مدال واقعی!(نکته ورزشی)
هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار قهرمانان ورزشی بار دیگر بر اهمیت امر ورزش آن هم در ابعاد قهرمانی و کارکردهای مهم آن تاکید کردند و در این باره به نکات بسیار کلیدی و دقیقیاشاره فرمودند که امیدواریم این فرمایشات و رهنمودها به معنای واقعی مورد توجه جامعه ورزش و علیالخصوص مسئولان و مدیران ورزش قرار بگیرد.
سرویس ورزشی-
ورزش در روزگار و جهان امروز از اهمیت و جایگاه مهمی برخوردار است و ملتهای زنده و دولتهای هشیار از آن علاوهبر مسائل و موضوعاتی چون سلامتی و تفریح و اوقات فراغت، در حوزههای مختلف و مهمی چون امور تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، در حد توان استفاده و بهرهبرداری میکنند.
در کلام رهبری انقلاب به خوبی و روشنی اهمیت ورزش و تاکید بر اهمیت دادن به ورزش از سوی مسئولان امر و کسانی که در این حوزه سکاندار هستند و در ردههای خرد و کلان مدیریتی قرار دارند، قابل تشخیص و فهم است که ما نیز بار دیگر به سهم خود تاکید میکنیم امیدواریم مسئولان و مدیران ورزش خود را مخاطب اصلی فرمایشات رهبری بدانند، در حد یک مسئول و مدیر به خود و قلمرو و موضوع مدیریتی خود بها دهند و ارزش قائل شوند و تلاش کنند فراتر از روزمرگیها و کمیتگرایی و نتیجه و تعداد مدال و... را اصل و سرلوحه کاری و هدف اصلی مدیریت خود قرار دهند، در جهت رشد و اعتلا و پیشرفت اصولی و زیربنایی ورزش اهتمام ورزند.
شاید مهمترین فراز از سخنرانی بدون اغراق مهم و حکیمانه رهبر انقلاب درباره ورزش، آنجا بود که ایشان خطاب به ورزشکاران گفتند: «مدال واقعی شمائید، زیرا بالاترین ارزش برای یک کشور و لازمه پیشرفت آن، وجود نیروی انسانی کارآمد، مومن، جدی، باهوش و پرتلاش است.»
به گواه کارشناسان و کسانی که با چم و خم ورزش ایران آشنا هستند و به نقاط قوت و ضعف آن واقفند، ورزش ایران از حیث سرمایههای مادی و انسانی کمبود جدی ندارد، بلکه کشور ما از این حیث نیز غنی است و تنها به اعمال مدیریتی با انگیزه، کارآمد و دلسوز احتیاج دارد، تا با استفاده صحیح از این داشتههای ذاتی و سرمایههای سرشار، از آنها در مسیر پیشرفت ورزش استفاده نمایند. جوانان برومند و مستعد دختر و پسر ما بارها در رشتههای مختلف ورزشی ظرفیت بالا و قدرت افتخارآفرینی خود را به اثبات رساندهاند و با صدای رسا، پیام دادهاند که درصورت قدرشناسی مسئولان ورزش و وجود دلسوزی و برنامهریزی برای کشف و هدایت این استعدادها، آنها قادرند جایگاه ورزش ایران را در سطح قاره و جهان ارتقاء دهند و به زودی ایران را به کشوری «صاحب ورزش» تبدیل نمایند.
با این حال این پیام که بارها و در شکل و شیوههای مختلف و رشتههای گوناگون ازسوی جوانان ایرانی اعلام شد و مقام رهبری هم بر این واقعیت غیرقابل انکار صریحا تاکید میورزند، آنطور که باید و شاید از سوی آنهایی که باید یعنی مدیران و برنامهریزان - مثل خیلی حرفهای حسابی و هشدارهای دلسوزانه - مورد توجه قرار نگرفته و سیاست «باری به هرجهت» و حاکمیت «روزمرگی» مانع از شکوفایی بیشتر و پیشرفت شتابندهتر ورزش ایران شده است. حداکثر جوانان و ورزشکار ما زمانی - آن هم برای چند روزی - موقعی از سوی غالب مدیران و مسئولان ورزش و رشتههای مختلف ورزشی مورد توجه قرار میگیرند که آنها دست به افتخارآفرینی زده و در میدانی جهانی و المپیکی، از سکویی بالا رفته و صاحبگردنآویز شدهاند.
این یعنی دیدگاه و تفکری که در ورزش و برکار و بار مدیریتی آن حاکم است، وقتی برای ورزشکار ارزش و اهمیت قائل است - آن هم برای چند روزی! - که حتما مدال و عنوانی کسب کرده و به تداوم عمر مدیریتی مدیران ورزشی ما کمک کرده باشند! در غیر این صورت و تا قبل از وقوع این اتفاق و مدالآوریها در این ورزش نتیجهگرا و کمیتمحور، جوانان برومند و ورزشکاران مستعد از ارج و قرب لازم برخوردار نیستند، این در حالی است که به فرموده بسیار ظریف و دقیق رهبری، «مدال واقعی» خود این ورزشکاران هستند نه آن حلبی و فلزی که از گردن میآویزند!
ورزشکار باید «خودش»، اهمیت داشته باشد، نه اینکه «مدال»موجب اهمیت پیدا کردن او بشود! اینکه بارها به سهم خود نوشتهایم برای پیشرفت و حرکت شتابنده ورزش در مسیر رو به جلو باید نگاهها و دیدگاهها و نگرشهای حاکم بر مدیریت ورزش، اصلاح شود، یکی، هم همین است. و باز تأکید میکنیم تا نگرش کمیتگرا و کاسبکارانه و فرصتطلبانه در ورزش ما و در نزد مدیریت کلان ورزش حاکم است، تا برنامهریزان و سیاستگذاران ورزش بدون توجه به اهمیت و کارکردهای دقیق ورزش در حوزههای مختلف- که رهبر معظم انقلاب در بخشهای مختلف سخنان خود به برخی از مهمترین آنهااشاره داشتند- صرفاً دنبال کسب نتیجه و افزایش کمیت و... آن هم نه برای استفاده در جهت پیشرفت ورزش، بلکه بیشتر برای اینکه، برای خود کارنامه قابل قبول و پرونده پر و پیمانی جورکنند، برای حفظ و تداوم مدیریت خود و یا از آن سکویی ساختن برای جهش به مناصب بالاتر!، شرایط و کیفیت ورزش ایران تغییر جدی نخواهد کرد و همان طور که اخیراً به بهانه بازیهای آسیایی نوشتیم، باید حالا حالا به جایگاه و وضع فعلی ورزش دلخوش باشیم و به حداقلها قناعت نمایم. و این بدون تردید خیانت در حق این ورزش مستعد است، ضمن اینکه موجب میشود تا «ورزش ایران» علیرغم تواناییهای بالقوه و ظرفیت مناسب، نتواند نقش و کارکرد خود را به طور رضایتبخش در عرصههای ملی و بینالمللی بازی کند و آن طور که مورد انتظار است در خدمت مردم ایران، اعتلای فرهنگ و افزایش روح وحدت و همبستگی و ارتقای روحی و غرور ملی و... بالاخره «خرسندی ملتهای آزاده و در عین حال عصبانیت جبهه استکبار» و... قرار بگیرد...
ورزش در روزگار و جهان امروز از اهمیت و جایگاه مهمی برخوردار است و ملتهای زنده و دولتهای هشیار از آن علاوهبر مسائل و موضوعاتی چون سلامتی و تفریح و اوقات فراغت، در حوزههای مختلف و مهمی چون امور تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، در حد توان استفاده و بهرهبرداری میکنند.
در کلام رهبری انقلاب به خوبی و روشنی اهمیت ورزش و تاکید بر اهمیت دادن به ورزش از سوی مسئولان امر و کسانی که در این حوزه سکاندار هستند و در ردههای خرد و کلان مدیریتی قرار دارند، قابل تشخیص و فهم است که ما نیز بار دیگر به سهم خود تاکید میکنیم امیدواریم مسئولان و مدیران ورزش خود را مخاطب اصلی فرمایشات رهبری بدانند، در حد یک مسئول و مدیر به خود و قلمرو و موضوع مدیریتی خود بها دهند و ارزش قائل شوند و تلاش کنند فراتر از روزمرگیها و کمیتگرایی و نتیجه و تعداد مدال و... را اصل و سرلوحه کاری و هدف اصلی مدیریت خود قرار دهند، در جهت رشد و اعتلا و پیشرفت اصولی و زیربنایی ورزش اهتمام ورزند.
شاید مهمترین فراز از سخنرانی بدون اغراق مهم و حکیمانه رهبر انقلاب درباره ورزش، آنجا بود که ایشان خطاب به ورزشکاران گفتند: «مدال واقعی شمائید، زیرا بالاترین ارزش برای یک کشور و لازمه پیشرفت آن، وجود نیروی انسانی کارآمد، مومن، جدی، باهوش و پرتلاش است.»
به گواه کارشناسان و کسانی که با چم و خم ورزش ایران آشنا هستند و به نقاط قوت و ضعف آن واقفند، ورزش ایران از حیث سرمایههای مادی و انسانی کمبود جدی ندارد، بلکه کشور ما از این حیث نیز غنی است و تنها به اعمال مدیریتی با انگیزه، کارآمد و دلسوز احتیاج دارد، تا با استفاده صحیح از این داشتههای ذاتی و سرمایههای سرشار، از آنها در مسیر پیشرفت ورزش استفاده نمایند. جوانان برومند و مستعد دختر و پسر ما بارها در رشتههای مختلف ورزشی ظرفیت بالا و قدرت افتخارآفرینی خود را به اثبات رساندهاند و با صدای رسا، پیام دادهاند که درصورت قدرشناسی مسئولان ورزش و وجود دلسوزی و برنامهریزی برای کشف و هدایت این استعدادها، آنها قادرند جایگاه ورزش ایران را در سطح قاره و جهان ارتقاء دهند و به زودی ایران را به کشوری «صاحب ورزش» تبدیل نمایند.
با این حال این پیام که بارها و در شکل و شیوههای مختلف و رشتههای گوناگون ازسوی جوانان ایرانی اعلام شد و مقام رهبری هم بر این واقعیت غیرقابل انکار صریحا تاکید میورزند، آنطور که باید و شاید از سوی آنهایی که باید یعنی مدیران و برنامهریزان - مثل خیلی حرفهای حسابی و هشدارهای دلسوزانه - مورد توجه قرار نگرفته و سیاست «باری به هرجهت» و حاکمیت «روزمرگی» مانع از شکوفایی بیشتر و پیشرفت شتابندهتر ورزش ایران شده است. حداکثر جوانان و ورزشکار ما زمانی - آن هم برای چند روزی - موقعی از سوی غالب مدیران و مسئولان ورزش و رشتههای مختلف ورزشی مورد توجه قرار میگیرند که آنها دست به افتخارآفرینی زده و در میدانی جهانی و المپیکی، از سکویی بالا رفته و صاحبگردنآویز شدهاند.
این یعنی دیدگاه و تفکری که در ورزش و برکار و بار مدیریتی آن حاکم است، وقتی برای ورزشکار ارزش و اهمیت قائل است - آن هم برای چند روزی! - که حتما مدال و عنوانی کسب کرده و به تداوم عمر مدیریتی مدیران ورزشی ما کمک کرده باشند! در غیر این صورت و تا قبل از وقوع این اتفاق و مدالآوریها در این ورزش نتیجهگرا و کمیتمحور، جوانان برومند و ورزشکاران مستعد از ارج و قرب لازم برخوردار نیستند، این در حالی است که به فرموده بسیار ظریف و دقیق رهبری، «مدال واقعی» خود این ورزشکاران هستند نه آن حلبی و فلزی که از گردن میآویزند!
ورزشکار باید «خودش»، اهمیت داشته باشد، نه اینکه «مدال»موجب اهمیت پیدا کردن او بشود! اینکه بارها به سهم خود نوشتهایم برای پیشرفت و حرکت شتابنده ورزش در مسیر رو به جلو باید نگاهها و دیدگاهها و نگرشهای حاکم بر مدیریت ورزش، اصلاح شود، یکی، هم همین است. و باز تأکید میکنیم تا نگرش کمیتگرا و کاسبکارانه و فرصتطلبانه در ورزش ما و در نزد مدیریت کلان ورزش حاکم است، تا برنامهریزان و سیاستگذاران ورزش بدون توجه به اهمیت و کارکردهای دقیق ورزش در حوزههای مختلف- که رهبر معظم انقلاب در بخشهای مختلف سخنان خود به برخی از مهمترین آنهااشاره داشتند- صرفاً دنبال کسب نتیجه و افزایش کمیت و... آن هم نه برای استفاده در جهت پیشرفت ورزش، بلکه بیشتر برای اینکه، برای خود کارنامه قابل قبول و پرونده پر و پیمانی جورکنند، برای حفظ و تداوم مدیریت خود و یا از آن سکویی ساختن برای جهش به مناصب بالاتر!، شرایط و کیفیت ورزش ایران تغییر جدی نخواهد کرد و همان طور که اخیراً به بهانه بازیهای آسیایی نوشتیم، باید حالا حالا به جایگاه و وضع فعلی ورزش دلخوش باشیم و به حداقلها قناعت نمایم. و این بدون تردید خیانت در حق این ورزش مستعد است، ضمن اینکه موجب میشود تا «ورزش ایران» علیرغم تواناییهای بالقوه و ظرفیت مناسب، نتواند نقش و کارکرد خود را به طور رضایتبخش در عرصههای ملی و بینالمللی بازی کند و آن طور که مورد انتظار است در خدمت مردم ایران، اعتلای فرهنگ و افزایش روح وحدت و همبستگی و ارتقای روحی و غرور ملی و... بالاخره «خرسندی ملتهای آزاده و در عین حال عصبانیت جبهه استکبار» و... قرار بگیرد...