kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۰۳۱۸
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۳

رسانۀ ملی؛ آماج هجمۀ دشمنان

نگاهی هر چند سطحی و گذرا به مندرجات تعدادی از سایت‌های قارچ گونه و مطبوعات خاص، نشان می‌دهد که این رسانه‌ها، بدون اغراق همیشه و هر روز، و البته هر بار به شکلی تازه، به تکرار موضوعاتی می‌پردازند که یکی از آنها، هجمۀ مستقیم یا غیر مستقیم به صداوسیماست و البته هدف نهایی از این گونه حملات لاینقطع به نهاد‌های پاسدار اسلام و انقلاب و از جمله صدا و سیما، خود نظام است که در جهت خلاف منافع ضد مردمی و نامشروع آنان حرکت می‌کند.

 
  علیرضا چخماقی

البته نگارندۀ این مطلب که سابقۀ فعالیتی چهل ساله (1395 - 1355 ) در این رسانه را دارم، قبل از هر کس دیگری به ضعف‌ها، عیب‌ها و ایراد‌های رادیو و تلویزیونی که سال‌ها در آن کار کرده‌ام واقفم و در جای خود، از سالیان دور تاکنون، انتقادات فراوانی به طرز مدیریت، برنامه‌ریزی‌ها و تولیدات صدا و سیما داشته ام و دارم، اما با وجود همۀ این‌ها، نوع انتقادات من و امثال من به صدا و سیما، تفاوت ماهیتی و محتوایی دارد با ایراد‌های بنی اسرائیلی آن گروه‌هایی که شب و روز، مدام و بی‌وقفه، از داخل و خارج، صدا و سیما را نه به خاطر ضعف‌ها و معایب واقعی آن، بلکه دقیقا به خاطر نقاط قوت و محاسن آن می‌کوبند.
حمله‌کنندگان دائمی به صدا و سیما، از موضع دروغ و تکبر، در حالی خود را منتقدی بی‌تفاوت و قهر با رسانۀ ملی نشان می‌دهند که نوع حرف‌ها و نوشته‌هایشان، گویای دیدن جزییات اخبار، سریال‌ها، فیلم‌های مستند، سینمایی و حتی میان برنامه‌ها و پیام‌های بازرگانی توسط آنهاست.
دقت در اظهارات این افراد که در عین حال بینندۀ شبکه‌های ماهواره‌ای نیز هستند، نشان می‌دهد آنان بیشتر از هر چیز، با خط‌مشی صدا و سیما مخالفند .
صدا و سیمایی که (علی‌رغم همۀ ضعف‌ها و نارسایی‌هایش) سنگر مستحکمی است در حفاظت از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی و پاسداری از کیان نظام و برنامه‌های خوب هم البته کم ندارد. منتهی همان طور که گفته شد از آنجا که عوامل این قبیل رسانه‌های سکولار، دشمنی کور با هر آنچه را که پیوندی با اسلام و انقلاب دارد مبنای مخالفت و کین ورزی با صداوسیما قرار داده‌اند، در رهگذر این مخالفت‌ها، دیگر یادشان می‌رود هنگام قسم خوردن، لااقل دم خروس دروغشان را پنهان کنند و در لابلای اظهارات خود، گاه از فلان خوانندۀ فاسد کاباره‌ای و بهمان رقاصۀ بدنام یا هنرپیشۀ آنچنانی فیلم‌های فارسی، چنان با آه و حسرت یاد می‌کنند که نه تنها دم خروس پیداست، که بانگ خروس هم بر هواست.
البته طعنه زنان به صدا و سیما چندین و چند دسته‌اند که وجه‌اشتراک همۀ آنان، این است که می‌گویند ما تلویزیون را (اصلاً !) تماشا نمی‌کنیم و رادیو را هم (ابداً !) گوش نمی‌دهیم و مفهوم مستقیم حرفشان این است برنامه‌های صدا و سیما ارزش دیدن ندارند و پیام غیر مستقیم آن هم ترغیب و تشویق دیگران به ندیدن و نشنیدن برنامه‌های این دو رسانه...
    این طعنه زنان و ایراد گیرندگان فی‌المثل اگر در اخبار صدا و سیما، سی ثانیه از درگیری‌ها و شورش‌های مردم فرانسه پخش شود، جوش می‌آورند و با صدای بلند می‌گویند و می‌نویسند خب به ما چه ربطی داره ؟!... اما اگر در بخش خبرهای علمی، فرضاً از موفقیت یک محقق فرانسوی فیلمی دو دقیقه‌ای نشان داده شود، آن وقت به جای گفتن « به ما چه ربطی داره ؟!...» می‌گویند آفرین به فرانسوی‌ها !... و در پی با عبور از پیشرفت‌های علمی ایرانیان در سال‌های بعد از انقلاب، می‌گویند حالا کو تا ما به پای اونا برسیم !...
در مقابل چنانچه صدا و سیما، از یک درگیری و تجمع محدود در ایران بیست دقیقه فیلم پخش کند، می‌گویند چرا تلویزیون خبرها رو سانسور می‌کنه و به طور کامل نشون نمی‌ده ؟... و البته در همصدایی و همنوایی با چنین نگرش‌هایی، همیشه چند به اصطلاح جامعه‌شناس هم در این قبیل سایت‌ها و صفحات مطبوعات حی و حاضر هستند که آسمان و ریسمان را به هم ببافند و این گونه اظهارات عامیانه را موجه و منطقی نشان دهند و برایش دلیل بتراشند تا در نهایت صدا و سیما را محکوم و حرف‌های خاله زنکی آن نشریات و سایت‌ها را توجیه نمایند.
همزمان با این حملات مستمر، از دو سه سال آخر دولت احمدی‌نژاد و شش سال و اندی زمامداری روحانی، این بدعت نامبارک نیز بر مشکلات دیگر اضافه شده است که رؤسای جمهوری و مشاوران و اطرافیان دولت به بهانۀ اینکه صدا و سیما باید خدمات دولت را نشان دهد، از صدا و سیما توقع دارند دربست و تمام و کمال در بوق دولت بدمد و با حذف و انکار انتقادهای مردمی، به طور کامل به تبلیغ دولت بپردازد و چون تن دادن به این خواستۀ غیر منطقی عملی نیست، پس بودجه صدا و سیما را محدود و همان بودجۀ محدود و آب رفته را هم به شکل قطره چکانی و طوری پرداخت می‌کنند که صدا و سیما ناگزیر شود از طریق شرکت‌های تبلیغاتی، پشتیبانی مالی و به عبارتی ساپورت شود.
با ورود اجباری پشتیبان‌های مالی که در قبال پرداخت هزینۀ برنامه سازی، متوقع تبلیغات مد نظر برای محصولات و منافع مالی خود هستند، لاجرم برنامه‌های صدا و سیما تحت تأثیر قرار می‌گیرند و خواهی نخواهی دچار افت کیفی می‌شوند که همین پیشامد نیز خود، بهانۀ تازه‌ای به دست می‌دهد برای حملۀ بیشتر به رادیو و تلویزیون از سوی کسانی که به شهادت اظهارات منفی خود، همواره در نشریات، سایت‌ها و تریبون‌های داخلی و خارجی، در هر شرایطی، صدا و سیما را هدف هجمه و انتقادات، از نوع مغرضانه و کین توزانه‌اش قرار داده و می‌دهند.
در این نوشته، اگر چه سعی شد از صدا و سیما به حق در برابر هجمۀ ناجوانمردانۀ نشریات و سایت‌های داخلی و خارجی و کانال‌های ماهواره‌ای، دفاعی هر چند اندک به عمل آید، اما همان طور که در ابتدای مطلب نیز‌اشاره شد عیب و ایراد‌های رادیو و تلویزیون ما نیز، از دیدگاهی منتقدانه و البته منصفانه و غیر وابسته، پنهان نبوده و نیست.
عیب و ایرادهایی که اتفاقا کم هم نیستند اما با حسن تدبیر، امکان اصلاح و رفع آن نقیصه‌ها کاملا وجود دارد.
 ... و خلاصۀ مطلب اینکه صدا و سیمای ما ایراد دارد و فراوان هم دارد، اما با همۀ این‌ها، بدترین برنامه هایش شرف دارد به بهترین برنامۀ رادیو - تلویزیون‌هایی که جیره خوار دشمنند و مظهر اغواهای شیطانی و گمراه کنندۀ افکار عمومی و مأمور براندازی...