دلایل ظهور اشرافی گری
محمود زرین ماه
در بین عوامل مختلف آنچه بیش از همه اشرافیگری را در ایران متمایز و متفاوت نموده دو چیز است: اول اینکه منشأ ایجاد ثروتهای کلان در بسیاری موارد مبهم و البته در بسیاری موارد هم رانتی و نامشروع بودن منشأ این ثروتها محرز و روشن است.
دوم اینکه به دلیل ضعف نظام مالیاتی و به عبارتی معافیت مالیاتی، کشور ما به جولان مروجان اشرافیگری تبدیل شده است. برخلاف رویه جاری بسیاری از کشورهای دنیا، مولفههای ثروت درایران از مالیات معاف است. ثروت در ایران شامل 1- زمین، مسکن و واحدهای تجاری 2- خودرو 3- سپردههای کلان بانکی، که هر سه مورد به هر تعداد و به هر میزان معاف از مالیات است. در ایران ثروتمندان میتوانند هر یک دهها وصدها باب ملک را با دهها و صدها میلیارد تومان ارزش در تملک داشته باشند و چندین خودرو گرانقیمت و بسیار گرانقیمت داشته باشند و تنها مشمول مالیات نقل و انتقال آنهم در حد صفر شوند یا میلیاردها تومان سپرده بانکی داشته باشند بدون اینکه حتی سود آن مشمول مالیات شود. رویهای که به این شکل در هیچ کشور دیگری وجود ندارد.
اشرافیگری یک مفهوم نسبی است و در هر جامعهای میتواند از نظر کمیت و کیفیت متفاوت باشد. در ایران بهتر است برروی یک یا چند شاخص توافق نسبی کنیم که چه کسانی را مرفه و اشراف بدانیم.
میتوان هزاران خانواری را که در خانهها و آپارتمانهای چند صد متری و در خانهها، ویلاها و آپارتمانهای چندده میلیاردی با تجهیزات فوق مدرن، استخرهای معلق و روف گاردنهای (بام باغهای) اشرافی زندگی میکنند و بسیاری از آنها صاحب دهها واحد مسکونی و تجاری مازاد هم هستند را طبقه مرفه و اشراف دانست. یا مالکان هزاران خودرو چند میلیارد تومانی و افرادی که صاحب صدها میلیون و چندده میلیارد تومان سپرده بانکی هستند را طبقه اشراف نامید، همچنین مهمانیها، عروسیها و مراسم ختم لاکچری که از سوی عدهای برگزار میشود گوشهای از جنبه آشکار اشرافیگری در کشوراست.
اشرافیگری و تبعاتش بر جامعه ایران آنقدر آشکار شده که رسانههای خارجی هم در گزارشها و تحلیلهای مستقل و مختلفی به نقش آن در نارضایتیها اشاره کردهاند. لس آنجلس تایمز در گزارشی با عنوان «تبعیض ناآرامیهای ایران را تغذیه میکند»، به شکاف طبقاتی فزاینده در تهران اشاره کرده و نوشته است در حالی که اغلب مردم با اتوبوسهای پر از جمعیت و شلوغ یا ماشینهای سواری معمولی تردد میکنند اما برخی با مازراتی به همین خیابانها میآیند.»
روزنامه ایندیپندنت نیز در گزارشی درباره زندگی عجیب و غریب این قشر ابرثروتمند در ایران، نوشت: «این عده در حالی مانند یک طبقه اشرافی جدید عمل میکنند که توجهی به منبع ثروت خود ندارند.»
رهبر معظم انقلاب اردیبهشت ماه دو سال پیش جولان دادن برخی جوانهای سرمستِ غرورِ ثروت با خودروهای گرانقیمت در خیابانها را یکی دیگر از مظاهر ایجاد ناامنی روانی در جامعه برشمرده بودند.
دلائل ظهور اشرافیگری
ظهور پدیده اشرافیگری در کشور ما معلول علت هایی است. برخی از مهمترین عوامل ایجاد و انتقال هزاران تریلیون تومان به طبقه برخوردار عبارتند از:
- توزیع غیرهدفمند بیش از یکهزار میلیارد دلار درآمد نفتی.
- چند نرخی بودن ارز.
- اختلاسها و نیز تبانیهای گسترده بین کارفرمایان وپیمانکاران در پروژههای عظیم دولتی.
- ورود و خروج غیرقانونی(قاچاق) صدها میلیارد دلار کالا طی سالهای متمادی.
- طرح بنگاههای زودبازده با اختصاص تسهیلات بانکی.
- افزایش نجومی قیمت زمین، مسکن، مغازه و سایر مستغلات در کشور.
- واگذاری و فروش دهها، صدها و هزاران ملک مصادره شده و گرانقیمت با قیمتهای نازل به ویژهخواران که بعضا جزو مسئولان هستند.
- پولشویی، تغییر کاربری اراضی کشاورزی، زمینخواری و کوهخواری و ....
- نبود یک نظام عادلانه هوشمند و تأثیرگذار مالیاتی.
این مورد آخر بیشترین نقش را در توسعه اشرافیگری و گسست طبقاتی داشته و دارد.
رسیدگی به منشأ ثروت از حیث نامشروع بودن یک اقدام قضایی است ولی ایجاد یک نظام مالیاتی منطقی عادلانه و موثر اقدامی کاملا اقتصادی - اجتماعی است. بررسی نظام مالیاتی مسکن در کشورهای مختلف جهان نشان میدهد به منظور کنترل سوداگری، ابزارهای مالیاتی متناسب به کارگرفته میشود که شامل مالیات برمنفعت سرمایهCGT، مالیات برارزش زمینLVT، مالیات بر واحدهای مسکونی VHT، مالیات برخریداملاک گرانقیمتSDLT و مالیات برمالکیت املاک. که در ایران هیچیک از این ابزارهای مالیاتی وجود ندارد. در همه کشورهای اروپایی، همه ایالتهای آمریکا و سایر کشورهای توسعهیافته خانههای دوم و بالاتر و نیز خانههای گرانقیمت مشمول مالیاتهای سالیانه سنگین هستند. در انگلستان مالیات سالیانه مسکن به صورت تصاعدی و براساس قیمت ملک اخذ میشود. در انگلستان دریافت مالیات با تفکیک بین خانه به عنوان سرپناه و خانه اشرافی و گرانقیمت صورت میگیرد. در این کشور خانه با قیمت بیش از120 هزار پوند مشمول یک درصد مالیات شده و این درصد با افزایش قیمت افزایش می یابد و از 500 هزار پوند به بالا سالانه مشمول چهار درصد قیمت ملک به عنوان مالیات خواهد بود. به عنوان مثال مالک یک خانه 10 میلیارد تومانی در انگلیس باید سالانه 400 میلیون تومان مالیات پرداخت کند.
مالیات تصاعدی سالیانه بر خانهها، ویلاها و خودروهای گرانقیمت و بسیار گرانقیمت راهکاری عادلانه منطقی و موثر در راستای محدودسازی گسترش اشرافیگری و توسعه عدالت اجتماعی است.