کمیت و کیفیت اشعار آیینی و جایگاه والای مردمی آن- بخش نخست
روح مکتب عاشورا در کلام سخنوران آیینی
گروه گزارش
من نمیگویم قریحه شعری را در راه احساسات و در راه عواطف انسانی و دل و عشق و اینها به کار نبرید- میدانید که اجتنابناپذیر است- اما عرضم این است که سهم وافری از این عطیه الهی را به کار ببرید در آنجایی که خدای متعال از شما توقِع دارد، دین شما از شما توقع دارد. یعنی استفاده کنید از این، در راهی که خدای متعال میپسندد و راضی است. اینجور نباشد که این ارزش والا را خدای متعال به شما داده، شما این را در راه خدا هیچ مصرف نکنید. منظور من فقط هم شعر آیینی نیست - طبق اصطلاحی که شماها میگویید؛ شعر مدح ائمه و توحید و مرثیه و چه و چه، که البته خیلی هم با ارزش است - نه، همه آن چیزهایی که واقعا انسان احساس میکند، مورد نیاز جامعه است؛ که یکی از مهمترین آنها، پرداختن به مسائل انقلاب و مسائل کشور است. (سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با شاعران 3/6/89)
شعر آیینی عاشورایی از معتبرترین حوزههای شعر معاصر است. شعر آیینی به عنوان یک میراث ادبی در مدح اهل بیت(ع) همواره وجود داشته و سابقه هزار ساله دارد؛ شعر ولایی همواره بوده و هست و امروز بهترین عرصه برای سرودن شعر ولایی است.
شعرعاشورا، حیات ادبی فارسی
شعر یکی از لطیفترین هنرهای مردم ایران زمین است که در قرون مختلف ایرانیان از آن برای بیان ارادت، عشق، تنفر و… استفاده میکردند. مدح حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) از نمونههای بارز اظهار لطف شاعران نسبت به ائمهاطهار(ع) است. شعر آیینی ما با افت و خیزهایی روبهرو بوده و گذر زمان ادبیات را هم بینصیب نگذاشته است. برای شعر ما و شاعران ما، شعر آیینی و خصوصا شعر مذهبی یک افتخار است. ذکر واقعه عاشورا در عرصه ادب فارسی دیرینگی قابل توجهی دارد، چنان که نمونههای آن را در آثار شاعران و نویسندگانی چون ابوالفضل بیهقی (تاریخ بیهقی)، کسایی، سنایی، عطار، مولوی، ابن یمین و... میبینیم.
بدیهی است از قرن هشتم و نهم به این سو به علت تغییر شرایط سیاسی اجتماعی شعر عاشورایی تجلی بیشتر و گستردهتری یافته است، چنان که میتوان گفت بخشی از حیات ادبی فارسی به عاشورا بسته است. عاشورا با روح و هستی فرهنگ و اندیشه ایرانی پیوند خورده و در فرهنگ ایرانی و ادبی ایران زمین ریشه عمیق یافته است، تا جایی که میتوان ادعا کرد مکتب عاشورا است که به انقلاب و شعر انقلاب و شعر آیینی حیات میبخشد.
عاشورا به نوعی جدال فضیلت و جهالت محسوب میشود. اگر اتفاقات عالم را یک غزل تصور کنیم، شاهبیت تمام غزلهای تاریخ عاشوراست.
احمد غریبیان کارشناس ارشد ادبیات عرب برایمان میگوید: «در سال ۶۱ هجری وقتی حادثه بزرگ کربلا اتفاق افتاد، ادبیات عاشورایی نیز شکل گرفت و به مرور این نوع شعر رشد و نمو یافت. شاعران بسیاری در طول تاریخ چون فرزدق، دعبل خزاعی و... عاشورا را محور سروده خود قرار داده و خواستهاند از این منظر هم ارادت خود را به آن حضرت ابراز کنند و هم به نحوی پیامرسان این حماسه باشند. رشد و نمو این شعر تاکنون ادامه داشته و بر فخامت و ارزش آن افزوده شده است و در حال حاضر جایگاه ویژهای در فرهنگ شیعی دارد و تبدیل به یک جریان فرهنگی در حوزه ادبیات شده است.»
وی ادامه میدهد: «تاکید و توجه حضرات معصومین علیهمالسلام به پاسداشت و بزرگداشت نام و یاد امام حسین(ع) شاعران بسیاری را بر آن داشت تا با سلاح قلم به حفظ ارزشهای اصیل حسینی و انتقال آن به نسلهای آینده همت گمارند. در حقیقت این گروه از شاعران، سفیرانی هستند که پیام سرخ نهضت عاشورا را با زبانی گرم و پیرا به گوش عصرها و نسلها میرسانند. برای تحقق این هدف شعر عاشورا از نیمه دوم قرن چهارم به عنوان فصلی نو در ادب آیینی جلوه نمود. این بخش از ادبیات ما که در آغاز تنها دربردارنده جنبههای عاطفی، ماتمی و حماسی نهضت عظیم عاشورا بود.»
گرایش جوانان به سرودن اشعار مذهبی
طی چند سال اخیر گرایش شاعران جوان به سرودن شعرهایی مذهبی با رویكردی امروزی افزایش یافته است.
رضا محمدزاده شاعر آیینی با بیان این که در دهه 80 شاهد این بودیم که گرایش بسیار زیادی در نسل جوان به شعر اهل بیت(ع) و شعر آیینی رخ دادهاست، میگوید: «سازمانها و نهادهایی هستند که در حوزه آموزش و هدایت این نسل فعالیت میکنند، ولی به نظر من باید سیاستگذاریهای کلانتری را در این حوزه انجام دهیم؛ چرا که ما استعدادهای خاصی در شهرستانها و مناطق دور افتاده داریم که به مراکز استانها و پایتخت دسترسی ندارند. باید این افراد را شناسایی و از آنها حمایت کنیم.»
وی در ادامه میافزاید: «شعر آیینی همچون دیگر قلمروهای شعری، در گذر زمان وسعت و گسترش یافته و آفاقی تازه رو به روی خویش گشوده است. واضح است که پدیدههای نو، نیازهای نو، تغییر و تحول زبان، داد و ستد فرهنگی میان زبانها و اندیشهها و آثار ادبی، همگی اتفاقاتی تازه را در شعر رقم خواهد زد و فاصله شعر امروز و دیروز را در همین مسائل باید دید.»
منتقدان شعر معتقدند شعر آیینی، شجاعانهترین گونه ادبی است و صرف سخن گفتن درباره امامان شیعه و نام بردن از آن بزرگواران، جرأت میخواسته، زیرا امامان، رقبای نابرابر حکام وقت محسوب میشدند و اگر مردم به برتریهای الهی ذاتی آنان پی میبردند، هرگز هیچ حاکمیتی را نمیپذیرفته و تن به سلطه جابران و ستمگران و ظالمان نمیدادند و همین مسائل جز دلایلی است که هر ساله موجب گرایش بیشتر جوانان به سمت و سوی سرودن این نوع شعر و پرداختن به این نوع ادبیات میشود.
آیین، مبنای شعر فارسی است
عنوان ادبیات آیینی و زیر مجموعه آن، از جمله شعر آیینی، عنوانی تازه است که در دهه هشتاد بر زبانها و قلمها جاری شد. پیش از این عنوانهایی چون ادبیات دینی، ادبیات مذهبی، ادبیات مناسبتی... عنوانها و نام آشنا بودند، اما به تدریج این نام گذاری جایگزین شد و مقبول افتاد و به کار گرفته شد. گستره ادبیات آیینی البته فراتر و فراخ دامنتر از ادبیات دینی باید باشد، زیرا آیینها هرچند عمدتا خاستگاه دینی دارند، اما گاه آیینهایی هست که خاستگاه آن مسائلی چون ملیت و قومیت است و در ایران نیز نمونههایی از آن را میتوان نام برد.
از ولادت شعر آیینی و سرودههایی مدیحهای و منقبتی و مرثیهای و مناجاتنامهها و توصیف جشنها و مراسم آیینی بیش از یک هزاره در ایران میگذرد و در سرودههای آیینی دینی ارادت شاعران به ساحت اسوهها و بزرگانی است که آیینها، باورها، آرمانها، آرزوها و دغدغههای آنان نیز هستند.
مصطفی محدثی خراسانی، شاعر و منتقد درباره شعر آیینی میگوید: «آئین، مبنای شعر فارسی است و شعر فارسی، به این لحاظ كه در دامن آموزههای اسلام و قرآن متولد شده، رشد و نمو كرده و به كمال رسیده است، شعر آیینی است. قلههای كمال شعر فارسی هم به شكل هویتی و زیربنایی با مباحث آیینی پیوند خورده است و نهایتا اوج شعر فارسی كه عرفان اسلامی است، با یك نگاه كلی میتواند همان شعر آیینی محسوب شود. بنابراین شعر ما جدای از آموزههای اسلام، قرآن و عرفان اسلامی تعریفپذیر نیست و نمیتوانیم برایش ماهیتی تصور كنیم.»
این شاعر آیینی همچنین ادامه میدهد: «شعر آیینی به اشعاری گفته میشود كه در مدح و منقبت و سوگ پیامبراعظم(ص) و اهل بیت(ع) سروده میشود كه یكی از شاخههای پربار و ارزشمند شعر فارسی است كه در طول تاریخ شعر فارسی، این مضامین همواره الهامبخش شاعران فارسی بودهاند. شاعران ما در كنار آثار ارزشمند خود، همواره به سیره و زندگی و شخصیت پیامبراسلام(ص) و اهل بیت(ع) پرداختهاند.»
محدثی همچنین با اشاره به سهم پر رنگ جوانان در سالهای اخیر برای سرودن اشعار آیینی عنوان میکند: «سهم جوانان در سالهای اخیر برای سرودن اشعار آیینی و شرکت در کنگرههای مربوطه چشم گیر بوده است و امید بر آن است که مسائل اجتماعی و رفتار مسئولین کشور به گونهای باشد که محبت به مفاهیم آیینی را بتوانیم بیشتر در جان جوانها شعلهور ببینیم. چرا که ممکن است با دیدن برخی بیعدالتیها، ناملایمتهای اجتماعی و کژ رفتاری مسئولین از آنجایی که قدرت تحلیل کمتری دارند، اینها را به پای اسلام و مفاهیم آیینی و مذهبی بگذارند و رابطهشان با این مفاهیم مخدوش شود.»
اوج اشعار آیینی از دوران پس از انقلاب
با ظهور انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، فضای جامعه به طرز شگفت انگیزی دگرگون شد و مفاهیم ارزشی در نزد جامعه تعریفی تازه پیدا کرد.
شور انقلابی با حس وطنپرستی و ایثارگری در هم آمیخت و همین تحولات اجتماعی سبب تغییر در اندیشه سخنوران و به دنبال آن تغییر در فضای ادبی شد و رفته رفته مفاهیم تازهای که ملهم از حماسه عاشورا و قیام سیدالشهدا(ع) بود شعر و ادب فارسی را متاثر از خویش کرد.
یک استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران میگوید: «انقلاب اسلامی به دلیل پیوند با فرهنگ عاشورا، با شور و گستردگی و ژرفای بیشتر به این موضوع پرداخت؛ انقلابی که خود محصول کربلاست و ریشه در خون زلال کربلا دارد. انقلابی که از محرم بالندگی و شکوفایی یافت، قطعا عاشورا و کربلا را ارج مینهد و همه مظاهر و شعایر این فرهنگ را ترویج میکند.»
وی ادامه میدهد: «جنگ هشت ساله نیز به عنوان یکی دیگر از عوامل رویکرد شاعران متعهد ما به فرهنگ عاشورا و شعر عاشورایی موثر واقع شد. صحنههای جنگ هر یک به فراخور خویش تداعیگر صحنههای پرشور عاشورا گردید.»
این استاد ادبیات دانشگاه معتقد است رویارویی با دشمن، شعور لحظههای عملیات، وداع با خانواده و هم سنگران و... هر یک صحنهای از کربلا را در ذهن خلاق شاعران این دوره مجسم میکرد و محتوای شعرهایشان را به درک تجربهای تازه سوق میداد.
وی در ادامه درباره تاثیری که از بعد دوران انقلاب و دفاع مقدس براشعار عاشورایی دیده میشود میگوید: «علاوه بر حوزه محتوایی، در ساختار شعر عاشورایی این دوران نیز تغییراتی دیده میشود که از جمله آن، تنوع فوقالعاده اوزان عروضی است. تنوعی که در تاریخ شعر آیینی و به ویژه شعر عاشورایی بیسابقه است.»
شعر عاشورایی پس از سپری کردن تاریخ پر فراز و نشیب خود، تاریخی که از تمام جریانهای سیاسی و اجتماعی این سامان متاثر است؛ با شتاب به سوی کمال راه میپیماید. شاعران مومن و متعهد در هر دوره کوشیدهاند تا به دنبال شناخت و تحلیل ارزشهای عاشورایی و با کشاندن این مفاهیم در سرودههای خود، محتوای شعر عاشورا را غنا بخشیده و با استفاده از زبان تصویر مفاهیم ارزشی قیام سیدالشهدا(ع) را به مخاطب بنمایانند.
ادبیات عاشورایی در این سالها به یکی از غنیترین و حماسیترین سبکهای شعری در ادبیات ما مبدل شده است؛ تا جایی که برخی از این شاعران عمده یا حتی تمام شهرتشان را مدیون سرودههای عاشورایی خود هستند.