انتصابات رهبری؛ الگوی نگرش راهبردی به نسل جوان
انتصابات اخیر افراد جوانتر در سمتهای مختلف از جانب رهبر انقلاب، گویای نگرش راهبردی و توجه ویژه ایشان به جوان گرایی در عرصههای مختلف مدیریتی است.
به گزارش ایرنا، انتصاب اخیر حجتالاسلام «مصطفی رستمی» متولد 1351به ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها سومین انتصاب پیاپی افراد جوانتر در سمتهای نمایندگی از سوی مقام معظم رهبری است.
در اواخر مردادماه حجتالاسلام «محمد قمی» 38 ساله به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و دی ماه سال گذشته نیز حجتالاسلام «محمد جواد حاجی علی اکبری» 54 ساله به ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب شده بودند. در هر سه انتصاب شاهد آن هستیم که افراد منصوب شده جوانتر از نفرات پیشین هستند.
این انتصابات درحالی صورت میگیرد که بارها مقام معظم رهبری «لزوم جوانگرایی در مدیریت اجرایی و اعتماد به جوانان برای پیشبرد آرمانهای انقلاب» را مورد تاکید قرار دادهاند.
در زمینه اهمیت و ضرورت جوانگرایی در بخشهای مختلف مدیریتی و اجرایی که مصوبه مجلس شورای اسلامی درخصوص «منع استفاده از بازنشستگان» حرکتی در این جهت به شمار میآید، به ذکر چند نکته میپردازیم؛
1.بر اساس اعلام سازمان آمار کشور، متولدین دهه 1360 که اکنون به سن بزرگسالی و فعالیت رسیده اند، بیشترین تعداد جمعیت را دارا هستند. به این معنا که در حال حاضر، ایران یکی ازکشورهایی است که جوانان آماده کار بخش قابل ملاحظهای از جمعیت آن را تشکیل میدهند.
جامعهشناسان و اقتصاددانان وجود این جمعیت فعال را فرصت طلایی برای رسیدن به توسعه و پیشرفت همهجانبه میدانندکه نیازمند توجه، برنامهریزی و ارائه سیاستهای مشخص از سوی دولتها است.
2.رشد جمعیت جوان، برگ برنده برای سیاستگذاران هر کشوری است تا با برنامهریزیهای زیرساختی، علاوهبر جهتدهی توانمندیهای این قشر به سمت پویایی و شکوفایی، جامعهای توسعه یافته و امیدوار به آینده داشته باشند.
بنابر نتایج مطالعات بینالمللی در باب شاخص سرمایههای انسانی در سده بیست ویکم، استعداد عامل اصلی رشد، رقابت پذیری و نوآوری خواهد بود و توسعه اقتصادی کشورها در گرو حفظ و توجه نقش و جایگاه استعدادهای جوان است.
3.امروزه یکی از اصلیترین عناصر توسعه و پیشرفت جوامع، نیروی انسانی است. بر این اساس کشورها سعی میکنند نیروی انسانی و به ویژه نخبگان خود را حفظ کنند. تجربه کشورهای توسعه یافته نیز حاکی از آن است که گردش نخبگان تنها در ساحت نظری باقی نمانده بلکه عملیاتی و عینی شده است.
در واقع اعتماد به جوانان و گردش نخبگان منجر به آن میشود که حلقه بسته مدیریتی شکل نگیرد و انگیزه و امید جوانان رو به فزونی بگذارد.
از طرفی نیز نقشآفرینی فعال و حضور پویای جوانان در عرصههای مختلف، باعث میشود که روند سیر مهاجرت نخبگان به کشورهای دیگر کُند و انگیزه حضور جوانان در کشور بیشتر شود.
4.در نگاهی مبتنی بر رویکرد ساختار و کارگزار میتوان گفت که حرکت همهجانبه به سمت پیشرفت نیازمند نیروی انسانی جوان و با انگیزه است. بررسی آمار تحصلیکردگان و نخبگان جوان نشان میدهد که اعتماد بیشتر به آنها، افزایش کارآمدی و ارتقای کارکرد ساختار را مهیا میسازد.
از آنجایی که پیشرفت علمی نیازمند توجه ویژه به دانش بومی و تکیه بر دستاوردهای داخلی است، بنابر این توجه به نخبگان جوان به عنوان پیشرانهای توسعه کشور در جهت گفتمان سازی و جریان سازی پیشرفت علمی، باید مدنظر قرار گیرد.
5.انتصاب افراد جوانتر در امور مختلف از جانب مقام معظم رهبری، الگویی برای انتخاب و جایگزینی افراد جوان در سازمانها و نهادهای مختلف است.
با توجه به رشد فناوریهای مدرن و متدهای جدید در عرصههای مدیریتی استفاده از جوانانی که بیشتر با عرصه فناوریهای مدرن سروکار دارند، میتواند فصل نوینی را در عرصه مدیریتی کشور فراهم
سازد.
بر این اساس به نظر میرسد محور قرار دادن نیروهای جوان در تمامی حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، میتواند راه پیشرفت و توسعه روزافزون کشور را هموار سازد.