ابزارهای آمریکا برای تشدید جنگ ترکیبی علیه ایران
تروریستهای تکفیری از بیرون تروریستهای اقتصادی از درون
مجتبی باجلان
آمریکا که مهاجمترین کشور دنیا در یک قرن اخیر است، از ابتدای انقلاب اسلامی بهدنبال کنترل و محدودسازی انقلاب و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن روشهای مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به «جنگ ترکیبی» روی آورده و در مدت اخیر با استفاده از اکثر عوامل سازنده این نوع از جنگ، این نبرد را علیه ایران به راه انداخته است.
در رابطه به ابعاد مهم جنگ ترکیبی باید گفت که یک بعد این جنگ در مسایل اقتصادی است و ابعاد دیگر آن در راستای ناامنسازی و تحریک قومیتهاست. در ابعاد اقتصادی پروژههایی همچون تحریم، به صفر رساندن صادرات نفتی کشور، جنگ ارزی و پولی و… اقدامات مهم در زمینه اقتصادی بوده است.
اما در ابعاد امنیتی و سیاسی پروژه آمریکا وسعت بیشتری نسبت به سایر ابعاد دارد. پایگاه گلوبال ریسرچ در مطلبی حول اقدامات مهم امنیتی آمریکا علیه ایران مینویسد:«روش کار اینطور است که واشنگتن و ریاض شورشهای محیطی در مناطق مرزی داخلی ایران را همزمان با تهدیدات تروریستی در درون کشور تحریک کرده و همه این اقدامات همسو با اغتشاشآفرینی و ایجاد انقلابی رنگین اجرا میشود. ریاض و واشنگتن سخت مشغول کارند تا جنگی مرکب و چندبعدی را علیه ایران به راه اندازند. همه شواهد نیز حاکی از تشدید این کمپین در ماههای آتی است که آمریکا علیه رقیب چندین ساله خود در خاورمیانه (غرب آسیا) وارد عمل میشود.»
حادثه تروریستی 31 شهریورماه در اهواز و در مجاورت مرزهای غربی کشورمان با حمایت آمریکا و سعودی که منجر به شهادت 25 نفر و مجروحیت بیش از 70 نفر شد نیز در همچین چارچوب قابل ارزیابی است.
در حالی است که از زمانی که موضوع شکست سرزمینی داعش در سوریه و عراق مطرح شد، مشخص بود که این فروپاشی مربوط به تشکیلات سیاسی این گروه است و افکار و ریشههای سرطانی این گروه از هم نپاشیده است. از همان زمان با توجه به بهرهبرداریهای سیاسی آمریکا و سعودی از داعش مشخص بود که باید مقصدی دیگر برای این تروریستها تامین شود. داعش در نگاه آمریکائیها گروهی است که نباید از بین برود بلکه باید از بدنی به بدن دیگر منتقل شود.
البته از همان زمان پیشبینی میشد که با توجه به تحرکات بالای تروریستهای داعش در افغانستان و شرایط ویژه این کشور، افغانستان به کانون اصلی استقرار منطقهای داعش تبدیل شود.
گروه تروریستی تکفیری داعش پس از اینکه جغرافیای خود را در منطقه به ویژه عراق و سوریه از دست داد، اکنون در مناطق نا امنی از افغانستان که همسایه شرقی ایران است حضور پیدا کرده و میتواند تهدیدی جدی به حساب آید. تهدیدی که نه افغانستان بلکه کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان، پاکستان، چین و ازبکستان را نیز شامل میشود. مرزهای ناامن و بدون کنترل افغانستان بهترین مسیر برای پیوستن افراد از کشورهای خارجی به این گروه تروریستی است.
هشدارها نسبت به حضور داعش در افغانستان تنها محدود به ایران نیست و روسیه نیز از هجوم نیروهای داعش به این کشور خبر داده است. ضمیر کابلوف نماینده ویژه پوتین در افغانستان در 10 دیماه سال جاری در مصاحبه با اسپوتنیک گفته بود: «براساس برآوردهای ما شمار تروریستهای داعش در افغانستان بیش از 10 هزار نفر است و با توجه به کوچ حضور جنگجویان جدید از عراق و سوریه در این کشور تعداد این تروریستها در حال افزایش است.»
این در حالی است که تامین امنیت راهبردیترین رویکرد جمهوری اسلامی ایران در منطقه برای حفظ تمامیت ارضی و دفاع از سرزمین در مقابله با گروههای تروریستی به ویژه داعش است. ایران در دکترین دفاعی خود همواره بهعنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه بهترین راهبردهای سیاسی و امنیتی را اتخاذ کرده است. اما حضور داعش در کشوری مانند افغانستان که به نوعی امنیت آن با امنیت ایران هم ارتباط پیدا میکند این ضرورت را ایجاد کرده تا مقوله امنیت بیش از پیش مورد توجه قرار داشته باشد.
بی شک آمریکا به دنبال ادامه سیاستهای بیثباتسازی خود در خاورمیانه(غرب آسیا) و حتی آسیای مرکزی، از آنها در افغانستان که خود طی دو دهه اخیر درگیر جنگ داخلی بوده حمایت میکند تا بتواند اهداف و پروژه خود را در منطقه به پیش ببرد. در واقع آمریکا پس از شکستهایی که درمنطقه داشته است تلاش میکند تا بتواند سیاستهای خود را از این طریق پیش برده و وجهه خود را ترمیم بخشد.
شکست داعش در عراق و سوریه همراه بود با انتقال نیروهای داعش توسط آمریکا به مناطق جدید. انتقالی که حتی خبرگزاری بیبی سی مستندات آن را منتشر کرد و این نشانهای خطرناک از ناامنسازی مناطق جدید بود. براساس شواهد نیروهای داعش عرب زبان در کشورهایی چون لیبی، سومالی و یمن حضور پیدا کردهاند و نیروهای غیرعرب زبان مانند افغانستانیها، پاکستانیها، ازبکها، تاجیکها و چچنیها به آسیای میانه و آسیای شرقی به خصوص افغانستان منتقل شدهاند. در درون ولایتی خودخوانده خوراسان توسط داعش، افغانستان جایگاه ویژهای دارد. این گروه در ولایتهایی چون ننگرهار، هلمند، بدخشان و فاریاب تمرکز بیشتری دارد چرا که داعش میتواند در این مناطق به دلیل منابع مالی طبیعی مانند مواد مخدر، ذخایر مالی خود را افزایش دهد و در صورتی که نتواند از سرپلهای غربی و منطقهای خود تسلیحات و تجهیزات دریافت کند به راحتی از این ثروتها برای حفظ قدرت خود بهره ببرد. حضور گسترده داعش در منطقه شرق ایران میتواند تهدیدات جدیدی را علیه مرزهای کشور و برخی از مناطق مرزی ایران ایجاد کند ولی ایران در دو سال قبل نیز نسبت به این حضور هوشیار بود و هشدارهایی درباره آن داده بود. این هشدارها در حالی بود که تهران اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خود را نه تنها در غرب بلکه در مناطقی چون شرق کشور و به خصوص مرزهای مشترک با افغانستان و پاکستان افزایش داده است.
داعش در اوج قدرت خود در عراق و سوریه هرگز نتوانست تهدید جدی علیه مرزهای ایران ایجاد کند و به نظر میرسد با افزایش حضور داعش در مرزهای شرقی، تهران بطور رسمی محدوده امنیتی و هشدار نزدیکی عناصر داعش را به کیلومترها به آنسوی مرزها بکشاند تا براساس این خط قرمزها از هرگونه تحرک جدی تروریستها جلوگیری کند و هزینه ماجراجویی آنها را افزایش دهد. به هر حال از اهداف اولیه تجهیز تروریستهای تکفیری داعش در منطقه شرق آسیا بیثباتسازی مرزهای شرقی ایران است که این امر هوشیاری بالای نیروهای اطلاعاتی و امنیتی را میطلبد که به خاطر حضور نیروهای بومی افغانستانی و تاجیکی در میان تروریستهای داعش، ابعاد مقابله با آنها را پیچیدهتر میسازد.