی پیدا شدهاند که با نفوذ در ارکان مهم حکومت، تاثیرگذاری اصلاحطلبان را کاهش دادند و اگر امروز دولت آقای روحانی که برآمده از رأی مردم است، قادر نیست آنطور که مردم انتظار دارند، مسائلشان را حل کند و اگر گرانی و مشکلات معیشتی و فشارهای سنگینی بر گرده مردم است، بخش عظیمی از این مسائل ناشی از این است که ما با طرح شعارها و مطالبی که فاصلهها و شکافها را در نظام زیاد کرده، دسترسی اصلاحطلبان را به نهادهای اثرگذار کاهش دادهایم.»پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم، سهمخواهی را حق خودشان میدانستند و در دولت هم سهم عمدهای دارند، بعد از انتخابات مجلس دهم هم تیتر «پیروزی امید» و «تکرار پیروزی» زدند و طیف خود را پیروز انتخابات مجلس اعلام کردند. حالا که جز رفع حصر و کنسرت و رفتن زنان به ورزشگاه حرف و کاری ندارند و نتیجه سیاستهایشان شده تورم و گرانی و رکود و بیکاری، میگویند به نهادهای اثرگذار دسترسی نداریم!
فعال شدن استادان امنیتی و جنگ روانی اصلاحات
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفتوگویی با سعید حجاریان انجام داده که برخی انگارهسازیهای این تئوریسین طیف موسوم به اصلاحات قابل تامل است. به هر روی فعال شدن این استاد جنگ روانی اصلاحاتچیها و توصیههای هنجارشکنانه یا هزینهساز او نیز در این اواخر موضوع دیگری است که میتواند محل تفکر باشد. او در بخشی از این مصاحبه گفته است: «ما برجام را راهی برای نرمالسازی در داخل و خارج تلقی میکردیم و آن را کافی میدانستیم»!این جمله به خوبی بیانکننده کلیت و چارچوب بنیان فکری طیف مذکور است. نخست آنکه نشان میدهد شناخت این جماعت از کشورهای اروپایی و آمریکا تا چه حد سادهلوحانه است. آیا بهراستی غرب نمیدانست ایران در برنامه اتمی خود به دنبال سلاح اتمی نیست؟! آنها این را میدانستند و در کل این موضوع بهانهای در دست آنها بود. به این ترتیب عنوان کردن «نرمالسازی با برجام» مانند تلاش برای بیدار کردن کسی است که خود را به خواب زده است. کسی که بهانهای را پیش کشیده مقصود واقعیاش حصول آن بهانه نیست بلکه مقصود او در پشت آن بهانه مستتر شده است. به سبب همین شناخت نادرست از غرب، دولتمردان و متحدان اصلاحطلب آنها در برجام شکست خوردند. دیگر آنکه این دست جملات اتکای این طیف را به بیگانه برای سر و سامان دادن به امور مملکت بیان میکند.حجاریان سپس در ادامه میگوید: «اجرای برجام لازم بود تا سرمایهگذاری خارجی به عرصه اقتصاد وارد و در نتیجه مشکلات اشتغال و رونق کسب و کار تا حدی حل شود. اما ایشان [روحانی] در مقابل سنگاندازی گروههای خودسر[!] که به کلی مخالف برجام بودند و از هیچ اقدامی[!] دریغ نکردند، ایستادگی نکرد...»
مالهکشی آقای تئوریسین بر اقدامات آمریکا
مخاطب در جملات بالا چنانکه سیاق پیش از این طیف موسوم به اصلاحات بوده، با گزارههایی کلی روبهرو میشود. دقت به این نکات لازم است تا به روش این تئوریسینهای جنگ روانی برای تخریب دیگران پی ببریم:
منظور از گروههای خودسر چه کسانی است؟ آنها چگونه در مسیر برجام سنگاندازی کردند؟ چرا که این موضوع را همواره به صورت کلی و بدون بیان مصادیق میگویند. دیگر آنکه چنان از سنگ اندازی در مسیر برجام و عدم ایستادگی رئیسجمهور سخن میگویند که انگار برجام به ثمر نرسیده است. ضمن آنکه بهکارگیری کلماتی از قبیل «گروههای خودسر» با توجه به سابقه این کلمات تنها به منظور ترور شخصیت از جانب حجاریان استفاده میشود، وگرنه مخالفان برجام جز انتقاد چه کاری کردند؟ همچنین این موضوع بیانگر عدم تحمل نظرات مخالف در ذات جریانی است که خود را ظاهرا مجهز به علوم جدید و عقل کل میپندارد. اما آنچه از پس جملات این استاد جنگ روانی (حجاریان) میآید این است که او اعتقادی به این موضوع ندارد که آمریکای اوباما در ابتدا به تعهداتش عمل نکرد و سپس آمریکای ترامپ زیر برجام زد. او در کل تلاش میکند که همه کاسهکوزهها را بر سر منتقدان داخلی بکشند چرا که برای انتخابات آینده دستشان اگر خالی است، دستکم در ذهن جامعه مقصر جلوه نکنند! حجاریان در ادامه از روحانی گلایه میکند که چرا استعفا نداده است: «زمانی که رقبای ایشان به قلب برنامه دولت که همان برجام باشد حمله کردند [بخوانید انتقاد کردند] رئیسجمهور میتوانست محکم بایستد و بگوید نمیتوانم این گونه کار کنم و حتی صراحتا اعلام میکرد استعفا میدهم و میروم.»آری این جملات همان طیفی است که برای مردمفریبی شعار «زنده باد مخالف من» سر میداد و «انتقاد را حق همه میدانست» اما اکنون میبینید که ماهیت این طیف چیست. ضمن آنکه گوینده تلاش میکند به این واسطه از انتقادها بزرگنمایی کرده و مقصر را وارونه جلوه دهد.
عدم مدیریت نقدینگی، به معیشت مردم و تولید ضربه زده است
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «پولهای سرگردان؛ تولید خاک گرفته» نوشت: «نقدینگی هر سال چند پله بالاتر میرود تا خواب تولید سنگینتر شود. شاید بهترین جمله برای توصیف حال و روز تولید، حکایت حجم پولهای سرگردان در اقتصاد باشد. همان اعداد و ارقامی که هر سال صفرهای بیشتری در مقابل آنها صف میبندد تا از وضعیت نامناسب بنگاههای تولیدی و در عین حال تورم افسارگسیخته خبر دهند. آنطورکه گزارشهای موجود نشان میدهد حجم سرمایههای سرگردان در حالی امسال روی پله یک هزار و 700 هزار میلیارد تومان ایستاده که طی سالهای گذشته این روند رو به رشد بوده است.»این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «برآوردها نشان میدهد که وضعیت سرمایههای سرگردان طی سالهای اخیر به طرز عجیبی رشد کرده و در عین حال بنگاههای تولیدی خاک خورده و سرمایههایی که میتوانست برای تولید خرج شوند، از مسیر اصلی خود منحرف شدهاند و این موضوع باعث شده تا عرضه کالاها کاهش یافته و قیمتها افزایش یابد؛ سرمایههایی که به جای وارد شدن به بنگاههای تولیدی، به سمت بازارهای مسکن، خودرو، ارز و طلا رفتند و معیشت را برای عده زیادی تنگ کردند.»یکی از انتقاداتی که روحانی به دولت قبلی وارد میکرد، رشد بیرویه نقدینگی بود، ولی آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد نقدینگی در این دولت هم به شکل افسارگسیختهای افزایش پیدا کرده است؛ بر همین اساس، آمارهای رسمی نشان میدهد نقدینگی کشور از 490 هزار میلیارد تومان در ابتدای این دولت به آستانه 1700 هزار میلیارد تومان رسیده و 3/5 برابر شده است!
فصل شفافیت بودجه یا سرکار گذاشتن مردم؟
روزنامه ایران روز گذشته در مطلبی با عنوان «فصل شفافیت در بودجه» نوشت: «در شرایط کنونی توجه به مشکلات و دغدغههای معیشتی مردم به عنوان اولویت مسلم دولت قرار گرفته که مستلزم توزیع عادلانه منابع و اعتبارات برای اقشار آسیبپذیر و کاهش فشار بر طبقه متوسط در جهت تحقق عدالت اجتماعی است. دستیابی به این مهم، نیازمند کوچک شدن سهم برخی بخشها برای رسیدگی به اولویت مردم یعنی معیشت است. نهادها و مؤسسات موازی کار، دستگاههای عریض و طویل همچون صدا و سیما- که مصداق مشخص ارائه خدمات گران به مردمند- و مجموعههایی که به نوعی خودگردان شدهاند حسب شرایط نمیتوانند انتظار حفظ سهم خود از بودجه سال 98 را داشته باشند. این مسئله از آنجایی حائز اهمیت است که برخی شرکتها و مؤسسات در سالهای گذشته، بیحساب و کتاب جذب بودجه کرده و گزارشی نیز از نحوه عملکرد و هزینه اعتبارات ارائه ندادهاند.»ادعای ارگان دولت در حالی مطرح میشود که از سقف کلی بودجه 98 که حدود هزار و 700 هزار میلیارد تومان است، بیش از دو سوم آن متعلق به شرکتهای دولتی است. برخی کارشناسان معتقدند این بودجه عظیم نیازمند شفافیت بیشتری است و اگر دولت واقعا مدعی شفافیت است، بهتر است از همین جا شفافیت را آغاز کند و مشخص کند این بودجه صرف چه اموری میشود.همچنین با وجودی که وزیر اقتصاد اعلام کرده که بسیاری از شرکتهای دولتی زیانده میباشند، چگونه است که دولت باز هم بخش عظیمی از بودجه را به آنها اختصاص میدهد؟ این در حالی است که عدهای معتقدند نظارت چندانی هم بر روی این بودجه نیست و اغلب بحثها درباره بودجه عمومی دولت صورت میگیرد.
منتقدان دولت اقتصاد را به برجام گره زدهاند!
روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: «اینکه در میان همه وزرای دولت، چرا ظریف در کانون حملات قرار گرفته است، چندان موضوع پیچیدهای نیست؛ تلاش برای پیوند دادن مهمترین چالشهای کشور در حوزه اقتصادی به برجام، نکته کلیدی این دست حملات به دولت است.»این روزنامه زنجیرهای مدعی شده است که منتقدان دولت، اقتصاد را به برجام گره زدهاند. این در حالی است که مقامات ارشد دولت روحانی و فعالین اصلاحطلب و رسانههای زنجیرهای در سالهای گذشته در اظهارات متعدد معیشت مردم را به برجام گره زدند. این طیف در بزرگنمایی برجام، حتی آب خوردن مردم را هم به توافق هستهای ربط دادند.در روزهای گذشته، ظریف در اظهارنظری گفته بود: «دولت مجبور شد که سرنوشت برجام را با اوضاع اقتصادی مردم گره بزند تا مطالبات را برای انعقاد توافق بالا ببرد.»این اظهارنظر ظریف یعنی اینکه ما میخواستیم یک توافق را به هر قیمت امضا کنیم و برای اینکه مسیر هموار شود، به دروغ معیشت مردم را به توافق گره زدیم!ظریف - شهریور ۹۳- در مقطعی که مذاکرات هستهای دولت یازدهم با ۱+۵ در وین و نیویورک بهواسطه زیادهخواهیهای طرف مقابل با محوریت آمریکا بدون نتیجه مانده بود، در مصاحبه با رادیو «انپیآر» آمریکا در اظهارنظری عجیب گفت: «رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است.»
روزنامه زد و بندچی و اجارهای نگران حیثیت نظام شد!
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز به گزارش کیهان درباره اظهارات وزیر امور خارجه در گفتوگو با روزنامه خراسان واکنش نشان داد اما با تحریف اظهارات ظریف. وزیر امور خارجه در مصاحبه با خراسان مدعی شده بود: «در اینکه غربیها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند شکی نیست، اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلا این طور نیست.» آفتاب یزد اما نوشت: «روزنامه کیهان با اشاره به مصاحبه اخیر ظریف با روزنامه خراسان که گفته بود همه هدف برجام اقتصادی نبود...» ظریف میگوید اصلا اینطور نیست که هدف از برجام اقتصادی بوده باشد، آفتاب یزد با تحریف این جمله نوشته «همه هدف برجام اقتصادی نبود.» این روزنامه البته در گزارش خود نوشت: «به نظر میرسد که مدیر مسئول کیهان به عنوان یک رسانه منتسب به نظام یا باید با در نظر گرفتن مسائل فوق در مواضع و اظهاراتش دقت و ملاحظه به عمل آورد تا بیش از این، تبعات ناشی از هجمههایشگریبانگیر نظام نشود و یا اینکه به جای هزینه کردن از نظام، در رسانهای مجزا نظرات و انتقادات فردیاش را نسبت به مسائل حتی دولت و ظریف ابراز کند.» آفتاب یزد روزنامهای اجارهای است و ماموريت آن انتشار حرفهایی است که دیگر روزنامههاي مدعی اصلاحطلبی به خاطر حفظ حيثيت خود حاضر به درج آن نيستند. یک روزنامه کرایهای که سردبیر پیشین آن فراری و در آمریکا پناهنده شده، برخی افراطیون و محافل آلوده هم از آن برای تسویهحسابهای سیاسی و اقتصادی استفاده میکنند، در حمایت از مفسد و فتنهگر و نجومیبگیر و ویژهخوار هم سنگ تمام میگذارد، دغدغه آبروی نظام هم دارد!