سهم ورزش از اوقات فراغت دانشجويان
الهام رضايي
هميشه از قشر دانشجو به عنوان قشر پويا و فعال جامعه ياد ميشود؛ قشري که به فراخور سن و موقعيتش، لبريز از هيجانات، احساسات و سرزندگي است. در اين ميان، اگر اين انرژي و هيجانات خوب، سمت و سو داده شود، بي شک جامعه به شور و نشاط مضاعفي دست مييابد. اهميت اين موضوع ما را به ميان دانشجويان ميکشاند؛ تا در قالب يک گپ خودماني، سهمشان را از ورزش بسنجيم.
آقای محمديان يکي از دانشجوياني است که در کنار تحصيل، دغدغه ورزش را هم در ذهن دارد. وي با بيان اين که اکثر دانشجويان خارج از زمان درس و تحصيل، داراي فراغتي ميباشند، ميگويد: اين فراغت براي برخي دانشجوها، اندک و براي عدهاي بيشتر ميباشد. پس برنامهريزي در اين خصوص، امري لازم به نظر ميرسد؛ حال آنکه بيتوجهي به اين امر مهم، باعث شده که شاهد مشکلات و معضلاتي باشيم که شايد مهمترين آنها، بروز افسردگي، نوعي رخوت و سستي و ايجاد نگرانيهاي مزمن ذهني در دانشجويان است.
وي درخصوص علت اين مسئله ميگويد: قطعاً عدم دسترسي دانشجويان به امکانات ورزشي، مناسب نبودن زمان و عدم تطابق برنامهريزيهاي درسي با ساعات و فعاليتهاي ورزشي، گراني هزينههاي ثبتنام و خستگي ناشي از تحصيل، مهمترين علل نپرداختن دانشجويان به مقوله ورزش است.
خانم حائرينيا که خود را ورزشکار و ورزش دوست معرفي ميکند، ميگويد: من سالهاست که در برنامه زندگيام، ورزش را جاي دادهام و با پرداختن به رشته واليبال، شور و نشاط خاصي را براي خودم ايجاد کردهام؛ اما اين که بتواني در مقام يک دانشجوي خانم، هميشه به ورزش بپردازي، کمي دشوار به نظر ميرسد؛ زيرا اکثر بانوان در کنار تحصيل، عهدهدار مسئوليتهايي در خانه و زندگيشان ميباشند؛ همان گونه که مردان نيز دغدغه کار و تأمين مخارج زندگي دارند و به همين علت، اين قشر، زمان کافي براي پرداختن به مقوله ورزش را ندارد، و براي همين دانشجويان، رسيدگي به امر مهم سلامت جسم و روح را جزء اولويتهاي کاري خود قرار ندادهاند و در واقع، سلامت را فداي ساير فعاليتها و وظايف ميکنند.
همچنين يکي ديگر از مشکلات بانوان دانشجو و شاغل که اين روزها به اقتضاي نوع زندگي و بالا رفتن هزينهها، تعدادشان کمتر از مردان نميباشد، عدم هماهنگي ساعات فعاليتهاي باشگاههاي ورزشي با ساعات فراغت اين قشر ميباشد. متأسفانه برنامههاي ورزشي عموماً ويژه مردان شاغل در نظر گرفته ميشود. اين در شرايطي است که در حوزه مسئوليتهاي کاري، هيچ تفاوتي بين بانوان و آقايان وجود ندارد، پس اگر بانوان در ابعاد مختلف جسمي، روحي و رواني مورد توجه قرار گيرند، علاوه بر بالا رفتن سطح شادابي در نهادهاي مرتبط دانشگاه، خانواده و... بازدهي آنان نيز افزايش مييابد.
آقای درخشان، ديدگاه ديگري را ارائه ميدهد. وي ميگويد: وقتي واحد تربيت بدني دانشگاه در بسياري از موارد، ساده و هيچ انگاشته ميشود، چگونه ميتوان به پرداخت و صرف وقت دانشجويان در امر ورزش، خوش بين بود. وي اضافه ميکند: به راستي چقدر موضوع ورزش در دانشگاهها جدي گرفته ميشود و چه ميزان از دانشگاههاي کشورمان خود را ملزم کردهاند که تيم و تشکيلاتي داشته باشند؟
اين در حالي است که با ترفند دشمنان اسلام و نظام، شاهد نفوذ و رواج بمبهاي ثانيهاي اين بد انديشان ميباشيم؛ بمبهايي که گاهي در قالب مواد، برخي به شکل وسيله و بعضي به صورت فکر و ايده، به نهادهاي مختلف جامعه و به ويژه دانشگاه، نفوذ يافتهاند؛ تا سلامت قشر پوياي جامعه و کشورمان را به مخاطره اندازند. بيشک پرداختن جدي به مقوله ورزش در چنين نهادهايي، نه تنها بهترين جايگزين، بلکه حکم يک سد و مانع در قبال ترفندهاي ثانيهاي و شوم بدانديشان را داراست.
در شرايط کنوني، نقش بيتحرکي به عنوان يکي از عوامل اصلي در شيوع بيماريها و بروز مرگ، حائز اهميت است. ورزش علاوه بر آنکه از بروز بسياري از بيماريها جلوگيري ميکند، نقش درماني را هم از نظر علم پزشکي بر عهده ميگيرد؛ چنانکه ميتواند خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد؛ از ميزان کلسترول خون بکاهد؛ خطر ابتلا به بيماري ديابت غير ارثي را کاهش دهد؛ ايمني و مصونيت بدن را افزايش بخشد؛ توانايي بدن در برابر عفونتها را بالا ببرد؛ از بروز سکته يا حملات قلبي، جلوگيري کند؛ طول عمر را افزايش دهد؛ استخوانسازي کند؛ مغز را به فعاليت وا دارد و وضعيت مزاجي را بهبود بخشد.
طبق دستورالعمل مرکز بينالمللي پيشگيري و مهار بيماريها، همه افراد بزرگسال بايد حداقل 5/2 ساعت در هفته، ورزش و فعاليت فيزيکي داشته باشند؛ اما اغلب افراد به ويژه زنان، از ورزش کردن سر باز ميزنند.
خانم متقيان با تأييد اين اظهارات پزشکي، خاطرنشان ميکند: متأسفانه ورزش در الفباي زندگي ايرانيان، نهادينه نشده است و اين امر باعث ميشود که همه افراد جامعه در هر قشر و موقعيتي و به هر بهانهاي، از پرداختن به ورزش امتناع کنند. اين مسئله در ميان دانشجوياني که داراي مشغله ذهني و کاري ميباشند، صورت جديتري به خود ميگيرد. عملي بودن برخي واحدها و درسهاي دانشگاهي که مستلزم صرف زمان بيشتري است، گراني برخي کتابها و جزوههاي دانشگاهي، ناکافي بودن امکانات ورزشي و حتي مکانهاي ورزشي و باشگاهها، عدم تجهيز دانشگاهها به برخي وسايل ورزشي، نبود کادر ورزشي در محيطهاي دانشگاهي و اشتغال درصد قابل توجهي از دانشجويان، همه و همه از عوامل مهجور ماندن دانشجويان از مقوله ورزش ميباشند.
حال اين سؤال مطرح است که با توجه به مشغله ذهني و جايگاه دانشجويان، کدام ورزشها اوليتر ميباشند؟
پزشکان و متخصصان ورزشي، نرمش تحت نظر مربيان کارآزموده را براي همه اقشار جامعه توصيه ميکنند. پياده روي و ورزشهايي همچون واليبال، بسکتبال، پينگپنگ، تنيس و شنا، از ورزشهاي مفيدتر ميباشند؛ اما در کنار اين ورزشها، ورزشهاي چشم، حافظه، تمرکز، ورزشهاي فکري و تندخواني، اهميت بيشتري دارند.
براساس اظهارات برخي دانشجويان، واحد تربيت بدني در دانشگاهها، جدي گرفته نميشود؛ اما اين تمام قضيه نيست؛ زيرا بسياري از دانشجويان هم با ناديده گرفتن اين واحد، يا در صدد حذف آن بر ميآيند که در اين بين حتي انديشه گرفتن معافيت ورزشي را در سر ميپرورانند و يا با بيميلي و حداقل نمره، آن را پاس ميکنند؛ حال آنکه اين واحد ميتواند در بروز استعدادهاي دروني، کارساز واقع شود و چه بسا پس از فراغت از تحصيل، به عنوان يک رشته ورزشي و يا تفريحي- سرگرمي دنبال شود.
خوشبختانه در سالهاي اخير، در اکثر مکانهاي عمومي، مانند پارکها، فرهنگسراها و... شاهد استقرار وسايل و امکانات ورزشي ميباشيم؛ اما اين کار در بسياري از دانشگاههاي کشورمان هنوز انجام نشده است و اين محيطها هنوز پذيراي ورزش دوستان و دانشجويان علاقهمند به سلامت روح و روان نيستند.
شايد وقت آن رسيده باشد که بپذيريم دانشگاههاي کشورمان در کنار کتابخانه، سالن آمفي تئاتر، بوفه و... نيازمند سالنهاي ورزشي هم ميباشند؛ آن هم در شرايطي که در هر لحظه جوانان ما با ترفندي از دشمنان مورد هجمه فرهنگي قرار ميگيرند و قطعاً پرداختن به مقوله ورزش، ميتواند آنان را به سوي سلامت، سوق دهد و در قبال ويروسهاي بيگانگان، واکسينه سازد. سالم سازي دانشگاهها و بسترسازي مناسب در اين مکانها، با ايجاد امکانات ورزشي و سوق دادن جوانان به سوي ورزش، ضرورتي است انکارناپذير و حاصل آن، رشد و ارتقاي علم و سلامت جامعه است.