نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
انتخابات نزدیک شد مدعیان اصلاحات دولت را دور میزنند!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای آرمان در گزارشی نوشت دولت دوازدهم تاکنون نتوانسته مطالبات جامعه و جریان حامی خود را محقق کند. گرچه شاید برخی بگویند که دولت برای تحقق وعدههای خود یا مطالبات مردم با مشکلات و موانعی روبهرو بوده، اما با در نظر گرفتن این مسائل نیز دولت در جاهایی میتوانسته به اصلاحطلبان و مطالبات جامعه رای خود بیش از این توجه کند.
در ادامه این گزارش آمده است: «در این راستا سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات معتقد است «روحانی یا نخواست یا نتوانست به وعدههایش عمل کند و زمانی که از خود عبور کرد، بخشی از اصلاحطلبان با وی زاویه پیدا کردند».
این گزارش میافزاید: «اینکه اکنون اصلاحطلبان با رئیسجمهور زاویه دارند یا از وی حمایت میکنند بحثی جداست، اما هرچه باشد اصلاحطلبان باید برنامهای برای آینده سیاسی جریان خود در انتخابات آینده داشته باشند. از این جهت است که در روابط میان دولت و اصلاحطلبان برخی معادلات به میان میآید».
آرمان در ادامه و به نقل از غلامرضا انصاری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و فعال سیاسی اصلاحطلب نوشته است: «من معتقدم مهمترین پاشنه آشیل مدیریتی در شرایط موجود نبودن شجاعت و جسارت در مدیران دولتی است. از این جهت دولت دوم آقایروحانی نیز به دلیل نداشتن یک روابط عمومی قوی و سخنگوی مسلط که بتواند ارتباط تنگاتنگ و جدی با اصحاب رسانه، صاحبان اندیشه و مردم عادی برقرار کند، نتوانسته پاسخگوی مطالبات جامعه باشد. بهنظرم دولت باید این دو معضل جدی را در انتصابات خود مدنظر قراردهد و چالشهای پیش روی خود را به صورت مرتب با مردم مطرح کند».
درباره این گزارش نکاتی است که به اختصار به آن میپردازیم، نخست آنکه مدعیان اصلاحات عدم تحقق وعدههای دولت در حوزههای مختلف اقتصادی و معیشتی را تنها به درخواستهای شخصی، باندی و گروهی خود فرو میکاهند و مشکلات را تخفیف داده و مبتذل میکنند.
نکته دوم اینکه با نزدیک شدن انتخابات مدعیان اصلاحات با دیدن نتیجه مدیریت ناکارآمد در بدنه دولت که اتفاقا این ناکارآمدی نیز حاصل حضور وابستگان به این جریان در دولت است به دنبال عبور از رئیسجمهور و پیروزی در انتخابات بعدی افتادهاند و این در حالی است که به اذعان شخصیتهای اصلاحطلبی چون کرباسچی دیگر مردم این بهانهها را نمیپذیرند، مدعیان اصلاحات تاکید دارند که این جریان نمیتواند حساب خود را از دولت جدا کند و این مسئله را جامعه پذیرا نیست.
جریان اصلاحات عادت به پاسخگویی ندارد و امروز که نتیجه مدیریت وابستگان به این جریان مشخص شده است خود را به کناری زده و قصد عبور از دولت را دارند.
کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم،میوههای برجام است
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «داستان معیشت مردم اینروزها یکی از مهمترین سوژههایی است که در بحثهای اقتصادی مطرح میشود. آنطور که رصد گزارشهای موجود نشان میدهد، طی 8 ماه اخیر افزایش قیمت دلار باعث شده تا ارزش پولی ملی و قدرت خرید مردم 80درصد کاهش یابد. اگرچه آمارهای رسمی ماجرا را به گونهای دیگر حکایت میکنند. آنطور که در گزارشهای مرکز آمار میتوان دید، نرخ تورم از فروردین ماه همین امسال تا نیمه دوم سال جاری به صورت پله پله افزایش یافته است. برای مثال، در اولین فصل سال نرخ تورم به روی عدد 9 ایستاد، در تابستان این تورم از 10/2 درصد به 11/5درصد رسید و در پاییز نیز با همان روند افزایشی، میزان تورم آهسته آهسته بالا رفت تا خود را ا ز13/5درصد به 18/4 درصد برساند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «با بررسی این آمارها میتوان روند رو به رشد تورم را حتی در دادههای رسمی نیز مشاهده کرد. اما به باور بسیاری از تحلیلگران اقتصادی داستان بالا رفتن قیمتها خیلی جدیتر از دادههایی است که به صورت رسمی اعلام میشود. تحلیلگران اقتصادی میگویند، مردم تورم را در فروشگاههای شهر و از همه مهمتر در سر سفرههای خود لمس میکنند. این ماجرا تا جایی پیش رفته که حتی برخی از مردم به دلیل گرانی برخی از کالاهای اساسی این کالاها را از سبد غذایی خود حذف کردهاند».
این روزنامه مدعی اصلاحات از کاهش قدرت خرید مردم و کاهش ارزش پول ملی گلایه کرده است،اما به علت وقوع این وضعیت اشارهای نکرده است.
کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم، میوههای برجام است. لازم به ذکر است که قیمت دلار در سال 94 حدود 3000 تومان بود و این قیمت در سال 97 تا 19000 تومان نیز افزایش پیدا کرد.
وضعیت فعلی اقتصادی نتیجه گره زدن معیشت مردم به برجام و بیعملی ستاد اقتصادی دولت است.
روحانی مراعات جایگاه ریاستجمهوری را بکند
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم «محمدصادق جوادیحصار» فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به شوخی رئیسجمهور به زبان سرخهای در سفر اخیر او به استان سمنان نوشت:«این شوخی دستمایه طنز و گاها سرزنش برخی از رسانههای داخلی و حتی بینالمللی قرار گرفت از این منظر که به اعتقاد برخی از رسانهها، رئیسجمهور در جایگاه یک مقام مسئول بهتر است به جای شوخی با همشهری هایش به مسائل مهمی از جمله وضعیت اقتصادی و معیشتی در سفرهای استانیاش بپردازد».
در ادامه این یادداشت آمده است: «باید اذعان داشت که اگر چه اقتضای جاه و مقامی که رئیسجمهور دارد پارهای از موارد را بر نمیتابد به عبارتی جایگاه ریاستجمهوری بسیار خطیر است به همین دلیل هم هر سخن و حرکتی در آن جایگاه، مفهوم متفاوتی غیر از معانی رایج در جامعه پیدا خواهد کرد بنابر این بدون تردید رئیسجمهور هم میتواند به مزاح و شوخی با دوستان و همشهری هایش بپردازد اما در عین حال باید به همه جوانب توجه کند تا سخنان او دستمایه طنز و سرگرمی یک گروه نشود».
نویسنده در ادامه از اینکه رسانه ملی سخنان رئیسجمهور و شوخی او را منتشر نموده گلایه کرده و آن را کجسلیقگی خوانده است!
مدعیان اصلاحات در برخورد با رویدادها دچار معیارهای دوگانهاند از یادها نرفته است اظهارات بعضا خارج از شئون دولتمردان قبلی و یا برخی مسئولین غیردولتی که در روزنامههای زنجیرهای بولد و بارها پرداخته و این مسئولین مورد تمسخر قرار گرفتهاند ولی این بار بازنشر اظهارات و شوخی رئیسجمهور که طبیعتا او به انتشار آن واقف بوده است گلایه دارند!
اروپا یا نمیخواهد یا نمیتواند
روزنامه اعتماد دیروز در یاداشتی با عنوان «اروپا با آمریکا نمیجنگد» نوشت: «اروپاییها یا نمیخواهند یا واقعا نمیتوانند بدون آمریکا در جهت اجرای برجام کاری جدی برای استفاده ایران از مزایای اقتصادی آن بکنند... ما برای انجام این مذاکرات با تعداد حداقلی از کارشناسان حقوقی، بانکی، مالی، تجاری، هستهای، سیاسی و امنیتی در مقابل تیمهای مذاکراتی طرفهای مقابل حاضر میشدیم؛ در حالی که برابر شنیدهها، تیم کارشناسی آمریکا در مذاکرات و مسئله تحریمها به صدها نفر میرسیده است. این مسئله جز کمکاری و اتکای بیجهت به توان شخصی تعداد اندک مذاکره کنندگان مجرب و متخصص، برای تهیه یک متن کامل که منافع کشورمان را تضمین کند، تلقی نمیشود... متاسفانه در تیم کارشناسان مذاکرهکننده ما تعداد کافی از متخصصان به ویژه در حوزههای مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند به بند توافق را دقیق و به طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار شرایط ناشی از بیتعهدی آمریکا و اروپا نشویم... منافع اروپا در هم جهت بودن واشتراک با آمریکا تعریف شده و حاضر نخواهند شد به خاطر ما دست از آن بردارند.»
حواستان کجاست؟! «پوپولیسم» برای تخریب رقیب بود
واژه «پوپولیسم» از آن دست واژههایی است که معمولا در ایام نزدیک به انتخابات حضور پر رنگی در رسانههای جناح موسوم به اصلاحطلب دارد و از آن برای ترورشخصیت نامزدهای جناح رقیب سود میجویند.
پس از آنکه کم و بیش صدور حکم پیروز حناچی قطعی شده بود تصاویر او در متروی تهران منتشر شد و پس از آن نیز، چنانکه روزنامه شرق دیروز نوشته: «در دو هفته اخیر پیروز حناچی شهردار تهران به پویش سهشنبههای بدون خودرو پیوست و با دوچرخه مسیر خانه تا محل کار را پیمود و شب هم با دوچرخه به خانه بازگشت.»
روایت مسئول امور بینالملل شهرداری تهران از مترو سواری آقای حناچی (خاصه گفتوگوی او با یک جوان نوازنده) سؤالاتی را در میان کاربران فضای مجازی ایجاد کرد. همچنین دوچرخهسواری او نیز. اما موضعگیری در مقابل اقدامات شهردار جدید تهران تنها در این محدوده نماند.
چنانکه روزنامه شرق در گزارش دیروز خود نوشته: «برخی چهرههای سیاسی و رسانهای [اصلاحطلب] از جمله آقایان غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و صادق خرازی که نامش در میانه گزینههای تصدی پست شهردار تهران مطرح بود از این کنش فرهنگی – اجتماعی شهردار تهران با برچسبهایی مانند «پوپولیستی بودن» انتقاد کردند.»
در سطرهای بالا اشاره به مواردی مانند «...خرازی که نامش در میانه گزینههای تصدی پست شهردار تهران مطرح بود» این برداشت را به ذهن متبادر میسازد که گویا نویسنده تلاش کرده تا این اظهار نظر را از تبعات رقابت میان اصلاحطلبان برای پست شهرداری تهران عنوان کند.
اما از همه اینها که بگذریم نقطه اوج یادداشت مذکور (یا به عبارتی رپورتاژ آگهی برای اقدامات شهردار) آنجاست که چنین تقریر شده: «پوپولیست و کلمات هم خانواده آن از واژگانی بودند که در ادبیات سیاسی ایران پس از سال 1384 برای توصیف رفتار و کنش سیاسی دولت آقای احمدینژاد رواج پیدا کردند اما به تدریج معنای آن قلب!! شد و این روزها برخی از بازیگران سیاسی از آن به عنوان برچسبی برای القای پیام منفی درباره تصمیم و رفتار سیاسی رقیب یا هر نوع رفتاری که موافق حال و نظرشان نیست استفاده کنند.»!
اگر مخاطبی از ریشه واژه پوپولیسم چیزی نداند و سطرهای بالا را بخواند گمان خواهد کرد که این واژه توسط طیف موسوم به اصلاحطلب برای استفاده در جهت توصیف عملکرد رئیسجمهور سابق ابداع شده و حالا که برای شخصی دیگر به کار گرفتهاند آن را مدعی «قلب»! یا دگرگونی در معنا یا مصداق آن شدهاند! جالبتر آنکه در سطرهای فوق اوج خودشیفتگی حاکم بر این طیف مشاهده میشود؛ آنجا که وقتی این عبارت را برای تخریب دیگران به کار میگرفتند «توصیف رفتار و کنش سیاسی» بوده و حالا که از بد روزگار!! توسط عدهای از خودشان علیه خودشان به کار گرفته شده «برچسبی برای القای پیام منفی درباره رفتار سیاسی رقیب» عنوان میشود. خودشیفتگی این نوشتار در ادامه به اوج میرسد؛ آنجا که هم قبیلههای خود را با این ادعا که نخبهگرا هستند مشمول این «ایسم» وارداتی نمیداند. ایسم وارداتی که اکنون مدعی مالکیت بر آن هم هستند گویا!
کیهان نمیگذارد من حرف بزنم!
روزنامه قانون در گزارشی به میزگرد دانشجویی در دانشگاه شریف با حضور پروانه سلحشوری، زیدآبادی و جلائیپور انداخت و به نقل از سلحشوری نماینده زن اصلاحطلب در مجلس نوشت: «پروانه سلحشوري كه اين روزها در فراكسيون زنان مجلس تلاشهاي گستردهاي را در دستور كار قرار داده است و يكي از نيروهاي فعال فراكسيون اميد نيز به حساب ميآيد در سخنانش به وضعيت جامعه مدني و سكوت اقشار مختلف جامعه درقبال وضعيت امروز كشور انتقاد داشت. اين نماينده مجلس در بخشي از سخنانش به موضوع فشاري كه بر نمايندگان از جانب لايههاي قدرت وارد ميشود، اعتراض كرد و گفت كه اگر فردي مثل من نطقي كنم و از مسائلي«مگو» سخن بگويم، كيهان و كيهاننشينان عليه ما موضع ميگيرند و اين فشارها عذابآور است. پروانه سلحشوري كه حواشي فراواني جريان دلواپس براي وي ايجاد كردهاند به موضعي اشاره كرد كه قابل تامل است و بايد در قبال اين موضع تاسف خود و اين مسئله به فشار نمايندگان همفكر او باز ميگردد. اين نماينده زن مجلس گفت كه بعد از فشارهايي كه از جانب لايههاي قدرت و گروههاي فشار بر من وارد شد، برخي از نمايندگان حتي جواب سلام من را نيز ندادند و گفتند كه تو دردسرساز هستي!»
مظلومنمایی این نماینده عضو فراکسیون اصلاحطلبان در حالی است، که طی دو سالونیم گذشته از عمر مجلس دهم تقریبا همگان با اظهارات شاذ، متناقض، حاشیهساز، سطحی و عوامانه وی آشنا هستند. از زیر سؤال بردن پوشش چادر گرفته تا پیشنهاد برگزاری همهپرسی برای قانون اساسی و اظهارات عوامانه در جلسه بررسی صلاحیت وزیر ورزش. از سوی دیگر بررسی عملکرد این نماینده زن اصلاحطلب در دوران نمایندگیاش نشان میدهد، در شرایطی که اوضاع اقتصادی کشور به سامان نیست و چالشهای اقتصادی زیادی از جمله رکود، تورم، احتکار و... کشور را با مشکل مواجه ساخته است، همه دغدغه و تلاش وی معطوف به مسائل حاشیهای و کماهمیتی مانند حضور زنان در ورزشگاه، برگزاری کنسرت و رفع حصر بوده است.
گفتنی است یکی از شیوههای مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی عملکرد خود، در زمانی که تشت خالیشان از بام افتاده و مشخص شده نه حرفی برای گفتن دارند و نه عملکردی برای ارائه، به مظلومنمایی روی میآورند و ادعا میکنند که نگذاشتن کار کنیم و نمیگذارند حرف بزنیم.
روزنامه زنجیرهای آرمان در گزارشی نوشت دولت دوازدهم تاکنون نتوانسته مطالبات جامعه و جریان حامی خود را محقق کند. گرچه شاید برخی بگویند که دولت برای تحقق وعدههای خود یا مطالبات مردم با مشکلات و موانعی روبهرو بوده، اما با در نظر گرفتن این مسائل نیز دولت در جاهایی میتوانسته به اصلاحطلبان و مطالبات جامعه رای خود بیش از این توجه کند.
در ادامه این گزارش آمده است: «در این راستا سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات معتقد است «روحانی یا نخواست یا نتوانست به وعدههایش عمل کند و زمانی که از خود عبور کرد، بخشی از اصلاحطلبان با وی زاویه پیدا کردند».
این گزارش میافزاید: «اینکه اکنون اصلاحطلبان با رئیسجمهور زاویه دارند یا از وی حمایت میکنند بحثی جداست، اما هرچه باشد اصلاحطلبان باید برنامهای برای آینده سیاسی جریان خود در انتخابات آینده داشته باشند. از این جهت است که در روابط میان دولت و اصلاحطلبان برخی معادلات به میان میآید».
آرمان در ادامه و به نقل از غلامرضا انصاری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و فعال سیاسی اصلاحطلب نوشته است: «من معتقدم مهمترین پاشنه آشیل مدیریتی در شرایط موجود نبودن شجاعت و جسارت در مدیران دولتی است. از این جهت دولت دوم آقایروحانی نیز به دلیل نداشتن یک روابط عمومی قوی و سخنگوی مسلط که بتواند ارتباط تنگاتنگ و جدی با اصحاب رسانه، صاحبان اندیشه و مردم عادی برقرار کند، نتوانسته پاسخگوی مطالبات جامعه باشد. بهنظرم دولت باید این دو معضل جدی را در انتصابات خود مدنظر قراردهد و چالشهای پیش روی خود را به صورت مرتب با مردم مطرح کند».
درباره این گزارش نکاتی است که به اختصار به آن میپردازیم، نخست آنکه مدعیان اصلاحات عدم تحقق وعدههای دولت در حوزههای مختلف اقتصادی و معیشتی را تنها به درخواستهای شخصی، باندی و گروهی خود فرو میکاهند و مشکلات را تخفیف داده و مبتذل میکنند.
نکته دوم اینکه با نزدیک شدن انتخابات مدعیان اصلاحات با دیدن نتیجه مدیریت ناکارآمد در بدنه دولت که اتفاقا این ناکارآمدی نیز حاصل حضور وابستگان به این جریان در دولت است به دنبال عبور از رئیسجمهور و پیروزی در انتخابات بعدی افتادهاند و این در حالی است که به اذعان شخصیتهای اصلاحطلبی چون کرباسچی دیگر مردم این بهانهها را نمیپذیرند، مدعیان اصلاحات تاکید دارند که این جریان نمیتواند حساب خود را از دولت جدا کند و این مسئله را جامعه پذیرا نیست.
جریان اصلاحات عادت به پاسخگویی ندارد و امروز که نتیجه مدیریت وابستگان به این جریان مشخص شده است خود را به کناری زده و قصد عبور از دولت را دارند.
کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم،میوههای برجام است
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «داستان معیشت مردم اینروزها یکی از مهمترین سوژههایی است که در بحثهای اقتصادی مطرح میشود. آنطور که رصد گزارشهای موجود نشان میدهد، طی 8 ماه اخیر افزایش قیمت دلار باعث شده تا ارزش پولی ملی و قدرت خرید مردم 80درصد کاهش یابد. اگرچه آمارهای رسمی ماجرا را به گونهای دیگر حکایت میکنند. آنطور که در گزارشهای مرکز آمار میتوان دید، نرخ تورم از فروردین ماه همین امسال تا نیمه دوم سال جاری به صورت پله پله افزایش یافته است. برای مثال، در اولین فصل سال نرخ تورم به روی عدد 9 ایستاد، در تابستان این تورم از 10/2 درصد به 11/5درصد رسید و در پاییز نیز با همان روند افزایشی، میزان تورم آهسته آهسته بالا رفت تا خود را ا ز13/5درصد به 18/4 درصد برساند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «با بررسی این آمارها میتوان روند رو به رشد تورم را حتی در دادههای رسمی نیز مشاهده کرد. اما به باور بسیاری از تحلیلگران اقتصادی داستان بالا رفتن قیمتها خیلی جدیتر از دادههایی است که به صورت رسمی اعلام میشود. تحلیلگران اقتصادی میگویند، مردم تورم را در فروشگاههای شهر و از همه مهمتر در سر سفرههای خود لمس میکنند. این ماجرا تا جایی پیش رفته که حتی برخی از مردم به دلیل گرانی برخی از کالاهای اساسی این کالاها را از سبد غذایی خود حذف کردهاند».
این روزنامه مدعی اصلاحات از کاهش قدرت خرید مردم و کاهش ارزش پول ملی گلایه کرده است،اما به علت وقوع این وضعیت اشارهای نکرده است.
کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم، میوههای برجام است. لازم به ذکر است که قیمت دلار در سال 94 حدود 3000 تومان بود و این قیمت در سال 97 تا 19000 تومان نیز افزایش پیدا کرد.
وضعیت فعلی اقتصادی نتیجه گره زدن معیشت مردم به برجام و بیعملی ستاد اقتصادی دولت است.
روحانی مراعات جایگاه ریاستجمهوری را بکند
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم «محمدصادق جوادیحصار» فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به شوخی رئیسجمهور به زبان سرخهای در سفر اخیر او به استان سمنان نوشت:«این شوخی دستمایه طنز و گاها سرزنش برخی از رسانههای داخلی و حتی بینالمللی قرار گرفت از این منظر که به اعتقاد برخی از رسانهها، رئیسجمهور در جایگاه یک مقام مسئول بهتر است به جای شوخی با همشهری هایش به مسائل مهمی از جمله وضعیت اقتصادی و معیشتی در سفرهای استانیاش بپردازد».
در ادامه این یادداشت آمده است: «باید اذعان داشت که اگر چه اقتضای جاه و مقامی که رئیسجمهور دارد پارهای از موارد را بر نمیتابد به عبارتی جایگاه ریاستجمهوری بسیار خطیر است به همین دلیل هم هر سخن و حرکتی در آن جایگاه، مفهوم متفاوتی غیر از معانی رایج در جامعه پیدا خواهد کرد بنابر این بدون تردید رئیسجمهور هم میتواند به مزاح و شوخی با دوستان و همشهری هایش بپردازد اما در عین حال باید به همه جوانب توجه کند تا سخنان او دستمایه طنز و سرگرمی یک گروه نشود».
نویسنده در ادامه از اینکه رسانه ملی سخنان رئیسجمهور و شوخی او را منتشر نموده گلایه کرده و آن را کجسلیقگی خوانده است!
مدعیان اصلاحات در برخورد با رویدادها دچار معیارهای دوگانهاند از یادها نرفته است اظهارات بعضا خارج از شئون دولتمردان قبلی و یا برخی مسئولین غیردولتی که در روزنامههای زنجیرهای بولد و بارها پرداخته و این مسئولین مورد تمسخر قرار گرفتهاند ولی این بار بازنشر اظهارات و شوخی رئیسجمهور که طبیعتا او به انتشار آن واقف بوده است گلایه دارند!
اروپا یا نمیخواهد یا نمیتواند
روزنامه اعتماد دیروز در یاداشتی با عنوان «اروپا با آمریکا نمیجنگد» نوشت: «اروپاییها یا نمیخواهند یا واقعا نمیتوانند بدون آمریکا در جهت اجرای برجام کاری جدی برای استفاده ایران از مزایای اقتصادی آن بکنند... ما برای انجام این مذاکرات با تعداد حداقلی از کارشناسان حقوقی، بانکی، مالی، تجاری، هستهای، سیاسی و امنیتی در مقابل تیمهای مذاکراتی طرفهای مقابل حاضر میشدیم؛ در حالی که برابر شنیدهها، تیم کارشناسی آمریکا در مذاکرات و مسئله تحریمها به صدها نفر میرسیده است. این مسئله جز کمکاری و اتکای بیجهت به توان شخصی تعداد اندک مذاکره کنندگان مجرب و متخصص، برای تهیه یک متن کامل که منافع کشورمان را تضمین کند، تلقی نمیشود... متاسفانه در تیم کارشناسان مذاکرهکننده ما تعداد کافی از متخصصان به ویژه در حوزههای مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند به بند توافق را دقیق و به طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار شرایط ناشی از بیتعهدی آمریکا و اروپا نشویم... منافع اروپا در هم جهت بودن واشتراک با آمریکا تعریف شده و حاضر نخواهند شد به خاطر ما دست از آن بردارند.»
حواستان کجاست؟! «پوپولیسم» برای تخریب رقیب بود
واژه «پوپولیسم» از آن دست واژههایی است که معمولا در ایام نزدیک به انتخابات حضور پر رنگی در رسانههای جناح موسوم به اصلاحطلب دارد و از آن برای ترورشخصیت نامزدهای جناح رقیب سود میجویند.
پس از آنکه کم و بیش صدور حکم پیروز حناچی قطعی شده بود تصاویر او در متروی تهران منتشر شد و پس از آن نیز، چنانکه روزنامه شرق دیروز نوشته: «در دو هفته اخیر پیروز حناچی شهردار تهران به پویش سهشنبههای بدون خودرو پیوست و با دوچرخه مسیر خانه تا محل کار را پیمود و شب هم با دوچرخه به خانه بازگشت.»
روایت مسئول امور بینالملل شهرداری تهران از مترو سواری آقای حناچی (خاصه گفتوگوی او با یک جوان نوازنده) سؤالاتی را در میان کاربران فضای مجازی ایجاد کرد. همچنین دوچرخهسواری او نیز. اما موضعگیری در مقابل اقدامات شهردار جدید تهران تنها در این محدوده نماند.
چنانکه روزنامه شرق در گزارش دیروز خود نوشته: «برخی چهرههای سیاسی و رسانهای [اصلاحطلب] از جمله آقایان غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و صادق خرازی که نامش در میانه گزینههای تصدی پست شهردار تهران مطرح بود از این کنش فرهنگی – اجتماعی شهردار تهران با برچسبهایی مانند «پوپولیستی بودن» انتقاد کردند.»
در سطرهای بالا اشاره به مواردی مانند «...خرازی که نامش در میانه گزینههای تصدی پست شهردار تهران مطرح بود» این برداشت را به ذهن متبادر میسازد که گویا نویسنده تلاش کرده تا این اظهار نظر را از تبعات رقابت میان اصلاحطلبان برای پست شهرداری تهران عنوان کند.
اما از همه اینها که بگذریم نقطه اوج یادداشت مذکور (یا به عبارتی رپورتاژ آگهی برای اقدامات شهردار) آنجاست که چنین تقریر شده: «پوپولیست و کلمات هم خانواده آن از واژگانی بودند که در ادبیات سیاسی ایران پس از سال 1384 برای توصیف رفتار و کنش سیاسی دولت آقای احمدینژاد رواج پیدا کردند اما به تدریج معنای آن قلب!! شد و این روزها برخی از بازیگران سیاسی از آن به عنوان برچسبی برای القای پیام منفی درباره تصمیم و رفتار سیاسی رقیب یا هر نوع رفتاری که موافق حال و نظرشان نیست استفاده کنند.»!
اگر مخاطبی از ریشه واژه پوپولیسم چیزی نداند و سطرهای بالا را بخواند گمان خواهد کرد که این واژه توسط طیف موسوم به اصلاحطلب برای استفاده در جهت توصیف عملکرد رئیسجمهور سابق ابداع شده و حالا که برای شخصی دیگر به کار گرفتهاند آن را مدعی «قلب»! یا دگرگونی در معنا یا مصداق آن شدهاند! جالبتر آنکه در سطرهای فوق اوج خودشیفتگی حاکم بر این طیف مشاهده میشود؛ آنجا که وقتی این عبارت را برای تخریب دیگران به کار میگرفتند «توصیف رفتار و کنش سیاسی» بوده و حالا که از بد روزگار!! توسط عدهای از خودشان علیه خودشان به کار گرفته شده «برچسبی برای القای پیام منفی درباره رفتار سیاسی رقیب» عنوان میشود. خودشیفتگی این نوشتار در ادامه به اوج میرسد؛ آنجا که هم قبیلههای خود را با این ادعا که نخبهگرا هستند مشمول این «ایسم» وارداتی نمیداند. ایسم وارداتی که اکنون مدعی مالکیت بر آن هم هستند گویا!
کیهان نمیگذارد من حرف بزنم!
روزنامه قانون در گزارشی به میزگرد دانشجویی در دانشگاه شریف با حضور پروانه سلحشوری، زیدآبادی و جلائیپور انداخت و به نقل از سلحشوری نماینده زن اصلاحطلب در مجلس نوشت: «پروانه سلحشوري كه اين روزها در فراكسيون زنان مجلس تلاشهاي گستردهاي را در دستور كار قرار داده است و يكي از نيروهاي فعال فراكسيون اميد نيز به حساب ميآيد در سخنانش به وضعيت جامعه مدني و سكوت اقشار مختلف جامعه درقبال وضعيت امروز كشور انتقاد داشت. اين نماينده مجلس در بخشي از سخنانش به موضوع فشاري كه بر نمايندگان از جانب لايههاي قدرت وارد ميشود، اعتراض كرد و گفت كه اگر فردي مثل من نطقي كنم و از مسائلي«مگو» سخن بگويم، كيهان و كيهاننشينان عليه ما موضع ميگيرند و اين فشارها عذابآور است. پروانه سلحشوري كه حواشي فراواني جريان دلواپس براي وي ايجاد كردهاند به موضعي اشاره كرد كه قابل تامل است و بايد در قبال اين موضع تاسف خود و اين مسئله به فشار نمايندگان همفكر او باز ميگردد. اين نماينده زن مجلس گفت كه بعد از فشارهايي كه از جانب لايههاي قدرت و گروههاي فشار بر من وارد شد، برخي از نمايندگان حتي جواب سلام من را نيز ندادند و گفتند كه تو دردسرساز هستي!»
مظلومنمایی این نماینده عضو فراکسیون اصلاحطلبان در حالی است، که طی دو سالونیم گذشته از عمر مجلس دهم تقریبا همگان با اظهارات شاذ، متناقض، حاشیهساز، سطحی و عوامانه وی آشنا هستند. از زیر سؤال بردن پوشش چادر گرفته تا پیشنهاد برگزاری همهپرسی برای قانون اساسی و اظهارات عوامانه در جلسه بررسی صلاحیت وزیر ورزش. از سوی دیگر بررسی عملکرد این نماینده زن اصلاحطلب در دوران نمایندگیاش نشان میدهد، در شرایطی که اوضاع اقتصادی کشور به سامان نیست و چالشهای اقتصادی زیادی از جمله رکود، تورم، احتکار و... کشور را با مشکل مواجه ساخته است، همه دغدغه و تلاش وی معطوف به مسائل حاشیهای و کماهمیتی مانند حضور زنان در ورزشگاه، برگزاری کنسرت و رفع حصر بوده است.
گفتنی است یکی از شیوههای مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی عملکرد خود، در زمانی که تشت خالیشان از بام افتاده و مشخص شده نه حرفی برای گفتن دارند و نه عملکردی برای ارائه، به مظلومنمایی روی میآورند و ادعا میکنند که نگذاشتن کار کنیم و نمیگذارند حرف بزنیم.