نگاهی به کتاب «فرهنگ تعزیه در جهان ایرانی» به قلم دکتر کیوان پهلوان
تعزیه در طهران قدیم
نمایش آیینی تعزیه با پیشخوانی مجلس اصلی شروع میشود. شبیهخوانها دو دستهاند. اولیاخوان و اشقیاخوان. اولین خوانها نقشهای خود را موزون و خطابهای اجرا میکنند، اشقیاخوانها و مخالفخوانها با صدای بلند و بدون تحریر اجرای نقش میکنند. آوازها متناسب با نقشها انتخاب میشود. امامخوانها در مایههای پنجگاه و نوا میخوانند. حضرت عباس چهارگاه و حر عراق میخواند. ابوالحسن صبا بزرگمرد موسیقی ایران در تجلیل از موسیقی تعزیه مینویسد... بهترین جوانانی که صدای خوب داشتند از کوچکی نذر میکردند که در تعزیه شرکت کنند و در ماههای محرم و صفر همگی جمع شده در تحت تعلیم معینالبکا که شخص وارد و عالمی بود تربیت میشدند. بهترین موسیقیای بود که قطعات منطبق با موضوع میشد و هر فردی مطالبش را با شعر و آهنگ رسا میخواند.
اولیاخوانها جامه سبز یا سیاه بر تن میکنند و اشقیاخوانها لباس سرخ. شبیهخوانها به رهبری معینالبکا در هر اجرا یک واقعه از وقایع کربلا را روایت میکنند.
نشانه و نماد در تعزیه کاربرد فراوانی دارد. پرچمهای سبز، سرخ و سیاه نماد اهل بیت، علم نماد درفش سپاه امام حسین(ع)، تشت آب به نشانه شط فرات و...
تعزیه دوره، زنانه و مضحک از مهمترین انواع تعزیه هستند. تعزیه دوره در میدانی گرد اجرا میشد. تعزیه زنانه با اجرای زنان معمولا در دنباله مجالس روضهخوانی برای زنان به اجرا درمیآمد. و تعزیه مضحک، تعزیهای است شاد با مایههای سرشار از طنز، کنایه و لعن و نفرین. در این تعزیه به تمسخر کسانی میپردازند که به خاندان پیامبر ستم و یا بیحرمتی روا داشتهاند.
«فرهنگ تعزیه در جهان ایرانی» به قلم دکتر کیوان پهلوان در یک دوره شانزده جلدی به همت انتشارات آرون روانه بازار نشر شده است. در نخستین بخش از این گزارش با بخشهایی از این کتاب آشنا شدید. اینک در ادامه با تعزیهخوانی در تهران قدیم آشنا میشوید.
میرانجم و میرعزا
میرانجم و میرعزا از معروفترین تعزیهگردانهای دوره ناصری هستند. میرزا احمد روحانی متخلص به میرانجم در خوانسار به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و به همراه عموی عالم خود به خوانسار شازند نقل مکان کرد. میرزااحمد تحت آموزش عمو در تعزیهگردانی استاد شده. آوازه شهرت او به تهران رسید و برای تعزیهگردانی در تکیه دولت دعوت شد. میرزااحمد به سبب کارهای زیبایی که در تکیه دولت اجرا میکرد، ناصرالدین شاه به او لقب میرانجم (میرانجمن) داد. سیدمصطفی کاشانی معروف به میرعزا، مردی بود ادیب و خوشقریحه که در ساختن و سرودن شعر و آهنگ نوحه و پیشخوانیهای تعزیه استعداد و تسلط بسیار داشت. میرعزا به دعوت ناصرالدین شاه از کاشان به تهران آمد و از شبیهگردانهای اصلی تکیه دولت شد...
میرعزا تعزیهای با مضمون «حمله راهزنان به زوار امام رضا(ع)» در حضور شاه به اجرا درآورد. چون محتوای این اجرا برخلاف مصالح بود، مورد غضب واقع شد و از کار برکنار شد... میرعزا به واسطه بداههپردازی و نوآوری در اجرای تعزیه به اسطورهای از شبیهنگاری در میان تعزیهگردانهای دوران تبدیل شده است. برخی او را آغازگر پیشخوانی در شبیهخوانی دانستهاند. تعزیهخوانان تهران نیز بیشتر نسخههای خود را از میرعزا میدانند و به او نسبت میدهند.
تعزیه روز یازدهم
دکتر کیوان پهلوان در کتاب «استان تهران» مینویسد: مراسم تعزیه به هنگام ظهر آغاز و به هنگام غروب آفتاب تمام میشد. در طول برگزاری تعزیه عده زیادی سقا در حالی که مشکی آب بر دوش و جام چل کلید در دست داشتند بین جمعیت حرکت میکردند و با یاد لبان تشنه شهیدان کربلا حاضران را سیراب میکردند.
اکبر تعزیهخوان، حاجی بارکالله، شیخ حسن شمر، احمد مرمری و امرالله ملوس از جمله تعزیهخوانهای صاحبنام تکیه دولت بودند که طی چندین سال نقش علیاکبر برای اکبر تعزیهخوان، امامخوانی برای حاج بارکالله، شمرخوانی برای شیخ حسن شمر، نقشهای حضرت عباس و حضرت قاسم برای احمد مرمری و امرالله ملوس محفوظ بود.
در تعزیه روز یازدهم محرم، شیری اهلی شده را به داخل تکیه آورده و رها میکردند. شیر به آرامی و وقاری خاص بر روی سکو چرخشی میکرد و به سمت منبر تکیه میرفت و سر خود را بر روی پله آن میگذاشت و در همین حین بود که صدای شیون و هیاهوی رقتبار حاضران بلند میشد و در همین حین بود که صحن تکیه به صورت صحرای محشر درمیآمد.
بیقراری مردم در برابر این حرکت شیر از آنجا سرچشمه میگرفت که بنا به قولی، در روز بعد از عاشورا شیری از بیشه به صحنه جنگ آمده و نگاهبانی از پیکر شهدا را برعهده گرفته بود.
تعزیهخوانی معمولا برای برخورداری از اجر معنوی انجام میشده است و در کمتر موردی به دریافت دستمزد تمایل نشان داده شده است. ولی از قدیمالایام دریافت هدیه و پیشکشی از صاحب مجلس بین آنان مرسوم بوده و به همین جهت نیز در غروب یازدهم ماه محرم و در پایان مراسم تعزیه مقداری پول، قوارههای دوخته و ندوخته پارچه، طاقه شالهای مخمل، ترمه و... به مجلس آورده میشد و شاه با دست خود آنها را بین تعزیهخوانها تقسیم میکرد و عناوین و القاب جدیدی به آنان میداد.
هاشم شمر
تعزیهخوانان حرفهای معمولا به نام همان شبیهای که در طول سالها اجرا میکردند معروف میشدند و مردم آنها را به همان نام خطاب میکردند. هاشم شمر، حسن شمر و...
هاشم فیاض که از 30 سالگی تا 60 سالگی شمرخوان بوده است در این باره گفته: اصلا مردم مرا به این اسم میشناختند و در پاسخ به این سوال که در حین اجرای نقش مردم شما را خطاب قرار میدادند و میگفتند بر شمر ملعون لعنت چه حسی داشتید؟ میگوید: هیچی! خوشم میآمد. و اما اولیاخوانها همواره به گونهای رفتار میکردند تا برازنده نقشی که اجرا میکردند باشند و همیشه از محبت مردمی که آنها را میشناختند بهرهمند بودند.
پیش مجلس
پیش از برپایی مجلس شهادت امام، یک «گوشه» به عنوان پیش واقعه اجرا میشود. معروفترین این نوع پیش مجلسها در تهران و قزوین تعزیه «موسی و درویش بیابانی»، تعزیه «نامه نوشتن فاطمه صغری(س) دختر بیمار امام از مدینه به کربلا» یا «گل فرستادن فاطمه صغری از مدینه به کربلا» است.
کارکرد زیباییشناختی گوشهها نه تنها به نمایش حالت فرازونشیب، تغییر آهنگ و رنگپردازی میبخشد بلکه برشی در زمان و مکان حادثه میآفریند که بیشتر سیر خطی روایت و یکنواختی در کلام و کردار را شکسته، نمایش را از آن جذابیتی برخوردار میکند که در خلال چهار یا پنج ساعتی که مجلس طول میکشد، توجه تماشاگران دچار افت نشود.
مجلس شهادت امام از غمانگیزترین و بلندترین مجالس تعزیه است. چون مرکز ثقل تعزیه محسوب میشود. به عقیده بیشتر صاحبنظران، شهادت امام در واقع منشأ تعزیه است و به گونهای منطقی به عنوان متن مادر، دیگر مجالس از آن ریشه گرفته و منشعب شده است. شهادتهای پیشین همگی در راستای عمق بخشیدن به این واقعه و شهادتهای پسین تمامی در جهت یادآوری آن است.
موسیقی در تعزیه
تعزیهخوانان برای بیان بهتر حالات و تجسم وقایع از موسیقی بهره میگیرند. نوع آهنگ و آوازی که تعزیهخوان میخواند، نه تنها به شخصیت نمایشی او در تعزیه بلکه تا اندازهای به مضمون گفتار و نوع واقعهای که روی میداد ارتباط داشت. به عنوان مثال در تعزیه «شهادت عباس» هنگامی که شمر به پشت خیمه عباس میآمد و با فریاد و خطابه خود آن حضرت را فرا میخواند و یا از خواب بیدار میکرد. شبیه عباس اشعار را در راست پنجگاه یا ماهور و گاهی در چهارگاه میخواند.
موسیقی آوازی مختص اولیاخوانان و فرشتگان بود. اشقیاخوانان و مخالفخوانان، اشعار را بدون آهنگ و آواز و با اشتلم میخواندند.
خوانندگان عزیز برای تهیه کتاب «فرهنگ تعزیه در جهان ایرانی» میتوانند با شمارههای 09121226281-66962850 تماس حاصل فرمایند. ادامه دارد...
ر. تیرگری
اولیاخوانها جامه سبز یا سیاه بر تن میکنند و اشقیاخوانها لباس سرخ. شبیهخوانها به رهبری معینالبکا در هر اجرا یک واقعه از وقایع کربلا را روایت میکنند.
نشانه و نماد در تعزیه کاربرد فراوانی دارد. پرچمهای سبز، سرخ و سیاه نماد اهل بیت، علم نماد درفش سپاه امام حسین(ع)، تشت آب به نشانه شط فرات و...
تعزیه دوره، زنانه و مضحک از مهمترین انواع تعزیه هستند. تعزیه دوره در میدانی گرد اجرا میشد. تعزیه زنانه با اجرای زنان معمولا در دنباله مجالس روضهخوانی برای زنان به اجرا درمیآمد. و تعزیه مضحک، تعزیهای است شاد با مایههای سرشار از طنز، کنایه و لعن و نفرین. در این تعزیه به تمسخر کسانی میپردازند که به خاندان پیامبر ستم و یا بیحرمتی روا داشتهاند.
«فرهنگ تعزیه در جهان ایرانی» به قلم دکتر کیوان پهلوان در یک دوره شانزده جلدی به همت انتشارات آرون روانه بازار نشر شده است. در نخستین بخش از این گزارش با بخشهایی از این کتاب آشنا شدید. اینک در ادامه با تعزیهخوانی در تهران قدیم آشنا میشوید.
میرانجم و میرعزا
میرانجم و میرعزا از معروفترین تعزیهگردانهای دوره ناصری هستند. میرزا احمد روحانی متخلص به میرانجم در خوانسار به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و به همراه عموی عالم خود به خوانسار شازند نقل مکان کرد. میرزااحمد تحت آموزش عمو در تعزیهگردانی استاد شده. آوازه شهرت او به تهران رسید و برای تعزیهگردانی در تکیه دولت دعوت شد. میرزااحمد به سبب کارهای زیبایی که در تکیه دولت اجرا میکرد، ناصرالدین شاه به او لقب میرانجم (میرانجمن) داد. سیدمصطفی کاشانی معروف به میرعزا، مردی بود ادیب و خوشقریحه که در ساختن و سرودن شعر و آهنگ نوحه و پیشخوانیهای تعزیه استعداد و تسلط بسیار داشت. میرعزا به دعوت ناصرالدین شاه از کاشان به تهران آمد و از شبیهگردانهای اصلی تکیه دولت شد...
میرعزا تعزیهای با مضمون «حمله راهزنان به زوار امام رضا(ع)» در حضور شاه به اجرا درآورد. چون محتوای این اجرا برخلاف مصالح بود، مورد غضب واقع شد و از کار برکنار شد... میرعزا به واسطه بداههپردازی و نوآوری در اجرای تعزیه به اسطورهای از شبیهنگاری در میان تعزیهگردانهای دوران تبدیل شده است. برخی او را آغازگر پیشخوانی در شبیهخوانی دانستهاند. تعزیهخوانان تهران نیز بیشتر نسخههای خود را از میرعزا میدانند و به او نسبت میدهند.
تعزیه روز یازدهم
دکتر کیوان پهلوان در کتاب «استان تهران» مینویسد: مراسم تعزیه به هنگام ظهر آغاز و به هنگام غروب آفتاب تمام میشد. در طول برگزاری تعزیه عده زیادی سقا در حالی که مشکی آب بر دوش و جام چل کلید در دست داشتند بین جمعیت حرکت میکردند و با یاد لبان تشنه شهیدان کربلا حاضران را سیراب میکردند.
اکبر تعزیهخوان، حاجی بارکالله، شیخ حسن شمر، احمد مرمری و امرالله ملوس از جمله تعزیهخوانهای صاحبنام تکیه دولت بودند که طی چندین سال نقش علیاکبر برای اکبر تعزیهخوان، امامخوانی برای حاج بارکالله، شمرخوانی برای شیخ حسن شمر، نقشهای حضرت عباس و حضرت قاسم برای احمد مرمری و امرالله ملوس محفوظ بود.
در تعزیه روز یازدهم محرم، شیری اهلی شده را به داخل تکیه آورده و رها میکردند. شیر به آرامی و وقاری خاص بر روی سکو چرخشی میکرد و به سمت منبر تکیه میرفت و سر خود را بر روی پله آن میگذاشت و در همین حین بود که صدای شیون و هیاهوی رقتبار حاضران بلند میشد و در همین حین بود که صحن تکیه به صورت صحرای محشر درمیآمد.
بیقراری مردم در برابر این حرکت شیر از آنجا سرچشمه میگرفت که بنا به قولی، در روز بعد از عاشورا شیری از بیشه به صحنه جنگ آمده و نگاهبانی از پیکر شهدا را برعهده گرفته بود.
تعزیهخوانی معمولا برای برخورداری از اجر معنوی انجام میشده است و در کمتر موردی به دریافت دستمزد تمایل نشان داده شده است. ولی از قدیمالایام دریافت هدیه و پیشکشی از صاحب مجلس بین آنان مرسوم بوده و به همین جهت نیز در غروب یازدهم ماه محرم و در پایان مراسم تعزیه مقداری پول، قوارههای دوخته و ندوخته پارچه، طاقه شالهای مخمل، ترمه و... به مجلس آورده میشد و شاه با دست خود آنها را بین تعزیهخوانها تقسیم میکرد و عناوین و القاب جدیدی به آنان میداد.
هاشم شمر
تعزیهخوانان حرفهای معمولا به نام همان شبیهای که در طول سالها اجرا میکردند معروف میشدند و مردم آنها را به همان نام خطاب میکردند. هاشم شمر، حسن شمر و...
هاشم فیاض که از 30 سالگی تا 60 سالگی شمرخوان بوده است در این باره گفته: اصلا مردم مرا به این اسم میشناختند و در پاسخ به این سوال که در حین اجرای نقش مردم شما را خطاب قرار میدادند و میگفتند بر شمر ملعون لعنت چه حسی داشتید؟ میگوید: هیچی! خوشم میآمد. و اما اولیاخوانها همواره به گونهای رفتار میکردند تا برازنده نقشی که اجرا میکردند باشند و همیشه از محبت مردمی که آنها را میشناختند بهرهمند بودند.
پیش مجلس
پیش از برپایی مجلس شهادت امام، یک «گوشه» به عنوان پیش واقعه اجرا میشود. معروفترین این نوع پیش مجلسها در تهران و قزوین تعزیه «موسی و درویش بیابانی»، تعزیه «نامه نوشتن فاطمه صغری(س) دختر بیمار امام از مدینه به کربلا» یا «گل فرستادن فاطمه صغری از مدینه به کربلا» است.
کارکرد زیباییشناختی گوشهها نه تنها به نمایش حالت فرازونشیب، تغییر آهنگ و رنگپردازی میبخشد بلکه برشی در زمان و مکان حادثه میآفریند که بیشتر سیر خطی روایت و یکنواختی در کلام و کردار را شکسته، نمایش را از آن جذابیتی برخوردار میکند که در خلال چهار یا پنج ساعتی که مجلس طول میکشد، توجه تماشاگران دچار افت نشود.
مجلس شهادت امام از غمانگیزترین و بلندترین مجالس تعزیه است. چون مرکز ثقل تعزیه محسوب میشود. به عقیده بیشتر صاحبنظران، شهادت امام در واقع منشأ تعزیه است و به گونهای منطقی به عنوان متن مادر، دیگر مجالس از آن ریشه گرفته و منشعب شده است. شهادتهای پیشین همگی در راستای عمق بخشیدن به این واقعه و شهادتهای پسین تمامی در جهت یادآوری آن است.
موسیقی در تعزیه
تعزیهخوانان برای بیان بهتر حالات و تجسم وقایع از موسیقی بهره میگیرند. نوع آهنگ و آوازی که تعزیهخوان میخواند، نه تنها به شخصیت نمایشی او در تعزیه بلکه تا اندازهای به مضمون گفتار و نوع واقعهای که روی میداد ارتباط داشت. به عنوان مثال در تعزیه «شهادت عباس» هنگامی که شمر به پشت خیمه عباس میآمد و با فریاد و خطابه خود آن حضرت را فرا میخواند و یا از خواب بیدار میکرد. شبیه عباس اشعار را در راست پنجگاه یا ماهور و گاهی در چهارگاه میخواند.
موسیقی آوازی مختص اولیاخوانان و فرشتگان بود. اشقیاخوانان و مخالفخوانان، اشعار را بدون آهنگ و آواز و با اشتلم میخواندند.
خوانندگان عزیز برای تهیه کتاب «فرهنگ تعزیه در جهان ایرانی» میتوانند با شمارههای 09121226281-66962850 تماس حاصل فرمایند. ادامه دارد...
ر. تیرگری